________________________________________________________
«
راهنمایی برای خواندن بقیه ی بخش های زیر ذره بین
«
•زیر
ذره بین از مطالب متنوع برخوردار است اگر مطلب وخبر وگزارش
کوتاه باشد در همین صفحه اول منتشر می شود اما بقیه مطالبی که
طولانی تر است را در بخش زیر ذره بین خواهید یافت. برای دسترسی
به همه مطلب این بخش یاید همین جا روی ادامه مطالب زیر ذره
بین کلیک کرد یا تا پایان مطالب «زیر ذره بین»در صفحه اول موس
را حرکت داد و سپس روی ادامه مطالب زیر ذره بین کلیک کرد.
به
جای سرمقاله
یادداشت روزبصیر نصیبی در تارنمای دیدگاه ها
تن آدمی شريف است به جان آدميت"
نه همان نوار سبز است نشان آدميت
-
جدا شده از سروده جدید هادی خرسندی-
•سقوط
نظام جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر!
جمهوری اسلامی یک رژیم مافیایی، امنیتی/ فاشیستی است وکلیت
نظام چنین بافت وچهار چوبی دارد. وقتی پایه های نظامی پوسید
دیگر نمی شود چنین ادعا کرد که بخشی از آن زنده وفعال است( شبه
اطلاح طلبان) و بخش دیگر آن کهنه واز کار افتاده( اصول گرایان
و...). دنیای سرمایه داری هم در سال 78 همین گول را خورد. کلی
هزینه هم تقبل کرد( البته نگرانش نباشید هزار برابر هزینه ، به
جیبش برگشت) یک ماسک ترقی خواهی روی چهره کریه ج. اسلامی
گذاشتند با این هدف که از درون همین رژیم ،بخش خوبش را دست چین
کنند تا از طریق آنان منافعشان تامین شودبی آنکه مهر همکاری با
یک نظام خودکامه وآدمخوار برپیشانیشان هک شود. سازمان های
مدافع حقوق بشر ،خبرنگاران بدون مرز،موسسات ریز ودرشت مشابه هم
به تقویت این تصور غیر واقعی دامن زدند که رژیم به دو بخش نیک
وبد تقسیم شده است.قتل ها وجنایت ها را می انداختند گردن
تمامیت خواهان ووعده می دادند که گام بگام ،بخش بد رژیم پس می
کشد. هر کس با هر سابقه ای کافی بودخودش را بچسباند به باند
خاتمی تا در نعمت به رویش گشوده شود وموسسات حقوق بشری جایزه
بارانش کنند، یک نمونه همن الان یادم آمد - جایزه ی دولت فخیمه
هلند به ابراهیم نبوی چماقدار سروش در انقلاب فرهنگی – این
توهم در جهان پراکنده شد که از دل مافیا یک حکومت مدرن امروزی
ودمکراتیک متولد می شود .اما دردوران 8 ساله دولت خاتمی ریا
کار نتنها ماشین جنایت رژیم از کار نیفتاد بلکه بسیار برنامه
ریزی شده وسیستماتیک طرح حذف دگر اندیشان پیاده شد. در همان
دوران وازدل همان دولت خاتمی بود که فرزند راستین والبته ناقص
الخلقه انقلاب اسلامی- دکتر محمود !احمدی نژاد زائیده شد. به
گفته خودشان درانتصابات دوره قبل هم دامنه تقلب بسیار گسترده
بود .گونی، گونی رای از یک حوزه به حوزه ی دیگر جا بجا شد به
دروغ شایع شد که کروبی به اعتراض از همه مناصبش استعفا داده
ورفسنجانی هم که به خدا پناه برد ولی نمیدانم چرا تقلب گسترده
در آن افتضاحات زیر عنوان انتخابات ،کودتا محسوب نشد؟ لابد به
این دلیل که مجریش خاتمی ویاران شبه اصلاح طلبش بودند. دکتر
احمدی نژاد هر چه کرده باشد به یک وعده اش وفا کرد، بازگرداندن
رژیم به دوران درخشان! ظهور امام خمینی ،الحق در این راه قصور
نکرده است به میزان بلاهت او دقت کنید، تصویرامام امت بیادتان
نمی آید؟بلوف زدن هایش، فحاشی هایش به غرب ،ادعای جهانی شدن
انقلاب اسلامیشان ، ریختن اشک تمساح برای مردم فلسطین. توسل به
شعار های امت حزب الهی رنگ کن؛ -مرگ بر امریکا ومرگ براسرائیل
و... - البته اما م خودش رهبر بودو فرمانده، این بیچاره
فرمانبر وگماشته است که باید گو ش به فرمان مافق باشد. حالا من
نمی دانم مهندس تصور می کند چه بخش از اندیشه والای اما م را
دکتر خوب پیاده نکرده که وی میخواهد زنده اش کند؟ خب این که
دیگر نیاز به این همه سر وصدا وداد وفریاد نداشت به خود احمدی
نژاد توجه می داد ویا از ولی امر مسلمین یاری می جست تا برنامه
های دولت خدمتگذار ومهر ورزباخط امام هماهنگ حرکت کند. دیگر
چرا صد ها جوان به دست مامورین گشتاپوی اسلامی با بیرحمانه
ترین شیوه جان ببازند، هزاران نفر اسیر شکنجه گاههای جمهوری
اسلامی و شکنجه گاه مخوف کهریزک شوند تاپاسداری تفکر امام
وبازگشت به دوران شکوفای اوایل انقلاب به انجام برسد؟یک کار
نیک! دیگراحمدک هم این بود که ماسک از چهره رژیم برداشت وماهیت
جمهوری اسلامی واقعا مو جود را عیان کرد. الان موسوی به رای
العین می بیند که مردم با شجاعت تحسین برانگیزی به میدان آمده
اند تا اتفاقا پیروان اندیشه امام را به زباله دانی بسپارند
اما میر حسین دست بردار نیست و ادعا دارد جمهوریت نظام لطمه
دیده فقط هم او می تواند احیایش کند و میافزاید:
«خواسته
مردم دفاع از جمهوریت نظام در کنار اسلامیت آن است و شعار
جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد در بیان این جنبه
از مطالبات آنان نقش راهبردی دارد»
مردم
باید همچنان کشته شوند تا او که خودش را برنده ی یک انتصابات
در اصل باطل ،اعلام کرده است به کرسی ریاست جمهوری اسلامی تکیه
بزند تا اندیشه های مترقی! امام راحلشان که دنیا را آلوده
کرده است به طور کامل بازسازی شود وجمهوریت به نظام برگردد
ونظام مقدس از سقوط نجات بیابد. این فشرده ی افکار موسوی است
که بارها برآن تاکید کرده است. حالا کسی می تواند زیر علم سبز
موسوی سینه بزند و مدعی باشد سرنگونی طلب است؟مردم به پا خاسته
خیلی زود از تفکر عقب مانده موسوی عبور کردند .موسوی خیلی سعی
کرد به آنها برسد وقتی با شعار های به قول خودش ساختار شکن
مواجه شد دانست که دیگر توان ندارد خودش را با خواست مردم
تطبیق دهد این چنین بود که فرمود
:
جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.
وقتی نظامی فاسد باشد فساد برهمه پیکر نظام رخنه می کند.
دزدان ،مامورین امنیتی سابق وشاغل،باز جو ها وقاتلان وعمامه
داران در هر دو بال نظام به جان هم افتاده اند ومردم با بهره
به جا از این شکاف ترمیم ناپذیرد میرود تا بساط کلیت نظام را
برچینند،این چنین است که قاتل ،دزد سرگردنه،تروریست-رفسنجانی
-رهبر جناح مغلوب می شود، فرستاده اینها به پارلمان اروپا محسن
مخملباف است با آن پیشینه درخشانش! و هادی غفاری فلانژ منفور
با رهبر چپ افتاده وبه دار ودسته موسو ی پیوسته ومی گوید:
«
مرده شور ترکیب رهبر را ببرند!» باند های حکومتی، 30 سال است
مردم راچاپیده اند و مملکت را به فلاکت کشانده اند ومردم
سرانحام کاسه صبرشان لبریز شد ،با دستان خالی و با اراده ای
مصمم به میدان آمده اند تا بساط آخوند را برچینند. اما بخش خوب
! مافیای قدرت میخواهد با سو ءاستفاده از جو، حرکت های مردمی
را که میرود انقلاب نوین ایران را به سامان برساند مهار کند.
آقای پرزیدنت موسوی که حکم رئیس جمهوری اش را سازگارا
ومخملباف، نوری زاده وچند تای دیگر تنفیذ کرده اند انقدر گستاخ
شده است که دستور خمینی گونه صادر می کنند.
«جمهوری
اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد» فرمان جدید اوست .مردم
جوابش را با شعار استقلال ،آزادی، جمهوری ایرانی داده اند. این
شعار هر نقص وکمبودی که داشته باشد این حسن را دارد که تکلیف
بانظام را روشن می کند وخواست سرنگونی کلیت نظام جمهوری اسلامی
نه یک کلمه کمتر. را فریاد می کشد.
آقای
گنجی هم که خودش را به نوعی رهبر می پندارد یک باره از خواب
برخواست ویادش افتاد که باید رهبران نظامش ، به داد گاه سپرده
شوند وفرمود:
«
آیا وظیفه ی اخلاقی ایرانیان مقیم خارج حکم نمی کند که جنایت
کاران را به دادگاه های بین المللی بکشانند؟ آیا سکوت در برابر
جنایت، مشارکت در جنایت نیست»؟
آقا
گنجی،دیگر کار رژیم تمام است اینها ،چه شما پیشنهاد بدهید وچه
نه، به دادگاه کشانده خواهند شد، اما آقا ی گنجی به جنایت های
گذشته رژیم چه کسی باید رسیدگی کند؟بیش از صد ترور رژیم در
خارج کشور به دستور چه کسانی طراحی شد وچه کسانی مجریش بودند؟
جنایت های سالهای نخستین ج. اسلامی و کشتار های دهه 60 و67 را
چه کسانی سازماندهی کردند؟آتش زدن سینما رکس آبادان وسوزاندن
نزدیک به 300 تماشاگر فیلم ،جنایت هولناک نبود ؟ اخذ اعترافات
قلابی در بیدادگاهها به طول عمر ننگین رژیم شما سابقه دارد .
آیا آقای خاتمی ،موسوی وکروبی تا حالا معترض این رفتار های
وحشیانه با غیر خودی ها بوده ا ند؟ نه ،اما حالا که نوبت
خودشان ویارانشان شده به تکاپو افتاده اند .اما مبارزین ضد
جمهوری اسلامی از جنس شما نیستند و به شدت نسبت به تشکیل
بیدادگاه اخیرواقرار گیری زیر شکنجه معترضند. هر چند که همین
ها که اکنون گرفتار بال دیگر رژیمتان شده اند به گفته خود شما
طی سالهای گذشته قبل از قیام اخیر حتا اگر فقط سکوت هم کرده
باشند در جنایت ها مشارکت داشته اند، چه برسد به اینکه پرونده
اکثر آنان که از دل همین حکومت زائیده شده اند آلوده به سرکوب
مستقیم مردم است.
بصیر نصیبی
7
اوت
2009، زاربروکن/ آلمان
www.didgah.net
"یادداشت
های روز"، ویژه سایت دیدگاه نوشته می شوند. در صورت تمایل به
باز تکثیر متن، لطفا منبع را "یادداشت های روز سایت دیدگاه"
قید کنید.
•
سریال ساز باند احمدی نژاد هم به مافیایی بودن رژیمشان اذعان
دارد!
سلحشور افزود: «براساس
اطلاعات دريافتي، خانه سينما به سبب ابراز عقايد من در باب
وضعيت سينما در
ايران شكايت كرده است! سخن من اين است كه بخشي از سينماي ايران
متاسفانه
آلوده به فساد و جولانگاه مافيايي خطرناك شده است كه براي جهان
بيني
انقلاب اسلامي و ارزش هاي برآمده از مكتب اسلام ناب محمدي(ص)
حرمتي قائل
نيستند.»
نقل ار روزی نامه امنیتی کیهان شریعتمداری.
•
رخشان بنی اعتماد هم شجاع شد!
ترسى ندارم
دوربينم را چند روزى امان دهيد تا گزارشى بيپرده پيش رويتان
بگذارم ندارم كه در وانفساى اين دوران پرتوطئه به هر تهمتى
منتسب شوم ترسى ندارم كه به جرم مشوش كردن اذهان عمومي، متهمم
كنيد. جدا شده از بیانیه رخشان بنی اعتماد.
توضیح
:
رخشان از دولت به قول خودشان کودتاچی ،مجوز میخواهد تا فیلمی
علیه کودتا بسازد، ما در این باره با رخشان و دیگر فیلمسازان
سینمای گلخانه ای حرفها داریم که در مطلبی جداگانه به عرضشان
می رسانیم.
•
رهبر
معظم وفرزانه انقلاب کودتایی! اسلامی وسینماگران
«در شرايطی که شبيخون فرهنگ غرب وغرب زدگان اين پرچم بر
افراشته راآماج حملات سهمگین خود قرار داده است ودر حالی که
رهبرفرزانه ومعظم انقلاب اسلامی ايران؛مقابله با اين شبيخون
فرهنگی رادر صدر حرکت های عاجل وضروری انقلاب اسلامی دانسته
اند انتخاب شايسته ترين ( محمد خاتمی )فرد برای جايگاه رياست
جمهوری که بتواند در اين برهه حساس؛ درخشش فرهنگ تابناک اسلامی
را از ميان طوفان به سلامت وبر افراشته عبور دهد اهميت والايی
دارد....»
جدا شده از بیانه سینماگران ،چاپلوسی خامنه ای جلاد وحمایت از
خاتمی شارلان.
چند امضاء از میان 240 امضاء
کیومرث پور احمد.جعفر پناهی،عبدالله باکیده. فریدون
جیرانی.رخشان بنی اعتماد،ابولفضل جلیلی،نوشابه امیری،رسول صدر
عاملی،تهمینه میلانی،هرمز هدایت،مهدی هاشمی،گوهر خیر اندیش
.جهانگیر کوثری.قطب الدین صادقی (تئاتر)ماهایا پطروسیان.بهروز
افخمی.حمید سمندریان( تئاتر)...
اکبر گنجی می پرسد:
«آیا
سکوت در برابر جنایت، مشارکت در جنایت نیست»؟
ما
جواب می دهیم:
علاوه برخمینی بنیانگذار نظام ،خامنه ای،رفسنجانی،احمدی
نژاد،خاتمی،موسوی کروبی،سازگارا،مخملباف و خود آقای گنجی
وسبزپوشان حکومتی و....و... که در برابر جنایت ها نه فقط سکوت
کرده اند بلکه متهم به مشارکت هم هستند چه سرنوشتی را باید
انتظار بکشند؟
فیلم دلناز آبادی با عنوان گلزار خاوران با صدای وشعر شاملو را
ببینید
http://video.google.com/videoplay?docid=-1798107597126193711&hl=en
•شیعیان
جهان متحد شوید(
مهستی شاهرخی)
روز بیست و پنج جولای، وقتی به محل همبستگی بین المللی رسیدم
یک ربع از شروع برنامه می گذشت. در ابتدا، مثل آن بار، آن
اولین گردهم آیی در اعتراض به سرکوب و کشتار مردم در تظاهرات
اعتراضی پس از انتخابات نبود که تا به ایوان حقوق بشر برسم یک
پرچم بزرگ ایران و روشنایی شمع ها خودنمایی کند. این بار صحن
ایوان تقریباً خالی بود با چند توریست، یعنی هنوز نیامده اند
یا دیگر نمی آیند؟ - ناگهان چشمم به "پرچم بزرگ سبز مسلمانان
جهان" در وسط ته صحن افتاد: پس آمده اند و آنجا در آن طرف صحن
هستند… بقیه این نوشتار را در سایت مهستی شاهرخی بخوانید
http://chachmanbidar.blogspot.com
در ارتباط با گستاخی اکبرگنجی وبلوگ چشمان بیدار مجموعه ای
فراهم آورده است با این نشانی
http://chachmanbidar.blogspot.com
•خیمهشببازیهای
رژیم را دریافته و افشا کنیم!
یادداشت روز نادر ثانی
اینروزها ایران که در خلال دو ماه صحنه مبارزات باشکوه
تودههای ما در مقابل حاکمیت جهل و جنایت جمهوری اسلامی بود،
بار دیگر صحنه شامورتیبازیهای صحنهگردانان جمهوری اسلامی شده
است. مبارزات تودههای محروم ما علیه حاکمیت سرمایهداری و
مردوران بزرگ و کوچک آن، آنچنان پایههای حکومت را لرزاند که
حاکمین تمامی امکانات خود را بسیج کردهاند تا مگر بتوانند سد
راه گسترش و پیروزی تودهها گردند. کشتن، شکنجه، تجاوز، زندان،
ضرب و جرح و تهدید از جمله تاکتیکهایی است که به همراه دروغ،
نیرنگ، ریا و تزویر به کار گرفته میشود تا ترمزی برای متوقف
کردن چرخ حرکت تودهها باشد. همه مطلب را در یادداشت روز سایت
دیدگاها بخوانید
http://www.didgah.net
•زنان
در زندان دهه 60 جمهوری اسلامی(
مینا زرین)
تردیدی نیست در رژیمهای توتالیتر، همچون جمهوری اسلامی امر
سرکوب،زندان، شکنجه به عنوان ابزاری در جهت کنترل اجتماعی
برنابودی شبکه¬های
اجتماعی، شخصیت و هویت انسان قرار گرفته و میگیرد. در این
سیستم حکومتی، اراده فردی و جمعی، ابتکار فردی و اجتماعی،
همواره تحت فشار و سرکوب قرار می¬گیرد
که نهایتا به کنترل پلیسی کل جامعه و تخریب منجر میگردد.
جمهوری اسلامی رژیم سرمایه داری/مردسالار با یکانگی در سرکوب و
دستگیری و شکنجه زنان و مردان آنان را در روی تخت های
زنجیروشلاق وچوبه های دار ورگبارمسلسل بر تپه های اوین در
سالهای63-60 و آمفی تئاتر گوهردشت وحسینیه اوین در سال67
وهمچنین درسایر زندانهای ایران... در یک رویاروئی وجنگ
نابرابر، آنان را سرکوب کرد و نسل کشی دهه60رابوجود آورد.
ادامه را در سایت پژواک ایران وگزارشگران بخوانید
http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=14241
http://p111272.typo3server.info
*در
ارتباط با گستاخی اکبرگنجی وبلاگ چشمان بیدار مجموعه ای فراهم
آورده است با این نشانی
http://chachmanbidar.blogspot.com
•
جنبش
سبز و خفقان آدميت
هادی خرسندی
"تن
آدمی شريف است به جان آدميت"
نه همان نوار سبز است نشان آدميت
اگر آدمی به رنگ است و لباس و کلهی گچ
چه ميان مانکن ها و ميان آدميت
نه به پرچمی بده گير و نه رنگ را جدا کن
و بدان که رنگرنگست روان آدميت
تو نگو در اين شرايط همگان شوند يکسان
که به قالبی نگنجد همگان آدميت
تو که پشت هم بگوئی سخن از دموکراسی
مگذار چيره گردد خفقان آدميت
همه يکصدا وليکن مشو غافل از حقيقت
که هزار لهجه باشد به زبان آدميت
نه بگير خرده بر آن که به خود نبسته سبزی
نه هر آنکه بسته بنشان سر خوان آدميت
تو نه مبصر کلاسی و نه ناظم دبستان
تو نه ژاندارم سبزی نه آجان آدميت
چه خوشست سبز بودن به ميان جمع و جنبش
که گشاده سبزهزاريست جهان آدميت
چو نشان سبز بينی به ميان آستينی
نه يقين کنی همانست نشان آدميت
چه بسا که بدنهادی به لباس سبز اندر
نه که آدمش بگيری به گمان آدميت
کاتالوگ نگير در کف که بيابی آدمی را
چه خوشست گر بگيری پی ِ آن آدميت
[اصغرآقا
- سايت هادی خرسندی]
http://www.asgharagha.com
•
توهم سبز(لیلا قبادی)
«به
قول شاعر آزادی، احمد شاملو، "هیچ کلام و واژه ای از دست رژیم
اسلامی و رهبرانش درامان نماند" از واژه های زیبائی چون
برادری، برابری تا استقلال و آزادی تا این آخریش رنگ و واژه
سبز
هرچند که این رنگ بیچاره بی زبون خیلی وقت که بازیچه دست
صاحبان قدرت شده؛ از زمانی که، بازهم به قول شاملو، صفویه ۵۰۰
هزار بیگناه رو گردن زدند که یک "اشهد ان علی ان ولی الله" رو
به زور شمشیر به اذان اسلامیشون اضافه کنند و ایران یکبار به
زور مسلمان شده را اینبار به زور شیعه کنند و سبز رو هم بکنند
رنگ دین تازه حکومتی/سیاسی شون، و از همون جا باب شد که هزاران
عامل و مزدور مذهبی به نام سید بودن و سبز بستن به سرو گردنشون
زورگویی و بهره کشی از مردم بیچاره کوی و برزن را آغاز کنند
سالها بعد اما هزاران نوجوون و جوون وطن با سربندهای سبز، گوشت
قربانی شدن روی مین های که مزد لبیک معصومانه شون بود به خمینی
که به قول شاملو "هرجا قدم گذاشت گیاه سبز از روییدن باز
ایستاد
و دردناک که ببینی امروز هم همون آدمکشان مذهبی با شیوهٔ تازه
از این رنگ برای رسیدن به قدرت، اینباراما زیر لوای واژه های
زیبا و جوان فریبی مثل آزادی و دمکراسی، بهره کشی میکنند
و شعر همیشه سبز حماسه سیاهکل" سر اومد زمستون" رو برای قاتل
سرایندگان همین سرود، که از سبزترین جوانان ایران زمین بودند،
مصادره میکنند
ای روزگار، چه حکایت پردردی دارد این سرزمین کهن؛ ایران خانوم
شعری از دردانه دختر ایران، فروغ، انگار اما برای این روزهای
ایران سروده شده
جایی که از توهم سبز گله میکنه
"کدام
قله کدام اوج؟
مگر تمامی این راههای پیچاپیچ
در آن دهان سرد مکنده
به نقطه تلاقی و پایان نمیرسند؟
به من چه دادید ای واژههای ساده فریب؟
اگر گلی به گیسوی خود می زدم
از این تقلب، از این تاج کاغذین
که بر فراز سرم بو گرفته است، فریبنده تر نبود؟
نمیتوانستم، دیگر نمیتوانستم
صدای پایم از انکار راه بر میخاست
و یاسم از صبوری روحم وسیعتر شده بود
و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت، با دلم میگفت
"نگاه
کن
تو هیچگاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی"
Lila Ghobady,
Writer & Filmmaker
www.banoufilm.blogspot.com
Ottawa, Canada
•
مخملباف خطاب به موسوی
رئیس
جمهور موسوی فرمان بده
وای به حال
کارچرخانی که فرمانده اش موسوی باشد!
و
•
از اعتصاب غذای گنجی حمایت میکنم
(
رضا علامه زاده)
اطلاعیهی گروهی از مبارزین و روشنفکران و هنرمندان ایرانی در
خارج برای اعلام اعتصاب غذای سه روزه در هفته آینده در مقابل
سازمان ملل متحد در نیویورک، از این نظر
که توانسته است رنگین کمانی !از شخصیتها با عقاید و آرای
مختلف را گرد هم آورد
میتواند نطفهی یک هماهنگی در حرکات خارج کشور را در خود
داشته باشد. بیائید با پیوستن به این جمع و حمایت از آن در
دفاع از زندانیان سیاسی و پشتیبانی از جنبش آزادی طلبانهی
مردم ایران، همانطور که از مردم در ایران توقع داریم، ما نیز
دست در دست هم و صدا در صدای هم بیاندازیم. رضا علامه زاده(
ببینید عاقبت سازنده جنایت مفدس به کجا کشیده است؟)
•
حمایت ازاعتصاب غذای اکبرگنجی را تکذیب میکنم! ( داریوش
اقبالی)
سایت بی بی سی فارسی دراین رابطه می گوید:
"ضمن
پوزش ازآقای داریوش اقبالی به د لیل اشتباهِ صورت گرفته،متن
نامه ی وی را عینأ منتشرمی کند."
داریوش دراین نامه می نویسد:
"اخیرأ
درسایت فارسی بی بی سی مطلبی منتشرشده است.که دربخشی ازآن به
نادرست به حمایت من ازبرنامه اعتصاب غذای آقای اکبرگنجی
درمقابل سازمان ملل اشاره شده است.
با توجه به سابقه بی بی سی،انتشار این خبربدون تائید ازسوی
منبعی موثق، باعث تعجبِ من شد.
لذا ازشما میخواهم نسبت به تصحیح آن ودرج توضیحاتِ ذیل اقدام
نمایید.
درطی تماس هایی که آقای گنجی وهمکاران ایشان بامن داشتند،برای
شرکت در این برنامه ازمن دعوت شد. باتوجه به اینکه ازافراد
وگروه های خاص به صورت انحصاری برای شرکت دربرنامه اعتصاب غذای
آقای گنجی دعوت به عمل آمده بود.من به این اصل اشاره کردم که
به حرکتهای جمع گرایانه، دموکراتیک
ودرراستای حقوق بشرمعتقدم.ونه حرکتهای
انحصارگرایانه ومتکی به فرد؛چراکه
عمیقأ وقلبأ اینگونه برخوردِ فردی را
اُلگوی مناسبی درجهت پیشرفت منافع میهنم نمیدانم."
داریوش اقبالی
•به
نشانی پست الکترونیکی سینمای آزادرسیده است.
اسامی تعدادی از"روشنفکران"وهنرمندانی که زیرپرچمِ سبزاسلام
سینه می زنند
طاهراحمدزاده- داریوش آشوری- یرواندآبراهامیان- فرامرزاصلانی-
تقی اسدی- علی افشاری- فریبا امینی- سعید امیر ارجمند-
عبدالعلی بازرگان- حسین باستانی- هیبت اله باقی- محمد برقعی-
مهرزاد بروجردی- علی بنوعزیزی- رضا براهنی- رضا بورقانی-
شهرنوش پارسی پور- رامین جهانبگلو- مهدی خانباباتهرانی-
بهروزخلیق- کامران دادخواه- حمید دباشی- شیرین دخت دقیقیان-
مصطفی رخ صفت- سعید رهنما- حسن زرهی- مرجان ساتراپی- آرش
سبحانی- ابراهیم سلطانی- بیژن شاه مرادی- معصومه شفیعی- شهلا
صالحی- احمد صدری- محمود صدری- فرهاد صوفی- رضا علامه زاده-
رضا فانی یزدی- مهدی فتاح پور- فرخ نگهدار- بهزاد کریمی- جمشید
طاهری پور- نهضت فرنودی- منصورفرهنگ- هادی قائمی- محسن قائم
مقام- فیروز قریشی- عبدی کلانتری- احمدکریمی حکاک- حسین کمالی-
نیک آهنگ کوثر- علی کشتگر- اکبرگنجی- مجید محمدی- رضا معینی-
هایده مغیثی- روزبه میرابراهیمی- امید معماریان- مجتبی مهدی-
شیرین نشاط- محمد رضا نیکفر- ابراهیم نبوی- شاهین نجفی- فرزین
وحدت- سهیلا وحدتی- نادرهاشمی- گوگوش- نیره توحیدی- کاظم
علمداری- مهرداد مشایخی- فاطمه حقیقت جو- مهرانگیزکار- شهره
آغداشلو- حسین بشیریه- عبدالکریم سروش- محسن مخملباف- علی
اکبرموسوی خوئینی-
و
ما اضاقه می کنیم.هوشنگ اسدی،نوشابه امیری،مسعود بهنودو...
•
حرفهای کورش از تهران
سی سال است در زندانهای جمهوری اسلامی انواع و اقسام شکنجه ها
وجود دارد
در زمان خود خمینی و نخست وزیری موسوی مگر لاجوردی و همکارانش
زندانیان دختر را مورد تجاوز قرار نمی دادند
مگر امثال اکبر محمدی و یا امید رضا میر صیافی و هزاران نفر
دیگربراثرشکنجه و بی توجهی زندانبانان کشته نشدند
آقای کروبی و یا موسوی فقط بخاطر نرسیدن به قدرت داد و قال راه
انداخته اند و کوچکترین اعتقادی به مبانی حقوق بشر ندارند
آیا در پیشینه موسوی و یا کروبی جایی دیده شده که آنان برای
رعایت حقوق انسانی یک ناراضی سیاسی اعتراض کرده باشند
•به
نظر من هم میر حسین موسوی و هم محمد خاتمی افراد دروغگو و ریا
کاری هستند
چطور است که موسوی راجع به تمام جنایتهای دهه شصت که در آن
شریک بوده ولی حالا در مورد آنها سکوت کرده و فقط و بطور
متظاهرانه به کشته شدگان اخیر می پردازد
محمد خاتمی آیا به تازگی متوجه جنایت در زندانها شده آیا آقای
خاتمی در هنگام کشته شده امثال اکبر محمدی و یا امید رضا میر
صیافی هم معترض بود؟
تمام حرفهای موسوی غیر قابل قبول است متاسفانه آقای موسوی
کماکان حاضر نیست دوران ننگین و خونین نخست وزیری خودش را نقد
کند
رسانه هایی مانند صدای آمریکا و صدای انگلیس و صدای اسراییل هم
بطور ریاکارانه و موذیانه حاضر نیستند درباره شرکت موسوی در
جنایان دهه شصت حرفی بزنند
موسوی باید روزی در پیشگاه ملت ایران محاکمه شود چنین فرد بی
آبرویی تفاوتی با احمدی نژاد و خامنه ای ندارد فریاد امروز
موسوی تنها بخاطر نرسیدن به پست رییس جمهوری است
ساختن قهرمان از میر حسین موسوی خیانت به آرمانهای صد ساله
ملت ایران برای عدالت و آزادی است
کوروش/تهران
•فراخوان
:
تظاهرات ايستاده
همبستگي با اعتراضات مردمي در ايران
سي سال بعد از " انقلاب ايران " بار ديگر توده هاي مردم به
خيابانها روان شده اند. اعتراض آنها اين بار نه عليه رژيم شاه,
بلكه عليه رژيمي است كه سه دهه پيش جنبش انقلابي مردم را سركوب
و رژيم ارتجاعي اسلامي را برپا نمود. اعتراض آنها عليه رژيمي
است, كه هزاران كارگر و دانشجو را به قتل رسانده و سازمان و
نيروهاي انقلابي را نابود كرده و بخصوص زنان را ازهرگونه حقوق
اجتماعي محروم نموده است. خشم آنها عليه تعدّي, سركوب و
" تقلب در انتخابات " و هم چنين عليه نابرابريهاي اجتماعي است.
اين خشم بدرستي قدرت مداران حاكم و دستگاه هاي كنترل آنها را
نشانه گرفته است.
نيروهاي " اصلاح طلب " , كه خودتوسط شوراي نكهبان انتخاب شده
اند, مي كوشندخشم توده ها را به نفع خويش كاناليزه نموده و
رهبري توده را به تصرّف خويش درآورند. موسوي, كانديداي اين طيف
از رژيم, شخصي است كه درسالهاي89 - 81 همراه رفسنجاني و خامنه
اي عليه فعالين كارگري و دانشجوئي سهيم بوده و مسئوليت كشتار
هزاران زنداني سياسي را در پرونده خود دارد.
مردم ايران تاكنون قهرمانانه براي حقوق دمكراتيك و سياسي خويش
مبارزه كرده اند . درطول اين اعتراضات سپاه پاسداران, پليس و
بسيج مرتباً به مخالفبن و معترضين حمله نموده و آنها را مورد
ضرب و شتم قرار داده و دهها نفر را به قتل رسانده اند.
باتوجّه به وضعيت موجود ما از مبارزات مردم و مقاومت عادلانه
آنها قاطعانه پشتيباني مي نمائيم. اعتراضات موجود بخوبي نشان
داده اند, كه نه تحريم هاي آمريكا و ناتو و يا تهديد به جنگ,
بلكه اين زحمتكشان جامعه اند, كه قادرند پايه هاي رژيم را به
لرزه درآورده و با نابودي آن حقوق دمكراتيك خويش را بدست
آورند.
بدين خاطر ما تمامي نيروهاي مترقي را فرا مي خوانيم درتظاهرات
ايستاده اي, كه بدين منظور برگزار مي گردد, شركت كرده و از
خواست هاي زير پشتيباني نمايند.
- نه به " اصلاح طلبي سبز "
- آزادي كامل حقوق دمكراتيك, آزادي تجمع, بيان, مطبوعات و حق
ايجاد تشكل هاي سياسي و سنديكائي
- آزادي فوري تمامي زندانيان سياسي
- لغو كليه قوانين ضد زن و تبعيض آميز عليه زنان, برابري كامل
حقوق زن و مرد
- عليه هرگونه مداخله خارجي در ايران
- نه به جمهوري اسلامي, نابود باد رژيم ارتجاعي
ساعت 17
,جنب
اپرای وین- جمعه 21.08.2009
Am Freitag, 21.08.2009, vor der Oper, um 17;00 Uhr
كميته همبستگي با اعتراضات توده ای در ايران متشكل از:
Linke iranische AktivistInnen in Wien (Österreich), Liga
der Sozialistischen Revolution (LSR), Jugendorganisation
Revolution, Initiative für den Aufbau einer Revolutionär
Kommunistischen Partei (IK.RKP),
Revolutionär-kommunistischer Jugendverband (RKJV)
•بیانیۀ
شمارۀ 5
انجمن آرا
در بارۀ
"استقلال،
آزادی، جمهوری ایرانی"
12
آگوست 2009
جنبش شهروندی ایران با طرح گستردۀ شعار "استقلال، آزادی،
جمهوری ایرانی" گامی بزرگ در راه مبارزه برای تغییر رژیم
اسلامی برداشته است. شگفت آور نیست که میرحسین موسوی با شتاب
واکنش نشان داد و به سیاق بزرگترین جانی تاریخ معاصر ایران،
خمینی، بر " جمهوری اسلامی، نه یک کلام کمتر و نه یک کلام
بیشتر" پای فشرد. ایشان، با تکیه بر تعطیل خرد و با پافشاری بر
تداوم اصل ولایت فقیه، نمی خواهد دریابد که مردم، با دست خالی
به میدان تانک و توپ و توحش تصورناپذیر حکومت اسلامی نیامده
اند که با جانِ گرفته بر کف، به تداوم این رژیم پیشاتاریخی
یاری رسانند. این جنبش، نشان داده است که تا پایان حکومت
اسلامی از پای نخواهد نشست و اشتباه میرحسین موسوی در محدود
کردن جنبش، بویژه در این برهۀ تاریخی، بیشتر از آنکه جنبش
آزادیخواهانۀ مردم را دستخوش نوسان های ناگوار کند، امکان های
رژیم را برای نابودی هولناک وی و تمامی خانواده اش افزایش
خواهد داد.
مردم برای نخستین بار است که در برابر حکومت اسلام و احکام و
فقه اسلامی به طرح شعار "جمهوری ایرانی" در کنار امرِ آزادی و
استقلال، پرداخته اند. محتوای این شعار با آنکه از "جمهوریت"
یاد می کند، روشن است اما که بیشتر بر " ایرانیتِ" جنبش کنونی
و ماهییتِ نظام آیندۀ سرزمینمان تأکید دارد؛ چرا که توافق
همگانی، در بارۀ شکل نظام سکولار و دمکراتیکِ آینده، وابسته به
همه پرسی ای خواهد بود که باید دولت موقت، زمینه های اجرای
آنرا فراهم آورد.
حکومت اسلامی سی سال کوشید که با هزینه کردن میلیاردها دلار و
با کاربرد قهر و کشتار و نهادینه کردن ترس و با همرایی و
همراهی پادوهای خود در خارج از کشور، از سویی احکام اسلامی را
بر حوزۀ "زندگانی عمومی" تحمیل کند و از سوی دیگر، به ریا و
دروغ تبلیغ کند که این، خودِ مردم ایران هستند که خواهان اجرای
احکام اسلامی در "حوزۀ عمومی" هستند. با تحمیل احکام
پیشاتاریخی اسلام بر حوزۀ "عمومی" در یک جامعۀ سکولار، مردم به
ناگزیر پویایی دیالکتیکِ کنش و واکنش های متقابل اجتماعی را به
حوزۀ " زندگانی خصوصی" منتقل کردند که پیامد آن، وقوع رنسانسی
نوین، در چارچوب دیوارهای کمابیش امن خانه و خانواده بوده است
که به دور از چشمان هرزۀ حکومت اسلامی، با تکیه بر دمکراسی و
سکولاریسم و منشور جهانی حقوق بشر، نوزایی اندیشه و فرهنگ
ایران و ایرانی را هدفِ خود قرار داده است. شعار " آزادی،
استقلال، جمهوری ایرانی"، نمودِ کنونی و بیرونی این رنسانس
نوین است که با تسخیر ارادۀ مردم در جنبش آزادیخواهانۀ آنان،
دارد کماکم به ویژگی بارز "حوزۀ عمومی" تبدیل می شود. بر همۀ
دمکرات های جمهوریخواه و بر همۀ هوادارن پادشاهی ست که پیام
این شعار را که در برجسته کردن " ایرانیت " تعریف پذیر است،
دریابند و سیاست های خود را در هماهنگی با آن؛ که چیزی جز
تفکیک فرهنگ و اندیشۀ ایرانی از بندِ هزاران حلقۀ اسلام نیست،
سامان دهند. چنین بادا!
با باور به پیروزی: زنده باد آزادی؛ زنده باد ایران.
هموندان:
میرزاآقا عسگری، مانی- جهانگیر لقائی- جواد اسدیان - فرید
چاووشی - فتحیه نقیب زاده - رضا علوی - سیروس دانشیان
میتوانید از طریق ایمیل زیر با انجمن تماس بگیرید:
anjoman.ara@googlemail.com
•
نشریه روشنگر کانادا شماره 28 منتشر شد برای مطالعه آن به صورت
پ.دی. ف اینجا را کلیک کنید.
•
رجب محمدین سینماگر وعکاس در تبعید مقیم هلند تماشای این کار
زیبا را دریوتوب توصیه کرده است.
http://www.youtube.com/watch?v=ijTTM9eL82
•
معرفی یک وبلاگ جدید
http://iranlinksakt.blogfa.com/
|