You should install Flash Player on your PC

زیر ذره بین / شماره 24

 آرشیو

 خانه نخست

     

*به فرموده خمینی قلمها را باید شکست!

عوامل رژیم خمینی،وصیت نامه آقایشان را به انجام می رسانند. در باره حک سایت گزارشگران و...

در پایان یادداشت کوتاهی که بدلیل شکایت تریتا پارسی لابی رژیم از آقای حسن داعی نوشتم یا دآوری کردم که واحد سیار وزارت ارشاد در اینجا هم فعال است وما به حضور آن بی توجه هستیم. وقتی رژیم قادر نشد با فیلترینگ ،صدای اعتراض ها را خفه کند در جستجوی راههای دیگریست از آن جمله طرح شکایت علیه فعالان سیاسی وژورنالیست ها به منظور ترساندن آنها ،ایجاد سد ی برابر آنها که با بیان صریح خودشان مزاحم لابی ها ودلال ها هستند ویا حک سایت هایی که به هیج زبانی سر به راه نمی شوند واختلال در گردش آزاد اطلاعات واخبار و تحلیل هایی که به مذاق ملایان خوش نمی آید.  بعد ازحک سایت کار کمونیستی که خبرش را در شماره 22 و23 منعکس کردیم سایت گزارشگران نیز حک شد وگزارشگران خوشبختانه خیلی زود توانست را ه اندازی شود. اما این اتفاقات هوشدار به ما هم هست که راه های مقابله با این رفتار های پست قلمکشان را بیابیم. در شرایطی که بار دیگر رژیم در بن بستی قرار گرفته که درنهایت میتواند به زوالش منتهی بشودواروپا وامریکا به یاری دلال ها وکار چاق کن ها به او توصیه می کنند تا بار دیگر خاتمی کذاب ونیرنگ باز ویا یکی دیگر از باند ورشکسته منصوب به او را به میدان بیاورد چه بهتر چند صدای معترض هم یا از ترس درد سر های دادگاه ویا پرونده سازی عوامل رژیم به شیوه کیهان شریعتمداری از میدان بدرروند و مدیران سایت ها هم وقتی دایم با حک سایت مواجه میشوند  وقت وانرژیشان هدر می رود. ما امیدواریم نشست هایی که به منظور  همبستگی روزنامه نگاران و نویسندگان مدتی است شکل گرفته با سرعت بیشتر به نتیجه نهایی برسد وبه عنوان یک نیروی فعال وتازه نفس حضور موثرش را اعلام کند.

سایت گزارشگران بعد از آغار دوباره کارش اطلاعیه ای منتشر کرد ما بخشی اطلاعیه ولینک گزارشگران را هم نقل می کنیم:

«به هر حال و به هر روي سايت گزارشگران فعاليت خود را از سرگرفت اما با تجربه اي نوين از محيط  ارتباطي خود كه قطعا در  تشخيص بهتر مسير آتي آن  موثر خواهد بود. 

 در پاسخ به اين واكنش ها ميتوانيم متذكر شويم كه  صرفنظر از رايزني ها و  بررسي احتمالات غير از سوي  تعدادي از فعالين سياسي که گویا  هکر مربوطه بطور اتفاقی! و گذری با سایت گزارشگران روبرو شده و برای تفنن!! آنرا نیز مورد لطف خود قرار داده!!، ما همچنان و بر اساس داده ها و اطلاعات جنبي معتقد هستیم كه جمهوري اسلامي  با اتكا بر ارتباطات منطقه اي خود در كشورهاي همسايه و منطقه و با پشتيباني مالي هنگفت خود پايگاههاي بسياري در اين مراكز براي ایجاد محدوديت در خارج كشور و در ارتباط با موفقيت هاي بسيار نيروهاي در تبعيد در جلب حمايت نهادهاي حقوق بشري و كارگري براي تاثيرگذاري بر روند وقايع سياسي داخل كشور، دست به چنین اقداماتی میزند که تازگی هم ندارد  و در اين ميان با بهره بردن از تعلقات مشترك ايدئولوژيك با نهادهای مسقر در این کشورها اينگونه هك شدن ها را سازمان ميدهد. 

 باز هم به باور ما چنانچه هنوز بسیاری از رسانه ها هک نشده اند نه از روی شرم و حیای حاکمان که از ناتوانی نسبی آنها در برابر طیف گسترده مراکز خبررسانی است.   

دعواي ما تبعيديان با جمهوري شكنجه و اعدام و سانسور دعوائي است حقيقي و عيني كه بازتاب آن از سوي رژيم  نه تنها در سراسر كشور كه در برابر رسانه هاي ايراني در خارج از كشور  چنين انعكاسي مييابد. براي روشنتر شدن اين ادعاي روشن و غير قابل انكار  به اين اطلاعيه كه ارتباط رژيم را با مراكز هك كننده در منطقه نشان ميدهد،  توجه نمائيد.

سایت صهیونیست هک کنید، جایزه بگیرید 

كد خبر: ۲۲۸۱۴ تاريخ انتشار: ۱۹:۳۷ - ۰۴ آبان ۱۳۸۷ 

تعداد بازديد: ۸۲۲۳

 انجمن جهادگران اینترنتی فلسطین با همکاری غرفه جنبش مقاومت فلسطین حماس مستقر در دومین نمایشگاه ملی رسانه های دیجیتال، مسابقه "هک سایتهای صهیونیستی" برگزار می کند.ابوسرور، مسئول اطلاع رسانی و تبلیغات دفتر حماس در ایران در گفتگو با ستاد خبری دومین نمایشگاه ملی رسانه ی دیجیتال با بیان این مطلب افزود: این انجمن در نظر دارد به کسانی که پایگاه های اطلاع رسانی گروههای تروریستی-صهیونیستی همچون شاس - هاگانا- جبل الهیکل و ... را هک نمایند 2000دلار جایزه اهدا کند.

علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر به غرفه جنبش مقاومت فلسطین حماس در دومین نمایشگاه رسانه های دیجیتال مراجعه کنند.

لازم به ذکراست شرکت کنندگان تا روز پایانی نمایشگاه فرصت دارند نسبت به هک سایت های اشاره شده اقدام نمایند.

http://tabnak.ir/pages/?cid=22814

انجمن جهادگران اينترنتي حماس تنها يكي از مراكز شبكه گسترده ارتباطي است كه با نهادهاي امنيتي جمهوري اسلامي  در اتصال بي واسطه است .

 اين شبكه بطور گسترده در كشورهائي نظير ايران (  داخل كشور و براي نابودي مراكز خبررساني غير دولتي در داخل كشور و بموازات دستگيري، پيگرد، زندان، شكنجه و اعدام روزنامه نگاران مستقل ) عراق و سوريه  نيز موجود است.  

 اين مراكز بنابر تشخيص يكي از فن آوران اينترنتي ، متشكل  از متخصصين بسيار ورزيده و مبتكر انفورماتيك هستند كه در نوع خود از برگزيدگان محسوب ميشوند. يافتن رد پاي انها در اينگونه اقدامات بسيار دشوار است و سرور هاي  موجود در اين زمينه بلحاظ مشكلات حقوقي كمترين همياري را بعمل مياورند. به همين دلائل  معمولا رسانه هاي هك شده از پيگيري قانوني و حقوقي  اين اقدامات پرهيز ميكنند. 

نگاهي به صفحه جايگزين شده بجاي صفحه گزارشگران نيز ميتواند روشنگر باشد. 

 باری و به هر جهت امیدواریم که با همبستگی بیشتر اینگونه اقداما ت سانسورچیان و مزدورانشان پاسخی درخور از سوی رسانه ها و فعالین سیاسی و حقوق بشر بهمراه داشته باشد». 

http://www.gozareshgar.com  

 

*جشنواره لندن؛ حضور کم رمق سينماي ايران

این عنوان را ما انتخاب نکردیم وعینا از سایت روز او ن لاین بلندگوی تبلیغا تی  دار ودسته  خاتمی، رفسنجانی و... نقل می کنیم. اول بخشی از مطلب آقای محمدعبدی را در سایت مذکور بخوانید:

«جشنواره لندن هم به جشنواره هاي کن و برلين مي پيوندد.

جشنواره فيلم لندن که به "جشنواره جشنواره ها" شهره است و گزيده اي از فيلم هاي مختلف در جشنواره هاي گونه گون ‏جهان را در شهر پر شر و شور لندن، رو در روي مخاطبانش قرار مي دهد، چند سالي است که روي چندان خوشي به ‏سينماي ايران نشان نمي دهد. اين در حالي است که پيشتر، سينماي ايران حضور پر رنگي در اين فستيوال داشت و ‏فيلمسازان مختلفي با فيلم هايشان در اين جشنواره حاضر شدند.‏

علت کم توجهي فستيوال لندن را عده اي مربوط به دبير هنري جشنواره، ساندرا هپبورن مي دانند- که شايع است علاقه ‏اي به سينماي ايران ندارد- و عده اي مقصر را علي جعفر، مسئول بخش خاور ميانه مي دانند که بيشتر به فيلم هاي ‏عربي توجه نشان مي دهد و نه ايراني؛ و البته هيچ کدام از اين دو براي انتخاب فيلم به ايران نمي روند.‏

اما شايد عدم توجه جشنواره لندن علت مهمتري داشته باشد و آن افول سينماي جشنواره پسند ايران است. بي اعتنايي ‏آشکار جشنواره هايي چون کن و برلين در دو سه سال اخير، حکايت از واقعيتي دارد که به سادگي نمي توان از کنار آن ‏گذشت. در نتيجه جشنواره لندن که آينه اي است از جشنواره هاي ديگر، خودبخود به سينماي ايران کم توجه مي شود»

 بله مسئله ی بی اعتنایی جشنواره ها به سینمای ج. اسلامی مطرح است.آقای عبدی چند دلیل را برای توجیه بی اعتنایی جشنواره لندن برمی شمارد. اما همچنان دلیل اصلی یعنی شکر آب شدن رابطه و تنبیه ج. اسلامی مخفی میماند.  البته چند بار در اوایل ودر اوج اختلاف اتمی در سایت روز هم به این مسئله استندادمی شد وبعد دیدنداگر خیلی جلو بروند ممکن است برسند به آنجائی که با ما هم نظر شوند که -این جایزه ها به رژیم اهدا می شود نه به فیلم های رژِِِیم -حالا بیشتر نگاه واشاره هایشان به افت سطح ارزش فیلمهاست که البته در پس این تعبیر این پیام هم نهفته است که با آمدن احمدک ناگهانی ودرعرض 24 ساعت همه ارزش های سینمای جمهوری اسلامی که دنیا را مبهوت کرده بود محو وزایل شد.

آقای عبدی میافزاید:

«...عده ای مربوط به دبير هنري جشنواره، ساندرا هپبورن مي دانند- که شايع است علاقه ‏اي به سينماي ايران ندارد- و عده اي مقصر را علي جعفر، مسئول بخش خاور ميانه مي دانند که بيشتر به فيلم هاي ‏عربي توجه نشان مي دهد و نه ايراني؛ و البته هيچ کدام از اين دو براي انتخاب فيلم به ايران نمي روند»

 تا کنون مدیران جشنواره ها ضوابط انتخاب فیلم را با ارزش های سینمایی اثر ربط می دادند اما حالا فهمیدیم علایق شخصی معیار انتخاب است پس لطفا به حرف های ما که سالهاست فریاد میزنیم کمیته انتخاب این جشنواره هم بیشتر برای فرمالیته است توجه بفرمائید . آقای عبدی دلیل دیگری را هم پیش می کشد که مسئول خاورمیانه جشنواره لندن بیشتر دلباخته سینمای عرب است. این ادعا هم اگردلیل قابل اعتنایی یاشد باز به نظر ما صحه میگذارد که مسئولین جشنواره ها خود می برند وخود می دوزند.اماگره کار س. ج. اسلامی جای دیگریست. چند فیلم از سینمای عرب در جشنواره ی لندن با سرو صدا نمایش داده شده تا لا اقل بشود راهی برای توجیه ادعای آقای عبدی یافت؟. برای این ادعا هیچگاه در مطلب آقای عبدی دلیلی ارایه نمیشود.اما نکته باریکی هم در مطلب هست که شاید کلید گشودن راز باشد! آقای عبدی می گوید:

«...و البته هيچ کدام از اين دو براي انتخاب فيلم به ايران نمي روند»

اما مدیران جشنواره نه برای انتخاب فیلم بلکه برای زد وبند ومعامله به جمهوری اسلامی می روند آنها در جشنواره فجر شرکت می کردند به نحوه شایسته ای پذیرایی می شدند معامله را جوش می دادند وبرمی گشتند. آقای کاسلیک به ج. اسلامی سفر کرد وبعد افساید خرس نقره را دستگیر وبه موزه جوایز جمهوری اسلامی منتقل کرد، همینطور فیلم سفارشی رهبر -آواز گنجشگ ها-جایزه بهترین بازیگر را به خاطر عنایت اقای کاسلیک تصاحب می کند . از جشنواره لندن هم خانم دلاله ای مرتب به ج. اسلامی سفر می کرد وسیل فیلمهای ج . اسلامی همه بخش های فستیوال لندن را اشغال می کرد. اما اگر این دو (ساندرا هپبورن - و علي جعفر) به دارالخلافه نمی روند بدین دلیل نیست که شیفته سینمای عرب شده اند وبی دلیل با سینمای .ج. اسلامی چپ افتاده اند. بلکه بدین خاطر است که در شرایط حاضرنباید خیلی به سینمای جمهوری اسلامی بها بدهند وقتی دوباره رابطه حسنه شد مدیران هم از سینمای عرب به سینمای عجم تغیر ذائقه خواهند داد. 

آقای عبدی برای دلیل دیگری که ذکر می کند صداقت نشان می دهد وافول سینمای جشنواره پسند رادر این سالها مطرح می کند . سینمای جشنواره پسند همان سینمای آرایشگر است که پول مردم را رژیم صرف تهیه آنها می کنند در همان زمان آغاز بی اعتنایی فستیوال ها، احمد طالبی نژاد منتقد فیلم در جمهوری اسلامی به بی،بی ،سی، می گوید:

 «شايد اين شوک لازم بود که اين فيلمسازان و مسئولان سينمايی ايران با نيم نگاهی به خواسته های مردم ايران از اين پس فيلمهايی نه فقط برای خوشايند جشنواره ها، بلکه برای مخاطب ايرانی بسازند.»

آما همان سینمای جشنواره پسند چرا افول کرده است؟آقای عبدی نه اسم فیلمها را می آورد ونه دلیل افولشان را ذکر می کند. لیست فیلمسازان سینمای گلخانه ای یا به قول آقای عبدی جشنواره پسند وبه تعبیر احمد طالبی نژاد ،فیلمهای خوش آیند جشنواره ها.  کم وبیش مشخصند. این نامها در این سالها دایم تکرار شده است. رخشان بنی اعتماد،تهمینه میلانی ، ابوالفضل جلیلی، جعفرپناهی،عباس کیارستمی،بهمن فرمان آرا،منیژه حکمت،بابک پیامی، (، تبعدی بودبرگشت، مدتی در گود بود وبعد دوباره اوت شد) داریوش مهرجویی(گهگاه نه همیشه)، محسن مخملباف وخانواده نابغه اش( قبل ار اینکه پاپیون بزند، فیلم بی پروا بسازد وج. اسلامی قصد جانش را بکند)وچند نام جدید الورود، مانی حقیقی ونیکی کریمی ( استاد برایش یکی دو فیلم عباس کیارستمی گونه جور کرد).شهاب رضویان و...

 اینها که مرتب دارند فیلم می سازند ، ایا فیلمهایشان دسته جمعی وبا هم یک باره وناگهانی افت کرده است؟ این اتفاق البته ممکن است بیفتد آن هم وقتی امام زمان اراده کند. اما امام غایب که قرار است تا احمدی نژاد رئیس وزراست ظهور کند جاده فرودش را هم ساخته اند . پس ارتباطش با احمدک خوبست وامکان سعودسینمای ج.ارا فراهم می کند نه افول آنرا. ایا فکر می کنید دولت احمدی نژاد سخت گرفته است وسانسور شدید شده وفیلمها بی خاصیت شده است؟ این هم نمی تواند با تصویری که فیلمسازان سینمای گلخانه ای از ضوابط سینمای ج. اسلامی ساخته اند هماهنگ باشد چون استاد بزرگ وجهانیشان بار ها اعلام کرده که سانسور باعث رشد خلاقیت میشود .اگر فشارسانسور افزایش پیدا کرده خلاقیت هم رشد بیشتری باید داشته باشد، پس چرا نتیجه برعکس شده است؟ نه آقایان وخانم ها این فیلم ها ،همان فیلمهاست وحد وحدود وظرفیت سینمای ح. اسلامی همین حد است نه بیشتر ، بروید دعای کمیل بخوانید تا بار دیگر تفاهم کامل با غرب وحشی وجهانخواران واستکبار برقرار شود تا مشکل سینمای ح. اسلامی خود به خود حل بشودو بار دیگر سینماگران سینمای جشنواره ای در صدر بنشینند وقدر ببینند.

 

* از ملاقات سینماگران با رهبر جنایتکاران تا ملاقات بخشی از آنها با پادوی رهبر!

در شماره 23 نشریه سینمای آزاد وعده دادیم اگر گزارشی پیرامون دیدار تاریخی احمدک وسینماگران منتشر شود خوانندگان را در جریان خواهیم گذاشت. خبر این دیدار مهم که تاثیر شایسته ای در تعالی سینمای جمهوری اسلامی خواهد داشت -من نمی دانم مگر مشکلاتی در سینمای جمهوری اسلامی هست که کمبود اینگونه دیدار های خانوادگی حس می شود! کشوری که سالن سینما هایش در سراسر کشور به 200 تا نمی رسد اما طبق آخرین آماری که ماهنامه فیلم منتشر کرده بیش از 1000 جایزه ربوده است که دیگر نباید از مشکل در سینما بنالد .البته حق باشماست این میزان امتیاز با هیچ معیاری نمی خواند ، وهیج کشوری در جهان نیست این میزان جایزه باران شده باشد بله ولی غافل نباشید هیچ کشور دیگری حتا اگر مسلمان نشین هم باشد اسلامش انقدر ناب نیست که امام زمان متمایل به ظهور در آن باشد. خب اگر در حنگ  با صدام کافر امام زمان با  اسب سفیدبه یاری آمد تا در مدت کوتاهی- فقط 8 سال- وبعد از سر کشیدن جام زهر مار جنگ تمام شود امادفع شر صدام وراه نفوذ خودشان در عراق را سپردند به دست توانای امریکای جهان خوار والحق که جهان خوار ومتحدانش به چه سهولتی لقمه آماده را انداختند در دهان ج. اسلامی -انگار حاشیه رفتم برگردیم به جلسه دیدار رئیس جمهور همیشه محبوب با فیلمسازان مبارز وضد امپریالیست. در گزارش سایت خبری سینمای ج. اسلامی – سینمای ما- میخوانیم:

«سینمای ما - شب گذشته «محمود احمدي‌نژاد» رئيس جمهور اسلامي ايران در ديداري كه 4 ساعت به طول انجاميد، با جمعي از سينماگران ديدار كرد... محمود احمدي‌نژاد همچنين در اين نشست اين نكته را عنوان كرد كه در جلسات بعدي با زمان‌ بيشتري در خدمت سينماگران خواهد بود تا مشكلات سينما به لحاظ لجستيكي !و مفهومي حل شود.

همچنين در اين جلسه قرار شد بودجه مناسبي در جهت تأمين تجهيزات تخصصي! و وسايل سينمايي در اختيار اين حوزه قرار گيرد و به بدنه سينما تزريق شود!...»

در همین جلسه مشخص میشود که درد آقایان،- یک خانم بیشتر افتخار حضور ندارد- فقط مسایل مادی است تا بتوانند سینمای دولتی جمهوری اسلامی را مستقل بنمایانند وقرار شد تجهیزات سینمایی ووسایل سینمایی را به بدنه سینما تزریق کنند( سرانحام دکترای رئیس جمهورموثر واقع شد! )یعنی  به جای پول نقد  که ممکن است سوء ظن ایجاد کند  تمام امکانات ساخت فیلم را تقبل کنند.

 سینمای ما اسامی کسانی که افتخار حضور داشته اندرا  این چنین اعلام می کند:

« سيدضياالدين دري، احمدرضا معتمدي، ابوالقاسم طالبي، عليرضا اميني، مسعود ده‌نمكي، سعيد اسدي، عليرضا داوودنژاد، جمال شورجه، فرج‌الله سلحشور، بهزاد بهزاد‌پور، حبيب كاوش، احمدرضا گرشاسبي، محمدمهدي عسگرپور، محمد‌رضا شرف‌الدين، مهدي فخيم‌زاده، حميد بهمني، ابوالحسن داوودي، محمدرضا اعلامي، اصغر فرهادي، حجت‌الله سيفي، اكبر حر، شاهد احمدلو، عباس رافعي، حسين فرخي، سعيد سهيلي، امير قويدل، انسيه شاه‌حسيني، عباس بابويهي، مهدي صباغ‌زاده، محمد نوري‌زاد، اسماعيل براري، عبدالله باكيده، شهريار بحراني، حسينعلي ليالستاني، سيروس حسن‌پور، عليرضا سجاد‌پور، فريدون جيراني و... »

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود از فردای روز ملاقات روزی نامه های دوم خردادی شروع می کنند به رجز خوانی که بله سینماگران مهم وصاحب نام دعوت احمدی نژاد را پس زده اند. از این طریق میخواهند برسند به آنجا که احمدی نژاد نزد فیلمسازان اندیشمند مقبولیتی ندارد. چون بی اعتنانی به س.ج.ا را به افت فیملساری در دوران احمدک بیچاره مرتبط کرده اند پس نتیجه می گیرند که اگرفیملسازان میخواهید باز هم به  میزان افسانه ای به جوایز دست بیابید به خاتمی رای بدهند. تصویری ساخته اند که انگار آنها که در ملاقات احمدک غایب شده اند با کلیت این رژیم در افتاده اند . اما بادمان می آید که چند ماه پیش مجید مجیدی -ذوب شده در ولایت خامنه ای -که خودش هم سرسپردگیش را کتمان نمی کند بلکه بدان میبالد.یک شوی تمام عیار را برنامه ریزی کرد وجمع سینماگران را بدان محفل فرا خواند تا رهبر جنایتکاران جهان دست تفقد به سرو روی زائرین بکشند. برخلاف جلسه دیدار با احمدی نژاد که اسامی اکثر مدعوین چاپ وپخش میشود اما درجلسه رهبر هچیگاه مشخص نمی شود چه تعداد زائر التماس دعا داشته اند. گزارش ماهنامه فیلم بدون ذکر اسامی حضور 200 هنرمند خلاق! را گواهی می کند. اما اسامی ای که اینجا وآنجا نقل شده را من سرهم کردم نتوانستم بیش از 23 اسم را جمع آوری کنم بهر حال حضور این فیلمسازان حتمی بوده است:

مسعود جعفری جوزانی، رخشان بنی اعتماد،تهمينه ميلانی، شهريار بحرانی، محمدرضا اصلانی، جواد اردكانی، فريدون جيرانی، محمد درمنش، رسول صدر عاملی، جواد شمقدری، مجيد مجيدی، حسين فرخی، ابراهيم حاتمی كيا، محمدعلی نجفی، كيانوش عياری، محمد نوری زاد وعليرضا رئيسيان.مهدی صباغ زاده،محمد رضا اصلانی،ابوالقاسم طالبی.داریوش فرهنک،بهروز افخمی.انسیه شاه حسینی، بزرگمهررفیعا.

 اگر کسانی که دعوت احمدی نژاد را پذیرفته اند نه خودشان ارزش دارند نه کارشان پس چرا جمعی از اینها در مجلس رهبر هم افتخار حضور دارند؟ مثل صباغ زاده،طالبی،انسیه شاه حسینی.جیرانی و...حتاابوالقاسم طالبی از بخش سی سی یو به جلسه دیدار با مقام معظم شرکت کرد که با لمس دست مبارک رهبر شفا یافت وآماده شد برای شرکت در نشست پادوی رهبر. همچنین در همان مطبوعات دوم خردادی قید میشود که داریوش مهرجویی برای اینکه در جلسه شرکت نکند به سفر مصلحتی رفته وسینماگران دیگر برای یافتن بهانه ای تلفنشان را روی پیغام گیر گذاشته بودند...اما چرا در دیدار با رهبر هیچ کدام از اینان از هیچ شگردی برای رهایی از آن مخمصه استفاده نکردند؟ حتا سایت پیک نت برای آنها مجوز حضور گرفت وازخانم تهمینه میلانی به خاطر حضور در این جلسه ستایش هم کرد. اما ایا فقط شرکت درجلسه ای  با احمدک سرافکندگی دارد؟ کیا رستمی که از سال هاقبل بعد از حضور و سینه زنی سرقبر خمینی -همراه با انتظامی،مهرجویی ،کیمیائی ...-دیگر در هیچ یک از برنامه های نمایشی شرکت نکرده اما ایا بیشترین خدمت را به بقای جکومت ملایان نکرده است؟ هر هنرمندی که به هر شکل وشیوه ای برای بقای یک حکومت جنایتکار از خود مایه می گذارد به نوعی در جنایت این چنین حکومتی سهیم است .ایا فقط حضور در این گونه پروژه ها که گاه ممکن است اجبار هم در آن  دخالت داشته باشد دلیل وابستگی به قدرت است ؟اما سینماگران سینمای گلخانه ای سالهاست به تهیه وساخت فیلمهایی که چهره کریه ج. ا را خوب ومهربان ومدرن و امروزی قالب می کند افتخار می کنند اینان به بقای ج. اسلامی یاری اساسی رسانده اند چه سازندگان آن در اینگونه ملاقات ها حضور داشته باشند وچه تلفن خانه شان را به پیام گیر وصل کرده باشند...

*نامه ی فریبرز علی محمدی"ف.شبانه"،نویسنده و شاعر ایرانی مقیم پاریس به "ژولیت بینوش

در سایت انجمن هنر در تبعید خبر برگذاری جشنواره ی سینمای ایران در تبعید در سال 2009 ویک نامه کوتاه به ژولیت بینوش چاپ شده است، خبر جشنواره را در بخش جدیدحرفها وخبرها میخوانید ونامه به بینوش را در زیر ذره بین بخوانید:

خانم بینوش عزیز

سلام

با یاد بزرگ مردی به تو سلام می گویم که او را به خاطر انسانیتش دوست دارم

!!به خاطر هنر انسان بودنش؛کیشلفسکی بزرگ؛اگر مرده باشد

شما را تو خطاب کردم ،اجازه که میدهید؟

اما می خواهم با تو از مردی بگویم که ترا بیشتراز او دوست دارم چرا که تو بازیگر زن محبوب من در سال های اخیر سینما هستی وترا به اندازه ی او نمی شناسم،می خواهم با تو از کسی بگویم که دیگر نمی شناسمش!!!نه به خاطر آن قاب سیاه دور چشمانش؛که توآنها رابدون آن  نقاشی کردی  بل به خاطر آن پرده ی تاریکی که تار و پودش رابه شیوه ای متعارف بر خلاف فیلم هایش،خود در درون خود بافته است

عباس کیارستمی،کارگردان هم وطن من! ودوست عزیز شما سینما گران فرانسه .زمانی که بچه بودم عباس رادوست داشتم،به خاطر "نان و کوچه" که درس دوستی می داد،برای "مشق شب" و بعد ها به خاطر "خانه ی دوست کجاست؟"و زیر درختان زیتون.

اما کمی که بزرگتر شدم که ای کاش نمی شدم چیزهای دیگری را هم توانستم ببینم چون نمی توانستم چشم ها یم را پنهان کنم،"نخل طلا،شیر طلایی،شهوت شهرت و ثروت و پشت همه ی اینها یک فراموشی بزرگ،خیانت

حالا که به گمانم بزرگ شده ام به این باور رسیده ام که دوست دوران کودکی ام همه ی آنها را قربانی کرد تا تمام اینها را داشته باشد،آن همه پاکی و سادگی که از آغاز نیز پاک نبودند.عباس چهل سال است که دهان بسته اش را بسته و کار خود را می کند، او از مردمانش حرف نمی زند،از گرسنگی،فقر،بیسوادی و ظلم و ستمی که به میلیون ها زن و مرد روا می شود؛از فرزندا نی که به خاطر همان نان کوچه ی عباس در زندان ها انتظار مرگ میکشند و مادرانی که خودفروشی می کنند،چرا؟چون او دوست ندارد از سیاست حرف بزند و می خواهد از عشق و انسانیت بگوید اما آیا اینها ربطی به انسانیت ندارند؟؟؟

گرچه به شاگردانش آموخت این ناگفته هایش  را چنان تصویرکنند که تنها مردم پاریس دوست داشته باشند(جعفر پناهی و......).عباس نقش خود را در سینما خوب بازی کرد و نامش را به ثبت رساند اما او هرگز یک فیلم ساز ایرانی نبوده است،او کیارستمی فیلم ساز است،همین و بس. نه یک معترض و نه یک مبارز که شاید دوست ندارد که اینها باشد،اما او که از تریبون های جهانی اش حتی ده ثانیه برای دعوت به شنیدن درد مردم سرزمینش استفاده نکرد،خود بازیچه ی مردان سیاست شد و چیزی شبیه همین آچار فرانسه ی شما برای حل مشکلات آنها عباس به یاری بخت خوش خویش و آگاه بودن به برخی معادلات ریاضی آنچه می خواست را به دست آورد اما همه ی اینها به "هیچ " نمی ارزد.چندی پیش در حاشیه ی جشنواره ی ونیز، پس ازاکران "شیرین"،بسیارزیرکانه و از قول تو به خبرنگاران چنین گفت:"من(بینوش) به خاطر هم دردی با زنان ایرانی که به اجبار روسری بر سر دارند در این فیلم روسری بر سر کردم "و خود از جواب دادن به سوالی درباره ی شرایط سیاسی ایران اجتناب کرد،چرا در این باره از قول توچیزی نگفت نمی دانم !از تو منونم اما همه می دانند که او شهامت چنین کاری را در ایران ندارد

عباس برای ابراز همدردی با زنان ایران چه کرده؟؟جز اینکه فیلم "ده" او توهینی بود به تمام زنان ایران که تنها فاحشه اش تکلیف خود را خوب می داند و فلسفه ی زندگی می گوید،گرچه می دانم خودش فیلم را دیگر گونه تفسیر می کند همان گونه که سهرا ب،فروغ و خیام را. و باز از قول او شنیده ام که ترا با طرح "رونوشت برابر" با اصل غافلگیر کرده ،که سرآخر دانسته ای داستان روایت شده بر خلاف ادعای اولیه،ساختگی است؛به عباس بگو که داستان "چوپان دروغگو" را برایت تعریف کند و اگر فرصت بود کمی از "سهراب شهید ثالث"،غیبت بزرگ او و حضور پر رنگ خودش در سینمای ایران و جهان دوست ما که مرا به یاد آن شخصیت داستان شاهزاده کوچولو می اندازد که دوست دارد  تحسینش کنند،حالا شعر می گوید،حافظ تصحیح می کند،اپرا اجرا می کند،مرداب قورباغه ها را تاریک خا نه می کند و کارهای دیگری که دیگران از آن بیخبرند...........

او آدم بزرگی شده و دیدار انسان هایی چو ن او دشوار است،پس تو از قول من به او بگو:"بس است،یا سکوت کن یا سکوتت را بشکن

به یاد "آبی"کیشلفسکی

فریبرز علی محمدی-18 سپتامبر 2008 پاریس

 

www.artenexil.net

  

*اطلاعیه  سایه سیرجانی -آغار کار رادیو آذرشسپ- *

پاس وجدان بیدار جامعۀ ایرانی ورای هر دسته،سازمان، حزب یا گروهی ؛

به پاس بیداری ایرانیان؛

به پاس اندیشۀ روان؛

برای شکستن قفل سکوت؛

برای نشان دادن شراره های زیر خاکستر؛

دریچه ای بایست ورای دورنگی ها و دلال گری ها؛

دریچه و نقبی از قعرسیاه چال ریای حاکم گشته بایست:

تا بگوییم جامعۀ ایرانی ورای این همه دست درازی ِ تشنگان قدرت، در پناه ارزش ماندگاری "ایران" و "ایرانی" که همانا آزادگی انسان است در برابر هر آنچه بندگی و تعصب خاسته از جهل بوده، همچنان یکتنه زنده هست و زندگی را فریاد   می زند.

رادیو آذرشسپ، به تلاش افراد ایرانی و قلم توانای آنان هدف "بیداری و خاستن" ایرانیان را رقم خواهد زد.

 آذرشسپ، بی نیازازهر کمک مالی به میان میدان آشفتۀ زرخریدان خواهد تاخت و با بودن تنها تکیه گاه واقعی خویش: سخن ِ دل مردمانی خواهان بیداری و تلاش، خواهد ماند تا رسمی کهن را از نو زنده گرداند.

باشد که خاموشمان مپندارند و بازیها  در این دام ِ سیرابِ جهل گشته برایمان نریزند.

که گر صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد از غالب گشتن دلتنگی و خموشی بر جامعۀ شیفتۀ خواب زدگی هست و بس...

و با بیان این نکته که: هر گونه شکایت و مسئوولیتی که از این صدا برخیزد را بر جان و دل خریدارم، کلام را کوتاه و کار را آغاز می کنم.

سایۀ سعیدی سیرجانی

 *  فرشتۀ موکل بر آتش، سمندر، صاعق

www.azarshaspradio.com

*به خاطر نسل آینده رژیم برود بهتر است یا خاتمی بیاید؟

سایت گویا گزارشی دارد از یکی از مجالسی که باند ورشکسته وتوسری خور دوم خرداد برای فریب دوباره مردم وکسب اعتبار مجدد برای خاتمی بی آبرو وخائن ترتیب داده اند .چنان این گزارش را تنظیم کرد اند که انگار یک جمع عظیم در این جلسه حضور داشته اند اما وقتی روی عکس های این گزارش کلیک می کنید می بینید که توی شهر 16 ملیونی تهران نتوانسه اند بیش از 100 یا 150 نفر را به این جلسه بکشانند.

 از سینماگرانی که مردم را در دوره اول شارلاتان بازی تشویق به شرکت در افتضاحات میکردند خبری نبود ،فقط لیلا حاتمی وهمسرش افتخار حضور داشتند. برای تغیر ذائقه نطق خانم حاتمی- با گلوی بغض گرفته- برای حمایت از آقای خاتمی را بخوانید:

«...در اين مراسم هنرمندان و نويسندگان برجسته! نيز حضور داشتند و ليلا حاتمی و علی مصفا از طرف !بازيگران تئاتر و سينما به حمايت از کانديداتوری خاتمی پرداختند و خانم حاتمی با بغض در گلو از خاتمی خواست تا به خاطر نسل آينده و کودکان ايرانی نامزد انتخابات شود. اشک‌های خانم حاتمی جمع شرکت کننده را تحت تاثير قرار داد که به شدت او را مورد تشويق قرار دادند...»

*سینمای ما در برابر شکوه معنوی شخصیت امام رضا (ع) ناتوان است -پوران رخشنده-کارگردان حرب الهی-

وقتی برای امامان راحل این چنین دستمال می گردانند، برای امام حاضر چه میکنند؟

تهران-خبرگزاری ایسکانیوز: پوران درخشنده گفت: سینمای ایران در برابر شکوه‌، عظمت و معنویت شخصیت امام رضا (ع) و معارف پیرامون ایشان احساس ناتوانی می‌کند.

به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز" به نقل از ششمین جشنواره فرهنگی هنری امام رضا(ع)، این کارگردان برجسته سینما اظهار داشت: سینمای ما تا رسیدن به نقطه‌ای که امام رضا(ع) در آن جایگاهی مطلوب و شایسته پیدا کند، فاصله بسیاری دارد.

کارگردان«بچه‌های ابدی» خاطر نشان کرد: امام رضا(ع) دارای ابعادی فطری،انسانی و خدایی است که نه‌تنها برای مسلمانان بلکه برای همه انسان‌ها زیبا و جذاب بوده، اما در سینمای ما به این وجه پرداخته نشده است.

درخشنده تصریح کرد: فیلم‌سازی پیرامون امام رضا (ع) به شناخت و آگاهی نیازمند است تا فیلم ساز به بیراهه نرود... درخشنده با بیان اینکه سخن گفتن با زبان فطرت انسان‌ها خصوصیت بارز همه ائمه ماست، تاکید کرد: بنابراین فیلم‌هایی که با این ویژگی ساخته می‌شوند، می‌توانند همه مخاطبان را جذب کنند.

درخشنده جشنواره امام رضا (ع) را فرصت مناسبی دانست که به تقویت جریان هنر دینی در کشور کمک می‌کند و می‌تواند با برنامه‌ریزی در این عرصه جریان‌سازی کند.