You should install Flash Player on your PC

یک بام و دو هوا و دو اکبر!

  آرشیو

  خانه نخست

 

یک بام و دو هوا و دو اکبر!

 

اکبر گنجی، زندانی بود. اکبر محمدی هم، زندانی بود.اکبرگنجی از دل این حکومت برخواسته مدافع وهمراه باند دوم خرداد بود، منوچهر محمدی، کلیت رژیم را رد می کرد، اکبر گنجی به مرخصی می آمد، اکبر محمدی هم به مرخصی می آمد، اکبر گنجی به هنگام مرخصی به دیدار آیت الله منتظری می شتافت تا زمینه حکو متی اسلامی را بدون خامنه ای فراهم کند، اکبر محمدی به خاطر معالجه و به تشخیص پزشک با مرخصی استعلاجی به نزد پدر ومادر دردمندش در آمل می رفت، اکبر گنجی را به زندان برمی گرداندند ،منوچهر محمدی راعلیرغم تشخیص پزشک خودشان مجبور به بازگشت به زندان کردند وهزینه برگرداندن او از آمل تا زندان را هم از خانواده دردمندش طلب کردند، گنجی به هنگام اعتصاب به یک بیمارستان بیرون زندان برده شد . اکبر محمدی را با شرایطی وخیم در زندان نگهداشتند.

سمت راست اکبر محمدی وسمت چپ مادر منوچهر و محمد در یک اعتراض خیابانی

  سایت های دوم خردادی اینجا فقط برای گنجی و اعتصاب غذایش از جان مایه می گذاشتند ، نوری زاده مردم را دعوت می کرد هر کس با دسته گلی در بیمارستان به دیدار اکبر بشتابند -خانم شیرین عبادی از در مخفی بیمارستان خودش را به بستر گنجی می رسانید- اما این خانم اصلا نام محمدی هارا بیادداشت؟ اصلا بیادش مانده بودعلاوه برزندانیان گواتمالا در جمهوری اسلامی هم زندانیان زیر شکنجه جان می بازند ویا رژیم آنان را می کشد ومرگ آنان را به اتفاقی پزشگی پیوند می دهد ( سعیدی سیرجانی، زیبا کاظمی. اکبر محمدی. و...)

 همان زمان که گنجی در اعتصاب غذا بود ،همین موقعیت را محمدی هم داشت. اما نه آقای سروش نگران وضعیتش بود نه مسعود بهنود از قلم مخملینش برای دفاع از وی مایه گذاشت، وقتی بدروغ واز مجرایی مبهم شایع شد که اکبرگنجی در اثر اعتصاب در گذشته است. مسعود بهنود چه بی تاب بود.نه شب خواب به چشمش می آمد ونه در روز دست ودلش به کار می رفت، آنجه نیرو داشت به قلم مخملینش منتقل کرد وچه اکبر ، اکبری سر می داد- آیا در آن شرایط آقای بهنود کلامی در وصف اکبر محمدی به زبان آورده بود*؟ وقتی گنجی در مرخصی بود- جمع شارلاتان های دوم خردادی گردش حلقه زده بودند، شمس الواعظین، جلایی پور، عیسی سحر خیز،مشاوران خاتمی- فاطمه حقیقت جو ،معماران سازمان مخوف واواک ( سعید حجاریان و... )وسپاه پاسداران ( محسن سازگارا و...) اصلا چه کسی به خانه حقیر محمدی ها سر میزد- چه کسی با پدر ومادر او که فقط ضجه می زدند وناله می کردند ،همراهی کرد؟ ؛ آقای گنجی در زندان پزشگ مخصوص از بیرون زندان داشت ( دکتر معین کاندید مردود شده ریاست جمهوری) پزشک خصوصی محمدی چه نام داشت؟

 به هنگام اعتصاب گنجی میکروفون رادیو ها در اختیار همسر آقای گنجی بود وایشان دایم توی رادیو های بی، بی، سی وبخش فارسی رادیو آلمان ، رادیو فردا ،هر حرکت وتکان آقای گنجی را منعکس می کردندوسایت های اخبار روز وایران امروز،روز، پیک نت ، شهروند. بازگوی سخنان خانم گنجی بودند. آیا پدر ومادر در مانده محمدی ها به این سایت ها وبه این رادیو ها راه داشتد؟

 چه کسی به صدای مادر وپدر محمدی توجهی داشت؟ عکس های گنجی، در حالت های متفاوت هر روز روی سایت های فوق بود- یک گرم تغییر وزنش را فوری خانم گنجی گزارش می داد تا افکار عمومی در جریان وضعیت آقای گنجی قرار گیرند، اما عکسی از اکبرمحمدی که موقعیت او را به هنگام اعتصاب غذا مشخص کند روی هیچ سایتی دیده شد؟ 2روز قبل از قتل محمدی به هنگام بازدید شبه نمایندگان مجلس ارتجاع از زندان -دهان محمدی را با چسب مسدود کردند ودست هاو پاهای اورا به تخت زندان بستند. چرا کسی عکسی از این وضعیت محمدی منتشر نکرد؟چرا در مورد اکبر محمدی نگهبانان به هوش بودند تا مبادا عکس ویا سندی از زندان خارج شود اما در مورد اکبر گنجی از هوش می رفتند تا عکس ها و مقالات فیلسوفانه آقای کانت مسلمان در سراسر جهان پخش شود- چرا یک زندانی می تواند لحظه به لحظه خبرهایش را از درون زندان منعکس کند اما زندانی دیگر را اول می کشند وبعد خبر ی مربوط به او را که سازمانهای امنیتی تنظیم کرده اند در مطبوعات دست نشانده شان چاپ می کنند؟

 چرا پرزیدنت بوش مهربان فقط آزادی اکبر گنجی را خواستار شد؟ چرا اتحادیه اروپا وخبرنگاران بدون مرز ،سازمان های حقوق بشر هیچ کوششی برای نجات این زندانی مظلوم انجام ندادند؟ چرا هیچ موسسه ای جایزه ای برای مقاومت او در برابر جلادان خون آشام رژیم اسلامی اهدا نکرد؟آقای لاهیچی و کمیته حقوق بشرش به غیر از شرکت در برنامه بدرقه خانم عبادی ؛ وپروژه اکبر گنجی چه اقدامی برای محمدی ها انجام داد؟

 چراآقای چامسکی از محمدی دفاع نکرد؟اصلا این آقا ی فیلسوف ضد بوش جز اکبر گنجی زندانی دیگری را در سیاهچالهای جمهوری اسلامی می شناسد؟ چراقلب حساس بزرگ بانوی شعر معاصر برای اکبر محمدی ضربانش تغییر نکرد وحسی در وصف حال اکبر محمدی به خانم بهبهانی الهام نشد؟ایا دکتر براهنی ها، میلانی ها که برای گنجی این چنین مرثیه سر می دادند. هرگز کلمه ای در مورد محمدی ها گفتند ونوشتند؟

 آقای گنجی، ودیگر همراهانش، در برنامه اعتصاب عذای ناکامی که برگذار کردند این توهم را میخواستند به پراکنند که اگر رژیم زیر فشار بین المللی قرار گیردمجبور می شود زندانی های سیاسی را آزاد کنند. اقای گنجی از ما بهتر می دانست که چنین امری محال است چرا که رژیم با حراج ثروت ملی ایران وجدان ها را خریده است وبرای این نوع اقدامات نمایشی تره هم خورد نمی کند -تنها با اراده مردم رنج کشیده ایران وبامقابله جدی روی در رویی وقیام عمومی می توان این بساط ظلم را برچید.

 حالا آزادی زندانی های سیاسی پیشکششان فقط به بخشی از رفتار های ضد انسانی رژیم در همین مدت کوتاه که اجازه خروج به اکبر گنجی را واواک حکومت صادر کرده است توجه کنید: (من فهرست وار نقلشان می کنم )

 محکومیت 8 ماه تعزیز تقی رحمانی و هدی صابر/محکوم کردن 10 نفر یه حکم اعدام به بهانه های وا هی وبرای زهر چشم گرفتن از مردم معترض خوزستان/ 5 سال تبعید دبیر انجمن صنفی کردستان /صدور چندحکم سنگسار/محاکمه دو دانشحوی دانشگاه یزد/ احضار وبازجویی خسرو سیف / دستگیری 11 نفر ار کارگران اخراج شده شرکت واحد/ دستگیری مجدد احمد باطبی/ قتل اکبرمحمدی در زندان اوین/

 سرانجانم پدر ومادر محمدی را در فرودگاه از مردمی که با استقبال آمده بودند دور کردند .پیکره محمد ی را هم به همان شیوه ای که در باره زهرا کاظمی رفتار کرده بودند با عجله وبی توجه به خواست خانواده اش به خاک سپردند. این بود نتیجه حضور آقای گنجی در اروپا وامریکای قبلا جهانخوار- ملاقات با شخصیت های جهانی، برگذاری اعتصاب غذا ی جهانی! حالا ببینیم شخصیت جهانی ای مثل گنجی که رژیم از او و موقعیتش می ترسد!! جدا از اقدامات نمایشی در مورد پرونده اکبر محمدی چه خواهد کرد؟

 هر چندآقای گنجی خود خالق طرح بخشش عوامل سرکوب هستند وآنها که در اعدام مردم خوزستان سهم دارند- آنها که حکم سنگسارها را صادر می کنند، بازجویانی که در قتل اکبر محمدی دخالت داشتد-آنها که همچنان گردن میزنند ، در زندان ها به زنان زندانی تجاوز می کنند- دختران جوان را به شیوخ می فروشند. هیچ نگران نباشند،همچنان به جنایت هایشان ادامه دهند وقتی خسته شدند خودشان را به کمیته حقیقت یاب آقای گنجی معرفی کنند ؛از اسلام بنیادگرا ببرند به اسلام راستین وصل شوند ورقه بخشودگیشان را از دست مبارک اکبر رهبر دریافت کنند. برای ماست مالی پرونده محمدی هم جای نگرانی نیست ،پرونده را به خانم شیرین عبادی بسپارید او خودش بلد است تابا انتقاد آبکی از برخی از قوانین ج. اسلامی وآرزوی تغییر گام به گام آن تا 20 سال آینده - این پرونده را هم در کنار پرونده زهرا کاظمی بایگانی کند.

 

بصیر نصیبی اول اگوست 2006. زاربروکن / آلمان

 

* بلافاصله بعداز پخش خبر قتل محمدی -مسعود بهنود در مقاله ای فرصت طلبانه ، قلم فرسایی کرد ( دیگر نان به نرخ روز خور ها هم خواهندآمد) او که همیشه به اعتدال پایبند بود یک باره ودر یک چرخش حیرت آور مدافع رادیکالیسم شد.اما البته با این تفسیر که اینگونه رفتار به جوانی و خام اندیشی مرتبط است وبا افزایش سن عقل هم تکامل پیدا می کند.مثال او مربوط است به عاقبت یوشکا فیشر ،وزیر امور خارجه سابق آلمان که از چریکی دست برداشت به دولت شرودر پیوست. در جنگ وتجاوز به بالکان با دولت شرودر همراهی کرد، فیشر که قبلا در مجلس آلمان، معترض رژیم جمهوری اسلامی ویکی نمایندگانی بود که علیه ج. اسلامی وجنایت می کونوس نطق های اثر گذار می کرد به بهترین دوست آخوندها تبدیل شدودر دوام رژیم سهم عمده ای بعهده گرفت؛ هم اکنون هم برای زد وبند با رژیم ودر مورد پرونده اتمی به دستبوس احمدی نژاد رفته است. بله آقای بهنود آرزوی چنین عاقبتی را برای رادیکال ها دارد. البته بهنود یادش رفت بگوید که این رفتار فیشر چگونه حزب معتبر سبزها را بی اعتبار کرد وچگونه در جلسه عمومی حزب ،یکی اعضاء با ماده رنگی ضربه سختی به گوش آقای وزیر کوبید وعضو دیگر به شیوه ای دیگر که در دنیا هم متداول است کاملا عریان شد وصدای اعتراضش را اعلام کرد.