دادنامه من سایه سیرجانی به جهانیان این است: خاتمی؛
سید محمد خاتمی قاتل پدرم است. به قصد کشتن قلم او
سالها جنایت و ظلم را بر او و خانواده اش رقم زد. حضور
او در آمریکا یا هر کشوری که طبق قانون محاکمه
جنایتکار سیستم قضایی اش استوار گشته امری است حتمی.من
هم شاکی خصوصی چنین جنایتکاری هستم. نامه های پدر و
آثار او گواهی دهنده در این دادگاه خواهد بود. (
جدا شده از دادنامه سایه
سیرجانی)
***
سایه
سیرجانی، فرزند سعیدی سٍرجانی ، محقق ،پژوهشگرونویسنده
نامدار ایرانیست که وی را همین رژیم کشت وبعدبه کمک
حامیانش خواست تا این قتل فجیع را لوث کند-حتا در
اقدامات نمایشی ی دوران خاتمی نام او از فهرست قتل های
زنجیره ای حذف شد. اما سایه در همه این سالها سخت
ومقاوم ایستاد. او در آعاز دوران ریاست خاتمی هم چهره
واقعی خاتمی را نمایاند اما سازمانهای سیاسی استحاله
چی و رادیو تلویزون هایی که دالالها وکارچاق کن ها در
آن نفوذ کرده بودند نگذاشتند تا صدای سایه طنین واقعیش
را داشته باشد. اما سایه نه دردام دوم خرداد اسیر شد
نه شیرین عبادی، سازگارا و گنجی ودیگر دست سازا های
حکومت اسلامی در اراده وتصمیمش خللی ایجاد کرد او که
خود حقوق دان است و سخنانش پایه واساس حقوقی داردهم
اکنون دادنامه اش علیه خاتمی را منتشر می کند.
قبل
از نوشتن این یادداشت به سایتهای حامی گنجی، شیرین
عبادی ودیگر دوم خردادی ها( اخبار روز، ایر ان امروز،
گویا،روز، پیک نت، میهن و رادیو فردا ،بی ،بی ،سی.
رادیو صدای آلمان و...) سر زدم آیا آنها دادخواهی سایه
را منعکس کرده اند ؟ نه اصلا به روی خودشان هم نیاورده
اند .آخر اینان به کمک امثال
نوری زاده ها،
کشتگر ها،
فرخ نگهدارها، 8
سال تمام برای خاتمی دجال شخصیت سازی کردند وحالا
دادخواهی سایه سیرجانی را منتشر کنند که چه بشود؟ حتا
برخی ازهم خط هایشان هم ممکن است برآشفته شوند وسئوال
کنندکه این بود شخصیت مترقی ای که به او پرو بال
دادید؟ بله اینها یااز کنارسفر خاتمی بی تفاوت گذشته
اند ویا این چنین وانمودمی کنندکه مثلا تندرو ها ی
حکومتی (باند خامنه ای/ مصباح...) بااین سفر مخالفند
یعنی باز از همان شگرد نخ نما شده دوران خاتمی بهره می
گیرند .اماخوب می دانند که تنطیم کننده این سفرکلیت
رژیم جمهوری است وپشت این سفر چهره ی خامنه ای،
رفسنجانی ،حجاریان ودیگر جانیان اسلامی پنهان است. ایا
آقای خاتمی بز دل که بار ها بندگی اش به ولی فقیه را
با زبان رسا اعلام کرده است
بدون کسب مجوز از بارگاه
خلیفه- جرات سفر سیاسی به امریکا ویاملاقات با
کارتر را داشت ؟
اما
لابی ها و یاران ج.ا حسابشان جداست واهدافشان مشخص/
نام هایی که این سالها به شکل وشیوه هایی متفاوت در
جهت بقای حکومت اسلامی حرکت کرده اند کم وبیش مشخص شده
اند* اما ماوشما چه خواهیم کرد؟ 2ملیون ایرانی در
امریکا زندگی می کنند. همه این جمع که نمی توانند لابی
ج. اسلامی باشند. دلخوش نباشیم که در امریکا فقط د
مکرات ها حامی این سفر وبازگشت خاتمی دجال وباندش به
قدرت هستند - خبر ایرنا را با کمی تأمل بخوانیم:
«
ايرنا/
سيد"محمد خاتمي" رييسجمهوري سابق ايران، روز پنجشنبه
در نخستين مرحله
از سفر خود به شماري از ايالتهاي آمريكا، وارد فرودگاه
"جان.اف كندي" نيويورك شد و
مورد استقبال شماري از اعضاي هيات نمايندگي ايران در
سازمان ملل قرار گرفت.
وي
به محض ورود به فرودگاه نيويورك، بدون سپري كردن قواعد
ورود به خاك آمريكا كه
حتي
براي برخي مقامها و شخصيتهاي سياسي طراز اول كشورها نيز
اعمال ميشود، با
خودروهاي
تشريفاتي
از باند فرودگاه به محل اقامتش در نيويورك منتقل شد
»
ایا
صدور ویزا برای خاتمی ودارودسته ( اینبار انگارآقای
خاتمی با منزل! سفر فرموده اندو بانوی مترقی! خانم
خاتمی هم همراه هستند) هم سفرش بعهده وزارت امور خارجه
بوش نبوده است؟ وایا آن مقام کاخ سفید که ادعا کرد با
خاتمی مانند یک شهروند عادی رفتار خواهد شد،به قصد
فریب وانحراف افکار عمومی سخنی به دروغ نگفته است؟
آقای خاتمی قبل ازسفر با وقاحت اعلام کردکه در
شأن او! وهمکارانش نیست که به انگشت نگاری
ورفتارهایی این چنین تن در دهند. یعنی مردم عادی ایران
در شأنشان هست که آنها را به چشم تروریست بنگرند وساعت
ها باز جویی شوند- اما در شان رئیس جمهور سابق یک دولت
فاشیست با دستانی آغشته به خون نیست که مقررات ورود در
حقش رعایت شود ؟ کجا هستند ایرانی های مقیم امریکا که
در سر دادن شعار های پر طمطراق در وصف غیرت و همت
ایرانی تبحر دارند؟آن بخشی هم که حرکتی راآ
غاز کردندآغاز
کردند شاید فریب کاخ سفید را خور دند- چرا که تا
خواستند خودشان را تکان دهند آقای خاتمی به خاک امریکا
وارد شدند با خودروهای تشریفاتی (
یعنی
با استقبال اعلام نشده دولت بوش) به سوی محل
اقامتشان حرکت کردند. دلم برای آن دسته از ایرانیان
ساده اندیش می سوزد که منتظرند آقای بوش ایران
رابرایشان آزاد کنند!!
اما هم اکنون نیز می شود این سفر را به یک رسوایی
برای جمهوری اسلامی مبدل کرد- ممکن است برای ورود به
جلسات محدودیت بگذارند- اما چرا نمی شود محدودیت را
شکست وداخل سالن را تبدیل به یک تظاهرات پر شور علیه
جمهوری اسلامی کرد؟ نگوئید اینجا امریکاست ونمی شود
مقررات را زیر پا گذاشت. مگر خود دولت بوش مقرراتی که
خودش تصویب کرده را رعایت می کند؟ مگر عملا شأن خاتمی
جنایت کار را از شأن مردم دیگر بالاتر نمی داند. ما
باید از بی تفاوتی خودمان خجالت بکشیم وقتی می دانیم
که دانشجویان دانشکاه درتهران زیر فشار پلیس های مسلح
،ماموران امنیتی ولباس شخصی ها وخطر جانی ای که
تهدیدشان می کرد دریکی از آخرین نشست های خاتمی اورا
مأخذه کردند واز تهدید های وی نهراسیدند تا آنجا که
خاتمی مجبور شد اعتراف کند که برای حفط نظام ولایت
فقیه 8 سال به مردم دروغ گفته است.مطمئن باشید اکبر
محمدی آخرین قربانی این رژیم نیست- تا حکومت جمهوری
اسلامی ساقط نشود قتل و کشتار ،شکنجه، زندان ،تجاوز
و... ادامه خواهد داشت و دلالها وکارچاق کن ها هم که
از نان آغشته به خون تغذیه می شوند همچنان در صحنه
خواهند ماند. صدای سایه سیرجانی صدای هزا ران مبارزیست
که در قصابخانه های جمهوری اسلامی به قتل رسیدند ویا
زیر شکنجه جان سپردند -نگذاریم
این صدا خاموش شود.
بصیر
نصیبی
2سپتامبر
2006. زاربروکن
* در بخش تفسیر اخبار تلویزیون پارس روز جمعه اول
سپتامبر این اسامی به عنوان همکاران ، برنامه ریزان ،
پروژه های جمهوری اسلامی در امریکا و کانادا اعلام شده
است.
حسن نمازی،کاظم علمداری،محمد ارسی،احمد کریمی
حکاک،منصور فرهنک،دکترعباس میلانی،نیره توحیدی، فرزانه
میلانی، شیرین هانتر، محمود فرشچیان،دکتر هوشنگ امیر
احمدی، محسن موقر ، جعفر زاده. فرح علایی و...
|