آقای دکتر مسعود نقره کار در نشریه اینترنتی
اخبار روز
مقاله ای
دارد با عنوان
حال آقای
رِئیس جمهور وخیم تر شده است. این نوشتار جوابی
است به مقاله آقای دکتر مسعود نقره کار.
آقای
نقره کار پزشک هستند واطلاعاتشان در زمینه مسایل پزشگی
وبیماریهای روانی با من قابل مقایسه نیست.اما آقای
دکتر خوشبختانه برای همه فهم شدن نوشتارشان از طرح
مباحث پیچیده پزشگی دور جسته اند وبرای تشخیص بیماری
احمدی نژاد از واژه های متداول ودر علم روانشناسی بهره
گرفته اند تا آن حد که در کتابخانه کوچک من بی اطلاع
هم چندین کتاب در زمینه مسایل روانشناسی یافت می شود
که علایم بیماریهایی که آقای احمدی نژاد هم بدان مبتلا
شده اند ، شرح داده شده است. آقای دکتر نقره کار هم
بعد از تشخیص بیماری احمدی نژاد شرح کوتاهی ار علایم
بیماریهای روانی احمدی نژاد را هم ذکر کرده اند که راه
گشای خواننده برای هم صدایی با آقای دکتر است.
اما علائمی که آقای دکتر برای بیماری احمدی نژاد ذکر
کرده اندایا در دیگر سران حکومت اسلامی مشاهده نمی
شود؟ اگر ایشان با تسلطی که به حرفه پزشگی دارندآقای
احمدی نژاد را سمبل ونمونه ای می آوردند از حکومتی
بیمار -شاید با بسیاری از مردمی که از این حکومت
وشگردهایش جانشان به لبشان رسیده با آقای دکتر همراه
می شدند، اما آن مقاله به نظر من چنین قصدی را نشانه
نگرفته است.
احمدی نژاد می گوید مِیخواهد برگردد به ارزش های
انقلاب در دوران خمینی کبیر!
و در همان جهت هم میخواهدحرکت می کند. اگرما هم ۲۷ سال
به عقب برگردیم وبرسیم به زمان انقلاب. باید یادمان
مانده باشد که آن بخشی از روشنفکران ما که دررژیم
پیشین مسایل مملکت رادربار هتل مرمر با آبجوی های بشکه ای شاغلام و پای منقل محافل تریاک کشی
حل وفصل می کردند (اکثرشان هم ضد حکومت بودند ویا این
چنین تظاهر می کردند) یا خودمحاسن
حضرت امام را لای قرآنی که قبلاهرگز نگشوده
بودند یافتندویا تصویر امام را در ماه رویت کردند! ویا
مهر سکوت بر لب زدند تا چنین ادعایی جا باز کند. ایا
این کشف! واقعیت بّود؟ خرافات بود ؟ویا توهم وبیماری ؟
آیا
آقای خمینی خوداز عقل کامل برخوردار بود؟ ایاکسی که
فرمان می دهد برای خلوت کردن زندان ها -زندانیان را
دسته دسته به جوخه اعدام بسپارند وآنان را در گور های
دسته جمعی قرار دهند- رهبری که در پشت بام خانه اش
چوبه های دار ومیدان تیر بر پا داشت و هرشب باشنیدن
صدای تیرهایی که به گمان خودش ضد انقلابی ها را معدوم
میکرد به خواب خوش ولذت بخش فرو می رفت
از تعادل روانی برخوردار
بود؟ امامی که برای رسیدن به قدس از راه کربلا
ملیون ها انسان را کشت؛ معلول کرد، برای مردم فقر و
بدبختی ،آوارگی به ارمغان آورد.ایا تا کنون نوع بیماری
خمینی کبیر! مشخص واعلام شده است؟ چرا این دارودسته
دوم خردادی حتا گنجی قهرمان!با احترام وافتخار از او
یاد می کنند؟
اگربر اساس تشخیص دکتر نقره کار بپذیریم که نوع
بیماری احمدی نژاد
اسکیزوافکتیو و نارسیسسم پیشرفته است.ایا دیگر
مقامات سابق وکنونی رژیم اسلامی از این بیماری رنج نمی
برند؟ برای نمونه آقای خاتمی، مگر ایشان خودشان را
رهبر تمدنها نمی
داند؟ این ادعا واقعیت دارد یا توهم است؟ من تصور نمی
کنم آقا نقره کار با چنین ادعاهایی تفاهم داشته باشند،
پس آقای خاتمی هم دجار بیماری توهم هستندو آنان که
هنوز هم به این موجود متوهم دخیل بسته اند نباید وضعیت
روانیشان بهتر از خود ایشان باشد؟ همینطور بند های
دیگرعلایم بیماری احمدی نژاد در مورد آقای خاتمی هم
قابل تشخیص است.
پراهمیت پنداشتن خود, خود
بزرگ انگاری وغلوکردن در توانایی خود علائمی
است که دکتر نقره کار در مورد احمدی نژاد تشخیص داده
است این موارددر مورد خاتمی هم قابل رویت است ، دیگر
ادعا های بیمار گونه احمدی نژاد را آقای نقره کار بدین
گونه توضیح می دهد:
«آزادی
حقوق شهروندی
موجود در کشورما درهیچ کجای دنیا به این اندازه نیست.
"نظام جمهوری اسلامی ایران
مترقی ترین نظام حکومتی درجهان است."
آقای دکتر اگر با کمی حوصله به بحث ها و صحبت های
واظهار نظر های مقامات جمهوری اسلامی توجه کنند که
حتما توجه نموده اند- همه ادعا های احمدی نژاد را در
بیانات دیگر ریاست جمهور های جمهوری اسلامی از آن جمله
خاتمی هم خواهند یافت ، آقای خاتمی وقتی خودش را مطیع
وفرمانبر رهبر می داند، نظام را مقدس، می نامد، با
پوست وگوشتش پیوسته به نظام ولایت فقیه است پس ولی
فقیه را مترقی ارزیابی می کند. اصلا کدام رئیس جمهور
را در نظام اسلامی سراغ دارید که به اصل مترقی !ولایت
فقیه معتقد نباشد؟ حالا چه مثل احمدی نژاد چهره نچسب
داشته باشد یا مثل خاتمی، خوش برو رو باشد. راستی آقای
دکترنقره کار- خنده های الکی
خاتمی -خودش نشان نوعی بیماری روانی نیست؟
انتصابات یک سال پیش تجربه خوبی بود که نشان داد اینها
همه سرو ته یک کرباسند اگر بیمارند این بیماری همه این
جمع را آلوده کرده است .مگر شبه انتخابات اخیر را آقای
خاتمی وکروبی ولاری
برگذار نکردند ؟مگر آقای خاتمی این خیمه شب بازی رسوا
را انتخابات سالم ارزیابی نکرد ودست در دست احمدی نژاد
بیمار به حضور رهبر شرفیاب نشد؟ ، یا خبرنگاران
سی ان. ان که هر روز
وهر ساعت بیانات شیوای احمدی نژاد را بارها پخش می
کنند نتوانسته اند علایم نوعی
شیزوفرنی را در احمدی
نژاد تشخیص دهند؟ یا آقای چاوز که با اشتیاق به دیدار
احمدی نژاد می شتابد واین چنین مشتاقانه وی را در آغوش
می فشارد- از حرکات و رفتارهای احمدی نژاد نمی تواند
پی ببرد با یک بیمار روانی طرف است؟
اما من گمان می کنم همین آقای رِئیس جمهور بیمار وقتی
بقای حکومتشان مطرح باشد موقتا شفا پیدا می کند. می
دانیم که در طول این سالها هر کسی که به صندلی رئیس
جمهوری چسبید آنچه که برایش مهم بود بسط وگسترش صادرات
فرهنگی/ هنری رژیم بود. اما در
۸ سال دوران خاتمی
احزاب وجریان های همراه دوم خردادمیخواستند اینطور
وانمود کنند که از برکت حضور خاتمی بود که گروه، گروه
خواننده،نوازنده ، شاعر ونویسنده ، فیلمساز به اروپا
صادر می شد تا پناهندگان ضد حکومت در غربت دلشان
نگیرد! اماما ،جمعی محدود که من هم در میانشان بودم می
گفتیم که این پروگرام ها جزء برنامه های تبلیغاتی
سیستم است که ربطی به تعویض یا تغیر مهره هایی که زیر
عنوان رئیس جمهور می آیند ومیروند ندارد. امابا حضور
احمدی نژاد بیمار علاوه برای اینکه صادرات فرهنگی
گسترش یافت بلکه نسبت به هنرمندان مردمی !داخل هم
مهربان تر از اسلاف وی رفتار شد چند نمونه را برایتان
نقل می کنم.
آقای شجریان به ادعای خودش سالها بود دایما آزارش می
دادنداما هم اکنون وزیر کشور دولت احمدی نژاد(پور
محمدی) که اصلاح طلبان و ولی فقیه شان ( آقای
منتظری )هم می پذیرندحرفه اصلی اش آدم کشی است ، ۵ شب
سالن ۴۰۰۰ نقره وزارت
کشور را در اختیارگروه ایشان می گذار د و
۴۰۰ پلیس مسئول حفظ
نظم کنسرتش می شوند/مهربانی از این بیشتر؟
همینطور آقای پناهی باز هم به گفته خودش -فیلمهایش در
دوران خاتمی توقیف شده بود واز فستیوال فجر هم باز
مانده بود اما وزیر ارشاد آقای احمدی نژاد (صفار
هرندی) بیمار به فیلم
افسایدش اجازه نمایش در فجر را داد ،بعد با
دعوت دولت احمدی نژاد آقای کاستریک مدیر جدید جشنواره
برلین به تهران سفر کرد ومقدمات نمایش افساید در
برلین(که قبلا از جانب کمیته بازبینی فستیوال مردود
شده بود) وکسب جایزه فراهم شد ویک هواپیما در بست برای
تنظیم پوشش خبری جایزه ای که اهدایش از قبل تضمین
شده بود به برلین سفر کرد ( هر کس به اطلاعات دقیق در
این زمینه نیاز دارد به وبلوگ سینمای آزاد مراجعه کند)
فِیلم
یک بوسه کوچولوی بهمن فرمان
آرا که در دوران خاتمی توقیف بود در دوران
احمدی نژاد اکران شد، ایرج قادری علاوه برکارگردانی
اجازه بازی را هم در همین دوران احمدی نژاد به دست
آورد، ارکستر ۸۰ نفره
سنفونیک جمهوری اسلامی برای نخستین بار در
آلمان ودر زمان نزول پرزیدنت احمدی نژاد کنسرت موفق!
اجرا کرد. محمد رضا لطفی بعد از سالها دوری از وطن به
هنگام روی کار آمدن دولت بیمار ولی مهر ورز! به آغوش
اسلام برگشت دیگرهنرمندان سوء سابقه! داری مثل
هوشنگ توزیع بازیگر
فیلمها وتئاتر های ضد انقلابی
که حتا با وحود حضور رهبرتمدنها به جمهوری اسلامی
سفر نکرده بود در دوران احمدی نژاد فضارا مناسب تر
دانست وراهی دارالخلافه شد وبدون هیچ عارصه ای به
سر زمین جهانخواران برگشت در صورتیکه
آقای خردادیان رقصنده
در زمان خاتمی به جمهوری اسلامی رفت ،گرفتارش کردند
وبه شکنجه گاه فرستادندش .
آقای نقره کار با نقل فرموده دیگری از احمدی نژاد یکی
دیگر از علایم بیماری آقای رئیس جمهوری زا باز گو می
کند:
"این طور نیست که انقلابی کردیم و حالا به نوبت
حکومت کنیم مثل حکومت های دیگر, خیر! این انقلاب می
خواهد به حکومت جهانی برسد"
البته همه سران این حکومت در طول عمر منحوس رژیم
اسلامی به لطایف الحیل در کلامشان از حکومت جهانی دم
زده اند حتا ۲۱۱ تا
از سینماگران جمهوری اسلامی در اطلاعیه ای که در حمایت
از خاتمی درخرداد ۷۶ منتشر کردند چنین ادعاهایی رابا
زبان هنرمندانه! اعلام داشتند.بخشی از اطلاعیه شان را
با هم بخوانیم
در
شرایطی که شبیخون
فرهنگ غرب وغرب زدگان این پرچم بر افراشته را آماج
حملات سهمگین قراد داده است ودر حالیکه رهبر فرزانه
ومعظم انقلاب اسلامی مقابله با این شبیخون فرهنگی را
در صدر حرکات ضروری انقلاب اسلامی دانسته اند ....
وبعد
... در این برهه حساس شایسته است درخشش تابناک اسلامی
از میان طوفان به سلامت وبرافراشته عبور کند
وبعد برای جهانشمول شدن پرچم اسلام میخواهند مردم به
خاتمی رای دهند .
این نامه را جعفر پناهی ،رخشان بنی اعتماد ، تهمینه
میلانی، مجید مجیدی، نوشابه امیری قطب الدین صادقی
و... امضا کرده اند، خوب همین جمع بعدا در مقابل احمدی
نژاد قرار گرفتند ومردم را فراخواندند که به
نفع رفسنجانی وارد
صحنه شدند تا اینبار با وجود روباه مکار پرچم تابناک
اسلام همچنان به حرکت سریع خود ادامه دهد. بعد
۱۵۰ تا از همان
لیست ( مجید مجید ی،
رخشان بنی اعتماد ،تهمینه میلانی و... در ماه
گذشته به حضور رهبر معظم انقلاب شرفیاب شدند . اینها
هم همان حرف های احمدی نژاد را میزنند وهمان اهداف را
تبلیغ می کنند واز رهبر وولی فقیه مترقی! هم با خضوع و
خشوع پیروی می کنند. اینها چی ؟ فرصت طلبند یا بیمار
روانی؟
به رویت هاله نور
!به هنگام سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل هم در
مقاله آقای دکتر نقره کار اشاره شده است .البته بسیاری
از سایت ها ورادیو های فارسی زبان نیز بارها به این
مسئله استناد کرده اندبا این تفاوت که آقای دکتر این
ادعای احمدی نژاد را ربط می دهد به علایم بیماریهای
متعدد روانی وی- اما این بیماری گریبان گیر دیگر
مقامات هم هست- مگر یادتان نمی آید به هنگام جنگ صدام
وخمینی که آقای خاتمی هم
رئیس تبلیغاتش بود بار ها امام زمان با اسب
سفیدش شخصا در میدان جنگ حضور یافت! وبه پیشرفت شگف
انگیز! امت جنگنده نظارت داشت. ما هیچ گزارشی نداریم
که کسی ویا مقامی از داحل جمهوری اسلامی ووابستگان
برونمرزیش این ادعای مبلغان جنگ رانشان بروز علایم
بیماری در مقامات جمهوری اسلامی دانسته باشند. آقای
احمدی نژاد در همان زمان که شهردار پایتخت ۱۶ ملیونی
ایران بود جاده ای برای بازگشت امام زمان می ساخت اما
روشنفکران ما کوچکترین اثری از بیماری روانی در او
شناسایی نکردند وآقای عباس
کیارستمی ومحمود دولت
آبادی هر چند رایشان دادند به رفسنجانی اما
قلبشان در گروی احمدی نژاد ماند. آیا بزرگان ادبیات
وسینما از درک چند علامت شناخته شده بیماری شیزوفرنی
عاجز بودند؟
اقای دکتر نقره کار می افزاید:
اما از علایمی که در این دوره از بیماری ایشان بروز
چشمگیری دارد انکار (
Denial
) است. یک نمونه اش را درمصاحبه با مایک والاس از
شبکه تلویزیونی
CBS
شاهد بودیم.
البته انکار به گفته آقای دکتر یکی از علایم بیماری
روانی است،اما در حکومت اسلامی انکار وبرادر تنی اش
دروغ اسمش تقیه است وثواب
هم دارد. آقای خاتمی همه وعده های دروغین را با
بهره از واژه تقیه نا انجام گذاشت، تسویه وزارت
اطلاعات از افراد نامسئول، تعقیب عاملین جنایت هایی
زیر نام قتل های زنجیره ای،مجازات عاملین جنایت در
دانشگاها ، احقاق حقوق کارمندان در مانده دولت. و...
و...از آن جمله اند.
وهمینطور وعده های احمدی نژاد برای به سفره آوردن پول
نفت ویا وعده های کروبی برای پرداخت ۵۰ هزار تومان به
هر خانواده درماه هم می تواند با مدد واژه تقیه توجیه
شوند.
در باره هولو کاست وانکار آن آقای نقره کار می نویسد:
«تبلیع
وخواست" محو کشوراسراییل از روی کره زمین" نیز نمونه
دیگری ست . در کناراین"خود شیفتگی" و برتری طلبی
مذهبی ,انکار وا قعیت "
هولوکاست" , یعنی کشتار میلیون ها یهودی در
خلال جنگ جهانی دوم, حکایتی ست.!!
احمدی نژاد با این دست اظهار نظرها خود را به "سوسیال
نازیست ها" نه فقط در عرصه اجتماعی و سیاسی,
درعرصه خودشیفتگی نژادی نیز نزدیک کرده است »
همان زمان که آقای احمدی نژاد در داخل کشور حنجره
میدرید که فاجعه هولوکاست
دروغ است واسرائیل باید از نقشه دنیا حذف شود .آقای
خاتمی را رهبر به امریکا فرستاد تا هم واقعیت
هولوکاست را اعلام کند هم اطمینان دهد که قصد
محو اسرائیل فقط یک شعار تبلیغاتی است که مصرف داخلی
دارد ونباید برای شیطان بزرگ نگرانی آفرین باشد. البته
بررسی وکنکاش ریشه های مشترک سوسیال نازیست ها و
جمهوری اسلامی که هر دو دوچار بیماری خود شیفتگی نژادی
وبیماریهای دیگرروانی هم هستند. کار بایسته ایست و
امید اینکه آقای دکتر نقره کار که در زمینه تحقیق
وتفحص نیز صاحب تالیفاتی هستند در این زمینه اثری مفید
فراهم کنند. بررسی وشناخت نوع بیماری معماران جمهوری
اسلامی می تواند برای آیندگان عبرت آمیز باشد-
همانگونه که هیتلر و گوبلز ودیگر خونخواران سوسیال
ناریسم را نمی شودانسانهایی متعادل ارزیابی کرد. این
وضعیت در مورد حکومتگران جمهوری اسلامی هم صدق می کند،
از رهبرراحلشان گرفته تا رهبر حاضرشان از
دولت اصلاح طلبش تا دولت مهر ورزش- چه اصول گرا
باشند وچه تمامیت خواه وچه تند رو چه کند رو.
ا ما این واقعیت را هم باید در یابیم که جامعه امروز
ما را همین رژیم بیمار ،بیمار کرده است. ۱۱
ملیون بیمار روانی در ایران، رقمی است که خود
رژیم منتشر کرده است، به این رقم بیفزائید ملیون ها
جوان معتاد را ودهها هزار بیماری که از جنگ آسِب
دیده اند، که به آنها موجی می گوید وزندانیانی که زیر
شکنجه تعادل روانیشان را از دست داده اند وزنانی که
در زندان ها مورد تجاوز پاسداران قرار گرفته
اندوهرگر ودرسراسر زندگیشان از درد ورنج این رفتار
وحشیانه به آسودگی نخواهند زیست و... و... و.... و.... |