You should install Flash Player on your PC

حرفها و خبرها (نشریه شماره 26)

حرف ها و خبرها

خانه نخست

حرفها و خبرها

با همکاری علی سیفی(ایرلند)

 

سومین جشنواره تئاتر ایرانی در هایدلبرگ

سومین جشنواره تئاتر ایرانی در هایدلبرگ از  21 تا 25  ژانويه ۲۰۰9 برگزار خواهد شد. در این جشنواره مجموعاً 7 نمایش به زبان فارسی و 2 نمایش به زبان  آلمانی اجرا خواهد شد. برنامه جشنواره به این شرح است:

چهار شنبه 21 ژانویه

ساعت 30/18 افتتاحیه و پیامها – موسیقی ایرانی

ساعت 30/20 نمایش «دوباره از اول» (به زبان آلمانی) نویسنده و کارگردان: غلام آل بویه

پنجشنبه 22 ژانویه

ساعت 20  نمایش« دلدادگی فدر» (به زبان آلمانی) نوشته: سارا کین/ کارگردان: پرویز برید

جمعه 23 ژانویه

ساعت 18  نمایش «یک زن تنها» نوشته: داریو فو / کارگردان: سودابه فرخ نیا

ساعت 20  نمایش «خاطرات یک دیوانه» نوشته: نیکلای گوگول / کارگردان: حمید دانشور

شنبه 24 ژانویه

ساعت 18  نمایش «زنی پشت پرده» نوشته غلام آل بویه/ کارگردان: جلیل قدیمی

ساعت 20 نمایش «فریاد» نویسنده و کارگردان: فرهاد مجدآبادی

یکشنبه 25 ژانویه

ساعت 15 نمایش «خروس زری ، پیرهن پری» نوشته: احمد شاملو/ کارگردان: سیما سید

ساعت 17 نمایش «ناگفته های سه زن» نوشته بهروز قنبرحسینی/ کارگردان: آزاده داربویی

ساعت 19 نمایش «دایره» نویسنده و کارگردان: بهروز قنبرحسینی

ساعت 30/20  اختتامیه- جشن ایرانی

محل برگزاری جشنواره: Tikk-Theater, Karlst*rbahnh*f, Heidelberg

قیمت بلیط: پیش فروش: 10 یورو با تخفیف 8 یورو/ شب برنامه 12 یورو 

                     بلیط کلی جشنواره 50 یورو ، با تخفیف 40 یورو

برای کسب اطلاعات بیشتر: Tel.: 06322- 5861* 06221-978924 * 0171-67741461

www.karlst*rbahnh*f.de   E-Mail: theatergruppe.b*je@gmx.de

 

سینمای دنیا در سالی که گذشت

فیلم " گومرا"، جايزه بهترین فیلم فستیوال اروپا در سال 2008 را در كپنهاگ ربود.داستان ان که یک درام درباره جامعه مافيايي معاصر شهر ناپل می باشد،بر پایه کتاب افشاگرانه " روبرتو ساویانو" از جنایات مافیایی است که توسط "فارار"،"استراوس" و"گیراکس" در امریکا منتشر گشت.از آنجا که این اقدام ساویانو، بسیار تکان دهنده و ضربه ای سخت به تبهکاران بود، باعث شد از سوی آنان تهدید به مرگ شود و او ناگزير به زندگی پنهانی روی آورد. فیلم به کارگردانی " ماتئو گارونه " مي باشد و

 ازپنج داستان متفاوت تشكيل شده : "دون سيرو(جيان فليس ايمپاراتو)" يك مرد ميانسال باخردي است كه مسؤليت توجه و رسيدگي به خانواده هاي زندانيان و تامين مالي انان را دارد كه البته بهاي اين تعهدش، بسيار سنگين و بر مخاطره بوده و مورد تهديد نيز قرار مي گيرد، "توتو(سالواتوره ابروزسي)"  پسر سيزده ساله اي است كه پس از انكه سلاحي را از ديد پليس پنهان مي دارد، گرفتار باند تبهكاري مي گردد، "روبرتو(كارمينه پاترنوستر)" فارغ التحصيلي كه در شغل تازه اش(مديريت نابودي زباله هاي سمي)، از رئيس كاريزماتيكش " فرانكو(توني سرويلو)"، رفته رفته سرخورده و نا اميد مي گردد، پاسكواله(سالواتوره كانتالوپو)  يك دوزنده و طراح لباس، هنگاميكه كار اموزش شركت كنندگان و رقيبان چيني را به عهده مي گيرد، جانش را در معرض خطر قرار مي دهد و بالاخره "ماركو(ماركو ماكور)" و "سيرو(سيروپترونه)" دو گانگستر از خودراضي كه محل يك مخفيگاه انبار سلاح را بيدا كرده و درصددند  تا براي خود اسمي تعيين نمايند.

اين فيلم نامزد دريافت نخل طلايي "كن" در سال 2008 شده و موفق به كسب جايزه ويژه اين جشنواره گشته بود.

روزنامه انگليسي تايمز، صد فيلم برتر جهان را از ديدگاه خود انتخاب نمود كه پيشتر در انگلستان به نمايش درآمدند و فيلم " شواليه تاريكي " از سري فيلمهاي "بتمن"  با بازي " هيس ليجر " هنرپيشه فقيد استراليايي كه به طرز مشكوكي درگذشت، در راس فيلمهاي برگزيده قرار گرفت.حال با هم نگاهي مي اندازيم به برخي از فيلمهاي نخست برگزيده:

1-شواليه تاريكي:بتمن به جنگ عليه جنايت برمي خيزد ، او به همراه و كمك يك ستوان به نام " جيم گوردن" و يك وكيل تازه منصوب گشته  محلي " هاروي دنت" ، براي خلع سلاح سازمانهاي باقيمانده اي كه مانند طاعوني در خيابانهاي شهرها براه افتاده اند، مي شتابند. هرج و مرج افسارگسيخته اي كه ازسوي يك جاني بالفطره و حرفه اي به نام " جوكر" پديد امده ، امنيت و اسايش شهروندهاي شهر " گوتام" را تهديد مي كند.تنها با گذشت يك سال از ناكام ماندن نقشه " راس الگول" براي نيست و نابود كردن شهر " گوتام"، و همچنين ناپديد شدن مرموزانه " دكتر جاناتان كرين" كه يك جانورمخوف بود و مي خواست شهر را به تاراج  برد، " بروس وين" ودوست متعصب و صميمي اش" بتمن"،به اتفاق ستوان " جيم گوردون" و  " هاروي دنت"، تلاش بي وقفه و خستگي ناپذيري را اغاز مي كنند تا شهر گوتام دوباره احيا گردد.اما يك تهديد تازه در خيابانها پديدار مي گردد و ان،رويارويي شواليه شب با جنايتكار رواني و خطرناكي به نام "جوكر" مي باشد كه داراي دندانهاي وحشتناك، خنده هاي بلند با خصوصيات اخلاقي غيرانساني بوده كه از او يك هيولايي ساخته كه تاكنون ازادانه انچه كه مي خواسته انجام مي داده است. " هيس ليجر" درنقش جوكر، بازي بسيار تاثير گذاري ارائه داده،نگاه كنيد چگونه اين قاتل كارتوني سريالي در زندگي پديد امده است. جوكر با زبان لغزنده، ضربه هاي كاري اش، صورت سفيد كثيف و در هم برهم و با لبهاي قرمز زننده، كه در مقايسه با جوكري كه "جك نيكلسون" در سال 1989 بازي كرده، به شكل نقاشي مي ماند كه بسيارزشت و بد تركيب ترسيم گرديده است. بله همه انچه كه گفته شد، باعث مي شوند تا فيلم را دلهره اور و ترسناك بنمايانند.

2-گومورا:اين نام يك فيلم ايتاليايي است كه در باره جنايت دنياي زير زميني واقع درشهر ناپل.عنوان فيلم از اسم يك كتاب وام گرفته شده  كه در باره يك گروه گانگستري مي باشد كه بر شهري زير زميني حكم مي رانند . يك داستان كلاسيك بسيار گيرا و جالب ،درباره جنايتهاي مافيايي ، كه بر پايه پرده برداريهاي يك گزارشگر ايتاليايي نوشته شده است.

3-مردي روي سيم: كارگردان امريكايي " جيمز مارش"، يك فيلم داكيودراما(مستند-داستاني)ي باشكوهي افريده كه دو چيز در ان، باعث تاثيرگذار شدنش شده است:1-همه انچه كه مي بينيم، واقعي هستند.2-تنها چيزي كه به سرقت رفته، هوا وفضاهاي خالي مي باشد! كه از ان با نام " هنرمندانه ترين بزهكاري قرن" ياد شده است.بدين ترتيب كه او خودسرانه و غير قانوني، مبادرت به پيمودن فاصله ميان دو برج معروف نيويورك( كه در حادثه 11 سپتامبر 2001از بين رفتند)، از روي بندي نمود.

داستان اصلي مربوط به مرد جوان فرانسوي به نام "فيليپ پتيت" در سال 1968مي باشد كه يك روز هنگامي كه در اتاق انتظار در دندانپزشكي نشسته بود و روزنامه اي مي خواند، ناگهان چشمش به يك اگهي مي افتد كه مربوط به اثر يك نقاش از دو برج مركز تجارت جهاني در نيويورك بود،. از انجا كه اين ارزوي پتيت بود كه بر روي سيمها در مكانهاي مرتفع راه برود، تصميم مي گيرد كه روزي ميان ان برجها نيز حركت كند.اين فيلم بر اساس همين جريانات ساخته شد.رويداد ان در 7 اگوست سال 1974 اغاز گرديد و پتيت به همراه چند نفراز دوستانش سوار يك ون شده و به سوي برجهاي دوقلو حركت نمودند.در طول مصاحبه با كساني كه در اين عمل شركت داشتند، و بخاطر بازسازي دراماتيك واقعه، بوي‍‍ژه لحظاتي كه داستان در داخل ون مي گذرد، سكوت سنگين و دلهره اوري حكمفرما مي گردد كه بسيار ملموس مي باشد.از همانجاست كه فيلم مارش، فلاشبكي به گذشته پتيت ميزند، به سال 1971 زماني كه در ميان مناره هاي نتردام راه مي رفت، و انگاه فتح پل شهر بندري سيدني.

4-خوني ريخته خواهد شد: فيلم،يك ‍ژانردرام دلهره اور درخشانيست به كارگرداني "پل توماس اندرسن" و با بازي زيباي هنرپيشه امريكايي " دانيل دي لوييس"، موضوع داستان، درباره به قدرت رسيدن يك كاوشگر نفت كاريزماتيك(با جذبه) وسنگدلي است كه در پي كسب پيروزي و موفقيت به هر بهايي، ولو به قيمت دشمني و كينه ورزي نسبت به ديگران و لذت بردن از مشاهده ناكامي رقيبان،گام بر مي دارد و در اين راه از هيچ توطئه اي فروگذار نمي كند.هنگامي كه او در مي يابد كه در كاليفرنيا، مي توان به نفت گرانبهايي دست يافت و ان را به بهاي نازلي خريد،فعاليتش را به انجا منتقل نموده و با توسل به فريب و نيرنگ ، دادن وعده وعيدها و شعارهاي پوشالي به زمينداران بينواي ان مناطق، انان را به استثمار مي كشاند.دانيل دي لوييس  براي بازي در اين فيلم، موفق شد كه جايزه اسكار بهترين هنرپيشه نخست مرد در سال 2008 را بدست اورد.

فيلم "زمان و بادها" كه در رده پنجم جاي گرفت، فيلمي است توصيف ناپذير كه در باره مسائل مختلف بوده و يك سوژه مشخصي ندارد.وقايع ان در روستاي كوچكي در دامنه كوهي در سواحل شمال غربي تركيه مي گذرد و شرح حال زندگي روستايي مردم ان نواحي است.شخصيتهاي اصلي داستاني ان، به نامهاي عمر(ازكان ازن)، يعقوب(علي بي كايالي) و ييلديز(اليت اسكان) مي باشند.عمر در سر، كشتن پدرش كه امام مسجد ان روستا ست را مي پروراند، يعقوب، عاشق معلم مدرسه اش مي باشد و ييلديز هم كه دختر يك مرد بوالهوسي است، ناگزير است كه بيشتر اوقاتش را صرف نگهداري و مراقبت از برادر كوچكش كند.

فيلم " چهار ماه و سه هفته ودوروز" كه محصول 1980سينماي روماني است، در مكان ششم جاي گرفت كه موضوع ان به دوران پاياني كمونيسم در اين كشوربر مي گردد و به دو دختردانش اموز مي پردازد كه مبادرت به عمل غيرقانوني سقط جنين مي كنند.اين فيلم در جشنواره كن در سال 2007، توانست  نخل زرين را بدست اورد.همچنين فيلمهاي "الكساندريا"،"اپالوزا"،"تجمع" و "استراليا (به كارگرداني باز لورمن)" به ترتيب در رده هاي7  تا 10 قرار گرفتند

فستیوال لاوازا، امسال آمیخته جالبی بود از فیلمهای قدیمی و بیست و پنج فیلم تازه محصول سینمای معاصر ایتالیا.بعلاوه دوازده فیلمهایی که دوران فیلمهای سلولوییدی سینمای ایتالیا، در چهار دهه گذشته را نمایندگی میکنند.فیلم افتتاحیه این جشنواره فیلم «کمدی همه زندگی اش پیش رویش»به کارگردانی پاوولو ویرزی می باشد که یکی ازبهترین کمدیهای ایتالیا در دوره های اخیر است.از دیگر فیلمهای برجسته این فستیوال، میتوان از فیلم سیاسی پائولو سورنتینو به نام «دیوو» و فیلم دلهره آور اندری مولایولی به نام «دختر دریاچه" و فیلم فاش کننده اندری پروپوراتی از روايت مافیایی، به نام «تلخ و شیرین” نام برد.فزون بر این در این فستیوال, فیلمهای ارزشمندی چون «امارکورد(فلینی)”  «ازدواج به سبک ایتالیایی(دسیکا)” و فیلم فرانچسکو رزی به نام «سه برادر» به چشم می خورند.

در فستیوال سال 2008 رم، فیلمی هشت اپیزودی به نام «هشت» به نمایش در

آ مد.در این فیلم هشت کارگردانان به موضوع فقر در جهان پرداخته اند که در پیوند با اهداف هشت گانه توسعه سازمان ملل متحد می باشد.این فیلمسازان از کشورهایی مانند افریقا (عبدالرحمان سیساکو)، امریکا(گاس ون سنت)،هلند(یان کولن )،ارژانتین (گاسپارنویه) میباشند.هر کدام از اپیزودها دارای خط داستانی جداگانه بوده که حول محور فقر و معضلات زندگی می گردند.مسائلی که در این فیلم نشان داده میشوند، مشکلاتی چون ایدز، خشکسالی، نبود امکانات تحصیلی، تضاد نوع زندگی در نقاط مختلف جهان را به تصویر میکشند.اما یکی از فیلمها که به کارگردانی «میرا نیر» فیلمساز هندی میباشد با درونمایه ای نسبتا متفاوت تر به برابری زن و مرد میپردازد که به خاطر سوژه آن که احتمال میرفت خشم مسلمانان را در پی داشته باشد،از پشتیبانی برنامه توسعه سازمان ملل برخوردار نشد.داستان فیلم سرگذشت زنی مسلمان را بیان میکند که خانواده اش را رها و همراه با مردی که با همه وجود عاشق اوست میرود.

پدرخوانده بهترین فیلم همه دوران شناخته شد.

 بر پایه رای بیش از ده هزار نفرازدوستداران سینما، فیلم " پدرخوانده"، به عنوان بهترین فیلم همه دوران برگزیده شد.در این فیلم که اثر درخشان فرانسیس فورد کاپولا می باشد، بازیگران اسطوره ای چون مارلون براندو و ال پاچینو بازیهای به یادماندنی ازخودبرجای گذاشته اندکه پس از گذشت سی سال از ساخت ان (1972)، هنوز از خاطره علاقه مندان نسل گذشته سینما نرفته وتازه نسل نو را هم شیفته خود ساخته است.

نکته درخورنگرش اینجاست که انچه که ماریو پوزو را به نوشتن داستان پدرخوانده برانگیخت،تنگناهای مالی بود و فورد کاپولا هم فقط برای نجات کمپانیش از ورشکستگی، ساخت ان را پذیرفت.

مجله سینمایی «امپایر» این رای گیری را برای برگزیدن پانصدفیلم ممتاز سینمای جهان انجام داده که پدرخوانده درصدر و مهاجمین صندوقچه گمشده(اسپیلبرگ)، بازگشت امپراتوری(جرج لوکاس)،فرار از شاوشنک(فرانک دارابونت)،ارواره ها،رفقای خوب(مارتین اسکورسیزی) و اینک اخرالزمان(فوردکاپولا) در رتبه های بعدقرارگرفتند

فيلم فرانسوی "کلاس درس"به کارگردانی لورن کانته، جایزه نخل طلایی فستیوال امسال  کن  را ربود

مراسم پایانی شصت و یکمین جشنواره فیلم کن، یکشنبه (۲۵ مه) برگزار شد.

رابرت دنیرو، بازیگرمعروف آمریکایی، جایزه نخل طلایی را به لورن کانته تقدیم کرد.

کلاس درس،نخستین فیلم فرانسوی است که از سال ۱۹۸۷ میلادی،  نخل طلایی را توانسته از ان خود کند.

                 

ماتیو گارون، فیلمساز ایتالیایی، به خاطر فیلم "گومورا"، توانست جایزه بزرگ جشنواره را کسب کند.

جایزه ویژه هیئت داوران این دوره هم به فیلم ایتالیایی "ایل دی وو" به کارگردانی" پائولو سورنتینو"  ویژگی یافت.

داستان این دو فیلم به مسئله مافیا در جامعه امروز ایتالیا اشاره دارد.

"بنیسیو دل تورو"، بازیگر آمریکایی و کسی که موفق به دریافت اسکار برای فیلم "چه" گشته بود،  و " نوری بیلگه جیلان"، فیلمساز اهل کشور ترکیه هم، برای فیلم "سه میمون" ، به ترتیب عنوان بهترین هنرپیشه مرد و بهترین  کارگردان این دوره کن را بدست اوردند.

شصت و پنجمین دوره جشنواره سینمایی ونیز از روز چهارشنبه ۲۷ اوت با نمایش فیلم "بعد از خواندن بسوزان" ساخته برادران کوئن گشایش یافت.

فستیوال فيلم ونيز که قديمی ترين جشنواره بين المللی فيلم جهان است، اولین بار در سال 1932 برگزار شد و بهمراه جشنواره هايی چون کن و برلين از مهمترين رویدادهای سينمايی اروپا و جهان به شمار می رود.

در این جشنواره که تا ششم سپتامبر ادامه  داشت، آثاری ازکارگردانان برجسته جهان از جمله تازه ترین فیلمهای دو فیلمساز ژاپنی، تاکشی کیتانو و هایائو میازاکی به نمایش در آمد.

در مراسم اختتامیه ان که با اهدای جوایز پایان یافت، از مجموع ۵۲ فیلم منتخب، ۲۱ فیلم برای تصاحب "شیر طلایی"، جایزه اصلی جشنواره ونیز، رقابت می کردند.

.فیلم آمریکایی “کشتی گیر” ساخته "دارن آرونوفسکی" و با بازی "میکی رورک" برنده جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شد. این فیلم توانست هم نظر منتقدان و هم تماشاگران را به خود جذب کند.همچنین" سیلویو اورلاندو" برنده بهترین بازیگر مرد شد. .

 

"ميكي ماوس"، همان موش سرشناس كارتوني كه اثر به يادماندني والت ديسني مي باشد،چندي ‍پيش (28ابان) 80 ساله شد. نخستين فيلمي كه اين كاراكتر محبوب كودكان با ان شناخته شد،"كشتي بخاري ويلي"نام داشت كه در يكي از سينماهاي نيويورك در سال 1928 به روي پرده رفت. از ان پس در بيش از 120 انيميشنهاي گوناگون ظاهر گشت. والت ديسني،با بهره بردن از اين موش زيرك و دوست داشتني، با فيلمهاي گوناگوني كه چه در عرصه سينما،چه تلويزيون،ساخته وبعلاوه با گردشگاههاي ويژه اي كه به نام او ايجاد كرده اند، توانسته اند به سودهاي كلان تجاري دست يابند.با اينكه 80سال از پيدايش ميكي ماوس مي گذرد،اما اينگونه بر مي ايد كه او همچنان جوان ، سرزنده و شاداب به فعاليت خود ادامه مي دهد و حتي در تارنماهاي گوناگون ديسني در امريكا،روسيه و ژابن،ديده مي شود.

مترو گلدين ماير و يوتیوب

بر پايه قراردادي كه ميان كمپاني "متروگلدين ماير" با شركت "گوگل" كه صاحب اصلي "يوتيوب" مي باشد، بدست امده، فيلمهاي ساخت "متروگلدين ماير" به گونه كامل در "يوتيوب" پخش خواهند شد.طبق قراري كه ميان اين دو گذاشته شده است،برنامه افتتاحيه اين قرارداد، نمايش سريال تلويزيوني "گلادياتورهاي امريكايي"، خواهد بود كه سالها پيش پخش شده و در باره پيكار ميان ورزشكاران حرفه اي واماتور مي باشد.همچنين فيلمهاي "راهب ضد گلوله" و "هفت دلاور" كه هنرپيشه هاي ستاره اي چون "استيو مك كويين" و "يول براينر" در انها به ايفاي نقش پرداخته اند،

جیمز باند،  در اولین روزی که به روی پرده رفت، رکورد شکست.به گونه ای که در بیش از پانصد سینما، پنج میلیون پوند انگلیس (هشت میلیون دلار امریکا) فروش بلیط داشت و بدین ترتیب در مقایسه با هری پاتر و فیلم پیشین جیمزباند"کازینو رویال"، موفقیتی بمراتب چشمگیرتر داشت. دنیل کریگ بازیگر انگلیسی الاصل، پس ازدرخشش در فیلم "کازینو رویال"، کمپانی مترو گلدین مایر را واداشت تا برای چهار فیلم دیگر با او قرارداد امضا کند.بازی زیبای دنیل کریگ در این فیلم، باعث فروش ششصد میلیون دلار ان شد.

فیلم دو قسمتی "چگوارا" ساخته "استیون سادربرگ(کارگردان اوژن 11و ترافیک)"، یک اثر حماسی است که در شماره یک ان،به شرح حال زندگی رهبر انقلابی کاریزماتیک می پردازد که به گروههای تبعیدی کوبایی هوادار فیدل کاسترو می پیوندد و نقش کلیدی در قیام مسلحانه علیه دیکتاتوری کوبا (باتیستا) ایفا می کند.ما در این فیلم شاهد ان هستیم که چگونه یک پزشک ساده به شخصیتی سیاسی تبدیل می گردد."بنیسیو دل تورو"  نقش "چگوارا" را بر عهده دارد که پیشتر در فیلمهای "مظنونین معمولی"، "ترافیک"،" 21 گرم"و " شهر گناه" ظاهر شده بود.او به خاطر بازی در نقش چگوارا، جایزه بهترین بازیگر را در فستیوال کن در سال 2008 بدست اورد.نخستین بخش این فیلم قرار است در 2 ژانویه و دومین قسمت ان هم در 20 فوریه  درسینماهای دوبلین اکران شوند.

والکایری. کلنل" کلاوس وان استفانبرگ"،یک افسر وظیفه شناس و وفاداری است که از اینکه به کشورش خدمت می کند، مباهات می ورزد.در عین حال او امیدوار است که کسی پیدا خواهد شد تا جلوی هیتلر بایستد، پیش از انکه المان و کل اروپا نابود گردد.اما با سپری شدن زمان، او در می یابد که خودش می بایست مبادرت به این کار کند و به جنبش مقاومت المان بپیوندد.بدین گونه طرحی از داخل برای ترور هیتلر و براندازی حکومت نازیها ریخته می شود.نقش کلاوس وان استفان برگ را" تام کروز" ایفا می کند و کارگردان این فیلم، " برایان سینگر" می باشد واو همانگونه که قبلا از" کریستوفر مک کواری" در نوشتن فیلمنامه "مظنونین معمولی" استفاده کرده بود، در اینجا نیز از او بهره جسته است.فيلم ‍ژانر درام تاريخي، مبتني بر رويدادهاي واقعي است

استرالیا "سارا اشلی(نیکول کیدمن)" یک زن انگلیسی از طبقه اشرافی است که به قاره دور دست استرالیا سفر می کند، جاییکه برایش مزرعه پرورش حشام، به ارث رسیده است.اما زمانیکه داراییهای تازه به ارث رسیده اش در معرض تهدید قرار می گیرند، با یک دلال و فروشنده گاو و گوسفند(هاگ جکمن)، عهد و پیمان می بندد تا از املاکش جانانه محافظت بنماید.کارگردان این فیلم، "باز لاهرمن" می باشد که سازنده فیلمهای عاشقانه کلاسیکی همچون:" سالن رقص(1992)" و"رومئو ژولیت(1996) بوده که دو سال صرف ساخت این فیلم درباره سرزمین مادری اش نموده است.

فیلم کشتی گیر وخشم آخوندها

ازدید کارگردان، بازیگران و منتقدان با تجربه، این فیلم داستان پایان یافتن انتظار یک ورزشکار برای رسیدن به قله افتخار را بیان می کند؛ داستانی مشابه داستان فیلم راکی، با کشتی گیری پا به سن گذاشته که بخت خود برای بازگشتی نامحتمل به صحنه ورزش را می آزماید." روزنامه گاردین با این جمله فیلم "کشتی گیر"(جایزه اول فستیوال ونیز) ساخته درن آرنوفسکی را توصیف می کند که به نوشته رابرت تیت، گزارشگر این روزنامه، باعث تحریک احساسات رسانه های داخل ایران( جمهوری اسلامی) شده است و در گزارشی واکنش ها به این فیلم که هنوز به اکران عمومی در نیامده پرداخته است.رابرت تیت می نویسد: "برای رسانه های به شدت حساس ایران، این فیلم تازه ترین از مجموعه توهین ها و پیش داوری هایضد ایرانی هالیوود قلمداد می شود." گاردین می نویسد رسانه های ایرانی( جمهوری اسلامی)   با "بزرگنمایی" صحنه ای از فیلم که میکی رورک، هنرپیشه نقش اول با خشونت میله ای را که پرچم ایران( جمهوری اسلامی)  به آن آویزان شده با زانو می شکند، از حضور قریب الوقوع "یک فیلم ضد ایرانی" خبر داده ان، هر چند این روزنامه یادآور می شود که این صحنه تنها بخشی از سکانس نبرد در رینگ کشتی است که تنها لحظاتی قبل از آن، رقیب رورک سعی داشت با استفاده از همان میله او را به زانو درآورد.گاردین همچنین عنوان می کند که صحنه شکستن میله پرچم در شرایطی رخ می دهد که تماشاگران نبرد در سالن مسابقه فریاد "آمریکا، آمریکا" سر داده اند، اما معتقد است این فضا قرار است بر اهمیت آخرین موفقیت کشتی گیری تاکید کند که با وجود ناراحتی پس از حمله قلبی برای آخرین رویارویی با "آیت الله"، رقیب روزهای اوج خود، به رینگ کشتی آمده است. رابرت تیت می نویسد "شاید برای اجتناب از توهین به رهبران روحانی ایران( آخوندها) است که هیچ اشاره ای به نام صحنه رقیب رورک (آیت الله) که نقش او را ارنست میلر کشتی گیر حرفه ای پیشین ایفاء می کند، نمی شود

هنرمندانی که در سال 2008 خاموش شدند

ریچارد ویدمارک، از بازیگران کهنه کار سینمای امریکا، در 24 ماه مارچ، در سن 93 سالگی در ایالت کانکتیکات بدرود حیات گفت.ریچارد عمدتا در نقشهای منفی و پر شر و شور ظاهر می گشت که در فیلم "بوسه مرگ(هنری هاتاوی)"  رل یک جانی روانی را بر عهده داشت که به خاطر آن، نامزد دریافت جایزه اسکار شد.اما بی شک شهرت عمده اش، به خاطر ایفای نقش در اثر  ساموئل فولر، به نام "جیب بر خیابان جنوب" به سال 1953 بود که در آن کاراکتر فردی بدبین را ارائه نمود.وی همچنین در کارنامه هنری اش، فیلمهای وسترنی مانند "دو نفر با هم تاختند(1961)" و "پاییز قبیله شاین(1964)" هر دو  به کارگردانی جان فورد،را یدک می کشید. ویدمارک  سالهای واپسین زندگی اش را به گونه جسته گریخته در سینما و تلویزیون، به بازیگری می پرداخت.او در سال 1987، در گفتگویی اعلام داشته بود:"پیری باعث شده که کل روند فیلمسازی برایم خسته کننده به نظر اید.دیگر تحمل ندارم،چند سال دیگر بیشتر زنده نیستم و دیگر نمی خواهم برای دو دقیقه فیلم، 12 ساعت سرصحنه فیلمبرداری باشم." ریچارداغلب اوقات فراغتش را  با همسرش در یک مزرعه پرورش اسب در کالیفرنیا، و یا در کشتزاری در کانکتیکات، سپری می نمود.او با آخرین فیلمش به نام " رنگهای واقعی (هربرت راس 1991)" برای همیشه با بازیگری وداع گفت.

اولین کیز، از دیگر بازمانده های سینمای عصر کلاسیک بود که  در4 ماه ژوئن سال 2008 در سن 91 سالگی در گذشت.شاید بتوان گفت که معروفترین فیلمی که این بازیگر در ان به اوج شهرت رسید، " بربادرفته" اثر مشهور ویکتور فلمینگ(1939) بود، که بر اساس نوشته مارگارت میچل ساخته شده  و در آان در نقش "سوئلن"، خواهر " اسکارلت " به بازی پرداخت.

اولین، در طول زندگی درازمدت خود، 8 بار ازدواج نمود که جان هیوستون، فیلمساز سرشناس، و ارتی شاو، نوازنده، از همسران او بودند.کیز با موهای بلوند ش در کلوبهای شبانه می رقصید تا اینکه در سن 17 سالگی به هالیوود رفت. بتمن، اول شد. همچنین سينماي جهان در سال 2008، شاهد از دست رفتن و غروب بازيگران سرشناس و اسطوره يي مانند "چارلتون هستون" و " پل نيومن"، ازآخرين بازمانده هاي  نسل سينماي كلاسيك بود كه با درگذشت آنان، گويا با خود اين پيام رابه همراه داشت، كه دوران بازيگران اين سينما هم  كاملا رو به افول مي گذارد.اگرچه غولهايي  چون "استيو مك كويين"، " يول براينر" ، " جان وين" ، "جان فورد"، " مارلون براندو"، " الفرد هيچكاك"، "گري گروپك" و... امروزه ديگر در ميان ما نيستند ولي نامشان براي هميشه در تاريخ سينماي جهان جاودانه گشته و  بي گمان، دوستداران هنر هفتم، اين ابرستاره ها و آثارشان را هيچگاه به دست فراموشي نخواهند سپرد.سينماي كلاسيك،به سينمايي اطلاق مي گردد كه دوران طلاييش بين سالهاي 1930 تا 1959 بوده و پايه همه نوع فيلمهاي دوران پس از خود را بنا نهاد.فيلمهاي  كلاسيك، داراي چارچوب و فرمولي يكسان با موضوعات داستاني و روايت بصري ساده و اغلب خطي، با مرزبنديها ميان شخصيتهاي خوب و بد ونبرد حق و ناحق، در بستر داستاني مهيج و پرماجرا و گاها اغراق اميز مي بود، كه معمولا با پيروزي قهرمان فيلم، پاياني خوشي را بهمراه داشته و يك نتيجه اخلاقي هم به تماشاگر ارائه مي داد .از مهمترين آثار اين  دوران ، مي توان به فيلمهايي مانند: " ده فرمان"، " اسپارتاكوس"، "باراباس"، " زنده باد زاپاتا"، "همشهري كين"، "كازابلانكا" و....اشاره نمود.

يكي از فوق ستارگاني كه  دراوايل سالي كه گذشت(5 ماه اوريل)  از دست رفت، هنرپيشهتوانمند و مشهوري به نام " چارلتون هستون" بود،كه بر اثربيماريهاي ناشي از پيري ( ظاهرا الزايمر)،در سن 84 سالگي درگذشت.او با ايفاي نقش در فيلمهاي تاريخي معروفي چون: " بن هور"، " السيد" و "ده فرمان"و... به شهرت رسيد. بلندي قد،اندام نيرومند و مردانه، سيماي متناسب و اواي گيرايش، از چارلتون، چهره ايي دوست داشتني در هاليوود ساخته بود كه براي بازي در نقش كاراكترهاي  فيلمهاي تاريخي -مذهبي بر روي پرده هاي عريض،عالي به نظر مي امد.خودش در اين باره بارها گفته است

:" من چهره اي دارم كه متعلق به قرن ديگري است".هستون در زمينه هاي گوناگون ديگري به غير از بازيگري، نيز فعال بود، از جمله در سرپرستي يك موسسه فيلم امريكا و فعال جنبشهاي حقوق شهري در سالهاي پنجاه، كه بعدها به حزب محافظه كاران گرويد ودر مبارزات انتخاباتي آنان،نيز شركت جست.تنها "بنهور" توانست 11 جايزه اسكار را در سال 1959بدست آورد. چارلتون تا هنگاميكه ساخت فيلمهاي تاريخي در هاليوود،جريان داشت، همچنان در اين گونه فيلمها ظاهر مي گشت.او در گفتگويي در سال 1986گفت:"ان روزها من از خودم بودن راضي نبودم و شانسي كه بازيگري به من داد، اين بود كه به جاي آدمهاي بسيار ديگري باشم."      

خاموشی  پل نیومن، يكي ديگر از نام آوران دوره سينماي كلاسيك، بي گمان نيز  يكي از رويدادهايي  بود که  سينماي جهان را تكان داد, او در 26 سپتامبر،و در سن 83 سالگي  در منزلش در ايالت كانتيكات در شمال شرقي آمريكا، در كنار خانواده و دوستانش, بدرود جهان گفت.

رابرت رادفورد همبازي قديمي او, درباره اش چنين ميگويد: «لحظاتي در زندگي هست كه احساسات از قوه بيان فراتر ميرود... من يك دوست واقعي را از دست داده ام.» پنج دختر پل نيومن در بيانيه اي كه در اختيار رسانه ها قرار دادند, نوشته اند: «پل نيومن نقشهاي به ياد ماندني زيادي بازي كرد. اما نقشهايي كه بيش از هر چيز به آنها افتخار ميكرد, ربطي به سينما نداشت: شوهري فداكار, پدر مهربان, پدربزرگي با محبت, نيكوكاري جدي.»

اوايل كار حرفي اي اش, او را با مارلون براندو, اشتباه ميگرفتند. خودش گفته است كه بارها به جاي مارلون براندو به طرفداران او امضا داده است.

نيومن ده بار نامزد دريافت دريافت جايزه اسكار براي نقش اول شد,اما سي و سه سال  به درازا انجاميد تا به اين جايزه دست يابد كه به نقش آفريني اش در فيلم «رنگ پول» در سال 1987 برميگردد. هر چند چهره گيرا و چشمان نافد او براي شخصيتهاي رمانتيك ايده آل بود, اما نيومن بيشتر نقش شورشيان, آدمهاي بي سر و پا و بازنده ها را بازي كرد. وي با همسرش جون وودوارد نيز در چندين فيلم از جمله «تابستان گرم و طولاني» بازي كرد.

دست اندركاران سينما, بازي وي در فيلمهاي «گربه روي شيرواني داغ», «بيليارد باز», «بوچ كسيدي و ساندس كيد» را فراموش ناشدني مي دانند.

وي در گفتگو با شبكه تلويزيوني آمريكايي اي بي سي, انگيزه خود را از كنار گيري از جهان سينما را اينگونه ابراز داشت: «شما به تدريج حافظه ی تان را از دست ميدهيد, به تدريج اعتمادتان را از دست ميدهيد, و به تدريج خلاقيتتان را از دست ميدهيد.»

وي با راه اندازي يك شركت مواد غذايي, توانست در آمدي نزديك به دويست و پنجاه و ميليون دلار داشته باشد. وي اين پول را در اختيار سازمانهاي خيريه قرار ميداد.

سم مندز كارگردان فيلم «جاده اي به سوي عذاب ابدي يا يا راه فنا (R*ad t* Perditi*n) كه پل نيومن در سال ٢٠٠٢ در آن بازي كرد گفت: «او مردي خارق العاده از هر جهت بود». جورج كلوني هنرپيشه هاليوود گفت:«متر و معياري كه او به جا گذاشت خيلي بالاست. نه فقط براي هنرپيشه ها بلكه براي همه».

نامزدهای دریافت جوایز شصت و ششمین دوره "گلدن گلوب" روز ۱۱ دسامبر در شهر لس‌آنجلس اعلام شدند. هیت لجر، هنرپیشه‌ای که اوایل سال جاری درگذشت، به خاطر ایفای نقش جوکر در فیلم "شوالیه سیاه" نامزد بهترین هنرپیشه مکمل مرد شد.

انجمن روزنامه‌نگاران خارجی هالیوود با معرفی نامزدهای جایزه گلدن گلوب، بر گمانه‌زنی‌های بسیاری از کارشناسان سینمایی مهر تایید زد. امروز، نامزدهای ۶۶ مین دوره از جوایز گلدن گلوب در حالی معرفی شدند که قرار گرفتن نام بسیاری از آن‌ها در این لیست، برای دست‌اندرکاران سینما از مدت‌ها پیش روشن بود.

فیلم  The Reader با حضور کیت وینسلت در نقش اول، یکی از فیلم‌های شرکت کننده امسال به شمار می‌آید که بخت بلندی را برای دریافت جایزه گلدن گلوب دارد. این فیلم در رده بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و کیت وینسلت هم به عنوان بهترین هنرپیشه نقش مکمل زن نامزد گلدن گلوب شده‌اند.

برد پیت به همراه کیت بلانشت در صحنه‌ای از فیلم Curious case of Benjamin Buttonوینسلت همچنین به دلیل بازی در فیلم "Revolutionary Road" نامزد دریافت گلدن گلوب بهترین هنرپیشه نقش اول زن است. رقبای وی در این دسته، آنی هت‌وی(Rachel getting married) ، آنجلینا جولی (Changeling)، مریل استریپ (Doubt) و کریستین اسکات توماس (I loved you so much) هستند.

در گروه بهترین هنرپیشه مرد هم لئوناردو دی‌کاپریو (Revolutionary Road)، فرانک لانگلا (Frost/Nixon)، شون پن (Milk)‌، برد پیت (Curious case of Benjamin Button) و میکی رورک (The Wrestler) با هم رقابت خواهند کرد.

درام „Curious case of Benjamin Button“ یکی دیگر از بخت‌بلندان دریافت گلدن گلوب به شمار می‌آید. این فیلم یکی از پنج فیلم نامزد شده در رشته بهترین فیلم درام است که باید در کنار فیلم‌های دیگری همچون Frost/Nixon, The Reader, Revolutionary Road و Slumdog Millionaire بر سر تصاحب گوی طلایی به رقابت بپردازد.

وودی آلن با فیلم Vicky Christina Carcelona  نامزد بخش بهترین فیلم کمدی یا موزیکال است. Mamma Mia رقیب دیگر این فیلم در همین گروه است که مریل استریپ به خاطر حضور درخشانش در آن همچنین نامزد بهترین هنرپیشه زن در فیلم‌های درام، کمدی یا موزیکال شده است.

 صحنه‌ای از فیلم The Baader Meinhof Complex محصول کشور آلماننقش‌آفرینی هنرمندانه "هیت لجر" در فیلم شوالیه سیاه هم از نظر دور نمانده است و این هنرپیشه فقید هالییود که در ماه ژانویه امسال در گذشت، در گروه بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد نامزد دریافت گلدن گلوب شده است

سه انیمیشن رقیب در مراسم امسال خواهند بود.Bolt و Kung Fu Panda ، Walle-E

از آلمان فیلم The Baader Meinhof Complex با فیلم‌های دیگری از ایتالیا، فرانسه، اسرائیل و فیلمی محصول مشترک سوئد و دانمارک به رقابت خواهد پرداخت.

نامزدان یکی از مهمترین بخش‌ها یعنی کارگردانی هم بر اساس اعلام مسئولان گلدن گلوب، دنی بویل برای فیلم Slumdog Millionaire، استفان دالدری برای The Reader، دیوید فینچر برای Curious case of Benjamin Button، ران هاوارد برای Frost/Nixon و سم مندس برای Revolutionary Road هستند.

اعتصاب دوباره؟

سال گذشته به دلیل اعتصاب فیلم‌نامه نویسان هالیوود، هنرپیشگان هم برای نشان دادن همبستگی خود با آن‌ها، از شرکت در مهمانی مرسوم "گلدن گلوب" که هر دوره به مناسبت اهدای این جایزه برگزار می‌شود، خودداری کردند. از همین رو این مراسم تنها شکل یک کنفرانس مطبوعاتی نیم‌ساعته را داشت که در آن برندگان "گلدن گلوب" در بیست و پنج رشته مختلف معرفی شدند

‌در همان زمان بسیاری از رسانه‌ها با تعابیری همچون "فاجعه" یا "شب‌نشینی، متأسفیم" از این مراسم خشک و خلاف معمول "گلدن گلوب" یاد کردند و احتمال دادند که مهمانی مراسم اسکار هم به همین دلیل لغو شود. اما دست‌اندکاران هالیوود سرانجام با فیلم‌نامه نویسان مذاکره کردند و به این ترتیب سایه تهدید از روی مراسم اسکار برداشته شد.

هرچند که فیلم‌نامه نویسان از اعتصاب دست کشیدند، اما این بار اتحادیه هنرپیشگان از ماه‌ها پیش تاکنون در تلاش برای بالابردن میزان دستمزد و سود هنرپیشه‌ها، از فروش دی وی دی‌های فیلم و ... است، البته هنوز خبری مبنی بر اعتصاب یا تحریم انتشار نیافته و هتل هیلتون در بورلی از مدت‌ها پیش برای برگزاری مهمانی رزرو شده است.

مراسم اهدای جوایز گلدن گلوب در روز ۱۱ ژانویه سال ۲۰۰۹ برگزار می‌شود

فرهنگ و هنر | 11.12.2008

اسکاری افتخاری برای جری لوئیس

  جری لوئیس، یکی از ستارگان بزرگ فیلم‌های کمدی

آکادمی هنر سینما و علوم در هالیوود اعلام کرد که در دور آینده‌ی مراسم اسکار جایزه‌ای ویژه برای جری لوئیس کمدین نامی در نظر گرفته، و آن نیز نه برای ده‌ها سال نقش‌آفرینی در سینما، بلکه برای یاری او به درمان بیماران عضلانی.

جری لوئیس از سال ۱۹۵۲ ریاست "جمعیت یاری برای درمان بیماری پوسیدگی عضلات" را به عهده دارد. گفته می‌شود که او با تنظیم و اجرای شوها و برنامه‌های تلویزیونی موفق شده بیش از دو میلیارد دلار برای مطالعه و پیشرفت درمان بیماری‌های عضلانی پول گردآوری کند.

آکادمی اسکار جایزه‌ای معین برای خدمات نوع‌دوستانه ندارد، اما تا کنون چند بار از خدمات انسانی هنرمندان سینما با اسکاری افتخاری تجلیل کرده است. برای نمونه پیش از این اودری هپبورن، گریگوری پک، پل نیومن و کوینسی جونز این جایزه را به خاطر فعالیت‌های بشردوستانه‌ی خود دریافت کرده‌اند

در اطلاعیه‌ی آکادمی اسکار آمده است: «جری لوئیس نه تنها با فیلم‌هایش میلیونها نفر را در سراسر جهان به خنده آورده، بلکه به انسان‌های بیشماری برای غلبه بر بیماری‌های سخت‌درمان یاری رسانده است.»

*خبرهای مرتبط با جایزه گلدن کلوب واعتصاب دوباره در هولیود ، حایزه جری لوئیس از دویچه وله انتخاب شد.

یک گزارش از انجمن هنر در تبعید                                                                              

انجمن هنر در تبعید در" نانت"

Cinématographe   و سینمای CONTRECHAMP     انجمن هنر در تبعید روز نهم دسامبر به دعوت در جلسه ی نمایش فیلم و گفتگوی در شهر نانت شرکت کرد.

پس از نمایش قیلم" محاکمه" مسلم منصوری، سینماگر  تبعیدی و پایه گزار سینمای زیرزمینی و ممنوعه ی ایران،که با استقبال بسیارگرم تماشاگران روبروشد، جواد دادستان مدیر انجمن به بحث و گفتگو با تماشاگران پرداخت و به پرسش های آنان تا پاسی پس از نیمه شب، پاسخ گفت.

artenexil@free.fr 

http://artenexil.net/artenexil/B3.htm