*سعید راد بازیگر تبعیدی
پشیمان از امید ها
وآرزوهای ناکام مانده اش
بعداز ابراز ندامت
وبازگشت میگوید:
( توضیحات داخل پرانتز را
ما افزوده ایم)
س:وقتی
پس از سالها به ایران
آمدید انتظار میرفت شما
حضور پررنگی در سینما
داشته باشید. به هر حال
در دهه 50 و اوایل دهه 60
شما بازیگر موفق و البته
پرکاری بودید. منتها در
طول هشت سال فقط در «دوئل
» درویش بازی کردید و
البته اخیراً بعد از
سریال در «در چشم باد»، 2
فیلم سینمایی هم کار
کردید. علت کم کاریتان
صرفاً این بوده که
پیشنهادهای مناسبی
نداشتهاید؟
ج :من قبل از اینکه
برگردم ( یعنی توبه کنم
)سینمای ایران را دنبال
میکردم. فیلمها را
میدیدم که بینشان
کارهای تحسین آمیزی هم
بود. چه از فیلمسازانی که
استادان من بودند مثل
تقوایی و کیمیایی و چه
کارگردانهای جوانی که پس
از انقلاب وارد این عرصه
شده بودند. منتها وقتی
برگشتم شاهد یک ریزش تأسف
بار شدم.( اونجا که بودم
خب از سینمای ج.ا تعریف
میکردم که راه ورود م
هموار بشه) دیدم جای
عمیقتر شدن همه چیز
سطحیتری شده در حالی که
نسبت به دورهای که من
فیلم بازی میکردم
امکانات بهتری آمده بود،
ولی تکنولوژی کمکی به رشد
فکری سینما نکرده بود.
البته همان اوایل بازگشتم
یک پیشنهاد فوقالعاده از
استاد تقوایی داشتم. رل
خالو حسین در «زنگی و
رومی» که استاد تقوایی به
من داد باعث افتخار من
بود، اما دیدید که آن
فیلم با پشتوانه آن همه
سواد و دانش و شور چه
سرانجامی پیدا کرد. ما دو
ماه و نیم ایستادگی کردیم
و فیلم به سرانجام
نرسید(چرا به سرانجامی
نرسید؟)
وقتی دیدم شرایط به
گونهآی است که مؤلف
بزرگی مثل تقوایی
نمیتواند فیلم دلخواهش
را بسازد افسرده شدم.
(چرا تقوایی نمی تواند
اما کیارستمی،فرهادی،بنی
اعتماد و... می توانند؟)حتی
میخواستم برگردم (نکند
روت نشد برگردی وگرنه
فهمیده بودی علافت
کردند!)که با پیشنهاد یک
مؤلف دیگر مواجه شدم.
احمدرضا درویش یک رل
بینظیر و چند لایه برایم
در نظر گرفته بود که
نمیشد ردش کنم.( محمد
رضا درویش که از مقامات
بالای امنیتی در گروه
ثارالله بود که به
خاتمی پیوست وفیلمش هم که
پروپاکاندا فیلم!)
س:
حتماً قبل و بعد از
«دوئل» پیشنهاد زیاد
داشتهاید، یعنی واقعاً
همهشان بد بودند؟
نمیخواهم بگویم همه بد
بودند، ولی یادم نمیآید
از رد کردن هیچ کدام از
این پیشنهادها پشیمان شده
باشم. فیلمهایی که من
بازی نکردم به هر حال
ساخته شدند، هر کدام را
که دیدم پیش خودم گفتم
خوب شد بازی نکردم. چون
اغلب رلهای پیشنهادی در
سطح بودند. به اسم من
ابزاری نگاه میکردند.
س:نقش کوتاهی در سریال
«در چشم باد» بازی کردید
که در نوع خود جالبتوجه
بود. نقششان با وجود
کوتاهی مؤثر بود و دیده
هم شد. چه شد که بازی در
تلویزیون را قبول کردید؟
ج:نقش را که مطالعه کردم
دیدم که جای بازیگری
تکنیکال را دارد. تألیف
مسعود جعفری جوزانی این
امکان را فراهم میکرد.
نقش رضا شاه هم درست
نوشته شده بود.( یعنی اون
جوری که عوامل نظام
خوششون می آمد) جوزانی
بهترین استفاده را از
قابلیتهایم کرد و این
نکته کلیدی است، هر جا حس
کنم که از من به عنوان
بازیگر با ویژگی و خصائصم
قرار است بهره گرفته شود
میروم. امتناع کردنم در
بازی در فیلم ها از
سرلجبازی نیست از روی
آگاهی و شناخت است.
*
سیاست چماق و
هویج مدیر برلیناله و
واکنش مدیر کل نظارت و
ارزیابی وزارت ارشاد
احمدی نژاد
و
اعتراف به سیاسی بودن
جایزه اصغر فرهادی!
علیرضا سجاد پور به
انتقاد شدیدی از جشنواره
فیلم برلین پرداخت . وی
بااشاره به حمایت
جشنواره برلین از پناهی
،افتتاحیه این جشنواره را
نوعی میتینگ سیاسی خواند
وحتی عنوان کرد شاید
جایزه اصغر فرهادی نیز به
نوعی یک انتخاب سیاسی
بوده است.
سجاد
پور درعین حال فیلم جدایی
نادر از سیمین را فیلم
خوبی دانست که هیات
داوران جشنواره فیلم فجر
نیز به این فیلم جایزه
داده است
.
او
در پاسخ به سوالی درباره
موضع معاونت سینمایی در
قبال جوایز فیلم فرهادی
دربرلین گفت :آقای میر
علایی مدیر عامل بنیاد
سینمایی فارابی دریافت
این جایزه را تبریک گفته
که به نوعی نماینده
معاونت سینمایی محسوب می
شود
.
سجاد
پور با انتقاد از برخورد
دوگانه جشنواره برلین گفت
:باید این رفتار برگزار
کنندگان جشنواره فیلم
برلین مورد تحلیل
روانشناسی قرار گیرد و به
نظرم این تضادها ودوگانگی
ها دررفتار جشنوار برلین
،ناشی از روحیه آشفته
گردانندگان است
.
*
ابوالفضل جلیلی برای تحقق
اندیشه های والای اسلامی
مهاجر ( تبعیدی )
می شود!
(توضیحات داخل پرانتز را
ما افزوده ایم)
جلیلی به خبرنگار پارس
توریست می گوید:
دو
دسته از آدمها ميتوانند
به كشورهاي خارجي براي
فيلمسازي بروند و از اين
دو دسته، يك دسته موفق
ميشوند. دسته اول آناني
هستند كه فقط ميخواهند
پايشان را از كشور بيرون
بگذارند تا بگويند ما نيز
بينالمللي شديم و
ميتوانيم در كشورهاي
ديگر فيلم بسازيم! كه
ممكن است يك فيلم هم
بسازند اما اكثراً موفق
نميشوند.
به گزارش پارس توریسم ،وي
افزود: البته چه موفق
شوند، چه نشوند بالاخره
ميروند تا به آرزويشان
(فيلمسازي در كشورهاي
خارجي) برسند. دسته دوم
كه تعدادشان بسيار اندك
است، كساني هستند كه صاحب
انديشهاند و نميتوان
گفت اين انديشه فقط به
درد ايران يا جهان
ميخورد!
فرض كنيد اگر فيلمسازي با
انديشه والاي اسلامي (نه
با انديشهاي كه صرفاً
فيلمي بسازد و چهار تا
الهمان اسلامي نشان دهد)
بسيار خوب است كه از
ايران برود و در جاهاي
ديگر نيز فيلم بسازد،
(عجب برای نشان دادن
والایی اندیشه اسلامی
باید به کشور های کافر
خیزرفت )عرض اندام كند و
انديشهاش را مطرح كند.
جليلي با بيان اينكه دليل
ديگر اين رويكرد
فيلمسازان به خاطر شرايط
سياسي و اجتماعي كنوني
است، ( خب جلیلی
وفیلمسازان فستیوالی که
قبل از شرایط کنونییعنی
دوره احمدی نژاددر خارج
فیلم می ساختند)گفت: من
بارها در خارج از كشور با
تهيهكنندگاني از كشورهاي
فرانسه، ژاپن، هلند و ...
فيلم ساختهام، اما بيشتر
به اصرار همسر و پسرم كه
از من خواستهاند در
ايران فيلم بسازم، در
ايران هستم، ( وقتی
فیلمهای جلیلی ودیگر
فیملسازان فستیوالی در
داخل نمایش داده نمی شود
چه فرقی می کند کجا
بسازدشان ؟)اما در حال
حاضر شش سال است كه بيكار
هستم! ( بر پدر آقا محمود
لعنت چون بیکاری ایشان
مصادف شده است با
پرزیدنتی رئیس جمهور
مهرورز) در اسرع وقت نيز
و به محض اينكه كمي
بتوانم زندگيم را جمع و
جور كنم، خواهم رفت. اگر
اصغر فرهادي نيز صاحب
انديشه است و به خاطر
انديشهاش رفته، هيچ
اشكالي ندارد، بايد برود
تا مطرح بشود، ( بعد از
اینکه فرهادی همه ی خرس
های برلین را دستگیر کرده
هنوز حلیلی به صاحب
اندیشه بودن وی شک دارد ،
چرا جلیلی راه وروش
فرهادی را انتخاب نمیکند
یعتی هم فجر آقا محمود را
دارد هم برلیناله ی آقا
کسلیک را)اما اگر
فيلمسازي به خاطر يكي، دو
جايزه جهاني كه دچار شك و
شبهه شود، از اين نظر
دچار اشكال است.
وي در بخش ديگري از
صحبتهاي خود گفت: در
شرايط فعلي اگر كسي امكان
فيلمسازي در خارج از كشور
را دارد بايد از چنين
فرصتي استفاده كند، چرا
كه شرايط فيلمسازي در
ايران مساعد نيست. من هر
سناريويي كه ارائه ميكنم
سانسور ميكنند و
ميگويند نميشود!
بدهكاري بالا آوردم و
هنوز دستمزد عواملي كه دو
سال پيش با من كار
كردهاند را نتوانستم
بپردازم. ماندن در اين
شرايط چه فايدهاي دارد!
مثالي ميآورم هنگامي كه
ما به عنوان يك هنرمند
(فرق نميكند چه كسي باشد
ابوالفضل جليلي، اصغر
فرهادي يا يك خبرنگار
سينمايي يا هنري)
ميخواهيم با مديرعامل
تلويزيون «آرته» فرانسه
صحبت كنيم، بعد از اتمام
گفتوگو اين آقا تا دم در
آسانسور ما را مشايعت
ميكند و به احترام يك
هنرمند ميايستد تا او
برود و بعد برميگردد به
دفتر كارش! ( نه اقای
جلیلی مدیر آرته به
احترام شما مشایعتتان نمی
کند او به روابط با نظام
والایی احترام میگذارد
وتصور می کند شما سفیرش
هستید) اما اينجا ما شش
ماه انتظار ميكشيم تا
بتوانيم با آقاي شمقدري
صحبت كنيم! شما در اين
شرايط چه فكري ميكنيد؟
همه آدمها كه فيلسوف و
انديشمند نيستند. آدمهاي
عامي و مادي نيز داريم.
اگر همه نيز بروند، كار
بدي نكردهاند، بلكه
مسؤولان به خودشان بيايند.
*
اینها که می گفتند خانه
سینما مستقل است بفرمائید
شاهد رسید نه از غیب
سینمای ما – حسین لامعی:
اتفاقی که تقریبا هر سال
قبل از برگزاری جشن بزرگ
خانه سینما مورد توجه و
بحث و گفتوگوی فراوان
سینمادوستان قرار میگیرد
و حواشی مختلفی به وجود
میآورد، فهرست اسامی
فیلمهایی است که توسط
این صنف برای شرکت در جشن
خانه سینما تهیه میشود.
در فهرست ابتدایی فیلمهای
شرکت کننده در جشن خانه
سینما -که اکثرا بر مبنای
گمانه زنیها شکل
میگیرد- اکثرا نام
فیلمهایی دیده میشود که
بعضا یا پروانه نمایش
ندارند یا حتی به صورت
پنهان یا رسمی توقیف
شدهاند. ماجرایی که
سرآخر همواره این خانه
سینما بوده که کوتاه آمده
و نام فیلمهی توقیفی
توسط ارشاد را از فهرست
فیلمهای شرکت کننده در
جشن خارج کرده است. هرچند
خانه سینما این کار را
کوتاه آمدن نمیداند و
احترام به قوانین خود
قلمداد ميكنند.
...
اما گویا امسال ماجرا به
شکل دیگری است؛ سجادپور
از جانب معاونت امور
سینمایی همچون گذشته
آسوده خاطر اعتقاد دارد
خانه سینما مانند
دورههای قبل فهرست
فیلمهای مجوز دار و
توقیفی را از معاونت
سینمیی و اداره نظارت و
ارزشیابی خواهد گرفت و هر
فیلمی که معاونت از لیست
خارج کند، خانه سینما هم
تابع دستور معاونت خواهد
بود و از جشن کنار خواهد
گذاشت. اما فرهاد توحیدی
سخنگو در گفتوگو با سایت
"سینمای ما" حرفهای مهمی
زد که مسیر این ماجرا را
كاملاًعوض میکند. ابتدا
سخنان سجادپور و بعد
حرفهای فرهاد توحیدی را
ینجا ميخوانید:
علیرضا سجادپور در مورد
جشن خانه سینما به سایت
سینما ما گفت: ما در
وزارت ارشاد و معاونت
امور سینمایی جشن خانه
سینما را به رسمیت
میشناسیم و این جشن را
دارای مشروعیت میدانیم.
اگر این چنین نبود که
اصلا مجوز برگزاری این
جشن را صادر نمیکردیم.
این ما بودهایم که با
دادن مجوز؛ اجازه برگزاری
این جشن را به خانه سینما
دادهایم و خانه سینما هم
توانسته هر ساله این جشن
را برپا کند. پس مشکلی با
اصل این جشن نداشتهایم و
نداریم. سجادپور در ادامه
در مورد گمانه زنیها در
مورد حضور فیلمهای
توقیفی یا بدون پروانه
نمایش در جشن خانه سینما
گفت: این چنین نخواهد
بود. هیچ سالی این چنین
نبوده است. فیلم توقیفی و
غیر توقیفی و غیرمجاز را
این معاونت امور سینمایی
است که مشخص میکند و این
موضوع مطلقا در اختیار
ماست. خانه سینما هم
همواره این اصل بدیهی را
پذیرفته و هر سال قبل از
داوری فیلمها، لیست
فیلمهای مجوز دار را از
ما خواسته است و
فیلمهایی که به هر دلیل
از نظر معاونت سینمیی
ارشاد مشکل نمایش دارد،
از لیست جشن خارج کرده و
کنار گذاشته است. پس
مشکلی در این میان
نیست...
*
توضیح اینکه امسال همه
فیلمسازان فستیوالی در
جشن خانه سینما شرکت
داشتند حتا برای جعفر
پناهی هم مجوز شرکت صادر
شد.
*ابوالقاسم طالبی
کارچرخان حزب الهی وبی
مایه هم علیه جنبش مردم
( که ربطی به سبزالهی های
موسوی چی ندارد) نواری
میچرخاند زیر عنوان
قلاده طلا!
اسامی
بازیگرانی که بادریافت
دستمزد کلان در این کار
مبتذل بازی کرده اند«امین
حییی، محمدرضا شریفينیا،
حمیدرضا پگاه،
عليرام
نوریی، نیلوفر خوشخلق،
محمود عزیزی، حسین
سحرخیز، اكبر
سنگی،
مهدی صبیی، كیانوش گرامی،
داریوش اسدزاده، پوراندخت
مهیمن، پردیس
افكاری،
مریم سلطانی، آزیتا
تركاشوند»
اشتراک گذاری: |
|
|