در
همه جای دنیا وقتی فیلمی
آماده نمایش شد ،بخش
کننده ای که پخش را می
پذیرد برای فیلم بازار
یابی هم می کند.البته
خیلی عوامل در موفقیت
گیشه ای فیلم نقش دارد
اما اگر فیلمی در بازاز
شکست بخورد ، سازنده
فیلم، مدتها وتا دوباره
برای خودش موقعیتی بسازند
چاره ای ندارد جز اینکه
به کارهای فرعی برای
گذران زندگی روی
بیاورد.(البته کارگردانان
سینمای جمهوری اسلامی
بدون اینکه فیلمشان اصلا
روی اکران بیاد بودجه
فیلم بعدی را امداد غیبی
برایشان فراهم می کند!)
این فرمول کنونی جهان
سرمایه داری است که اگر
فیلمی بخواهد وارد رقابت
بازار فیلم بشود ناچار
باید بدان تن در دهد
(البته بخش کنندگانی با
سرمایه های محدود هم در
اروپا فعال هستند که برای
کارهایی که بیشتر جنبه
هنری دارد در سینما های
کوچک امکان نمایش فراهم
می آورند) اما در ج.
اسلامی که کارها ورفتار
هایش با ضرب المثل -آن
شتره که شاشش پس بو-
هماهنگ است ،این نظام است
که برای فیلمی موقعیت می
سازند ویاچنان تو سر فیلم
میزند که سازنده نفهمد از
کجا خورده! ،بعد از سرکوب
وحشیانه ج. اسلامی در سال
گذشته وبا ادامه وگسترش
جنایت های ج. اسلامی
انتظار چنین بود که امسال
بی اعتنایی سینما رو ها
به شکل بارزتری در اکران
نوروزی خود نمایی کند.
همانگونه که آخوند ها با
ارزیابی درست فضای سیاسی
در سال 78 ناطق نوری
وخاتمی- دو راس آخوند
آلوده به گندابی به نام
نظام مقدس ج. اسلامی را
با کمک روشنفکران وسازمان
های سیاسی همیشه آماده
خیانت به میدان فرستادند
تا با نمایشی رقابت گونه
برای شبه انتخاباتشان
مشتری جمع کنند وموفق هم
شدند. امسال که باند دیگر
را از صحنه سیاسی رانده
اند رونق بخشیدن به اکران
نوروزی فیلمها (دوم
خردادی ها مدعی شده بودند
به خاطر حدف باند خاتمی
است که مردم به سبنما
نمی رو ند )جنبه سیاسی
پبدا کرده بود پس برای
کشاندن مردم به سیتما هم
به شگرد سیاسی متوسل
شدند.
دو فیلم دولتی را که هر
دو از بودجه دولت واز
کیسه ملت ساخته شده بود
به اکران آوردند نصف
سینما های تهران را
بخشیدندبه اخراجی های ده
نمکی ( که جنبش مردمی را
هم مسخره کرده بود)ونصف
دیگر را هم در اختیار
جدایی .. اصغر فرهادی (
با محتوایی خنثی) گذاشتند
.بعد جوی فراهم کردند که
اگر فیلم فرهادی را ببینی
یعنی مخالف احمدی نژادی
واگر فیلم ده نمکی رابروی
با دولت پادگانی همراه
هستی،اما برای آخوندهای
هفت خط مهم آن بود که
اولا مردم را به سینما
ها برگردانند، که
برگرداندند، همانگونه که
در دوم خردا د هم مسئله
این بود که مردم پای
صندوق ها بروند ورفتند.
دلم برای باند های دوم
خردادی ورشکسته سوخت که
بعد ازاین که در روزی
نامه دوم خردادی روز اون
لاین کلی شعار دروغ
پراکندند که دیگر در
دوران احمدی نژاد هیچ
فیلمساز مهمی!فیلم نساخته
ومردم تا احمدی نژآد هست
با سینما آشتی نمی کنند
به چنان وضع فلاکت باری
افتادند که مردم را تشویق
میکردند بروند فیلم
فرهادی را ببینند هیچ کس
هم نپرسید خب مگر فرهادی
در دولت کودتایی فیلم
نساخته؟ مگز مامورین
دولتی ، فیلمش را رسما یه
برلینالنه نفرستادند؟ مگر
جنشنواره فجر به ریاست
حسن عباسی کلی دیپلم
وجایره وسیمرغ به این
فیلم نداده است ؟مگروقتی
فرهادی برگشت با استقبال
رسمی دولتی در فردوگاه
مواجه نشد؟ مگر صدا
وسیمای ضرعامی با افتخار
موفقیت فیلم را در بر
لیناله اعلام نکرد؟
مگر ده نمکی از فرهادی
وفیلمش با ستایش یاد
نکرد؟،مگر سریفی نیا در
وصف جمال وکمال فرهاد ی
وگروهش شعر نسرود؟ مگر
رئیس فارابی در دولت
احمدی نژاد فرهادی را در
آغوش نفشرد؟ چرا وقتی
افتخاری خواننده ی حکومتی
احمدک را در آغوشش جا داد
تکفیر شد اما فرهادی که
رئیس فارابی در آغوشش
کشید تحسین؟ اگر احمدی
نژاد اسکار 2011هم برای
فرهادی جور کرد که
احتمالش هم هست (در سخن
جداگانه ای در این مورد
بیشتر خواهیم گفت) آن وقت
مدافعین سینمای صادراتی
چه می گویند؟ اگر باند
جنتی ادعا کند که تحت
توجهات عالیه مستر دکتر
احمدی نژاد دردوران پر
شکوه او یک مجسمه اسکار
هم به موزه ج. اسلامی
اضافه شد، چه جوابی برای
اینگونه ادعا ها دارید؟
اگر با گسترش خفقان
واستبداد وارتحاع هنر رشد
می کند واگر این امتیاز
های استثنایی به سینمای
ج.اکه در دوره احمدی نژاد
هم با شدت ادامه دارد
بدون زد وبند بدست می
آیدکه باید این گفته
کیارستمی را با حروف
طلایی سردر سینما ها
چسباند که «سانسور خلاقیت
را رشد می دهد». پس چرا
بهمن قبادی ادعا می کند
که تا احمدی نژاد هست از
مجرا های رسمی فقط
فیلمهای دولتی صادر می
شود( انگار قبلا این چنین
نبوده است!) وفیلم گربه
های ایرانی را فیلم زیر
زمینی قالب می کند؟ رخشان
خاتمی چی که مردم را
تشویق می کند فیلم فرهادی
را ببینند خودش قبلا از
احمدی نژاد امان میخواهد
تا به او مجوز کار بدهند
اما اعتنایی به در خواستش
نمی شود ولی فرهادی هم
امتیاز ساخت می گیرد
هم،اجازه خروج ،هم اکران
نوروزی در 30 سینما. نکند
خانم بنی اعتماد هم از
سبز پوشی پشیمان شده دارد
خط می دهد. پس زنده باد
دولت کودتایی، امنیتی؛
طالبانی،مافیایی احمدی
نژاد. اما نتیجه ای که
ازرقابت خیمه شب بازی
گونه اخراجی ها وجدایی...
حاصل می شود را می توان
در چند جمله خلاصه کرد:
فروش اخراجی ها سرسام آور
است پس مردم همراه نظامند
ومتنفر از فتنه گران (
فتنه گران، یعنی مردمی که
هزینه سنگینی برای رهایی
پرداختند ودریغ که
سبزالهی ها جنبش مردمی را
به انحراف کشیدند ) البته
فیلمهای فستیوالی هم با
رعایت خط قزمز های نظام (
در حد وحدود جدایی
..)باید همچنان ساخته
وصادر شود.
به چند واکنش سیاسی در
مورد این دو فیلم
ونمایششان در سینما های
جمهوری اسلامی در مطبوعات
داخلی که بر اظهار نظر ما
صحه میگذارد توجه کنید .
***
1/ چرا فیلم اخراحی ها
فروش میلیاردی داشت؟
به گزارش خبرنگار مهر،
فروش میلیاردی فیلم
سینمایی "اخراجیها 3" به
کارگردانی مسعود دهنمکی،
کارگردانی که دو فیلم
پرفروش دیگر در کارنامه
دارد چندان عجیب نبود،
اما دلایل فروش بالای
فیلم میتواند هم افقی از
کلیت سلیقه و ذائقه مخاطب
پیش روی کارشناسان سینما
قرار دهد، هم وضعیت کلی
سینمای ایران را نمایش
دهد، "اخراجیها"
پدیدهای قابل مطالعه است
که میتوان از زوایای
مختلف دربارهاش بحث کرد.
پس از نمایش موفق
"اخراجیها 1" و رکوردزنی
این فیلم زمینهای برای
تولید بخشهای بعدی فراهم
شد، مردم که "اخراجیها
1" را پسندیده بودند برای
دیدن بخشهای بعدی این
سهگانه هم مقابل سینماها
صف کشیدند. دهنمکی به
قواعدی که در کمدی اولش
رعایت کرده بود در
قسمتهای بعدی فیلم هم
وفادار ماند و نتیجه
استقبال از "اخراجیها 2"
و "اخراجیها 3" بود.
...، مردم دوست دارند
ستارههایشان را در این
فیلمها و در قالب
نقشهای تازه ببینند.
فیلمهای مسعود دهنمکی
در شرایطی مناسب اکران
شدهاند، هر سه فیلم
نوروز روی پرده رفته و
تعداد سالنهایی فراوان
در تهران و شهرستانها
داشتهاند، در نوروز 90/
28 سینمای تهران و 70
سینما در شهرستان میزبان
این فیلم شدهاند، این
حجم از سالن میتواند به
استقبال از فیلم و دیده
شدن آن نسبت به دیگر رقبا
بیشتر کمک کند.
2/رقابت سیاسی دو فیلم
اخراجی ها وجدایی نادر از
سیمین!
..."اخراجیها 3" به
کارگردانی مسعود دهنمکی
و بازی محمدرضا
شریفینیا، رضا رویگری،
امین حیایی، لیلا اوتادی،
بهنوش بختیاری و .... بیش
از دو میلیارد تومان در
تهران و شهرستانها فروش
داشته است.
به گزارش ویژه محرمانه
نیوز -در یک سو فیلمی
قرار دارد که جایزه خرس
طلایی برلین را کسب کرده
و کارگردانش سیمرغ طلایی
بهترین کارگردان جشنواره
فجر را به دست آورده و به
خاطر سبک و درونمایه آن
میتواند نماینده سینمای
هنری و متفاوت امروز
ایران ( سینمای دوران
دولت مافیایی) به حساب
آید و در سوی دیگر با
فیلمی کمدی و مردم پسند
مواجهیم که قسمت سوم سه
گانه جنجال برانگیز مسعود
ده نمکی است که دو قسمت
قبلی آن، با فروش
میلیاردی خود،
پرفروشترین فیلمهای
تاریخ سینمای ایران لقب
گرفتهاند («اخراجیها ۲»
بالغ بر ۸ میلیارد تومان
فروش کرد).
برخی از تحلیل گران
سینمایی و هواداران
سینمای هنری، نتیجه رقابت
بین این دو فیلم را بسیار
تعیین کننده دانسته و
معتقدند که میزان استقبال
مخاطب از هر کدام از این
فیلمها میتواند بیانگر
سلیقه عمومی مخاطبان فیلم
در ایران ( ج.
اسلامی)باشد.
نزهت بادی، منتقد
سینمایی، در خبر آنلاین
گفته است: برنده و بازنده
اصلی این دوئل نابرابر،
مردم هستند ( برنده که
نه بازنده )که با انتخاب
یکی از دو فیلم نوع
دیدگاه، سلیقه و روش
مواجههشان نسبت به زندگی
و دنیای پیرامونشان را
نشان میدهند.
رقابت سینمایی یا سیاسی
رقابت بین فیلمهای
«اخراجی ها۳» و «جدایی
نادر از سیمین»، از حد یک
رقابت صرفا سینمایی
فراتر رفته و جنبه سیاسی
به خود گرفته است. این
رقابت نه تنها در دنیای
واقعی و در پشت گیشههای
سینماها جریان دارد بلکه
به دنیای مجازی نیز کشیده
شده است.
برخی از این افراد، با
ایجاد صفحههایی ویژه در
فیس بوک و دیگر سایتهای
اینترنتی، مبارزهای
غیررسمی با فیلم
«اخراجیها ۳» را آغاز
کرده و از حامیان جریان
فتنه( دو نوع فتنه داریم
آنها که کلیت نظام را پس
میرند هم فتنه گر محسوب
می شوند اما فتنه گران
مورد نطر مطبوعات حکومتی
سبزالهی های حامی موسوی
وکروبی هستند)
خواستهاند که با تحریم
این فیلم، از فیلم «جدایی
نادر از سیمین» حمایت
کنند...
اشتراک گذاری: |
|
|