بهروز افخمی را خوب می
شناسیم دانشجویی مدرسه
تلویزیون وسینما در نظام
پیشین بود. بعد از انقلاب
و در سنین خیلی جوانی
خودرا شیفته خمینی جا زد
وامتیاز های بسیار گرفت
وخیلی زود راه ترقی اش
گشوده شد در صدا وسیمای
ج. اسلامی شغل حساس مدیرت
سریال سازی به او سپرده
شد وبعد هم شد فیلمساز
نظام با امکانات
واختیارات بسیار ،حتا
خودش با افتخار اعلام کرد
که فیلم روز شیطان را به
سفارش واواک ساخته است.
او همچنان با موفقیت از
مواهب آخوندها بهره
میبرد. در دوره اصلاحات
هم به طرف باند خاتمی
متمایل شد ودر مجلس
ارتجاع هم از طرف جبهه
مشارکت زیر عنوان نماینده
مردم تهران صندلی تصاحب
کرد. البته قبل از این که
نماینده شود یک طرح نون و
آب دار به او هدیه شد
تهیه یک فیلم از زندگی
جلاد بزرگشان خمینی کبیر،
از همان زمان به دلایل
متفاوت به بهانه فراهم
کردن امکان ساخت برجسته
ترین فیلم که جشنواره های
دنیا در به دست آوردنش با
هم رقابت کنند از ادارات
حکومت بودجه میگرفت، زمان
می گذشت فیلمی ساخته نمی
شد ولی همچنان از آماده
شدن این شاهکار در زمانی
نزدیک سخن میرفت. در مجلس
هم به گفته خودش اکثر
مواقع خواب بود وچرت میزد
وآدامس میجوئید البته
پول کلانی به جیب
میزدوزد وبند هایش را
کامل میکرد.
همچنان ادعا داشت باید
بازهم دولت خرج کند تا
فرزند صبح فیلم شایسته ای
بشود. وقتی کروبی بعد از
خاتمی میخواست جانشین او
بشود، مدیر تبلیغاتش
همین آقا بود وبا همین
آقا هم مصاحبه کرد وادعا
کرد اگر به ریاست نظام
برسد به هر جوان 50 هزار
تومان در ماه پول نقد
میدهد وروش گدا پروری
احمدی نژاد ریشه اش را
باید درپروژه ی مشابه شیخ
اصلاحات یافت. اما به
گفته خودشان در آن وقت
کروبی خواب ماند
بانداحمدی نژاد با جابجا
کردن گونی های رای به
قدرت رسیدند ودر آن شرایط
کروبی میخواست یک کانال
تلویزیونی علم کند ومدیر
ش همین افخمی بود که
البته باند جنتی زیرابش
را زد ،انجام آن طرح هم
ناممکن شد اما افخمی
همچنان ادعا می کرد که
مشغول ساخت فیلم فرزند
صبح است ودر همین شرایط
که موقعیت دار ودسته
خاتمی متزلزل تر شده بود
مدتی ترجیح داد برود خارج
چه پناه گاهی برای
وابستگان نظام بهنر
ومطمئن تر از کانادا ،او
رفت با سرمایه که تماما
از راه رد وبند با نظام
کسب شده بود دفتر فیلم
ایجاد کرد وکلاسهای آموزش
سینما هم راه انداخت که
شهروند کانادا هم مبلغش
شد اما مخالفین جدی کلیت
نظام مصمم شدند و با
اعتراض مداوم کلاس های
تدریس او را به تعطیل
کشاندند.
امسال
وسر انجام بعد ازگذشت بیش
از ده سال در فجر 29فیلم
افخمی به نمایش در آمد
چنان افتضاحی به بار آورد
که مسئولین هم وادار شدند
پشت افخمی را خالی کنند،
جمعی از تماشاگران فرصت
بدست آوردند که هر چه
نفرت وانزجار ار بنیان
گذار نظانم دارند نثار
کارچرخان حامی نظام
بنمایند،بخشی از حزب الهی
ها هم که فکر میکردند به
امامشان توهین شده هم به
جمع معترضین پیوستند.
بهنر است جو کلی بعد
نمایش این فیلم وحرف ها
ونظز ها پیرامون فیلم را
عینا از مطبوعات داخلی
نقل کنیم .وقتی افخمی را
مسو لین از دست مردم نجات
دادند وی خواست به یکی از
سالن های نمایش برود تا
یکی از فیلم های فجر را
نماشا کند که مامورین
حفاظت به سالن نمایش هم
راهش ندادند. دریک نطام
ما فیایی همان گونه که می
شود به سرعت صعود کرد با
همان سرعت هم سقوط امکان
پذیر است، دیگر تاریخ
مصرف افخمی نمام شده است
.امید این که دیگر
آرایشگران سینمای جمهوری
اسلامی هم این واقعیت را
درک کنند .قبل از اینکه
با فصاحت عذرشان
رابخواهند خودرا از ننگ
همراهی با این نظام
خونخوار رها کنند.
بخشهایی
از حاشیه ومتن نمایش
فرزند صبح را بخوانید:
******
بهروز افخمی در محاصره
خبرنگاران و منتقدان
خشمگین: فرزند صبح فیلم
من نیست. من از این که
اسمم را به عنوان
کارگردان این فیلم زده
اند شکایت خواهم کرد.
شب گذشته فیلم سینمایی
فرزند صبح به نویسندگی و
کارگردانی بهروز افخمی در
سانس پنجم برای اهالی
رسانه و هنرمندان در کاخ
جشنواره به نمایش درآمد.
از دقیقه 20 فیلم به بعد
برخی از تماشاگران تا
دقایق پایانی فیلم به
تناوب شروع به خروج از
سالن نمودند و کار به
جایی رسید که در برخی از
صحنه ها حاضران شروع به
خندیدن و سوت کشیدن و کف
زدن های مسخره می نمودند.
در پایان نمایش فیلم
بهروز افخمی هنگام خروج
از سالن در محاصره عکاسان
و خبرنگاران قرار گرفت و
در حالی که هیچ گونه
نشستی برای این فیلم توسط
مسئولین تدارک دیده نشده
بود، افخمی با به اعتراض
شدید مردم و خبرنگاران
مجبور به حضور در سالن
کنفرانس مرکز همایشهای
بین المللی برج میلاد شد
و در حالی که سیسیتم های
صوتی قطع شده بود! با
خبرنگاران معترض و خشمگین
شروع به صحبت کرد.
افخمی که در ابتدا به هیچ
عنوان تمایلی برای
برگزاری نشست نداشت می
خواست به نوعی از چنگ
خبرنگاران و منتقدان
معترض به این فیلم بگریزد
و در این کار محمدرضا
شریفی نیا نیز او را یاری
می داد. چرا که هنگامی که
خبرنگار سایت پرده سینما
از بهروز افخمی پرسید که
شما حدود 2-3 ماه است
شروع به جو سازی رسانه ای
نموده اید که فرزند صبح
فیلم شما نیست و امضای
شما را ندارد. آیا این را
قبول دارید که این تصاویر
را خودتان فیلمبرداری
کرده اید؟ و در صحنه حضور
داشته اید یا نه؟ که
افخمی در پاسخی غیر منطقی
گفت: نه این فیلم من نیست
و من سر صحنه نبوده ام.
افخمی در محاصره
خبرنگاران!خبرنگار در
پاسخ گفت: چطور این فیلم
شما نیست؟ که به جای
افخمی، محمدرضا شریفی نیا
پاسخ داد: حالا در نشست
این سؤالات را مطرح کنید.
که یکی از خبرنگاران گفت:
فیلم شما نشست ندارد و تا
پاسخ ما را ندهید نمی
گذاریم از این جا بروید.
افخمی به ناچار مجبور به
قبول برگزاری نشست شد و
حتی هنگام پایین رفتن از
پله ها هم مورد هجوم
سوالات برخی خبرنگاران
معترض بود.
او هنگام ورود به سالن در
ابتدا گفت: اجازه دهید من
در مورد این فیلم
توضیحاتی را به شما ارائه
دهم، اولاٌ باید بگویم من
از این که اسمم را به
عنوان کارگردان این فیلم
زده اند شکایت خواهم کرد.
از لحاظ فنی باید بگویم
که فیلم از لحاظ فنی با
تکنیک سوپر 35 قاب باز
گرفته شده. از آنجا که
این یک سیستم خاص پرده
عریض است، باید حتماً
فیلم و صدا در خارج از
کشور چاپ می شد. چون در
ایران امکان چاپ این نوع
نگاتیو وجود ندارد. از
ابتدای فیلمبرداری واضح
بود که باید این فیلم در
خارج از کشور چاپ شود.
اما تهیه کننده از این
کار خودداری کرد.
افخمی در ادامه گفت:
تدوین و صداگذاری و
موسیقی این فیلم کار من
نیست و من این فیلم را
کار خود نمی دانم. در کل
نتیجه فیلم این بود که
دیدید از صدا و تصویر
گرفته تا این که در اغلب
صحنه ها تراولینگ و ...
در کادر دیده می شود و
این به خاطر عدم چاپ فیلم
در خارج از کشور است.
در این هنگام یکی از
خبرنگاران با فریاد گفت:
افخمی! تا جایی که بشود
با تو محترمانه صحبت
خواهیم کرد. پس سعی کن
جواب سوالات ما را درست و
واضح بدهی! بقیه حاضران
نیز در این هنگام
فریادهای خود را بر سر
افخمی کشیدند و از هرسویی
صدایی شنیده می شد:
_ شلوار لی هدیه تهرانی
چی بود؟
_ تیرهای چراغ برق چی
بود؟
_ این چه فیلمنامه ای بود
که نوشته بودی؟
_ این چه دوبله افتضاحی
بود چرا صدای کودک این
قدر بد بود؟
_ ما در 2 ساعت چی دیدیم؟
_ اگر فیلم مال تو نیست
چرا آمدی و فیلم را دیدی؟
_ چرا همه فقط در علفزار
می رفتند و می آمدند؟
و ...
افخمی در محاصره
خبرنگاران گفت: ببینید یک
فیلمنامه ای نوشته شد و
تهیه کننده آن را پسندید
و برای آن یک میلیار و
هشتصد میلیون تومان خرج
کرد و من هم 7 سال وقتم
را صرف این فیلم کردم.
اما من باید از تهیه
کننده خسارت خودم را
بگیرم. من هنگام مونتاژ
فیلم نبودم و تدوین را
قبول ندارم. اما شما این
را نمی توانید ایراد
بدانید که فیلمنامه این
کار بد بوده است.
در نهایت وقتی که جار و
جنجال ها بسیار بالا گرفت
و همه با فریاد به افخمی
گاهی هتاکی و فحاشی می
کردند، جعفر گودرزی مدیر
روابط عمومی بنیاد
سینمایی فارابی کنار
افخمی رفت و از او خواست
به این بحث پایان داده و
از سالن خارج شود، افخمی
هنگام خروج هم مورد حمله
عصبی خبرنگاران قرار گرفت
.در ضمن اعتراض به این
صحنه ها هم استناد می شد.
...قایم موشک بازی روح
الله با دخترک و دایه در
آغاز و میانه فیلم،
اشتیاق زیاد روح الله به
عصاری، گرفتن مار،
تیراندازی، نفس گرفتن زیر
آب و...
بهروز افخمی پیش از این
در گفتگو با فرانس پرس از
توافقات خود با موسسه
تنظیم و نشر آثار امام
سخن به میان آورده بود.
او گفته بود:«ساخت این
فیلم به پیشنهاد موسسه
ترویج آثار امام بود...
آنها به من اختیار دادند
تا فیلم را در هر دوره از
زندگی امام که میخواهم،
بسازم.
فیلمبرداری برای بزرگ
شدن بازیگر کودکی که در
نقش روح الله بازی میکرد
دو سال به اصرار افخمی
متوقف شد؛ بودجه فیلم
علیرغم پیشبینیهای
قبلی به بیش از دو برابر
افزایش یافت و پس از
پایان فیلمبرداری نیز
سفر افخمی به کانادا
مشکلات و تأخیر زیادی را
بر سر راه تدوین قرار
داد.
پیش از این افخمی درخصوص
هزینههای انجام شده گفته
بود:«چيزي شبيه به موزه
با معماري كامل، مدل خانه
امام (ره) را در خمين در
نزديكي تهران ساختيم كه
پنج هزار متر زيربنا و
بيست هزار متر زمين دارد
كه آن زمان در حدود 30
ميليون تومان خريداري شد
و ما با هزينه حدود صد و
شصت ميليون تومان دكور
ساختيم و امروز بيشتر از
يك و نيم ميليارد تومان
شده است. اين مكان الان
ميتواند تبديل به موزه
يا سالن نمايش شود كه اين
موضوع هم باعث كشمكش بين
سازمانهاي سرمايهگذار
فيلم شده كه اين مكان به
كدامشان تعلق دارد.»
اما برنامه تلویزیونی
"هفت" فرصتی بود تا شرحی
از تدوین این فیلم پر
ماجرا ارائه شود. محمدرضا
شرفالدين، تهيهكننده
فيلم فرزند صبح در پاسخ
به صحبت بهروز افخمي مبني
بر اينكه اين فيلم، اثر
او نيست، گفت:«فيلمي كه
دوشنبه در سالن برج ميلاد
به نمايش درآمد، از
مجموعه راشهاي گرفته شده
توسط خود كارگردان و بر
اساس فيلمنامه موجود و
مورد تاييد او تدوين شده
بود.»
در ادامه برنامه هفت،
مسعود فراستي با اشاره به
اينكه فرزند صبح تنها
راش است و به فيلم تبديل
نشده، افزود:«افخمي
نميتواند ادعا داشته
باشد كه فيلم به نمايش
درآمده از تدوين صدمه
ديده است، چرا كه در جاي
جاي توليد آن مثل طراحي
ميزانسنها، فيلمبرداري،
كارگرداني، طراحي و...
بيمبالاتي و بيدقتي
ديده ميشود.»
با این همه اما حکایت
داستان پرفراز و نشیب
تولید این فیلم و نیز
انتقادات پردامنهای که
بدان وارد بود، همچنان
باقی ماند تا بار دیگر
نوبت به نامهنگاری افخمی
برسد و او در قالب
یادداشتی جدید مجددا
انتقاداتی را نسبت به
نحوه تدوین فیلم مطرح
نماید و توضیح دهد که چون
در تدوین اشکالاتی وجود
دارد، بنابراین این فیلم،
فیلم او نیست!
افخمی در آخرین یادداشت
خود در خصوص فیلم فرزند
صبح نوشت:«وقتی خواندن
فیلمنامه بهتر و
تاثیرگذارتر از تماشای
فیلم باشد منتقدین و
تماشاگران حق دارند
بپرسند که شما در این ده
سال چه غلطی میکردید؟ و
چرا این همه پول و کار و
زحمت هنرمندان دیگر را
هدر دادهاید.»
*به
چند کامنت در ارتباط با
این فیلم در زیر مطلب
رادیو فردا توجه کنید
ومیزان نفرت عامه از امام
رادریابید
توسط:
Hamed
از:
Tehran
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۱۵:۱۴
وقتی که هنر و فرهنگ به
دور بیهوده رسیده و کتاب
و اندیشه ی جدید و مخالف
هرگز اجازه چاپ نمی یابد،
آن وقت دو راه برای تولید
کنندگان می ماند. یا
بایستی از این جور
مرخرفات بسازند که آن هم
آمد نیامد دارد. و دومین
راه این است که غصه
بخورند و افسرده بشوند و
خودکشی بکنند. به این می
گویند هنر اسلامی.
توسط: دخی از: ایرانی
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۱۴:۴۱
آقای افخمی یاشدون رفته
بود که ایشان فرزند صبح
که نبوده نیستند در جنایت
و خونریزی حتی به نیمه
شبهای ظلمانی هم شباهتی
ندارند. بسوزد پدر پول که
هنرمند را به دریوزگی می
کشاند
توسط:
Amir
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۱۴:۱۶
من مانده ام که چطور این
فیلم ساخته شده و محتوای
ان چیست. خمینی آدم بی
سوادی بود که زندگی خسته
کننده اش بعد از مبارزات
بر علیه پهلوی کمی متحول
شد. حتی مرجع تقلید بودنش
هم انتسابی بود مصلحتی از
طرف آیت الله شریعتمداری
برای حفظ جانش.
توسط: بابك از: تهران
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۱۲:۳۴
اونوقت محل تولد ايشون رو
كجا اعلام كردن؟؟؟؟؟؟ پدر
و مادرشون رو هم حتما از
صبح تا شب در حال دعا و
مناجات ( البته از نوع
روش هندي ها ) نشون دادن
و وقت زايمان هم كه البته
حتما سر نماز صبح (به
وقت هندوستان)!!! صد
البته از بچگي هم ايشون
فقط و فقط درس و دعا در
محضر پدر بزرگوار!!!!
عجب !!!!!
توسط:
shahrokh
از:
bangkok
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۰۹:۰۱
سال ها 55 ، می نوشتیم ،
ننک با رنگ پاک نمی شود ،
امروز بایست بنویسیم ،
دروغ ، قتل بناحق ، خیانت
به مردم و کشور ، تهمت
ناروا به خدا ، نقل قول
دروغ از او ، پرورش و بر
مسند نشاندن دو میلیون
دزد و حرام خور ، با فیلم
، پاک نمی شود . چشم ها ،
ذهن ها ، روان و جان ما
درد باور کردن یک دروغگو
را چشیده و هرگز از یاد
نمی بریم . به امید ان
روزی هستیم که خداوند
اعمال حق کند و عقوبت
ظالم را بدهد و اگر خدا
هم فرموش کرد ، به جای او
عمل کنیم .
توسط: رويا . ط از: ايران
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۰۷:۴۸
قابل توجه سيد حسن و
خانواده خميني در ارتباط
با محبوبيت پدر بزرگشان
در بين مردم ايران .
براستي تاريخ چه زيبا در
رابطه با سازندگانش قضاوت
ميكند بطوريكه حتي
سازندگان فيلم نيز از
بيان نام خود در آن شرم
دارند
توسط: ایرانی از: تهران
۲۰ ۱۱ ۱۳۸۹ ۰۱:۱۲
به نظرم علت اینکه این
فیلم نتوانسته تماشاگران
را راضی کنه این است که
اسم فیلم اشتباه انتخاب
شده اگر اسم فیلم رو
میذاشتن "فرزند شب "یا
"فرزند تاریکی "ویا حتی
"پدرتاریکی "مشکل فیلم حل
میشد
توسط: فریبا از:
tehran-iran
۱۹ ۱۱ ۱۳۸۹ ۲۲:۵۰
نمردیم و معنی جشنواره
فیلم و هییت داوری را هم
فهمیدیم.خوش بحال اونایی
رفتند و ندیدند.
توسط:
Ali
از:
sweden
۱۹ ۱۱ ۱۳۸۹ ۲۱:۱۹
لعنت بر این خمینی
جنایتکار و رژیم خونخواری
که از خود بجا گذاشت .
ای رادیو فردا بازم چاپ
نکن
توسط:
babankhoshnam
۱۹ ۱۱ ۱۳۸۹ ۲۰:۴۲
ما هم اعتراض داریم این
فیلم باید نه فرزند صبح
بلکه فرزند اهریمن یا
فرزند مرگ یا فرزند حرص
طمع زور تجاوز ٍفرزند
زشتی پستی وغیرانسانی
نامیده بشه
اشتراک گذاری: |
|
|