|
*نمایش کلام آخر درتورنتو
جدید ترین ساخته مسلم منصوری با عنوان کلام آخر در باره شاعر
وسخنور برجسته معاصر احمد شاملو روز22 آگوست 2009 درکتابخانه
مرکزی نورث یورک نمایش داده شد. در این برنامه همینظور زیبا
کرباسی شعر خوانی داشت وحسین افصحی هم میهمان بود.اگر گزارشی
از نحوه برگذاری این برنامه برای ما برسد در شماره 36 نقلش می
کنیم.
*فیلم
«برای یک لحظه آزادی» از طرف کشور اطریش به آکادمی اسکار معرفی
شد.
همانگونه
مطلع هستید برای اسکار فیلمسازان ویا تهیه کنندگان خود مستقیما
تقاضای شرکت نمی دهند بلکه کشور ها، یک فیلم را برای رقابت
برای بهترین اسکار خارجی به آکادمی معرفی می کنند. برای اسکار
2009 کشور اطریش فیلم «برای یک لحظه آرادی» ساخته موفق آرش
ریاحی سینماگر ایرانی در تبعید را به آکادمی معرفی کرده
است.«برای یک لحظه آزادی» از جشنواره های که می تواند اعتبار
هنری بیاورد جوایز بسیاری کسب کرده است .اسکار البته یک رویداد
حرفه ای/ تجاری است، اهمیت این رویداد برای فیلمی چون« برای یک
لحظه آزادی» بیشتر از این جهت است که یک فیلم سیاسی با مواضع
قاطع علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی خودش را به مرحله ای
میرساند که اندیشه سازنده اش می تواند در سطحی وسیع ترمطرح
شود. این انتخاب دراین شرایط حساس که فیلمسازان حکومتی ،پیوسته
با باند خاتمی و...با شال سبز راهی جشنواره ها شده اند،اهمیت
ویژه ای تواند داشت. در همین شماره یک مصاحبه با آرش را نیزچاپ
کرده ایم.
*
آغاز تور اروپایی غربت در غربت
طنز هادی خرسندی روی نمایش کمدی داریو فو با بازیگری پروانه
سلطانی وحسین افصحی بعداز دوبار اجرا در لندن.تور اروپایی آن
از کلن آغاز شدبعداز هانوفر رسید به برلین وهامبورک .این توردر
شهرهای اروپا ادامه خواهد یافت. برای کسب اطلاع بیشتر با این
تلفن تماس بگیرید
10 176497070 0049
*نگاهي
كوتاه
به
برخي از فيلمهاي روز جهان/
صد سال بعد از تولد الیا کازان
با
همکاری علی سیفی ایرلند
1-Bandslam:در
فیلم سینمائی برخورد گروه های راک دبیرستان یا «بند اسلم»،
«ونسا هاجنز»، در رل دختردرون گرا و سربزيري ديده مي شود که
دریک مثلث عشقی، با دختر دیگری که یک خواننده پرشر وشور
موسیقی راک در دبيرستان است، « السیون میچالکا»، بر سر عشق
جوان كم رويي که متخصص انواع موسیقی است، رقابت می کند. فیلم
به دليل شناخت ژرف از شيوه هاي معمول موزيك راک و به خاطر
شناساندن بازيگر تازه كار، «گی لن کانل» مورد تمجيد صاحب نظران
قرار گرفته که «گی لن کانل» را با «تام هنکس» یا «جان کیوسک»
مي سنجند.
2-حرامزاده هاي بي سيرت:در تازه ترين فیلم «کوئنتین ترنتینو»،
«حرامزاده های بی سیرت» ،«برد پیت» سردسته یک جوخه آمریکائی
است متشکل از افسران و سربازان یهودی، که پشت جبهه، در فرانسه
تحت اشغال آلمان ها، به خون خواهي از افسران اس اس مي پردازند،
آنهم به شيوه ايي بي رحمانه. برعكس فیلمهای جنگ دوم، در این
فیلم نازی ها و امریکائی ها همانند هم و به يك ميزان،تند خو و
بدطينت هستند و این هم از ويژگيهاي سينماي تارانتینوئی است. از
سوي ديگر،شخصيت اصلي دیگر، فیلم یک زن یهودی فرانسوی است که
از چنگ قتل عام آلمانها جان سالم بدر برده و در سمت دارنده یک
سینمای پاریسی، در برنامه خرابکاری در یک جشن بزرگ با حضور
بلندپايگان ارتش نازی، در طرح قتل آدولف هیتلر شرکت می کند.
3-500 روز سامر:فيلم با حضور« زوئی دشانل»، در نقش «سامر» ،
ماجراي دلباختگي است از نگاه یکجانبه یک دلداده، که رفتار
دوستانه و يكرنگ دختر زیبای همکار اداری را به اشتباه علامت
دلبستگي او به خودش تفسير می کند، ونهايتا زمانيكه رابطه به
پایان می رسد، سرخورده مي شود. سرانجام اندوه بار فیلم از نام
فیلم اشكار است، چون خاتمه ايي است برای پيوند. داستان در فیلم
مانند خاطرات عاشق، جسته گريخته و بدون رعايت ترتيب زمانی
روايت می شود.فيلم به كارگرداني«مارك وب» بوده، و نوسندگان
فيلمنامه هم،«اسكات نيوستادتر»و«مايكل اچ.وبر» مي باشد.
4- «همسر مسافر زمان»:« ریچل مک ادمز»، خانمي است که با یک
گردشگر زمان، با هنرمندي «اریک بانا»،پيمان زناشويي مي بندد.
مردی که پيوسته و بدون انكه دست خودش باشد، ناپديد مي شود و به
دوران مختلف، در آینده و گذشته سير می کند. فیلم «همسر مسافر
زمان» بازگويي سینمائی یک کتاب پرفروش است به همین نام، از
نویسنده و هنرمند 45 ساله، خانم «آدری نیفنگر»، که سال 2003 به
بازار امد و دو میلیون و 500 هزار نسخه در آمریکا و انگلیس
فروخته شد و طرفداران بيشماري بدست اورده است. عامل اصلي
موفقيت نسخه سینمائی این اثر، بازی های چشمگير دو بازيگر
محوري ان ذكر شده است.اين فيلم،اثر یک هنرمند آلمانی الاصل
هالیوود است به نام «رابرت شوئنتکه
Schwentke»
که به تازگي فیلم خيره كننده«
Flightplanl»
با شرکت «جودی فاستر»،از او ديديم، فيلمسازي زبردست و چيره،
بويژه بر خلق رخدادها و سرعت پیشبرد داستان، ولی مهم تر از
کارگردان، فيلمنامه نويس است «بروس جول روبین»، که بیست سال
پیش برای فیلم «روح» جایزه اسکار گرفت که در آن روح زن مرده ای
به كمك یک واسطه با زن زنده اش تماس می گیرد .
5-ناحيه 9:دراين فیلم افسانه ايي ،گروهي از موجودات فضائی
گمگشته، به ساكنان درجه دوم کره زمین تبدیل می شوند -- این
فیلم تخیلی - علمی حادثه ای، برايند همکاری «پیتر جکسون»،
کارگردان «ارباب حلقه ها»، با «نیل بلومکمپ»است که در این
نخستین کار بلندش، بيننده را به زادگاهش ژوهانسبرگ می برد تا
زندگی ساده و بي شيله پيله اش در ويرانه های شهرکهای محروم و
فقيرنشين را به معرض ديد عموم بگذارد.
*يك
سده پس از تولد اليا كازان
*اين
روزها مصادف است با صدمين سالگرد فيلمساز بزرگ جهان سينما،
اليا كازان، كسي كه فيلم هميشه به ياد ماندني «زنده باد
زاپاتا» با نقش افريني مارلون براندو را كارگرداني كرد.
او پسر خانواده‌ای مهاجر بود. در هفتم سپتامبر ۱۹۰۹ از پدر و
مادری یونانی در استانبول زاده شد و در چهار سالگی (۱۹۱۳) به
همراه خانواده به ايالات متحده كوچ نمود.
کازان پس از پايان اموزش در کالج هنری ییل،رسما به کار در
تئاتر پرداخت. از ابتداي دهه‌ی ۱۹۴۰ با کارگردانی در تئاترهای
برادوی (نیویورک)،خود را به عنوان هنرمندی افريننده و مولف،
شناساند. در صحنه‌گردانی تئاتر به میزانسن واقع گرايانه و
اجرای طبیعی گرایش داشت. کازان به ویژه در شناساندن آثار
درام‌نویسان معاصر آمریکا مانند تنسی ویلیامز، تورنتون وایلدر
و آرتور میلر نقش بسزايي داشت.
او از آغاز کار هنری خود،دلبسته سینما بود. در سال ۱۹۴۳ اولين
فیلم خود را ساخت به نام "درختی در بروکلین می‌روید" که او را
در دنباله کار سینمایي مشتاقتر ساخت. از آن هنگام به بعد،
همزمان به کار در سینما و تئاتر ادامه داد.
در سال ۱۹۴۷ نمایشنامه‌ی مشهور تنسی ویلیامز به نام "اتوبوسی
به نام هوس" را در برادوی (نیویورک) روی صحنه برد و چهار سال
بعد این اثر را به فیلم دراورد، که با بازی مارلون براندو و
ویوین لی با استقبال بي نظيري مواجه گشت.
الیا کازان در سال ۱۹۹۶، اسکار افتخاری یک عمر كار هنری را
دریافت کرد.موضوعات
اجتماعی و سیاسی در سینما و تئاتر الیا کازان همیشه جایگاهی
چشمگير داشته است. ناهنجاريهاي جامعه‌ی كاپيتاليستي، به ویژه
در آمریکای پس ازاشفتگيهاي كلان اقتصادی سالهای اوایل ۱۹۳۰،
در کارهای کازان انعكاس داشت. او مسائل اجتماعی مانند نداري ،
نابرابري و تبعیض نژادی را با نگاهي ویژه موشكافي كرده است.
کازان برای بیان مشكلات مردمي، شيوه ايي فراخور ان برگزيده
بود. زبان سینمایی او ساده و بی رنگ و لعاب است. روشهاي فنی
پیچیده و چشمگیر در کار او نقش ندارد. نگرش او بر پيوندهاي
متقابل ادمها در گرفتاريها و دشواريهاي اجتماعی است، با تأثرات
عاطفی و احساسی سخت، میدانی باز است برای هنرنمایی هنرپيشگان
نخبه و ممتاز.
اين فيلمساز بلند اوازه، یکی از نخستین سینماگران هالیوود بود
که دوربین خود را از دکورها و صحنه‌های استودیویی به محيطهاي
واقعی برد. به عنوان مثال قسمت عمده فیلمهای بومرنگ (۱۹۴۷)،
توافق شرافتمدانه (۱۹۴۷) و وحشت در خیابان‌ها (۱۹۵۰) را در
صحنه‌های حقیقی فیلم‌برداری کرد.
الیا کازان در حيطه اموزش و پرورش بازيگر نیز فعالیت داشت. او
یکی از بنيانگذاران مدرسۀ هنرپیشگی "اکترز استودیو" بود که
فعالیت آن به ویژه با سرپرستي لی استراسبرگ موفقیت شایانی پیدا
کرد.
برنامه‌ی آموزش این هنرکده بر اساس ديدگاههاي استانیسلاوسکی،
منتقد سرشناس روس، استوار بود. این مکتب نسل کاملی از
هنرپیشگان برجسته را به سینما و تئاتر آمریکا ارائه نمود:
مارلون براندو، جیمز دین، جولی هریس و... بیشتر این هنرمندان
در فیلم‌ها و تئاترهای کازان مجال هنرنمایی پیدا می‌کردند.
مارلون براندو هنرپیشه نامور، الیا کازان را کارگردانی ایده آل
برای هر هنرپیشه‌ای دانسته است.
*الیاکازان
از برجستگان سینمای هولیود بود اما به خاطرهمکاری با مک کارتی
در تسویه چپ در سینمای امریکا اعتبارش را از دست داد. در
سالهای آخر عمرش به هنگامی که یک اسکار ویژه به او اهدامی
کردند جمع زیادی علیه این اقدام آکادمی تظاهرات برپا کردند.
|
