You should install Flash Player on your PC

سه خبر از سینمای ایران در تبعید

  حرف ها و خبرها

  خانه نخست

سه خبر از سینمای ایران در تبعید

 *فیلم سینمایی انسان های سایه ای کار جدید  داریوش شیروانی آماده نمایش شد

شناسنامه فیلم:

نام: سایه‌های انسان (یا انسان‌های سایه‌ای) به آلمانی SCHATTENMENSCHEN

محصول شرکت FAN-Film، آلمان سال ۲۰۰۹ / زمان ۱۲۳ دقیقه /FAZ ۳۵ میلیمتری

بازیگران اصلی‌: پیتر راینوارت، پتر کوشمیتز، جولینا تیرسیانا دو کارلو، علی‌ کامرانی و ...

Peter Reinwarth, Petr Kuschmitz, Giuliana Tirziana de Carlo, Ali Kamrani, Iacov Grinberg, u.a.

موسیقی، نویسنده و کارگردان داریوش شیروانی

نمایش افتتاحیه فیلم در جشنوارهEuropean Independent Filmfestival, Paris 

پاریس ۱۳ تا ۱۵ مارس ۲۰۰۹

داستان فیلم در باره زندگی‌، ارتباطات و ماجراهای چند نفر بی‌ خانه‌مان و روسپی -  جستجو و تلاش آنها برای یافتن یک رابطه انسانی‌ با یکدیگر و با جامعه، است.

پاول شخصیت اصلی‌ فیلم یک پروفسور دانشگاه بوده که پس از تجربه یک حادثه تراژیک کار و زندگی‌ خود را رها می‌کند و داوطلبانه بیش از ۲۳ سال است که در خیابانها زندگی‌ می‌کند. او با یک زن جوان روسپی، ایزابل یک رابطه عشقی‌ افلاطونی دارد و همواره سعی‌ بر خوشبخت شدن ایزابل دارد. در کنار پاول افراد بی‌ خانه مان دیگری نیز زندگی‌ میکنند: احمد با بازی علی‌ کامرانی، یک هنرپیشه ایرانی بوده که بعد از تشکیل جمهوری اسلامی به جرم اینکه در فیلمهای  فاسد رژیم پیشین بازی کرده بوده، مجازات و ممنوع الشغل می شود. او برای پناهندگی به آلمان می‌‌آید. در آنجا اما تقاضای پناهنده گی وی پذیرفته نمی شود و او بعد از مدتی به الکل پناه آورده و در خیابان‌ها با پاول آشنا می‌‌شود. یاکوب شخصیت دیگر فیلم یک یهودی مهاجر از روسیه می‌باشد که به آلمان آمده تا از کشوری که خانواده او را به قتل رسانده است شکایت کند. اما در آلمان دیگر کسی‌ پیدا می کند که پاسخ گوی ب جنایات دوران هیتلر باشد. او هم بعد از مدتیبه  الکل  پناه می اورد گوشه کنار  خیابانها .پارک ها. محل زندگی او می شود.

یک روز پاول با مردی آشنا میشود که تازه به خیابان پناه آورده. واسلاو یک نوازنده پیانو و آهنگسازی است که با وجود استعداد هنری زیاد قادر به زندگی‌ مستقل نیست و وابسته به همسر خود بوده که او هم از واسلاو به خاطر نداشتن احساس مسئولیت برای خانواده و تمایل زیاد وی به الکل جدا میشود. پاول متوجه مشکلات و استعداد هنری واسلاو می شود و همه تلاش خود را می‌کند تا واسلاو را را به یک زندگی معمولی‌ باز گرداند.

پس از مدتها تلاش بالاخره پاول موفق می شود برای واسلاو در یک کارگاه و فروشگاه پیانو که صاحب آن زن جوانی است کاری پیدا کند. در ضمن پاول چنین تصور می کند که واسلاو به ایزابل علاقه مند است - می‌ تواند او را  با خود همراه  ساخته و از روسپی گری نجات دهد  .واسلاو اما منافع خود را در این می‌‌بیند با زن صاحب فروشگاه پیانو که  ظاهرا به واسلاو علاقه مند هست ارتباط عا‌شقانه برقرار کند.

پاول که برای کمک به واسلاو از هیچ چیز دریغ نکرده بوده سرخورده از رفتار واسلاو برای دلداری سراغ ایزابل و به کلوپ محل کار او می‌‌رود. ایزابل مدتهاست که با اعتماد به نفس بیشتری به زندگی‌ و سرنوشت خویش می‌‌نگرد     و در محل کارش قادر به درک شرایط روحی سخت  پاول نمی‌‌باشد و او را از خود می‌‌راند. پاول که دیگر هدفی‌ برای ادامه زندگی‌ خود نمی بیند در یک روز برفی تصمیم می‌‌گیرد  که به زندگی‌ خود پایان دهد. ایزابل به در خطر بودن جان پاول پی می‌‌برد و تلاش برای نجات او میکند ...

 

* انجمن هنر در تبعید برگذار می کند :

مقاومت در برابر فاشیسم

هفتمین جشنواره سینمای ایران درتبعید

پاریس/فرانسه- 2 تا 5 آوریل 2009

برنامه کامل جشنوار رادر همین بخش بخوانید

/گزارش مسئول حشنواره/ فیلم های  کوتاه : رفص خورشید ممنوع از لیلا قبادی (میهمان جشنواره از کانادا). / هنرمندان ایرانی تئاتر و متقاضیان اقامت در ﺑﻟژیک از بنجامن مینوت و مارتیاس دسمرس از ﺑﻟژیک / بهار سیاه از رضا آزادی (میهمان جشنواره ازهلند) / فیلم موزیک (اسیه اوربیتا از اسپانیا بدون دیالوگ) رقص فلامینکو،

/ پذیرایی

برنامه های جشنواره هر روز از ساعت 2 بعد از ظهر آغاز می شود.

 

جمعه 3 آوریل ساعت 2 بعد از ظهر

 _1/ هفت فیلم کوتاه از اسپانیا  (مشکلات پناهندگان / تبعیض و ... مجموعا 103 دقیقه ) به اسپانیولی با زیر نویس انگلیسی

ساعت 4 بعد از ظهر

_ فیلم بنین از کلمانت دو پو  51 دقیقه، فرانسه/ بنین بحث و گفتگو با کارگردان فیلم به فرانسه/ درباره ی جامعه امروز بنین

_ مورادرس از ﮊان درسن  52 دقیقه  به فرانسه و پرتقالی بحث و گفتگو با کارگردان فیلم به فرانسه درباره ی مهاجرین پرتقالی

6.30  بعد از ظهر

_ فیلم کوتاه اوکی (بلرتا زکیری درباره ی ترافیک و برده داری زنان)  11 دقیفه زیر نویس به انگلیسی از کوسوو

 _ بدون زمین ... بدون زمین ... از استفان پووره و برانجر جانل 80 دقیقه  به پرتقالی با زیر نویس فرانسه بحث و گفتگو با کارگردان های فیلم فرانسه / برزیل

8.30 بعد از ظهر

 "هنرمندان ایرانی تئاتر و متقاضیان اقامت در ﺑﻟژیک" (تکرار برنامه گشایش) ازبنجامن مینوت و مارتیاس دسمرس / به فارسی با زیرنویس به فرانسه/ 21 دقیفه / بحث و گفتگو با کارگردان های فیلم (ﺑﻟژیک)

_ افقانستان : دوباره سازی با استفاده از تئاتر/ از آلکساندرا پارابوشی 52 دقیقه  به فارسی و فرانسه بحث و گفتگو با کارگردان فیلم

شنبه 4 آوریل  ساعت 2بعد از ظهر

1/ 10 فیلم پیوسته از مجموعه 15 فیلم / درباره فرهنگ های ملیت های مختلف در پاریس/ هرکدام 5 دقیقه. مجموعا  50 دقیقه

    2/ خروس از حسین آریان 30 دقیفه به فرانسه (کانادا)

 3/ یک فیلم بوسیله ی هیچکس از شاهین طاهر از کانادا 7 دقیفه (به انگلیسی)

4 بعد از ظهر ( برنامه ی پیشنهادی انجمن Festiv'Art) (پنج فیلم مستند و داستاني از فيلم هاي انتخابی ژوری هشتمين فستیوال جهاني فيلم هاي كوتاه ليموژ ) زبان فرانسه/ مدت 86 دقيقه

 6.00بعد از ظهر

 در قلب طوفان/ فیلمی ازنهضت مقاومت فرانسه زبان فرانسه/ مدت 80 دقيقه / بحث و گفتگو با بازماندگان نهضت مقاومت

ساعت 8:30 بعد از ظهر

1/ رفص خورشید ممنوع (تکرار برنامه گشایش) از لیلا قبادی (میهمان جشنواره از کانادا) به فارسی با زیر نویس فرانسه 32 دقیقه/ بحث و گفتگو با کارگردان 2/ اپیتاف (زنان روسپی) از مسلم منصوری به فارسی (نخستین نمایش آن با زیر نویس فرانسه) 33 دقیقه

 یکشنبه 5 آوریل ساعت 2 بعد از ظهر

در قلب طوفان/ فیلمی ازنهضت مقاومت فرانسه زبان فرانسه/ مدت 80 دقيقه /  بحث و گفتگو با بازماندگان نهضت مقاومت

ساعت 4 بعد از ظهر

- 1/ زندگی، عشق و مرگ از فریبرز علیمحمدی کیوانی / به فارسی با زیر نویس فرانسه 15 دقیقه بحث و گفتگو با کارگردان 2/ بهار سیاه (تکرار برنامه گشایش) از رضا آزادی (میهمان جشنواره ازهلند) به فارسی با زیر نویس فرانسه/ 19 دقیقه/ بحث و گفتگو با کارگردان

 ساعت 6 بعد از ظهر

برنامه ی ویژه سینمای آزاد: گزارش و  پژوهش سی سال سینما در جمهوری اسلامی همراه نمونه هایی از فیلم های هماهنگ با محتوای برنامه و بحث و گفتگو با بصیر نصیبی (میهمان جشنواره از آلمان)

ساعت 8:30 بعد از ظهر (برنامه پایانی جشنواره)

- کلام آخر (درباره ی شاملو ) از مسلم منصوری 55 دقیقه به فارسی با زیر نویس انگلیسی (از آمریکا)  2009

- پذیرایی

* در فاصله هر سانس بین 10 تا 15 دقیقه استراحت خواهد بود.

* هر شب قبل از سانس آخر 20 دقیقه استراحت منظور شده است.

*.ممکن است به دلایل غیر قابل پیش ینی تغیراتی در برنامه داده شود که این تغیرات از طریق دفتر جشنواره اعلام خواهد شد.

ورودیه : یک سئانس 5 یورو آبونمان برای چهار روز 45 یورو دانشجو و غیر شاغل 3 یورو

 

CINÉMA LA CLEF (centre culturel la Clef )

21rue La Clef / rue Daubenton 75005 Paris

Métro: Censier Daubenton / Place Monge (ligne 7)

جا با تلفنهای :  رزرو

16 20 42 45  01  و 07 68 12 09 06

یا بوسیله ی ای میل:

E- mail : artenexil@free.fr

Site: htpp://www.artenexil.ne

 

 *فیلم کلام آخر درباره ی احمدشاملو کار مسلم منصوری در جشنواره بین المللی تیبورون

ار 19تا 27 مارس 2009 هشتمین دوره جشواره جهانی  جزیره تیبورون برکذار می شود وفیلم در باره شاملو کار مسلم منصوری یکی از فیلمهای این جشواره است ودر روز 25 مارس   نمایش داد ه خواهدشد.  همین فیلم در مراسم اختتام جشنواره سینمای در تبعید پاریس روز یکشنه 5 اوریل نیر نمایش  داده میشود  نشانی  سایت  جشواره. تیبورون را نقل می کنیم.

 http://www.tiburonfilmfestival.com

 

 * ميري كمدين معروف  تئاترو سينماي فارسی درگذشت.

علي ميري بازيگر قديمي تئاتر و سينما روز دوشنبه 12 اسفند ماه در بيمارستان آبان تهران چشم از جهان فروبست.

این هنرپیشه سینمای پیش از انقلاب ایران، متولد 1318 رشت و داراي مدرك تحصيلي ديپلم بود كه از كلاسهاي آزاد هنرپيشگي در جامعه باريد فارغ‌التحصيل شده بود، او فعاليت خود را در تئاتر از سال 1341 آغاز كرد و در سينما نيز از سال 1343 با بازي در آثاري همچون «شيطان در مي‌زند» ، «ديوار شيشه‌اي» ، «به دادم برس رفيق» و «سرنوشت‌سازان» و ... نام برد.

علي ميري، در عمر هنري اش كه بيش از ۱۴ سال نبود در ۱۱۵ فيلم بازي كرد.وی كه غالبا در نقش وردست رشتي ظاهر مي شد متولد شهسوار بود و در سال ۱۳۴۰ از مدرسه هنرپيشگي فارغ التحصيل شده بود. بعد از سه سال كار تئاتري، با فيلم "زمزمه محبت"كار امير شروان به سينما وارد شد. اين بازيگر تنها در سال ۵۶ در ۱۰ فيلم بازي كرده بود."ناخدا باخدا"،"يكي خوش صدا يكي خوش دست" و "ميرم بابا بخرم" از كارهاي شناخته شده او در نزد تماشاگران آثار قبل از انقلاب است.

 

* سینمای جهان در ماه گذشته

 لقب فرمانداري افتخاري به داستين هافمن در جشنواره سینمایی سزار در فرانسه

مراسم سی و چهارمین دوره  جوایز سینمایی سزار که به اسکار فرانسوی معروف است روز جمعه 27 فوريه  برگزار شد وبه  فیلم «سرافین» بیشترین و مهم‌ترین جوایز ويژگي داده شد.

«سرافین»، سرگذشت "سرافین دو سنلی"، خدمتكار فرانسوي است كه به يك نقاش چيره دستي تبديل مي گردد پيش از جنگ جهاني اول، اين فيلم در این مراسم هفت جایزه اصلی از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اریژینال و بهترین بازیگر زن برای "یولاند مورو" را از آن خود کرد.

دیگر رقیب جدی در این دوره از جوایز سزار فیلم داستان زندگی "ژاک مزرین"، بانک‌زن مشهور فرانسوی، با عنوان «دشمن شماره یک مردم» بود که با رکورد نامزدی در ۱۰ رشته در نهایت سه جایزه از جمله بهترین کارگردانی برای ژان "فرانسوا ریشه" و بهترین بازیگر مرد برای "ونسان کسل" را به دست آورد.

آنیس واردا، فيلمساز مستقل و ديرين فرانسوی، نیز در این دوره از سزار جایزه بهترین فیلم مستند بلند را برای فیلم «سواحل آنیس» به دست آورد.

در این دوره از جوایز سزار جایزه بهترین فیلم اول به "فیلیپ کلودل" برای فیلم «مدت‌هاست که دوستت دارم» رسید که پیشتر در مراسم بفتای انگلیس جایزه بهترین فیلم خارجی را گرفته بود.

از ديگر فيلمهاي برجسته در این مراسم فیلم «کلاس» بود که پیشتر نخل طلای کن را به دست آورده بود. «کلاس» در مراسم سزار جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را به دست آورد.

در زمينه بهترین فیلم خارجی هم "شان پن" براي كارگرداني فیلم «در دل دنیای وحش» نتوانست نظرها را به سوي خود جذب نمايد و در عوض آری فولمن اسرائیلی با فیلم «والس با بشیر» این جایزه را كسب نمود.

در این دوره از مراسم سزار از دو نفر تقدیر شد: اول از کلود بری، کارگردان و تهیه‌کننده مشهور فرانسوی، که در ماه ژانویه درگذشت، و آنگاه "داستین هافمن"، ‌بازیگر کهنه‌کار آمریکایی از جمله در فیلم‌های "کابوی نیمه‌شب" و "توتسی"،  جایزه یک عمر فعالیت را از دست "اما تامپسن"،‌ بازیگر انگلیسی، گرفت.به داستين هافمن همچنين به خاطرستايش از يك عمر خدماتش به صنعت سينما، عنوان فرماندار افتخاري از سوي دولت فرانسه داده شد. مدال سبزي توسط وزير فرهنگ فرانسه "كريستين البانل" به وي اهدا تقديم گرديد.البانل هنگام دادن اين مدال، خطاب به داستين هافمن كه اشك شوق در چشمانش جمع شده بود، گفت:" شما داراي نيروي برجسته ای هستيد كه نمي توان از نقشهايي كه ايفا كرده ايد، متمايزتان كرد."

جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد هم به ژان "پل روسیون" برای بازی در فیلم «حکایت کریسمس» و جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن به "السا زیلبرستین" برای بازی در فیلم «مدت‌هاست که دوستت دارم» تعلق گرفت.  

*نگاهي كوتاه به برخي فيلمهاي روز جهان

  5دقيقه در بهشت

اين فيلم يك درام اجتماعي-سياسي درباره معضلات جامعه ايرلند شمالي و شهر بلفاست وگروههاي متخاصم ان مي باشد، داستان ماجراي دو مردي است كه با اينكه در يك شهر زندگي مي كنند ولي در نقطه تقابل يكديگر ايستاده اند."اليستر(ليم نيسون) " يك قاتل، و ديگري "جو"، مردي كه برادرش توسط اليستر كشته شده است.از هنگامي كه مسئله صلح درسراسرايرلند عموميت پيدا مي كند، اين سوال پيش مي ايد كه چگونه مي توان قضايايي را كه نابخشودني مي نمايد، بخشيد.اليستر،احساس مي كند كه ياراي طلب عفو را ندارد، و جو هم بر اين باور است كه اليستر سزاوار ان نيست.اما زماني كه اين دو همديگر را ملاقات مي كنند و لحظه ايي كه جو اماده و مسلح، در استانه انتقام برادرش است، به ناگهان اتفاق غيرمنتظره ايي زندگي جو و اليستر را دستخوش تغيير مي كند.فيلمنامه توسط "گاي هيبرت" نوشته شده و فيلم به كارگرداني فوق العاده فيلمساز الماني "هايريشبيگل" مي باشد. اين فيلم همانند فيلم "گرسنگي" با هنرنمايي بازيگردر گذشته افسانه ايي "استيو مك كويين"، راهي تازه براي دوران جديدي با هدف ساخت فيلمهايي با مضامين معضلات و گرفتاريهاي بشري مي گشايد.

شك:

اكنون سال 1964 ميلادي است و امريكا هنوز مرگ "جان اف كندي" را بیاد دارد.زمستان سختي با برف و بادهاي اش "مدرسه كليساي نيكلاس سنت" واقع در برونكس را در بر مي گيرد.در اين فيلم 4 شخصيت اصلي وجود دارند: "پدر برندان فلين(فيليپ سيمور هافمن)"، كشيش مترقي كه رياست مدرسه و كليساي ان را بر عهده دارد، "خواهر الويسيوس بياوير(مريل استريپ)،زن راهبه و تاركه دنيايي كه به هر جا كه مي نگرد، جز گناه و اعمال غلط  چيز ديگري نمي يابد، "خواهر جيمز(امي ادامز)،يك زن جوان و تازه وارد، و بالاخره "خانم مولر(ويولا ديويس)، مادر پسري كه شخصيت محوري داستان مي شود. فيلم محصول سال 2008 كشور امريكا و به كارگرداني "جان پاتريك شانلي" مي باشد.

زاده نشده

آشكار شدن رويدادهاي هولناكي،زندگي دخترجواني را در معرض قرباني بلاي شومي  قرار مي دهد، مادر "كيسي بلدون(ادت ياسمن)،زماني كه او كودكي بيش نبود، كيسي را ترك كرده بود، و حالا اتفاقات بدشگوني زندگي بزرگسالي اين دختر را از هم پاشيده است.كيسي بر ان است تا علت اين موضوع را دريابد كه به چه منظوري شبها اسير كابوسهاي وحشتناك مي گردد و روزها روح ديوصفتي يك دم رهايش نمي سازد. از اين رو او به نزد دوست پسرش "مارك(كام گيگاندت)" و بهترين دوستانش بر مي گردد تا از انان در اين را كمك گيرد.نكته در خور نگرش اينكه آنان در مسير كشف حقايقي شگرف، به زمان آلمان نازي مي رسند. نويسنده و كارگردان اين فيلم، "ديويد اس گوير" مي باشد.

بين الملل

لوييس سالينگر(كليو اوون)" مامور پليس بين الملل يا اينتر پل، و "اليانور وايتمن(ناومي واتز)، يك وكيل محلي در ايالت "مانهاتان"، اتفاقي به اسناد و فهرستهايي از اعمال غير قانوني نظير: پول شويي، تجارت اسلحه، حمايت از تروريسم و.. بر مي خورند.و نكته جالب توجه و در عين حال شوك اور اينجاست كه انان در پيگيري مدارك و سرنخها، به بزرگترين بانكهاي جهان مي رسند.بعلاوه هرچه لوييس و اليانور در تحقيقاتشان پيشتر و جلوتر مي روند، به تعقيب جهاني ردپاي پولها از كشور به كشور و شهر به شهر(از برلين تا ميلان و از انجا به نيويورك و از نيويورك هم به استانبول) مي پردازند.فيلمنامه توسط "اريك سينگر" و به كارگرداني "تام تايكر" مي باشد.

هل(فشار)

:در ميان هياهوها و شلوغيهاي هنگ كنگ، ما توسط افراد گوناگوني كه داراي نيروهاي رواني فوق العاده ايي مي باشند، وارد دنياي شگرفي مي شويم.هر موجود جنبده ايي تنها كافيست اراده كند تا چيزي را به حركت وا دارد، انان كه ناظر بر همه چيز هستند، مي توانند اينده و رويدادهاي ان را پيشاپيش ببينند.و ان دسته ايي هم كه اهدافشان را با توسل به نيروي فشار(كه قدرتمندترين اين گروهها به شمار مي روند) پيش مي برند، قادرند تا خاطرات را به ذهنتان برگردانند و شما را واداشته تا دقيقا انچه را كه انان مي خواهند، انجام دهيد.نويسنده فيلمنامه "ديويد بورلا"، و كارگردان فيلم هم "پل مك كويين" مي باشد.

سريال انيميشني

سريال انيميشني و كمدي "خانواده سیمپسون" در آمریکا به یکی از قديميترين سریال های تاریخ تلویزیون این کشور تبدیل شده است.

كانال تلویزیونی فاکس که این کارتون را پخش می کند، اکنون تقاضا کرده است تا دو فصل دیگر از این سریال تولید شود.

الان بیستمین فصل کارتون "خانواده سیمپسون" در حال نمایش است که با رکورد سریال وسترن "گان اسموک" یا "دود اسلحه" برابری می کند. پخش سریال وسترن "گان اسموک" در سال 1975 میلادی در شبکه "سی بی اس" آمریکا به پایان رسیده بود.مت گرونینگ، افريننده این اثر، گفته بود که ساخت این مجموعه تا هنگامي كه او و همكارانش بتوانند ايده هاي نو خلق كنند، ادامه خواهد یافت.

بیست و یکمین فصل سریال خانواده سیمپسون در پاییز آینده شروع خواهد شد و فصل بیست و دوم آن هم در سال میلادی آینده پخش خواهد شد.

اولین سريال کارتون خانواده سیمپسون در دسامبر سال 1989 میلادی در آمریکا پخش شد و یک سال بعد در انگلستان هم نمایش داده شد.

44 قسمت جدید این مجموعه در طول دو فصل، تعداد کل قسمت های این کارتون را به 493 می رساند.

در این کارتون پربيننده که كاراكترهاي محوري آن بارت، هومر، مارج و دیگر ساکنان شهر کوچک اسپرینگ فیلد هستند، در طول 20 سالی که نمایش داده می شود، 24 جایزه امی را دریافت کرده است.

ماه آینده، قسمت تازه ايي از کارتون خانواده سیمپسون، برای نخستين بار از زمان پخش این کارتون، ابتدا در بریتانیا پخش خواهد شد.

قسمت های جدید این کارتون معمولا ابتدا در شبکه تلویزیونی فاکس آمریکا و یک هفته بعد از آن در شبکه اسکای بریتانیا پخش می شوند.

بخش جدید خانواده سیمپسون، با نام "به نام پدربزرگ"، ماجراي تعطیلات خانوادگی خانواده سیمپسون در ایرلند است که حدود 20 روز دیگر در شبکه اسکای انگلستان پخش خواهد شد.

خانواده سیمپسون، سال ها است در پربیننده ترين ساعتهاي تلویزیون نمایش داده می شود و از این ديد، در آمریکا پيشتاز و در عرصه جهانی هم بسیار موفق بوده است.

چند سال پیش هم نتیجه یک نظرسنجی در آمریکا نشان داد که آمریکایی ها در باره خانواده سیمپسون اگاهيهاي بیشتری دارند تا درباره اولین متمم قانون اساسی آمریکا.

 

جايزه افتخاري نخل طلايي براي كلينت ايست وود

كلينت ايست وود، هنرپيشه و كارگردان هاليوود كه با بازي در فيلمهاي وسترن معروفي چون:"خوب بد زشت"،"به خاطر يك مشت دلار"،"به خاطر چند دلار بيشتر"و...به چهره ايي مشهوردر سينماي جهان مبدل گشته است، روز پنجشنبه 26 فوريه جايزه افتخاري نخل طلايي فستيوال "كن"را از مسولين اين جشنواره دريافت نمود.وي دومين كسي است كه پس از "اينگماربرگمن" فيلمساز فقيد سوئدي، (در سال 1997برنده این جایزه شد ) اين جايزه را كسب مي نمايد.ايست وود، نخستين بار در اين جشنواره، با فيلم "سواركار رنگ پريده" در سال 1985 به رقابت پرداخته بود.وي همچنين براي فيلمهاي "قلب سياه شكارچي سفيد" و "رودخانه مرموز" نيز در اين رويداد سينمايي حضور يافت .ايست وود، پس از گرفتن نخل طلايي، احساساتش را اينگونه ابراز داشت:"من بسيار مفخترم از اينكه شما مرا براي اين عنوان برگزيديد. فيلمسازان فرانسوي همواره مرا در اين راه مورد حمايت قرار داده اند.همگامي كه من نخستين فيلمم را كارگرداني كردم، فيمسازان و منتقدين فرانسوي مرا مورد حمايت قرار دادند، واين در حالي بود كه در داخل كشور خودم، همه نسبت به اين مورد با ديده شك و يا محطاطانه موضع مي گرفتند.فرانسه نخستين كشوري بوده كه همواره از سينما به شكل هنري تقدير نموده و بر ان ارج نهاده است."

ژيلس جكوب نيز با تقدير از كلينت ايست وود، خطاب به وي گفت:"اين واقعا غير ممكن بود كه تنها يكي از كارهاي شما را براي اين عنوان افتخاري انتخاب نمود.اكنون زمان مناسبي براي اهداي نخل طلايي به كاينت ايست وود مي باشد." انگاه ژيلس جكوب رو به كلينت ايست وود كرد و اضافه نمود:"و شما هم ان فروتني افسانه ايتان را فراموش كنيد!"

باز هم در باره فیلم فتنه

یک قانونگذار هلندی، که به داشتتن اعتقادات ضد اسلامی شناخته شده است، برای نشان دادن فیلم جنجال برانگيز خود در کنگره آمریکا به واشنگتن آمده است.

جان کایل، سناتور دمکرات ایالت آریزونا « گریت ویلدرز» را فراخواند تا فیلم ۱۷ دقیقه ای را برای قانونگذاران و کارمندان کنگره نمايش دهد. این فیلم که « فتنه» نام دارد، ویدیوی حملات تروریستی را با آیه هایی از قران ميكس می کند.

بلندپايگان انگليسي به انگيزه بازداشتن آنچه آنرا گسترش« پیام های نفرت و خشونت» نامیدند، به « ویلدرز» اجازه ندادند وارد کشور شود.

اما او خواست خودش را گسترش آزادی بیان قلمداد می کند.

ورنر هرسوگ

ورنر هرسوگ، نویسنده و کارگردان سرشناس المانی، که بالغ بر ۴۰ سال  در زمینه فیلمسازی اشتغال داشته و توانسته است بعضی از آثارممتاز سینمایی جهان را بیافریند، در مصاحبه ایی با پل هولدنگرابر، سرپرست کتابخانه نیویورک، در برنامه ویژه ای که در تالار رویس هال دانشگاه لس آنجلس برگزار شد، شرکت جست و ضمن گفتگو بخش هایی از تازه ترین آثار سینمایی وی به نمایش در امد..

 سوژه فیلم « دیدار در آخر دنیا» درمورد دانشمندانی که در قطب جنوب زندگی می کنند، می باشد که امسال نامزد جایزه اسکار در رتبه بندی فیلم های مستند بلند بود و در جشنواره ۲۰۰۸ فیلم لس آنجلس نیز توجه صاحبنظران را به خود جلب کرد.

هرسوگ که بیش از ۶۰ فیلم داستانی و مستند ساخته است، در سال ۱۹۸۱  فیلمی به نام « فیتز کارالدو» را با بازیگری هنرپیشه فقید آلمانی، کلاز کینسکی ( بازیگر بسیاری از فیلم های داستانی هرسوگ  ساخت که داستان مرد ماجراجویی است که در اواخر سده نوزدهم بر ان می شود تا در دلتای روردخانه آمازون در جنگل های پرو و برزیل یک اپراخانه عظیم بسازد و اپراخوان ایتالیایی سرشناس آن دوران، کاروزو را به آنجا فراخواند.

ورنر که متولد مونیخ بود، در 12 سالگی هنگام اغاز جنگ جهانی دوم، بهمراه خانواده اش به یک دهکده دورافتاده آلمانی در مرز ایتالیا مهاجرت نمود.او تا سن یازده سالگی از وجود « سینما » کوچکترین اگاهی نداشت. ورنر در ۱۴ سالگی به کار فیلمسازی روی اورد و بدون انکه آموزشی دیده باشد، در ۱۹ سالگی نخستین فیلم کوتاه مستند خود را ساخت و چند سال بعد با راه اندازی یک کمپانی فیلمسازی به طور ازاد و جدا شروع به کار کرد.

ورنر هرسوگ در سال ۱۹۷۱ با بازسازی فیلم « نوسفراتو» گام به عرصه فیلمسازی داستانی گذاشت و در سال ۱۹۷۲ با ساختن شاهکاری به نام « آگیره، خشم خدا» به چهره ایی مشهور در جهان مبدل گشت. این فیلم که با نقش افرینی همکار همیشگی او، بازیگر ممتاز آلمانی تبار کلاز کینسکی ساخته شده بود توانست برخی از مهم ترین جوایز سینمایی آن سال را از آن خود سازد.

در سال ۱۹۸۲ ، هرسوگ برای ساختن فیلم "فیتز کارالدو"، مدت ۴ سال در قلب جنگل های آمازون در حوالی برزیل و پرو زندگی بسربرد. فیلمی که در آن مراحل لحظه به لحظه هل دادن یک کشتی بخاری کوچک از یک سوی دلتا به سویی دیگر و از روی تپه ای بلند توسط مردم بومی ناحیه به نمایش درآمده است.

از جدیدترین آثار سینمایی ورنر هرسوگ میتوان از فیلم « خرس مرد خاکستری» نام برد که درباره زندگی و مرگ فجیع "تیموتی ترول" است. مردی که مدت ۱۳ تابستان را در آلاسکا و میان خرس های این منطقه گذراند تا بتواند با آن ها

پیوند و نوعی گفتمان برقرار کند. این فیلم که برپایه گفته هرسوگ، با استناد به فیلم ویدیویی که خود مرد خاکستری گرفته بود تهیه و تنظیم شده است، در سال ۲۰۰۵ در جشنواره سینمایی ساندنس در یوتا به نمایش درآمد و در همان سال عنوان بهترین فیلم مستند سال منتقدین نیویورک، لس آنجلس و سن فرانسیسکو را از آن خود ساخت.

فیلم « دیدار در آخر دنیا» نمایشی است خیره کننده از زندگی و فعالیت های افرادی که در ایستگاه قطبی «مک موردو» در قطب جنوب زندگی می کنند و چشم اندازهای طبیعی بی مانندی که در این نقطه از جهان که تنها قاره ای است که تماما از یخ ساخته شده است وجود دارد. با تکمیل این فیلم ورنر هرزاگ به یکی دیگر از ارزوهای خود که ساختن فیلمی در هر یک از قاره های جهان بود دست یافته است.

دیدار در آخر دنیا نمایش فوق العاده ایی است از غواصی دانشمندانی که با شکستن ۸ متر قطر یخ، تماشاگر را به دنیای موجوداتی ناشناخته در ژرفای آب های قطبی می برند و بخارهایی که در سطح یخ زده، از درون آتشفشان ها به شکل دودکش هایی قندیلی درآمده اند. درواقع حرکت ملایم و نرم دوربین هرزاگ  است که پس از چندی تبدیل به نگاه بیننده از دریچه دوربین او می شود و همه این ها بهمراه اجراهایی از باشکوه ترین موسیقی کلاسیک اروپایی در پس زمینه فیلم، جلوه ایی باشکوه برای مخاطب می افریند.

هرسوگ که به تازگی فیلمی به نام « ستوان بد» را با شرکت نیکلاس کیج به پایان رسانده، دارای باورهای حقیقت جویانه است که حتی در فیلم های داستانی او نیز به خوبی دیده می شود. این کارگردان درباره فیلم تازه خود که در آن رویدادهای اقتصادی دنیا مورد ارزیابی قرار گرفته می گوید: « این فیلم احتمالا آغاز ژانر تازه ای از فیلمسازی موسوم به « نوآر» یا تاریک است که در عین حال از سبک و سیاقی که من در فیلم هایم از آن پیروی می کنم نیز برخوردار است. »

از زاغه نشيني تا اسكار

پاداش دريافت اسكار، خانه رايگان، دلخوشی برای ملیون  کودک ها گرسنه

دو كودك بازيگر فيلم "زاغه نشين ميليونر"، در پي موفقيت اين فيلم در كسب جايزه اسكار، قرار است كه به زودي از سوي مسولين دولت هند، خانه جديدي دريافت كنند."روبينا علي" و "اظهارادين اسماعيلي" دو كودكي بودند كه از سوي عوامل بازيگري اين فيلم، در منطقه زاغه نشينن "غريب نگار" واقغ در شهر بمبئي كشف شدند.اين واقعا مايه تاسف بود كه اين دو كودك، پس از دريافت اسكار باز هم در اين منطقه زندگي مي كردند.ريس انجمن محلي مسكن، اظهار داشت:" از انجا كه اين كودكان براي كشور افتخاري افريدند، شايسته دريافت خانه رايگان هستند.نخست وزير هم با اين موضوع موافقت نموده است."

روبينا 9 ساله، هم اكنون با خانواده اش در يك كبله ايي در يك خيابان شلوغ زندگي مي كنند و اظهارادين هم با خانواده اش در خانه ايي كه قير اندود شده، زندگي مي كرده كه اخيرا ويران شده است

در ماه ژانويه امسال، دانشكده علوم و هنرهاي تصاوير متحرك، نمايشگاه تازه خود را با نام "كتاب روياهاي فليني" دربورلي هيلز افتتاح كرد.كتاب روياهاي فليني، براساس دو دفترچه خاطراتي كه به قلم خود او مي باشد، تدوين گشته كه نقطه نظرها و قوه تخيل فليني را از سال 1960 تا1990 نمايندگي مي كند.همچنين بيش از 100 عكس برگرفته از كتاب اصلي در اين نمايشگاه به ديد عموم گذاشته شد كه عكسهاي گوناگوني بودند كه الهام بخش بيشتر فيلمهاي معروف فليني به شمار مي روند.بعلاوه، در اين گالري تصاوير پورتره(چهره)، كاريكاتورهاي جشنها و ويدئوكليپهايي به چشم مي خورد.فليني كه در سن 73 سالگي به سال 1993 در گذشت، 12 بار نامزد جايزه اسكار گشت(4بار براي كارگرداني و 8بار براي فيلمنامه نويسي)، و 4 تا از فيلمهايش به نامهاي "جاده 1956"، "شبهاي كابريا 1957"، "هشت ونيم1963" و "اماركورد" برنده اسكار به عنوان بهترين فيلم خارجي شدند.

یاد واره خاموشی  استنلي كوبريك

هر ساله هفتم مارس، ياد آور خاموشي "استنلي كوبريك"، كارگردان بلند اوازه سينماي امريكا و جهان مي باشد.ماه مارچ امسال نيز مصادف با دهمین سالمرگ اين کارگردان بزرگ بود، فيلمسازي كه اغلب با ساخت اثاري تحسين برانگيز و در عين حال جنجال افرين، مورد نگرش بوده است.همچنين وي در زمينه كارهايي كه ارائه داده، همواره به خاطر وسواس بودن در انتخاب سو‍‍ژه هايش، متد ارام كارش،فعاليت درژانرهاي گوناگون، به كارگيري تكنيكها و فنون عالي و گوشه گيريهايي كه در فيلمها و زندگي شخصي اش ديده شده ،از او با عنوان يك فيلمساز منحصر به فرد و صاحب سبك ساخته است.در واقعگفته مي شود كه كوبريك داراي يك نوع جنون كمال گرايي بود، به طوريكه همواره مي كوشيد بهترين عوامل را در كارهايش به كار گيرد تا يك اثر نابي ارائه دهد.

وی یکی از برجسته ترين فیلمسازان سده بیستم به شمار مي رود که با شناختي بي نظير از مفاهیم اجتماعی و سیاسی دوران خود، موفق به ساخت فیلم‌هایی شد که تحسین بسیاری از هنرمندان، انديشمندان و تماشاگران را در سراسر جهان برانگیخت.

 کوبریک  در درازاي 46 سال فعاليت سينمايي خود سیزده فیلم ساخت. نخستین فیلمش با نام «ترس و علاقه» در سال ۱۹۵۳ ساخته شد و آخرین فیلم وی «چشمان كاملا بسته» در سال ۱۹۹۹ به روی پرده رفت.

 فیلم‌های دیگر وی عبارتند از «بوسه قاتل»، «قتل»، «راه‌های افتخار»، «اسپارتاکوس »، «لولیتا»، «دکتراسترنج لاو»، «۲۰۰۱: ادیسه فضایی»، «پرتقال کوکی»، «بری لیندون»، «درخشش» و «غلاف تمام فلزی».

وی به شطرنج بسیار علاقه‌مند بود و این علاقه را تا پایان عمر حفظ کرد.در واقع پدرش به استنلي هنگامي كه او 12 ساله بود، شطرنج را اموخت.وي به مدت كوتاهي نيز به  جاز علاقه نشان داد و به نواختن طبل پرداخت.كوبريك از سال 1941 تا 1945 دوران دبيرستانش را در دبيرستان"ويليام هاوارد تافت" گذراند، او شاگردي ضعيف با ميانگين نمرات پايين 67 بود، و فزون بر اين،با افزايش تقاضا براي ورود به دانشگاه همزمان با بازگشت سربازاني كه از جنگ جهاني دوم بر مي گشتند،دليل مضاعفي شد تا همه اميدهاي كوبريك براي رفتن به دانشگاه، نقش براب شود و زماني كه روشن گشت كه استنلي ديگر هيچ علاقه ايي به ادامه تحصيل ندارد، خانواده اش، او را به مدت يك سال به لس انجلس نزد خويشاونداش فرستادند با اين اميد كه شايد انگيزه ادامه تحصيل و رفتن به دانشگاه در او زنده گردد.

کوبریک درباره خود می‌گوید: «متولد ۲۶ ژوئیه ۱۹۲۸ در نیویورک هستم. پدرم یک پزشک بود. کارم را با عکاسی شروع کردم.»

در دوران دبیرستان، کوبریک به وسیله دوربینی که از پدرش هدیه گرفته بود، به طور جدی به عکاسی پرداخت. بعد از فارغ‌التحصیل شدن، عکس‌های خود را به مجله "لوک" فروخت و به این ترتیب ممر درآمدی پیدا کرد. او ابتدا مدتي را به عنوان عكاس كاراموز در اين مجله مشغول شد وانگاه در سال ۱۹۴۶ رسما خبرنگار تمام وقت این مجله شناخته شد .

در سال ۱۹۵۱ آلن سینگر، دوست کوبریک، او را تشویق کرد که یک فیلم مستند کوتاه برای شرکت آر کی او بسازد. کوبریک موافقت کرد و با هزینه شخصی فیلمی ساخت که آنرا به بهای ۱۰۰ دلار فروخت.

دومین و سومین فیلم مستند خود را در همان دوران ساخت که تنها فیلم‌های مستند وی محسوب می‌شوند. بعد از ساختن فیلم «دکتر استرنج لاو» بود که کوبریک توجه منتقدان جدی سینما را به خود جلب کرد. این فیلم درباره یک ژنرال ارتش آمریکا است که جهان را گرفتار یک جنگ جهانی می‌ كند. در واقع مهارت در طنزي كه كوبريك در فيلم "لوليتا" به نمايش گذاشت، در فيلم دكتر استرنج لاو، ابعادي جهاني يافت.شايد بتوان گفت كه اين فيلم دلنشين ترين كمدي هجوي است كه طي 40 سال اخير ساخته شده است.نكته قابل تامل اينجاست كه خنده شوم كوبريك به گرايش انسان براي نابودي خويش، او را معروف به كارگرداني كرد كه بي احساس بوده و رفتار غيرانساني دارد.موفقيتهاي فيلمهاي لوليتا و استرنج لاو بهمراه اسپارتاكوس كه در مقام كارگردان اجير ساخت، علي رغم چندين موضعگيريها عليه انها، موجب شد تا كوبريك از ازادي گزينش سو‍ژه و از اين مهم تر، كنترل كامل برمراحل فيلمسازي برخوردار گردد كه ازادي نادري براي هرفيلمساز به شمار مي رود.كوبريك با اسپارتاكوس(1960)، نخستين و تنها فيلمي كه با دستمزد ساخت و از نوع حماسه هاي پرده هاي عريض و تكني كالر سالهاي 1950 بود، ثابت كرد كه ساخت يك موضوع هاليوودي نياز به توانايي و بينش بالا دارد.  

استیون اسپیلبرگ، دیگر کارگردان سینمای آمریکا می گوید: «من از همان موقعی که دکتر استرنج لاو را دیدم، پی به قدرت کوبریک به عنوان یک کارگردان بردم.»

اسپیلبرگ در جای دیگری اظهارداشته که کوبریک برای وی همچنان یک راز است. کوبریک پس از آن در سال ۱۹۶۸ فیلم «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» را ساخت که او را به یک افسانه در جهان سینما تبدیل کرد.

خود وی درباره این فیلم می‌گوید: «ما در سال ۱۹۶۷ کارمان را شروع کردیم. در این سال به این حقیقت علاقه‌مند شدم که در کیهان می‌تواند تمدن‌های دیگری هم وجود داشته باشد.»

ولی این فیلم از یک ایده ساده تمدن‌های هوشمند بسیار فراتر می‌رود و حقیقتی بزرگ را به انسان‌ها یادآور می‌شود، این حقیقت که پایانی برای کنجکاوی‌های ادمي وجود ندارد. هنگامی که در سال ۱۹۷۱ فیلم پرتقال کوکی ساخته شد، دیگر کسی شک نداشت که کوبریک حتی از حد سینماگران بسیار موفق هم فراتر رفته است.

این فیلم یک انتقاد بي پرده از دولت در مفهوم کلی و جهانی آن و نیز انتقادی نیشدار نسبت به مصلحان اجتماعی است که می‌کوشند انسان را در چارچوب های بسته خود تعریف کنند و برایش نسخه‌های تکراری بپیچند. ازاين رو بودكه سیاستمداران هرگز دل خوشی از او نداشتند و این ضديت تا ساخت آخرین فیلم وی "چشمان كاملا بسته"، پايدار ماند.

 

در حقیقت کوبریک با این فیلم لبه تیز انتقاد خود را به سوی سردمداران جامعه گرفت. در این میان فیلم «غلاف تمام فلزی» که جنگ را به طور کلی زیر سؤال می‌برد، جنبه دیگری از شخصیت استثنایی کوبریک را به نمایش می گذارد والبته مخالفان پروپاقرصی در میان سیاستمداران برای وی می‌سازد.

کوبریک برنده چند جایزه سینمایی شده است که از میان آنها می‌توان به شیر طلایی ونیز اشاره کرد. استنلی کوبریک در هفتم مارس۱۹۹۹  و در سن هفتاد سالگي چند روز پس از اکران خصوصی فیلم چشمان كاملا بسته، چشمان بسیار بازش را از این جهان فروبست.

سیدنی چاپلین، در سن 82 سالگی درگذشت.

به گزارش روزنامه لس آنجلس تایمز، سیدنی چاپلین که خود نیز بازيگر سینما بود در پی مشکلاتی جسمی که بر اثر سکته ای مغزی دچار شده بود، در خانه اش در کالیفرنیا درگذشت.

او در چند فیلم سینمایی بازی کرده بود، اما بیشتر بر روی صحنه تئاتر موفق بود. وی در دهه 1950 برای بازی در نمایش "زنگها به صدا در می آیند" برنده جایزه تونی شده بود.

سیدنی چاپلین در باره پدرش گفته بود که زمانی او را کاملا شناخت که پس از جنگ جهانی دوم از ارتش بیرون آمده بود.

او پس از جنگ از سوی دوستی تشویق شد که بازیگری را پیشه کند و در چند فیلم پدرش ار جمله لایم لایت (1952) و کنتسی از هنگ کنگ (1967) بازی کرد.

سیدنی سومین پسر چارلی چاپلین از ازدواج دوم او بود. چارلی چاپلین چهار بار ازدواج کرد و یازده فرزند داشت.

هنوز 8 فرزند چارلی چاپلین از جمله جرالدین چاپلین، بازيگر 64 ساله سینما زنده هستند.هایی ازسوریه و نوار غزه بود، بازگشت.