You should install Flash Player on your PC

حرفها و خبرها (نشریه شماره 28)

حرف ها و خبرها

خانه نخست

خبر های سینمایی با همکاری علی سیفی - ایرلند

 

 

توضیح ضروری سینمای آزاد در ارتباط باخبرهای سینمایی

 بخش خبرهای سینمایی برای اطلاع خوانندگان از اتفاقات سینمایی تنظیم می شود در این بخش ما قصد وهدف تائید آثاری که خبر مرتبط با آن را انتشار میدهم نداریم.اگر خبرهای مرتبط با سینمای امریکا را بیشتر منعکس میکنیم به دو علت است یکی اینکه اکثر فیلمها، دست پخت کمپانی های گردن کلفت هولیودد است وحتا پرده سینمای های اروپا نیز در اختیار سینمای امریکاست ودیگر اینکه همراه ماعلی سیفی مقیم ایرلند است وخبرهایش را از منابع انگلیسی زبان انتخاب می کند. بدیهی است اگر خبرهایی ازکشور های دیگر هم برای ما ارسال شود از انعکاس آن دریغ نخواهیم کرد. مسئله نقد وتحلیل فیلم، کاری جداگانه است وما سعی کرده ایم هرماه تحلیل یک ویا دوفیلم را هم داشته باشیم وهمین طور سینمای در تبعید، وسینمای تجربی وغیر حرفه ای برای مااز اهمیت واعتبار بسیار برخوردار است انعکاس خبرها ونقد وبررسی کارهای تبعید از اهداف ماست

چندی پیش "کن لوچ" فیلمساز معروف انگلیسی، طی نامه ای خطاب به جمهوری اسلامی ، در باره اعمال ضد انسانی در ایران،شدیدا اعتراض کرده است که نامه او اینگونه آغاز می شود: « من اطلاعاتی درباره زندانی ساختن و سرکوب فعالیت ها و نهادهای کارگری در کشور شما خوانده ام. کلماتی که در اینجا می خوانید دقیقا خشم و ناراحتی بسیاری از مردم را نسبت به عملکردهای سنگدلانه شما و دم زدن از احترام برای آزادی فردی شهروندانتان در ایران را نشان می دهد.»

 او سال گذشته با تازه ترین فیلم سينمايی خود «این یک جهان آزاد است»، به سراغ مهاجرين غيرقانونی در لندن رفته و با بازسازی داستان زندگی يک زن انگليسی، به دشواریهای زندگی مهاجران خارجی از جمله ايرانی‌ها پرداخته است.

کن لوچ در این نامه سرگشاده خطاب به سران جمهوری اسلامی ایران، ضمن یاداوری نمونه های گوناگون پایمال شدن مستمر حقوق بشر و آزادی های مدنی مانند بازداشت فعالان جنبش کارگری ایران به سختی به سرکوب این فعالان و هم چنین نهادهای کارگری  در ایران اعتراض کرده است.

کپیهایی از این نامه اعتراض آمیز به بیشتر رسانه های خبری دنیا فرستاده شده و متن کامل آن نیز در سایت اینترنتی منتسب به سازمان غیر دولتی « فریدام هاوس» یا خانه آزادی در دسترس است.

کن لوچ هدف خود از نوشتن این نامه را « اعتراض شدید و جدی به موج تازه ای از بازداشت ها و سرکوب ها علیه نهادها و فعالان کارگری» دانسته است.

  

کمپانی برادران وارنر در پی شکار فیلمهای تجاری هندی

 کمپانی برادران وارنر در هالیوود با ساختن اولین فیلم هندی خود به سبک سینمایی که " بالیوود" نامیده می شود، صنعت تهیه فیلم هندوستان را به چالش گرفت.

این فیلم که «چاندی چوک به چین می رود» نام دارد اولین تجربه سرمایه گذاری های بزرگ استودیوهای فیلمسازی هالیوود برای دستیابی به منابع پولساز بازار فیلم در هندوستان است.

فیلم چاندی چوک به چین می رود ماه گذشته در بیش از ۳۰ کشور جهان به روی پرده رفت. این فیلم داستان یک آشپز ساده لوحی در شهر پرجمعیت دهلی است که با یک پهلوان چینی عوضی گرفته می شود.

 سوژه فیلم بیش از هر چیز از زمینه های داستانی فیلم های بالیوود برخوردار است؛ فیلم بالیوودی به فیلمی اطلاق می شود که در شهر مومبای توسط صنعت فیلمسازی هندوستان ساخته می شود. فیلم چاندی چوک سرشار از ماجراهای جذاب و پرمخاطره تفریحی است. بعلاوه این فیلم در لوکیشنهای دیدنی هندوستان فیلمبرداری شده و نه تنها از جنبه های احساساتی بی شمار برخوردار است بلکه به شدت باعث خنده وانبساط بیننده می شود. عواملی که برای سینما روهای هندی بسیار جالب توجه است. هم چنین کمپانی برادران وارنر برای ساختن این فیلم از بازیگران سرشناس بالیوود بهره برده است.

تنها چیزی که فیلم تازه چاندی چوک به چین می رود با فیلم های دیگر بالیوود را متمایز می کند، حضور یک شرکت فیلمسازی آمریکایی هالیوود در ساخت ان است.

 

ماجرای یک نوازنده آواره

 فیلم جدیدی با حضور" جیمی فاکس" و "رابرت داونی جونیور" بر پایه داستان مستند آشنایی یک خبرنگار روزنامه لس آنجلس تایمز به نام "استیو لوپز" و یک نوازنده بی سرپناه است که در خیابان همدیگر را می بینند.

سه سال پیش، زمانی که لوپز در یکی از خیابان های پایین شهر لس آنجلس راه می رفت با مردی در حال نواختن ویولن مواجه شد.

لوپز اظهار می دارد:« این منظره برای من خیلی جالب بود. نخست به این دلیل که ویولن این نوازنده به جای چهار سیم تنها دو سیم داشت. دوم این که به نظرم رسید که این مرد همه اثاثیه اش را در یک چرخ سوپرمارکت به همراه داشت. سوم این که موسیقی او بی نهایت عالی بود به ویژه برای کسی که با یک ویولن دو سیمه می نواخت".

چند هفته پس از این ماجرا ، لوپز به این خیابان برگشت و در گوشه ای همراه با شنیدن آاهنگ این مرد بی خانمان، در مورد وی اگاهیهای بیشتری کسب کرد.

لوپز می گوید: « هر بار که من به پایین شهر می رفتم او با من احساس راحتی بیشتری می کرد و برایم چیزهایی از خودش بازگو می نمود. برای نمونه اگر من از او می پرسیدم که چرا اینجا موسیقی می نوازی؟ او پاسخ می داد برای این که در این جا یک مجسمه بتهوون قرار دارد و همین مرا به نواختن برمی انگیزد.»

 

فستیوال " فیلمهای جهانی در دوبلین"

هفتمین فستیوال فیلمهای بین المللی، از 12 تا 22 فوریه، قرار است در دوبلین برگزار شود. در این رویداد سینمایی، ما شاهد نمایش بیش از 130 فیلم از چهار گوشه جهان خواهیم بود.

حال با هم نگاهی به برخی از فیلمهای منتخب این جشنواره می اندازیم:

1"-کلاس(محصول فرانسه 2008):فیلم به کارگردانی " لارنت کانته"، بر پایه کتاب نوشته "فرانکو بیگادیو" می باشد که از زاویه دید فرانکو به زندگی معلمانی می پردازد که خود را برای سال جدید در یک دبیرستان اماده می کنند.کلاس درس، نخستین فیلم فرانسوی است که از سال ۱۹۸۷ میلادی جایزه نخل طلایی را از ان خود کرده است.

کم تر کسی پیش بینی می نمود که این فیلم که به مسائل محیطهای آموزشی در فرانسه می پردازد، برنده جایزه ای شود.

فیلم کلاس درس داستان آموزگار دلسوز و جدی که در دبیرستانی واقع در محله ای فقیر در پاریس کار می کند را به نمایش در می اورد.

-"2راز کلس(محصول بلژیک/فرانسه/ایرلند2009)": فیلم به کارگردانی "تام مور" می باشد که ماجرای کتاب افسانه ایی " کلس" را به تصویر می کشد که به قرن نهم باز می گردد."برندان"، پسر 12 ساله ایی که تحت سرپرستی عمویش می باشد، ناگزیر است که طبق خواسته او عمل نموده و از وی پیروی نماید.اما یکروز او با دیدن برادرش "ایدان"، که نقاش زبردستی است، مسیر زندگی اش به کل عوض می گردد.ایدان به برندان، هنر زیبایش را نشان می دهد و بدین گونه ذوق و علاقه برندان را تحریک می کند.برندان در صدد بر می اید تا کتاب ارزشمند "کلس" را تکمیل نماید،بدین گونه او سفری مخاطره امیز به جنگلی را اغاز می کند.در این فیلم کارتونی، "مایک لالی" به جای "برندان" صحبت می کند و با معرفی "ایوان مک گویر" و "کریستن مونی".

-3بگذار شخص مناسب وارد شود: فیلم به کارگردانی فیلمساز سوئدی"توماس الفردسن"، می باشد که موضوع ان درباره پسر 12 ساله ایی به نام "اسکار" و یک خون اشام به نام "الی" است که در اوایل دهه 80 میلادی درحومه شهر استکهلم به نام "بلکبرگ"که عمدتا منطقه طبقه کارگری است، رخ می دهد.اسکار در مدرسه اش،با بدرفتاریها و ناملایمات مواجه می گردد.اما نکته جالب در این فیلم، روابط دوستانه میان اسکار و الی است که  الی به او کمک می نماید تا با کسانی که او را ازار و شکنجه می دهند، مبارزه نماید.

-4"مارلی و من(محصول امریکا 2008):فیلم به کارگردانی "دیوید فرانکلس"، برگرفته از بهترین کتاب "جان گروگان" با بازی "جنیفر انیستون" و "اون ویلسن". این فیلم، با فروشی معادل 14.6 میلیون دلار پر فروش ترین فیلم روز کریسمس شناخته شد. این میزان فروش، بالاترین رقم برای افتتاحیه ی یک فیلم در روز کریسمس بوده است.داستان درباره عشق و زندگی، و رابطه یک خانواده با سگی به نام "مارلی" که همراه این خانواده زندگی می کند، می باشد.مارلی، سگی است فعال و نیرومند که اشتهای سیری ناپذیری دارد و اغلب نیز برای این خانواده دردسر می افریند.با این حال به هیچ روی خصلتا، بد ذات نیست

-5 لحظه های جاودانه(دانمارن/سوئد2008):داستان به تغییرات اجتماعی و نا ارامیهای جامعه سوئد و همچنین فقر و بدبختی همزمان با وقوع جنگ در این کشور، در اوایل سده 20 مر بوط می گردد که یک زن از طبقه کارگری به نام "ماریا" در قرعه کشی لاتاری، برنده یک دوربین می گردد.تصمیم او در حفظ این دوربین، کل زندگی اش را دستخوش تغیراتی می دهد که از این پس از دریچه ان، با نگاه تازه ای به جهان پیرامونش می نگرد.

-6شعله و ليمو: محور داستان، دو مبارز عضو يك گروه مقاومت دانمارك، در زمان اشغال اين كشور از سوي المان نازي در جنگ جهاني دوم مي باشد. اين فيلم، به مانند ديگر فيلمهاي متعارفي که مضمون جنگ و مبارزات ازادیخواهانه دارند،نیست و متفاوت از انان می باشد. فيلم همزمان چندين داستان را به موازات هم پيش مي برد تا اينكه به اوضاع كنوني عراق مي رسد. شعله و ليمو، در عين حال كه پيچيده مي نمايد، بسيار قاطع و جسارت اميز پيامش را مي رساند.

-7گران تورينو:فيلم مربوط به جنگ كره مي باشد با بازي فراموش نشدني "كلينت ايست وود" كه بنابرگفته اش اين فيلم، اخرين حضورش در عرصه سينما مي باشد.داستان فيلم، به پسر نوجواني مي پردازد، كه مبادرت به دزديدن جايزه "والت كوالسكي" مي كند كه در سال 1972 با نام "گران تورينو" بدست اورده است."والت كووالسكي" ( ايستوود) پيرمردي است كه مدت‌ها قبل همسرش را از دست داده است و تنها زندگي مي‌كند. علي رغم انكه كه ميشيگان و محيط اطراف آن تغيير خيلي زيادي كرده است؛ ولي والت در دنياي قديمي و گذشته خودش زندگي مي‌كند و كاري به انچه كه پيرامونش مي گذرد، ندارد. او پيرمردي عبوس، افسرده و نسبتا سردمزاج است كه اعتقادات خاص خودش را دارد و به اين اساني هم  نمي خواهد انها را عوض كند. والت نه‌ تنها با همسايگانش، كه با فرزندانش هم سرناسازگاری می گذارد؛ اما او يك ويژگي دارد كه وي را از ديگران متمايز مي كند. والت يكي از سربازان سابق جنگ كره در دهه 50 ميلادي است كه مدال شايستگي و شركت در جنگ را دارد؛ ولي احساس مي‌كند در كره وقتش را بیخود صرف مبارزه نموده است. يك روز والت پي مي برد "تائو"، پسر نوجوان همسايه كه از جامعه اقليت همونگ است، از سوي افراد گروه پسرعموي خود تحت فشار است. تائو بايد جايزه ويژه والت به نام "گران تورينو" را بدزدد.

-8دشت سوزان:كارگردان و نويسنده فيلمنامه، "گويلرمو ارياگا" مي باشد كه بسيار هنرمندانه ارتباط ميان شخصيتهاي متعددي را كه افريده، ايجاد كرده است.ماريانا، دختر16 ساله اي كه مي كوشد تا اختلافات پدر و مادرش را حل و فصل نمايد و دوباره زندگي از هم گسيخته اشان را سرو سامان بخشد.او همچنين مي كوشد تا به والدينش كمك كند تا گذشت و عشق از خود نشان دهند. در اين فيلم، "چارليز ترون" و " كيم باسينگر" به ايفاي نقش پرداخته اند.

 

 

انتقاد به فیلم پرسروصدای "زاغه نشین میلیونر

این روزها با انتقادات بسیاری بویژه از سوی رسانه ها و صاحب نظران سینمایی هند، مواجه گشته است."دنی بویل"، کارگردان انگلیسی الاصل این فیلم، در پاسخ به منتقدین هندی که این فیلم را جلوه باشکوهی از فقر و فلاکت جامعه هند خوانده اند از فیلم خود دفاع کرد و گفت:« فیلم نمایانگر عشق به زندگی است".

فیلمساز، تهیه کننده و دیگر عوامل فیلم زاغه نشین میلیونر که یکی از احتمال های موفقیت در اسکار است، پس از در دریافت جوایز گلدن گلوب برای مراسم افتتاحیه این فیلم در هندوستان به مومبای (بمبئی) که یکی از مهم ترین مکان از لحاظ موفقیت تجاری است، سفر کردند اما در همان نخستین شب نمایش فیلم، منتقدین سینمایی مومبای به آن خرده گرفتند

داستان فیلم دربارهٔ پسر ۱۸سالهٔ یتیم فقیری ساکن بمبئی به‌نام جمال ملک است که در مسابقهٔ «چه‌کسی میلیونر می‌شود» شرکت کرده و موفق شده تا مرحلهٔ پایانی پیش برود؛ همین باعث مظنون‌شدن پلیس به تقلب در مسابقه و دستگیریش می‌شود. بازرس پلیس به او می‌گوید به‌شرطی آزادش می‌کند که جمال داستان زندگیش را برای او بازگو کند.در ادامه ما شاهد ان هستیم که هر فصلی از زندگی جمال، به منزله کلیدی است که پاسخ سوالات مسابقه را می دهد.

دنی بویل، در یک نشست خبری گفت :« هدف من از ساختن این فیلم نشان دادن استقامت و عشق به زندگی است که در مردم علیرغم شرایط غیر قابل تحمل زندگی وجود دارد. کوشش ما این بوده است تا جایی که امکان دارد زندگی واقعی مردم مومبای را نیز در لابلای فیلم به نمایش بگذاریم

 برعکس فیلم‌های بالیوودی که در استودیوها ساخته می‌شوند،دنی بویل این فیلم را در خیابان‌ها و محله‌های شهر بمبئی فیلمبرداری کرد. این کار به دلیل ازدهام انبوه مردم و تغییرات سریع شهر، دشواری‌های زیادی را برای گروه سازندگان فیلم به‌همراه داشت، به دلیل ممنوعیت فیلم‌برداری افراد خارجی از طریق بالگرد، گروه تولید برای فیلم‌برداری این صحنه‌ها، مجبور شدند با یافتن یک مدیر فیلمبرداری هندی و اعلام نام او، اجازه فیلمبرداری با بالگرد را کسب کنند

بالغ بر نیمی از جمعیت ١٧میلیون نفری شهر مومبای را مردم فقیر و بی پناه و اواره تشکیل می دهند که بیشترآن ها،اوقاتشان را در کوچه و خیابان و در محلات زاغه نشین سپری می کنند و از داشتن حداقل امکانات یک زندگی ساده، از جمله آب بی بهره اند. فیلم زاغه نشین میلیونر گوشه ایی از شیوه زندگی مردم هند را به تصویر می کشد و کوچه های خاکی و زندگی در خانه های حلبی را بازسازی کرده است.

شمار زیادی از مطبوعات و کانالهای تلویزیونی هند، فیلم را به خاطر باشکوه نشان دادن فقر ومعضلات مردم، نمایش شاعرانه محلات فقیرنشین، تکدی گری، فروش مواد مخدر و روسپیگری به عنوان جریاناتی اسرارامیز اما خوش رنگ زندگی مردم هند به باد حمله گرفته اند.

 

فیلم زاغه نشین میلیونر باعث آغاز جنجال و حرف و حدیثهای تازه ای در این رابطه شده است که آیا نمایش نوعی فقر و پرداختن به هوا و هوسهای انسانی و مسائل ناپسند، می تواند عامل القا تصویری کلیشه ای و نامطلوب از هندوستان و مردم آن به افکارعمومی جوامع غربی شود؟

آمیتا باچان ، یکی از سرشناسترین بازیگران سینمای بالیوود در جواب به منتقدین فیلم زاغه نشین میلیونر در وبلاگ پرخواننده خود نوشته است:«اگر این فیلم، هندوستان را به شکل یک کشور جهان سومی در حال توسعه، کثیف به نمایش گذاشته و مورد خشم و ناراحتی مردم وطن دوست ومیهن پرست واقع شده است ، باید بدانیم که این شرایط ناهمگون و غیرانسانی نه تنها در این کشور بلکه در کشورهای پیشرفته جهان نیز وجود دارد.

 

  در برلین نمایشگاهی گشایش یافته است که به چگونگی شکل‌گیری آثار هیچکاک ویژگی یافته است. به تازگی آلفرد هیچکاک، کارگردانی که به سلطان دلهره معروف است، خالق فیلم‌های دلهره‌آور و هیجان‌انگیز،همچون:"شمال از شمال غربی"،"خبرنگارخارجی"،"مردی که زیاد می دانست"، "پرندگان"،"روانی"و... می باشد که از او با عنوان کارگردانی وسواس و کمال‌گرا نیز یاد می شود. وی معمولا فیلمنامه‌های خود را به تنهایی می‌نوشت. اما اینگونه نبود که برای کار گروهی بی اعتنا باشد،بلکه کارگردانی بود که همیشه با بازیگران و همه دست اندرکاران فیلم، به رایزنی و تعامل می پرداخت. براستی که فیلم‌های «ساخته‌ی آلفرد هیچکاک» برایند چنین همکاری‌هایی بو

هیچکاک،کارگردانی انگلیسی که اغلب در امریکا به کارفیلمسازی می پرداخت. بیشتر فیلم‌های اش،حالت مرموزانه و اظطراب اور دارند. او که در آلمان شیفته سبک هیجان‌نمایی (اکپرسیونیسم) قرار گرفته بود در انگلیس آغاز به کارگردانی نمود و از سال ۱۹۳۹ در امریکا به فعالیت پرداخت. هیچکاک در طول شش دهه در ساخت بیش از پنجاه فیلم شرکت داشت (از فیلم‌های بی صدا تا فیلم‌های تکنی‌کالر) تا امروز به عنوان یکی از نام اورترین و محبوب ترین کارگردانان فیلم‌های سینمایی شناخته می‌شود. یکی از شاخصهای فیلم های آلفرد هیچکاک این است که خود او در همه‌ی فیلم هایش در یک صحنه، حتی بسیار کوتاه به عنوان بازیگر حضور دارد.

او از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ مجموعه سریالی با نام «آلفرد هیچکاک تقدیم می‌کند» را کارگردانی کرد که در این فیلم‌ها او در نقش گوینده داستان در فیلم حاضر می‌شد. نکته قابل توجه در مورد وی این است که هیچگاه جایزه اسکار را برنده نشده‌است. در سال ۱۹۴۰ فیلم ربکا جایزه بهترین تولیدکنندگی را از آن سلزنیک کرد و تنها ۵ فیلم وی به نامهای قایق نجات، طلسم شده، بنجره عقبی، روانی، سؤظن کاندیدای اسکار گردید.

آلفرد هیچکاک درباره فیلم‌های ترسناکی که ساخته اظهار داشته است: من به مانند یک فیلسوف به مردم همان چیزی را می‌دهم که می‌خواهند. آنها دوست دارند که ترس و وحشت را تجربه کنند خوب من هم همان را به آنها می‌دهم.

روز دوشنبه، ۲ فوریه در برلین پایتخت آلمان، نمایشگاهی گشایش یافته که  روند همکاری او با عوامل فیلمهایش را بر پایه‌ی نمونه‌هایی نشان می‌دهد.

دراین نمایشگاه می‌توان بیش از ۲۰۰ طرح، الگوی لباس، نوشتارهایی از فیلمنامه‌ها، نامه‌نگاری‌ها و نیز صدای ضبط ‌شده‌ی گفتگوهای مربوط به فیلمنامه‌ها، مصاحبه‌ها و قسمتهایی از فیلم‌ها را از نزدیک دید و شنید ومرحله به مرحله با نحوه ساخت شاهکارهایی چون «پرندگان»، «روح» و «تعقیب خطرناک» آشنا شد.

موزه‌ی فیلم و تلویزیون در برلین، تنها ایستگاهی در اروپاست که چنین نمایشگاهی برپا کرده است. این نمایشگاه پیش از این تنها در شهر اوانستون ایالت ایلی‌نویز و نیز در لس‌آنجلس آمریکا برپا شده بود. در نمایشگاه برلین، نمونه‌های دیگری نیز از بایگانی‌های سینمایی آلمان، به مجموعه‌های پیشین افزوده شده و آن را تکمیل‌تر کرده است. به‌ویژه نمونه‌هایی که پیوند هیچکاک با آلمان و برلین را نشان می‌دهند.

 در عرصه فیلمسازی،آلفرد هیچکاک را یک ارمان گرا و ایده الیست می‌دانند. در همه‌ی زمینه‌ها اعم از فیلمبرداری، برش، دکوراسیون و موزیک، متخصصان کارازموده ایی او را یاری می‌‌دادند، با این همه، این خود هیچکاک بود که همواره مهم‌ترین تصمیم‌ها را اتخاذ می‌کرد.

هیچکاک و عشق به جزئیات

تماشاگر این نمایشگاه به خوبی پی می برد که این فیلمساز برجسته، از آغاز کار فیلمبرداری، با چه باریک بینی بی نظیری، همه‌ ریز و بم کارهایش را با تیم همراه خود تنظیم می کرده است.

فیلمنامه‌ها و طراحی‌ها نشان می‌دهند که هیچکاک از چه نیروی انگارش و تخیل نیرومندی برخوردار بوده است. این توانایی هیچکاک در فیلم «تعقیب خطرناک (غرب از شمال غربی)» که کری گرانت نقش اول آن را برعهده داشت، به خوبی پدیدار می گردد.

به گفته‌ی «کریستینا یاسپرس» سرپرست نمایشگاه هیچکاک در برلین، نمای کشتزارهای ذرت در این فیلم بسیار به یادماندنی است، مکانی که هواپیمایی در تعقیب کری گرانت است. در طرحی که در نمایشگاه برلین وجود دارد، می‌توان مشاهده کرد که آلفرد هیچکاک جای برپایی دوربین‌ها را برای فیلمبرداری این صحنه از پیش به دقت مشخص کرده است. بیش از ۵۰ دوربین در نقاط گوناگون کار گذاشته شده بودند.

برای فهم این کاردانی باید لحظاتی تامل کرد، زیرا در همان نظراول نمی‌توان همه جنبه های این موضوع را دریافت. برای اینکه بازدید کنندگان این نمایشگاه به خوبی به طرز کار هیچکاک پی ببرند، در کنار طرح یادشده، همان صحنه‌های فیلم و مکان‌های استقرار دوربین‌ها بر روی مونیتوری نشان داده می‌شود. در هر ان می‌توان دید که فیلمبرداری از زاویه‌ی دید کدام دوربین انجام گرفته است

 

  نامزدهای اسکار

فیلم "سرگذشت عجیب بنجامین باتن" در 13 مورد نامزد کسب دریافت جایزه اسکار شد. این فیلم که "برد پیت"، ستاره سرشناس هالیوود در ان به ایفای نقش پرداخته، به کارگردانی "دیوید فینچر" می باشد.موضوع داستان درباره کودکی است که پیر به دنیامی اید و با گذشت زمان، روند معکوسی را پشت سر گذاشته و رفته رفته جوان وجوانتر می شود.فیلم، از روایت بصری بسیار تاثیر گذاری برخوردار بوده و دارای صحنه های رمانتیک و شاعرانه فراوانی می باشد.

میلیونر زاغه نشین، که  در جشنواره های متعدد با استقبال روبرو شد، با نامزدی در 10 مورد، پس از "بنجامین باتن" جای گرفت و بدنبال انها فیلم های "شوالیه سیاه" و "میلک" (داستان هاوارد میلک، فعال حقوق همجنس گرایان در آمریکا) با هشت نامزدی اسکار از جمله فیلم های سال 2008 بودند که بسیار مورد توجه قرار گرفتند.

از بین بازیگران نقش اول زن،"مریل استریپ"، بخاطر بازی در فیلم "شک"، برای پانزدهمین بار، کاندیدای  اسکار و "کیت وینسلت" هم برای بازی در فیلم "کتاب خوان" ساخته "استفن دلدری" نامزد دریافت این جایزه شدند.     

نام برندگان جایزه در روز 22 فوریه در مراسمی در سالن کداک شهر لس آنجلس اعلام می شود.

مهمترین رده بندی ها به شرح زیر است:

بهترین فیلم:

- سرگذشت عجیب پنجامین باتن

- فراست/نیکسون

- میلک

- کتاب خوان

- میلیونر زاغه نشین

بهترین کارگردان:

- دنی بویل - میلیونر زاغه نشین

- استیفن دلدری - کتاب خوان

- دیوید فینچر - سرگذشت عجیب بنجامین باتن

- ران هاوارد - فراست/نیکسون

- گاس ون سنت - میلک

بهترین هنرپیشه مرد نقش اول:

- ریچارد جنکینز - میهمان

- فرانک لانگلا - فراست/نیکسون

- شان پن - میلک

- برد پیت - سرگذشت عجیب بنجامین باتن

- میکی رورک - کشتی گیر

بهترین هنرپیشه نقش اول زن:

- ان هداوی - ریچل عروسی می کند

 بچه عوضی- آنجلینا جولی -

- ملیسا لئو - رودخانه یخزده

- مریل استریپ - شک

- کیت وینسلت - کتاب خوان

 

هر سال قبل از انجام مراسم اهدای جوایز اسکار، آکادمی علوم و هنرهای تصویری که برگزار کننده این مراسم در هالیوود به شمار می رود، در یک مهمانی ناهار در هتل هیلتون بورلی هیلز این نامزدها را دورهم آورده و به این صورت پیش از اهدای جوایز، همراه با گرفتن عکس های یادگاری، از جمع این هنرمندان ستایش می کند.

در میهمانی ناهار امسال، میکی رورک، کاندیدای دریافت بهترین بازیگر مرد سال برای بازی در رل یک کشتی گیر قدیمی که در چند سال اخیر به علت حضور کم در هالیوود به دست فراموشی سپرده شده بود،و در فقر و انزوا به سر می برد یکبار دیگر بر سر یکی از بهترین میزهای تالار ضیافت هتل بورلی هیلز نشست.

این هنرپیشه ۵۶ ساله، با پوست برنزه شده، کت و شلوار راه راه خاکستری و عینک آفتابی، یکی از نمونه های « بازگشت» در هالیوود به شمار می اید. او امسال توانست با بازی فوق العاده ایی که در فیلم کشتی گیر ارائه داد یک بار دیگر به زندگی هنری اش،روح تازه ای ببخشد: « من چهارده سال تمام بیکاری کشیدم. اما امروز مهم ترین مسئله برای من این است که توانسته ام پل هایی که پشت سر خودم خراب کرده بودم را یکبار دیگر بسازم و با افرادی که با آن ها بدرفتاری کرده بودم آشتی کنم»

مراسم ناهار پیش از اهدای مراسم اسکار در هالیوود ، گاه بی مانند به تمرین شب پیش از یک جشن ازدواج نیست. با این تفاوت که در این ضیافت، عروس و داماد- یا برندگان جایزه- هنوز برگزیده نشده اند.

میکی رورک می گوید:« من می دانم که در شب اسکار همانجا خواهم نشست و برای شاون پن دست خواهم زد که جایزه بهترین بازیگر مرد سال را برای ایفای نقش در فیلم میلک خواهد برد

یکی دیگر از انگیزه های برگزاری ضیافت ناهار پیش از اسکار، اگاه  و آماده کردن نامزدهای اسکار در باره شیوه برگزاری برنامه و آشنایی با تهیه کنندگان این برنامه است که به طور زنده در روز ۲۲ فوریه اجرا خواهد شد.

ولی اینگونه برمی اید که برنامه اعطای جوایز اسکار امسال توسط دو تهیه کننده ، بیل کانتون و لاری مارک به گونه ایی غیرمعمول و نامتعارف و پیچیده برگزار خواهد شد. چرا که در مراسم ناهار هتل هیلتون بورلی هیلز، برعکس گذشته هیچگونه سفارشی به این ۱۱۲ هنرمند نامزد جوایز اسکار نشد. به جای به آن ها گفته شد که منتظر برنامه ای شگفت انگیز و غیر منتظره باشند!

میزبان و اجراکننده برنامه اسکار امسال، هیو جکمن بازیگر استرالیایی خواهد بود و عوامل اهدای این جوایز تلاش کرده اند تا برنامه امسال را به صورتی ارائه دهند که مورد پسند اکثریت مخاطبین قرار گیرد. چرا که سال گذشته برنامه اسکار که به صورت زنده از تلویزیون های سراسر دنیا پخش می شد کم ترین تعداد بیننده را به خود جذب کرد.

با موفقیتی که فیلم«میلیونر زاغه نشین»، در دریافت جوایز سینمایی داشته است، اینگونه بر می اید که امسال یک بار دیگر هالیوود نیز فیلمی را انتخاب خواهد کرد که  تمام بازیگران جویای نام هستند. فیلمی که کارگردان انگلیسی الاصل آن دنی بویل روز شنبه گذشته جایزه بهترین کارگردان سال را از اتحادیه کارگردانان سینمای آمریکا دریافت کرد.

در مراسم ناهار اسکار در هالیوود، دنی بویل با رقیب خود ران هاوارد که برای کارگردانی فیلم « فراست / نیکسون» نامزد جایزه اسکار است سر یک میز نشست و این دو درباره لنز دوربین با یکدیگر به گفتگو پرداختند.

علی رغم گمانه زنیهایی که شده و جوایز دیگری که اهدا شده است به نظر می رسد که برندگان مهمترین جوایز اسکار امسال، شاون پن، کیت وینسلت و رابرت داونی جونیور برای ایفای نقش مکمل مرد در یک فیلم کمدی خواهند بود.

رابرت داونی جونیوردر مراسم ناهار اسکار به شوخی گفت:« البته من احساس می کنم که باید برای هرنقشی که تا بحال بازی کرده ام اسکار بگیرم...نه نه..باور کنید وقتی این فیلمنامه را خواندم هرگز فکر نمی کردم بازی در نقش یک هنرپیشه مسخره در یک فیلم کمدی، نامزدی جایزه اسکار را به همراه بیاورد. من فقط امیدوار بودم در روز گشایش فیلم برای بازی در آن به قتل نرسم!!«

  انجلینا جولی،همسر بردپیت و هنرپیشه کاندیدای دریافت جایزه اسکار و سفیر صلح سازمان ملل متحد از کشور تایلند تقاضا نموده تا به پناهندگان اهل برمه مقیم این کشور اختیارات بیشتری بدهد.

چندی پیش، آنجلینا جولی در اردوی پناهندگی «بن مای نای سوی» در مرز برمه و تایلند با زن پناهنده ای آشنا شد که مدت ۲۰ سال است که در این کمپ پناهندگان به سر می برد

جولی از این قضیه تاسف بار که این زن که" ما پای" نام دارد در این کمپ پناهندگی زاده شده، در آنجا بزرگ شده و هرگز از محوطه این کمپ خارج نشده است به سختی ابراز ناخرسندی کرد. ما پای در حال حاضر مشغول بزرگ کردن فرزند خود است که او نیز در همین کمپ به دنیا آمده.

آنجلینا گفت از آنجایی که به نظر نمی رسد این پناهندگان در آینده نزدیک بتوانند به برمه بازگردند او از دولت تایلند خواسته است تا برای آن ها امکاناتی بوجود بیاورند تا این پناهندگان بتوانند با پیدا کردن مشاغلی در خارج از کمپ پناهندگی، به خود متکی شده و زندگی مستقلی را آغاز کنند.