You should install Flash Player on your PC

 پرسپولیس روایت زیبایی شناسی سیاسی سینمای تبعید

ازدیگران

 خانه نخست

 پرسپولیس روایت زیبایی شناسی سیاسی سینمای تبعید

سیروس وقوعی

 فیلم پرسپولیس روایت سینمایی شده ی بخشی از تاریخ معاصر ایران است که از چارچوب رویداد صرف خارج میشود.

منظر روایت، شامل  رخدادهایی است که حامل شناسه های سیاسی بی شکل و نامنظم هستند. آنها در متنِ ِ تاریخ معاصر حضور دارند.

این شناسه های سیاسی،  زمانی در روایت زیبایی شناسانه درک  میشوند که از مستند گونه گی ِ خود فاصله میگیرند.

رمان نو در اروپای دهه شصت ( مارگریت دوراس)  و سینمای موج نو فرانسه ( گدار، تروفو...) ودر پی آن  سینمای ( آلن رنه) و فیلم "هیروشیما عشق من " از این دستند.

متن در فیلم پرسپولیس بر اساس حرکت از روایت شفاهی ِ رویدادها به طرف تجربه عینی این رویدادها شکل گرفته است. در مسیر حرکتِ این رخدادها که اجتماعی فرهنگی هستند در سیستم بسته و توتالیتر به ماهیت سیاسی خود برمیگردند. زیبایی شناسی سیاسی سینما، شناخت و ثبت این دگرگونی و بردن مخاطب به این گفتمان است.

 آندره بازن، نظریه پرداز  سینمای رآلیسم ، ستایشگرسینمای نورالیسم ایتا لیا،از صحنه ای در فیلم "دزد دوچرخه" اثر " دسیکا" نام می برد که    نمونه ای از زیبایی  شناسی سیاسی در  سینماست:

زن مجبور است برای گرسنه نماندن، تنها داراییشان  را که تعدادی ملافه است  به گرو بگذارد." دسیکا" در نمایی بسته  زن را همراه  با دیگر زنان  کنار باجه بانکِ گرو نشان میدهد ،در نمای  باز ( لانگ شات) بعدی متصدی بانک ِ گرو را داریم در حالی که از نردبانی بلند ، بالا می رود ، د ر این

نمای طولانی صد ها قفسه روی سینه دیوار دیده میشوند که ملافه های گرسنه گان و قربانیان جنگ را در خود جای داده اند. آندره بازن میگوید این نمای فاجعه انگیز عمق درمانده گی انسان را در شرایط سیاسی شده ی  واقعیت نشان میدهد.

این همان جدا شده گی پدیده ی مستند رویداد و قرار گرفتن آن در روایت سینمایی شده از واقعیت است. زیبایی شناسی سیاسی سینما از اینجا متولد میشود. فیلم پرسپولیس  با هوشمندی، زیبایی شناسی سیاسی سینما را در ساخت و متن به کار میگیرد. نگاه فاصله دار، درگیر شدن با گفتمان قدرت،   نقد فرهنگ بومی و در پی آن برملا کردن نگاه " اروپا محوری " که سینمای تبعید با آنها تعریف میشود ، شناسنامه ی فیلم پرسپولیس را تشکیل  میدهند.

 ساتراپی با قبول تعهد سیاسی فرهنگی، فاجعه معاصر شکست یک نسل را در این فیلم با استفاده از دو گفتمان مهم سینمای سیاسی به تصویر میکشد.

 آرشیو (بایگانی سینمایی ) و گفتمان دیدن ـ و دیده شدن:

 تاریخ صد ساله ی  سینما نمودار ثبتِ داده های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. سینمای قبل از صدا پدیده ی صدا را در خود داشت. اختراع منوگراف توسط  ادیسون " ضبط صدای ارواح " بود،  سینما تصویر اشباح دانسته شد. تسلط بر زمانی که دیگر نیست ولی میتوان آنرا توسط صدا  و تصویر ذخیره و ثبت کرد، گفتمان آرشیو را در سینما بوجود آورده است. در فیلمهای اولیه برادران " لومیر" قطعه های نمایشی وجود دارند که 

پایه های  جاذبه ( اترکسیون) را در سینما میسازند. در مستندی  کوتاه چند کارگر در حال خراب کردن دیواری دیده میشوند، دیوار فرو میریزد،  برادران لومیر این صحنه را دوبار نمایش میدهند که بار دوم صحنه را از انتها به آغاز نمایش میدهند دیوار دوباره بر پای می ایستد. این جاذبه تصویری باعث میشود تماشگر حضور خود را در این جابجایی زمان ِ از دست رفته که اینک ثبت شده است را ابتدا با حیرت و سپس با لذت نظاره  کند. او حضور خود را در فاصله بین تخریب دیوار ( واقعیت) و نمایش تصویری برپایی دوباره دیوار ( ناواقعیت) پیدا میکند.

  این دیدن در سینمای ساتراپی  با رفت و برگشت بین واقعیت سرکوبگر ( شکست نسلی در حرکت اجتماعیش ، و سرکوب جنسیتی زنان ) و ناواقعیتها ( باور به کارکرد تاریخ شفاهی در روند حرکتهای اجتماعی)  صورت میگیرد.

ساتراپی در تلفیقی  دقیق روایت بسته بومی فرهنگ خود را به روایت باز جهانی پیوند میزند.

 نمونه های از نمادهایی از زیبایی شناسی سیاسی در پرسپولیس :

 سرکوب و حذف بدن  سیاسی شده زن، هم سنگ ِ اعدامهای سیاسی قرار گرفته شده اند.

استفاده از  گفتگو به عنوان عامل دراماتیک در درون خانواده.

بکار گرفتن مونولوگ ( صدای راوی)  متافور تنهایی  در سراسر فیلم به عنوان حضور و تاکید بر مستند گونگی روایت.

تاکید مرجانه بر رایحه ی خوشبوی سینه مادر بزرگ، نماهایی از ورزش کردن مرجانه، نمایی از گریه مادر مرجانه  در برخورد با پاسداران ( در سکوت)،  جلوگیری از دویدن مرجانه در خیابان بوسیله پاسداران، ( سرکوب جنسیتی ).

 اعدام زندانیان سیاسی که مانند برگ درختان فرو میریزند بدون شنیدن صدای گلوله.

 این نمونه ها بیانگر گفتمان دیدن ـ و دیده شدن در زیبایی شناسی سیاسی سینما هستند که به خوبی در فیلم بکار گرفته شده اند.

تاریخ سینمای ایران از آغاز تا " فیلم یک اتفاق ساده " و " طبیعت بی جان "در مرحله ـ دیدن ـ باقی مانده بود. سالها طول کشید تا فیلم ساز

 برجسته ایی  چون شهد ثالث ، گفتمان ـ دیده شدن ـ ( حضور مخاطب ) را وارد بدنه سینمای ایران کند.

ساتراپی اما این گفتمان را از محدوده ی روایت بومی به روایت جهانی پیوند میزند.

در این روند ـ روایتگر ( ساتراپی ) و متن ( رویدادهای تاریخ معا صر ایران سرکوب و اختناق و مبارزه برای آزادی)

خود گفتمان زیبایی شناسی سینما ی تبعید را تشکیل می دهند.

فوریه 8 200 سیروس وقوعی