You should install Flash Player on your PC

نظام فاخر، ولی فقیه فاخر، فرهنگ و هنر و سیاست فاخر و سینمای فاخر!!

 آرشیو

 خانه نخست

بصیر نصیبی

 نظام فاخر، ولی فقیه فاخر، فرهنگ و هنر و سیاست فاخر و سینمای فاخر!!

 (فاخر-ع.( بکسر با) نازنده.گرانمایه، هر چیز خوب وگرانبها که برهر نوع دیگر برتری داشته باشد .فرهنگ معین)

 

اینها پلیس زن در ج. اسلامی هستند که زنان را با ملاطفت! متوجه کرامت انسانیشان می کنند

  * بعد از گشوده شدن دکان اصلاح طلبان از دوران پر افتخار ریاست جمهوری خاتمی تا کنون دو واژه در ج. اسلامی خیلی کاربرد دارد یکی ارزش و اعتباری است که نظام فاخر برای کرامت انسانی زن قائل است تا آن حد که ارتجاعی ترین رفتار هایش را با زنان زیر پوشش ارزش گذاری برای کرامت انسانی آنان اعمال می کند ، چون زنانی که برعلیه نظام حرکت می کنند،کرامت زن را زیر سئوال می برند،پس در زندان ها به آنها تجاوز می شود تادیگر زنان ودختران هم متنبه شوند و رفتاری نکنند تا به کرامت انسانی واسلامی زنان خدشه وارد شود. در دوره خاتمی یعنی همان آقای عبا شکلاتی بزدل  که هم اکنون در چاپلوسی از احمدی نژاد هم جلو زده است هم این شیوه تنبیه اسلامی/ مدنی رایج بود وحالا هم که دیگر تجاوز در زندان ها را کشیده اند به اجتماع بیرون برای حفظ کرامت زنان عفیف ونجیب به زنانی که در میهمانی با مردان ودر خنده وشادی شرکت می کنند تجاوز می شود واگر این تنبیه هم موثر نیفتاد می شود 50 مرد با غیرت اسلامی بسیجی را بسیج کرد تا به یک زن خاطی تجاوز کنند هم از اجر دنیوی سیراب شوند وهم اجر اخروی نصیبشان شود هم کرامت زن در نظام مقدس همچنان چون 32 سال پیش حفط  و به همت برادران پاسدار ، پاسداری شود...

 «فاخر»دومین واژه بیچاره ایست که سالها ست از لطف وتوجهی که ج. اسلامی به آن دارد عذاب !می کشد . در دوره اول ریاست احمدی نژاد که صفار هرندی وزیر ارشاد بود به موسیقی فاخر خیلی بها میداد تا آن حد که شب موسیقی رادر تالار وحدت (رودکی )برگذار کرد وطی آن از هنرمندان موسیقی تجلیل شد برای آنکه من برای صدمین بار به سیاه وسفید بینی متهم نشوم بخشی ازگزارش این شب را از «اعتماد ملی »برایتان نقل می کنیم :

...«.«محمدحسين صفارهرندي و محمدحسين ايماني‌خوشخو (وزير و معاون وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي) در كنار محمدرضا شجريان، همايون خرم، پرويز مشكاتيان محمد سرير، هوشنگ ظريف، مصطفي كمال‌پورتراب و 4 استاد تجليل‌شونده، ميهمانان ويژه رديف نخست تالار وحدت را تشكيل مي‌دادند. وبعد گزارشگر با قرار دادن یک سو تیتر هیجان انگیز -خوش‌‌وبش شجريان و صفارهرندي-، می افزاید:

 «محمدحسين صفارهرندي تا آخر جشن در رديف اول تالار وحدت حضور داشت و گاهي هم براي ابراز احساسات خود به اساتيد موسيقي از جايش بلند مي‌شد.

خبر نگار ادامه می دهد:

«آقای صفار هرندی بعد از اتمام مراسم با استاد محمدرضا شجريان ديدار كرد اين ديدار بدون حضور خبرنگاران صورت گرفت و ايماني‌خوشخو (معاون هنري وزير ارشاد)، نوربخش و پيرنياكان هم حضور داشتند»

اما روزگار همچنان برکام موسیقی فاخر شیرین نماند فراهم آوردندگان موسیقی فاخر هم به مانند بخشی ازروزی نامه های اصلاح طلب مهر فتنه گر  برپیشانی یشان حک شد وزیر جانشین صفار هرندی  هم چندان که باید به موسیقی فاخر روی خوش نشان نداد. آن بخش از هنرمندان موسیقی کلاسیک / سنتی که به فتنه گران نزدیک شده بودند از امتیاز های حکومتی محروم ماندند الان موسیقی فاخر در برزخ است دیگر از کنسرت های با شکوه پی در پی در تالار4 هزار نفره وزارت کشور خبری نمی خوانیم باید منتظر ماند ودید آیا هنرمندان موسیقی فاخر همچنان غایب خواهند ماند ویا کم کم به صحنه برمیگردند؟ هنرمندانی که بعد از جنبش مردمی خودشان را همراه مردم نمایاندند دردوره آزمون به سر می برند آیاواقعا به جبران گذشته  با دل وجان به مردم پیوسته اند ؟الان که اصلاح طلبان دارند به تدریج در های آشتی کنان را به روی بیت رهبری  می گشایند .آیا هنرمندان معترض این دوسال باز به دوم خردادی ها وصل خواهند شد ویا همراه مردمی خواهند بود که از کلیت این نظام نا انسان آدمخوار عبور کرده اند؟

 اما این روز ها ودر دوره دوم ریاست پرزیدنت دکتراحمدی نژاد بیشتر صحبت از سینمای فاخر است تا موسیقی فاخرودر همین ارتباط ،گروه فرهنگی سایت حکومتی /امنیتی  رجا نیوز می نویسد:

«گروه فرهنگي- در هفتههای اخیر دوباره بحث ضرورت حمایت از تولیدات فاخر و پروژههای بزرگ سینمایی در سخنان متولیان سینمایی مطرح شد و اظهارات مدیرکل ارزشیابی معاونت سینمایی، یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس و نیز مدیر انجمن سینمای جوان با این مضمون منتشر شد.

افزایش بودجه "big production" در سال 90، تشكيل سازمان تحقيقات سينمايي آسيا به هدف توليد آثار فاخر به صورت مشترک با دیگر کشورها و ورود انجمن سینمای جوان به حوزه تولید آثار فاخر، نکاتی بود که از سوی مسئولان سینمایی در این زمينه مطرح شد.

وبعد در گزارش گروه فرهنگی ! اضافه می شود:

«تجربه جشنواره سال گذشته نشان می دهد باندهای مختلف سینمایی به راحتی می توانند برای فیلمهای دم دستی و ضعیف، بودجههایی بالاتر از سه میلیارد و گاه تا پنج میلیارد و حتی هشت میلیارد تهیه کنند. مثالهای روشن اینگونه فیلم‌ها در جشنواره فجر سال گذشته مواردی مانند "خیابان‌های آرام" با حمایت شهرداری، "فرزند صبح" با حمایت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، "راه آبی ابریشم" با حمایت معاونت سینمایی، "یه حبه قند" ساخته رضا میرکریمی و آثار از این دست بود که با رقمهای ذکر شده تولید شد.

 اجازه میدهید روی همین قسمت گزارش بیشتر تامل کنیم.

 ما بار ها گفته ایم که سینمای جمهوری اسلامی سینمایی است که در دل یک نظام مافیایی رشد کرده واین چنین سینمایی هر کدام تشکیلات سینمائیش هم به نوعی یک باند سینمایی است این تشکیلات نامش چه خانه سینما باشد چه انجمن کارگردانان ، منتقدین ،بازیگران ویا بنیاد فارابی ویا معاونت سینمایی وزارت ارشا دویا بخش های سینمایی حوزه هنری ، بنیاد شهید و...  فرقی نمی کند ،اینها همه به شیوه مافیایی ایجاد ورشد کرده اند ،گزارش گروه فرهنگیشان که برایتان نقلش کردیم هم صحت ادعای مارا ثابت می کند.

 به این قسمت از گزارش هم توجه کنید:

«سینمای فاخر» شعار مطلوب مدیران سینمایی از نیمه‌ دوم دهه80 تا امروز به‌شمار می‌آمده است؛ شعاری که به‌خصوص در دوران حضور محمدحسین صفارهرندی در وزارت ارشاد با جدیت پیگیری می‌شد، هرچند عمر مدیریت او و همراهانش به رونمایی از آثار فاخری که در دوران‌شان تولید شد، قد نداد.

 در این گزارش مشخص می شود علاوه بر موسیقی فاخر سینمای فاخر هم از ابتکارات صفار هرندی وزیر ارشاد دوره اول ریاست پرزیدنت احمدی نژاد بوده است که همین ایده به معاونت سینمایی وی مهندس محمدرضا جعفری جلوه نیز سرایت کرده بود وی را وقتی کنار گذاشتند در جلسه تودیع خودش فرمود:

« مرام حضرت علی (ع) مرام پهلوانی و انسانیت است مفاهیمی که در دنیای معاصر، بشریت آن ها را فراموش کرده است ما باید بکوشیم به هر میزان که در توانمان است به این سیاق عمل کنیم. وی با اشاره به وجوه هنری، صنعتی و رسانه ای سینما تصریح کرد: ما سعی کردیم سینما را به سمت گفتمان دینی، شرقی و ایرانی سوق دهیم و در سینما به دنبال ارزش هایی که اشاره کردم بودیم و به یاری خدا برخی از پروژه ها با تلاش همگانی به بار نشستند و توفیقاتی را در جنبه های مختلف کسب کردند. برای مثال اثری از تاریخ ادیان و از قصص قرآنی و اثری از تاریخ و تمدن ایرانی شکل گرفت که نمایش آن ها با استقبال مخاطبان رو به رو شد و این آثار تبلور نگاه و مسیری است که ما برای حرکت در سینما تعیین کرده بودیم» .

 اما بحث سینمای فاخر هنوز هم مطرح است هرکدام از عوامل سینمایی کنونی هم برایش معنا ومفهومی مناسب مقاصدشان می تراشند در سایت «آفتاب »میخوانیم :

«در این زمان باز هم این سوال پیش می آید که به واقع مراد مسولان سینمایی کشور از مطرح کردن واژه سینمای فاخر چیست؟ برخی از سینماگران نظیر حمید بهمنی معتقدند: «سینمای فاخر سینمایی است که با آن افتخار می کنیم.» اما باز هم این سوال پیش می آید که قرار است کدام ژانر و گونه از سینمای ایران موجب فخر و مباهات جامعه سینمای کشور ما قرار گیرد؟ بسیاری بر این اعتقادند که سینمای دفاع مقدس معیار خوبی برای ارزش گذاری فیلم ها به عنوان سینمای فاخر است، چراکه سینمای دفاع مقدس تمامی مفاهیم و مضمامین مورد نیاز یک سینمای ملی نظیر باور های دینی و ملی را می تواند در خود جای دهد. برخی دیگر معتقدند که فیلم های جشنواره ای به دلیل آنکه نام ایران را به سینما دوستان جهان شناساند و باعث کسب افتخارات بی شماری برای سینمای کشور شده، سینمای فاخر است. برخی دیگر با توجه به ظهور واژه ای دیگر به نام سینمای معنا گرا این نوع سینما را به عنوان سینمای فاخر می شناسند، سینمایی که در این چند سال اخیر بسیاری از کارگردانان برای اینکه از حمایت فارابی برخوردار باشند برای ساخت فیلم اول خود به سراغ این نوع ژانر سینمایی رفته اند»

 ملاحظه میفرمائید ؟آنها که موافق هزینه هایی هستند که صرف  تهیه وارسال فیلم به جشنواره ها وزد وبند های سینمایی ای برای آرایش نظام می شود خب میخواهند فیلم های فستیوالی را سینمای فاخر بنمایانند ، ( این نوع عوامل سینمایی بیشتر حول وحوش محافل دوم خردادی می پلکند) اما بخشی دیگر ،فیلمهای مذهبی / سیاسی با هزینه  های سر سام آوری که دارد را سینمای فاخر میدانند این نوع سینما البته نان دانی ی قابل اتکایی برای جمع بیشتری از دست اندر کاران سینمای ج. اسلامی فراهم می کند نمونه ای از این نوع فیلمها «فرزند صبح »است که بهروز افخمی بر اساس زندگی اما م راحل قاتل ساخت این نوار متحرک که ده سال برای ساختش هزینه کردند فقط در یک سانس جشنواره فجر نمایش داده شدونتیجه چنان مفتضح شد که افخمی هم خود منکر می شود که کارگردان فیلم است، اما معلوم نشد چه کسی مسئول بودجه عظیمی است که از کیسه مردم برای این فیلم فاخر در باره ی رهبر فاخر انقلاب فاخر به هدر رفت؟ جالب است که دار ودسته موسوی /کروبی وشبه اصلاح طلبان که همه پروژه های دوره احمدی نژاد را زیر ذره بین می گذارند و از هدر رفتن بین المال  در دوره او پرده بر می دارند یک سطر هم از بودجه هنگفتی که صرف فرزند صبح شد نمی گویند واز بابت هدر رفتن پول مردم اعتراضی نمی کنند ؟خب دلیل که مشخص است این جناب وردست کروبی بود، از طرف اصلاح طلبان به مجلس ارتجاع راه یافت،از فعالان ستادانتخابات کروبی هم که بود، فیلمش هم که زندگی امام امت را بازسازی می کرد،که موسوی وکروبی هم میخواهند با هدردادن خون پاک جوانان به آن دوران طلایی برگردند پس چه جای اعتراض است؟واز همین بودجه بی حساب و کتاب سینمای فاخر مجبد مجیدی هم دارد سهمی می برد ( مجیدی هم پروپاکاندا فیلم موسوی را ساخت  او که ذوب در ولایت است هم اکنون تهیه وساخت فیلم زندگی محمد را که یک پروژه نان وآبدار والبته فاخر است وخیلی ها را به نان ونوایی می رساند را به او سپرده اند ) البته نوع دیگری از سینمای فاخر هم فیلم های مهمل ومبتذل دفاع مقدس ونظایرش است که جز پروژه های همیشگی نظام مقدس است، تا این نظام هست این نوع پروژه های امت رنگ کن دوام خواهد آورد چه نامش سینمای فاخر باشد ویا سینمای ارزشی ویاهمان نام پیشین  سینمای دفاع مقدس.

این روزها سایت ها وبلوگ ها در نظام مقدس مباحثی را پیرامون سینمای فاخر پیش کشیده اند به یکی از این گزارش ها از سایتی با نام آفتاب توجه کنید:

«واژه سینمای فاخر در شرایطی مطرح می شود که در چند سال اخیر به طرز غریبی رویکرد مسولان سینمایی کشور نسبت به جشنواره های خارجی که روزی حضور فیلم و فیلمسازی از ایران در آن افتخاری بزرگ به حساب می آمد تغییر کرده است.و نمونه بارز آن فستیوال کن است. پس از اینکه در این چند سال اخیر پدیده فیلم های به اصطلاح جشنواره ای مذمومیت غالبی پیدا کرده و قبل از آن هم فیلم های برگزیده ی این جشنواره ها، مورد بی اعتنایی و توقیف و بی مهری مسولان امر واقع گردید، حاصل آن شده است  که برای جایگاه و نقش گرد همایی های سینمایی در شناساندن سینمایی ایران به جهان اهمیتی قائل نیستیم. سینمایی که جز آثاری اندک شمار دیگر نتوانست فیلم های ارزشمندی را به سینمای ایران تزریق کند. به هر ترتیب به نظر می رسد هنوز نمی توان تصور درستی از دیدگاه مسولان سینمایی کشور نسبت به سینمای فاخر داشت و ای کاش کسی از مسولان پیدا می شد و برای یکبار بار هم که شده با تعریفی دقیق از واژه «سینمای فاخر»، جامعه سینمایی کشور را از این گیجی و گنگی رها می کرد»

چرا نویسنده وگزارشگر محترم سایت آفتاب گیج  ومنگ شده است ؟ اگر به پیرامون خود با تامل بیشتری توجه کند از گیجی ومنگی نجات خواهد یافت چرا که در می یابد سینمای فاخر یعنی سینمایی که  در وهله اول در جهت خواست نظام حرکت کند ، خط قرمز های نظام مقدس را مو به مو رعایت کند، اگر برای آرایش در فستیوال ها ساخته می شود، سازنده اش متوقع نباشد از اکران داخل هم سهمی ببرند اگر شرایط طوری بود که باید ادعای ساختن فیلم اجتماعی / سیاسی را مطرح کند، کارش با شرایط تطبیق دهد واگر روزی هم نظام تصمیم گرفت فیلم های فستیوالی کار های خنثا باشد سازنده دم در نیاوردوتوقع فیلم اجتماعی سازی را مطرح نکند در مواقع خیمه شب بازی های انتخاباتی در کشاندن مردم به صحنه وداغ کردن تنور انتخابات سهم داشته باشد تا هم خودش فاخر باشد هم فیلمش وهم سینمایش. تجربه تمرد برخی از فیلمسازان سینمای گلخانه ای که دنبال رایشان در انتصابات دو سال پیش بودند باید به دیگر فیلمساز متوهم آموخته باشد که در نظام فاخر جایی برای این نوع خود نمایی ها نیست آنها اگر بخواهند همچنان سازنده فیلم های فاخر باشند بیخود از این ژست های مردم پسند نگیرند به احساس لطیف مقام معظم رهبری آزار نرسانند. آیاهنوز هم گزارشگر محترم آفتاب ،گیج ومنگ است ویا  به معنا ومفهوم سینمای فاخر،تئاتر فاخر ،موسیقی فاخر وهنر فاخر در نظام فاخر پی برده است! ؟ 

 

 بصیر نصیبی 25 /6 /2011

برای گزارش هفته ی سایت دیدگاها

 

    

اشتراک گذاری:

Share