You should install Flash Player on your PC

30 سال سینما در جمهوری اسلامی(4)

 آرشیو

 خانه نخست

پژوهش وگزارش از بصیر نصیبی

30 سال سینما در جمهوری اسلامی(4)

 

  باریگران مشهور خارجی که به چهره ساری آخوندها یاری رساندند

در شرایطی که مسایل اتمی رابطه غرب وج. ا را به تیرگی کشانده بود. این  مسئله تا قبل ازریاست جمهوری «اوباما » مشکل آفرین مانده بود -عباس کیارستمی بعداز موفقیت در تاثیر بر روی جنایت کافه میکونو س ،پروژه دیگری را برای بازگشت آبروی قلابی جمهوری اسلامی به انجام می رساند.خانم ژولیت بینوش بازیگر فیلم بیمار انگلیسی که معروف حضورتان هست. این خانم حالا میخواهد شفا دهنده رژیمی بیمار زیر عنوان جمهوری اسلامی باشد.اتفاقا خانم بینوش هم در زمان احمدی نژاد راهش به جمهوری اسلامی گشوده شد.

 البته مدتهابود که تبلیغ می شد که ژولیت بینوش قرار است در یک فیلم نابغه جهانیشان شرکت کنند. اما اینکه به تنهایی مسئله ای نیست. فیلم لابد طرحی دارد وبرنامه ای ،خوب زمانی برای تهیه در نظر می گیرند وکارتهیه فیلم به انجام می رسد.اما دوسال گذشت،هنوز فیلم استاد کلید نخورده بود. این استاد ما که سینمایش غیر متعارف ونو وضد قصه هست وبازیگر هم که در این گونه سینما چندان جایگاهی ندارد. تمام مراحل تهیه این چنین فیلمها،از یکی دوماه تجاوز نمی کند.پس چرا اینقدر شروع فیلمبرداری کش پیدا کرده بود؟

 اما ارتباط ببنوش /کیارستمی در حد وحدود ارتباط معمول بازیگر /کارگردان محبوس نمی ماند وایشان در نقش های متفاوتی در جهتی  هماهنگ باخواست حکومت جمهوری مترقی ولایت فقیه حرکت می کند. اولین برنامه تنظیمی برای ایشان در پاریس / فرانسه برگذار شد. سالنی در مرکز پمپیدو را به شیوه اسلامی می آرایند. فرش های گران قیمت را جانشین صندلی های سالن می کنند. به جای موسیقی مبتذل غربی! ،طنین نوحه خوانی فضا را عطر آگین !می کند. برای آسایش بیشتر میهمانان به هر میهمان یک بالش نرم تحویل می شود اما با کفش که نمی شود به مسحد موقت پمپیدو قدم گذاشت وحرمت اسلام ناب محمدی را مغشوش کرد. همه  ی میهمانان باید بدون کفش به این مکان مقدس شده در دیار کفر  وارد شوند!.

برنامه هم شامل یک فیلم/ تعزیه است و معین البکایش(تعزیه گردان) عباس کیارستمی است که با حضور جمهوری اسلامی، نور ایمان بر دلش تابید و وقتی اولین بار همین تعزیه را بطورزنده در تکیه دولت! شهررم به روی صحنه آورد ومتهم به فرصت طلبی شد همه اتهامات را مردود دانست وارادت خالصانه !اش را به حسین ابن علی وشهیدان کربلا اعلام داشت. اما فکر می کنید چه کسی قواعد نشستن در مسجدپمپیدو را به کافران سابق( میهمانان جلسه ی  فیلم/ تعزیه پاریس) آموخت ؟ خانم ژولیت بینوش، بله تعجب نکنید، ایشان در نقش خادم مسجد پمپیدو به میهمانان می آموزندکه به چه شیوه ای کفش هایشان را به محض ورود در آورند وبه زیر بغل خودشان بچسبانند.

اما این همه ی ماجرا نیست، بعد از برگذاری چنین برنامه موفقی ! ،ژولیت خانم دست در دست معین البکاء عازم دارالخلافه می شود. آنهم در چه زمانی؟دولت مهر ورزاحمدی نژاد به جان زنان افتاده ،گروه ،گروه آنها را توقیف می کنند. شلاق میزنند. در طرح ضربتی پاک سازی فضای اسلامی پوشیدن چکمه هم جرم شده است، رویت کمی از مو ، فاحشگی ،ترویج فساد در جامعه محسوب می شود. زنان حتا با همسرانشان وبرادرانشان قادر نیستند. بدون مزاحمت در خیابان ها ظاهر شوندو توسط گشت ها ی امر به معروف و نهی از منکر جلب می شوند. چه بسا قبل از شناسایی هویتشان با تحقیر وتوهین به شلاق وزندان محکوم می شوند. در چنین روزهایی خانم ژولیت بینوش قدم به فضای مقدس جمهوری اسلامی می گذارد. خانم بینوش به چه شکل وشمایلی به حکومت طالبانی( به استناد تشخیص دوم خردادی های ورشکسته) احمدی نژاد سفر می کند؟ ایا حجاب کامل اسلامی را رعایت می کند؟ نه، ایشان یک تکه پارچه مصلحتی روی سر انداخته است .موهابش به حدی عیان است که کاملا اشعه وسوسه آفرین را می پراکند . ایشان با همان شکل وشمایل در تهران میچرخد وعکاسان ،عکس های شاد وخندان اووکیارستمی را مخابره می کنند.می دانیم که آن روزها در تهران هزاران مامور را در سراسر شهر پراکنده بودند تا نا نجیبان! را دستگیر کنند.اما کسی سد راه این زوج هنری نمی شود. هیج کس به گردش دوشا دوش خانم بینوش وکارگردان جهانی در شهر شگ نمی برد،آنها شنگول وخندان مثل اینکه در شانزلیزه می گردند در شهر تهران چرخ می زنند، دیزی دو نفره را با پیاز وگوشت کوبیده میل میفرمایند. ممکن است آدم های فضول ادعا کنند که این برنامه به نوعی نمایشی است که وزارت ارشاد تنظیم کرده است ودلیل ییاورند که چطور خبر عادی گردش در شهر راخبرگذاری حکومتی ایسنا گزارش می کند وعکاس هم تصادفا به همان آبگوشت پزی سر می کشد که آن دو دیزی میل می فرمایند وعکسی از نگاه  رومانتیک ژولیت خانم به عباس آقا  به هنگام دیزی خوری را روی سایت سینمایی ج. ا  منتشر می کنند، بی آنکه  دولت ناموس پرست احمدی نژاد اعتراضی بکند؟!! که البته ما نباید به این گونه شایعات  ضد انقلاب! توجه کنیم و شایسته است همچنان به کارگردان جهانیمان افتخار کنیم!

درباره فیلم شیرین

 در حاشیه بگویم سرانجام فیلم شیرین کیا رستمی با شرکت خانم بینوش آماده نمایش می شود. ج. اسلامی خیلی انتظار دارد که در این شرایط باز هم حساس یک نخل دیگر برای سینمای چ. اسلامی جور شود. مطبوعات داخلی هم شرکت وموفقیت فیلم شیرین را در کن 2008حتمی می دانند .اما فیلم چنان بی سر وته وچنان  بی هویت است و  ادا های شبه روشنفکرانه اش دستمالی شده وکهنه که نمایش حتابدون امتیاز چنین فیلمی در کن هم می تواند اهداف سالها پنهان مانده ژیل ژاکوب در ارتباط با مقامات ج. ا را شفاف کند پس فیلم را بکل در کن مردود می کنند. دلال اول هم در گزارش برای ماهنامه فیلم به پرت وپلا بودن این شاهکار جدید اعتراف می کندوبعد دومین نمایش شیرین، تلخ کام در جشنواره ونیر است که بعد از چنددقیقه تماشاگران بااعتراض سالن را ترک می کنندو از جشنواره تقاضای برگرداندن پول بلیط را دارند. جشنواره فجر که فیلم های کهنه خارجی را بدون اطلاع کارگردان از تهیه کنندگان میخرد وزیر عنوان بخش سینمای بین المللی نمایش می دهد چرا هیچ اقدامی برای نمایش جدید ترین کار برجسته ترین کارگردان معاصر نمی کند؟ چون می داند چه واکنشی فیلم وکارگردان را انتظار می کشد . دیگر امید به کیارستمی امیدی عبث است انگاراو به مهره ای سوخته تبدیل شده است.

بر گردیم وبحثمان را ادامه دهیم .

آقای« شون پن »بازیگر وکارگردان مشهور امریکایی  هم در جریان انتصابات  آخرین دوره مجلس اسلامی که با تحریم گسترده مردم ایران مواجه شده بود- یکباره بیادش افتاد که خبرنگار افتخاری روزنامه سن فرانسيسکو کرانيکل هم هست وراهی جمهوری اسلامی شد؛ این آقا که حالا ادعا دارد از جنبش آزادی خواهی حمایت می کند- در ست بر ضد خواست مردم ما حرکت کرد وبرای مطرح کردن وجدی قلمدادشدن خیمه شب بازی ای رسوا زیر عنوان انتخابات عازم دارالخلافه شد و با استقبال باندهای حکومتی مواجهه گردید، وزیر ارشاد خاتمی اطمینان داد که آقای پن با قصد پاکی! به تهران آمده است وبی،بی،سی گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران اعلام کرده که هدف شون پن از حضور در نماز جمعه تهران، پوشش خبری نماز عبادی / سیاسی جمعه بوده است. به هنگام شرفیابی شون پن به خانه هنرمندان، بازیگران سینمای جمهوری اسلامی چه غش وریسه ای برای آقای شون پن می رفتند. بین بازیگران زن ج. اسلامی جدل درگرفت، کی سمت راست شون پن بایستد ؟کی سمت چپ را اشغال کند؟ کی دستش روی شانه راست شون باشد؟وکی شانه چپ را تصاحب کند؟ خلاصه بازیگران ندید بدید ج. اسلامی از دیدار شون پن کلی افتخار کسب! کردند ونوش جانشان باد. هرچند این جناب برنده اسکار- شوهر سابق مادونا خواننده وبازیگری بود که با معیار های آخوندها فاسد وشایسته سنگساربود- اما روزی نامه کیهان شریعتمداری هم خود مبلغ آقا آرتيسته بود.

شماره بعد سینمای جمهوری اسلامی وسینمای آلمان نازی