You should install Flash Player on your PC

زیر ذره بین / شماره 28

 آرشیو

 خانه نخست

      

خداوند خود داور جشنواره فجر بود! و

رابطه خرس برلیناله،با ممنوع التصویر شدن گلشیفته، واعتراض ایرانیان برلین به مدیر جشنوار،با پاسداران خارج نشین،دولت احمدی نژاد با آقای کسلیک وباقی قضایا...

 من از همان ابتدا که رژیم خود بازی ی ممنوع التصویر شدن گلشیفته را  آغاز کرد به اپوزیسیون هوشدار دادم که باز در دام رژیم نیفتیم. اما بازهم اتهام سیاه بینی را به من زدند وبعد، وقتی مهرجویی هم با خانم در لوس آنجلس روی صحنه رفت بار دیگر بر نظرم تاکید گذاشتم ونوشتم:

«مراقب باشیم نکند این بار هم کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. زیر ذره بین شماره 22 و 23 »

 هنوز موج افتخار به گلشیفته فراهانی وشهامت قابل ستایشش فروکش نکرده است که می شنویم آقای داریوش «مهرجویی» هم عازم امریکای جهانخوار می شود البته دلیل خروجش هم حضور در مراسم بزرگداشتش در دانشگا ه لوس آنجلس اعلام می شود. مهرجویی بعد از اینکه دولت مهر ورز با او چپ افتاده وفیلم علی سنتوری را توقیف و عوامل رژیم خود در بازار قاچاق هم پخشش کرده اند.گاه ناپرهیزی می کند وبرضد سانسور هم نظر می دهد با اینکه خود در سرمقاله مجله فیلم -ویژه صد سالگی سینما- از اینکه سینما در ایران خط دار و اسلامی شده ابراز خشنودی کرده بود و تاثیر سانسوربر خلاقیت را حرف بی ربطی می دانست.اما در مراسم بزرگداشتش در دانشگاه لوس آنجلس اندر مضار سانسور فیلم در ج. اسلامی سخن می گوید.اما دولت مهرورز آزادیخواه! برای خروج وی از جمهوری اسلامی وشرکت در مراسم بزرگداشتش که خبر گزاری مسیحیان ایران هم اشاعه اش میدهد مانعی ایجاد نمی کند-آفرین - ،گلشیفته خانم در ابتدا در باره بازی بدون حجابش در سینمای هو لیودهمان دلایلی را می آورد که ما از قبل پیش بینی کردیم ونوشتیم:

«اما این اولین صادرات فرهنگی/هنری وحقوقی! جمهوری اسلامی نیست که پوشش وآریشش برای مردان غریبه هیز خارج از کشور مجاز است اما چرا در داخل ودر میان مسلمانان چشم پاک! وبی خطر به زیر حجاب میخزند؟ این رفتار وکرداروپوشش، نیکی کریمی درجشنواره ها، دریا دادور ودیگر دوزیستیان مونث دربرنامه های آواز خوانی، شیرین عبادی در محافل ومجالس خارج از کشور،به امری عادی مبدل شده زیر ذره بین شماره 22 و 23 -»

بازهم بیادتان بیاورم که در سایت های اپوزیسیون این خانم را به پناهنده سیاسی هم مبدل کردند ومن هم نوشته بودم:

«این روزها ،ساز دیگری کوک کرده اند وانشاء های سوزناکی بابت غم غربت نامبرده نقل میکند. به فاصله چند روز اصلا خانم تبدیل به مهاجر شده است! (البته از مصرف واژه پناهنده مثل همیشه پرهیز کرده اند چون برای برگشت افتخار آمیز، بعد از خوابیدن سروصدا ها ممکن است اشکال تولید کند) گلشیفته خانم هنوز نیامده دلش برای وطن تنگ شده است.چه مبارز تبعیدی ی دل ناز کی زیر ذره بین شماره 22 و 23 -»

اما شاه بیت گفته های گلشیفته خانم را با ید در آخرین کلمات بیان شده اش یافت .ما عین گفته های نامبرده را  نقل می کنیم ودخالت های خودمان را داخل پرانتز می آوریم.

...او در ادامه این سخنان گفت:

«به هر حال من همیشه یکی ازافتخاراتم این است که بتوانم یک سفیر خیلی خوبی برای ایران( ج.اسلامی) باشم برای اینکه به شدت عاشق ایران (نظام ج. اسلامی) هستم و مطمئنم هیچکس به اندازه من برای ایران( جمهوری اسلامی) تبلیغ نکرده و نخواهد کرد. من همیشه گفته ام که ایران( تحت سلطه رژیم ولایت فقیه )بهترین جایی است که یک فرد می تواند در آن زندگی کند و جایی است که یک نفر می تواند خوش(! )بگذراند. در هر شرایطی و فردا هم همه چیز را مشخص می کند که چه خواهد شد. به هرحال من با پاسپورتم از ایران(پاسپورت ح. اسلامی  ) آمده ام و انشاءالله با همین پاسپورت هم به ایران( دار الخلافه) بازخواهم گشت.»

وحالاسر وکله گلشیفته در برلین در بساط آقای کسلیک پیدا شده که مخالفان ج. اسلامی به او آیت الله کسلیک میگویند، آنجا هم همان حرف ها را تکرار کرد. حالااو سفیر هنری دولت احمدی نژاد است وبه این بهانه که فیلم فرهادی در ایران به خاطربازی این خانم توقیف شده هم برای  فیلم الی یک خرس جور کردند وهم فیلم را در شبه جشنواره مسخره ای به اسم فجر نمایش دادند وفرهادی برای نمایش آن در فجر از خدا تشکر کرد!

آقای کاسلیک با نمایش تحفه ای دیگر، سفر های استانی احمدی نژآد نشان داد که چگونه در همین شرایط هم سهمیه ج. اسلامی را تقدیمشان می کندو نسرین بصیری که مدتی است برای خانه بخت جدیدش محافظ پاسدارآورده همچنان در خدمت است و حرکت های اعتراضی مهم وموثر کلوپ فیلمسازان ایرانی و اروپایی را در برنامه صبجگاهی صدای امریکا به مسخره میگیرد. ایا مسئولین برنامه به معترضین هم فرصت می دهندتا در شرایط مساوی جواب این خانم را بدهند؟همین طور امسال خانمی که چند سالی است کار واسطگی را آغاز کرده هم برای تبلیغ برنامه های جمهوری اسلامی از کلن به برلین سفر کرده و دور و بر فرستادگان ج. اسلامی می پلکید که البته ما او را می شناسیم امانام وی را شایسته حتا یاد آوری هم نمی دانیم. وبهر حال یادداشت یکی ار خوانندگان در خصوص وی را هم در شماره بعد منعکس می کنیم.

جشنوارۀ فیلم برلن به فرومی برای رژیم تروریستی ایران تبدیل شده است

نامۀ سرگشادۀ کلوپ فیلمسازان ایرانی واروپایی

به جشنوارۀ فیلم برلن (برلیناله) و به مدیر این جشنواره آقای دیتر کُسلیک

به همۀ جشنواره های بین اللملی فیلم

به شهردار برلن

به سناتور فرهنگ برلن

به همۀ فراکسیون های مجلس فدرال و مجلس های استانیِ آلمان

به رسانه های بین اللملی و آلمانی

26 ژانویه 2009

آقای کسلیک گرامی،

ما با شگفتی از حضور فِیلم های ایرانی در پنجاه و نهمین جشنوارۀ بین اللملی فیلم برلن آگاه شدیم  و در حیرتیم که شما می خواهید به نام " گفتگوی فرهنگی "، فیلمی تبلیغی را در بارۀ احمدی نژاد که منکر هولوکاست است، به نمایش درآورید. فیلمِ " نامه به رئیس جمهور" که ساختۀ مشترک ایران و کاناداست، تلاش دارد که یک رئیس جمهور مورد تنفر را برای تماشاچیان، به صورتِ رئیس جمهوری " نوع دوست و نزدیک به خلق " به نمایش درآورد.

در ایران، منتقدان رژیم، دگراندیشان، هنرمندان و شاعران، هنرپیشگان، نویسندگان و فعلان هنری، به گونه ای مستمر، بازداشت، دستگیر و اعدام می شوند. ترور علیه اقلیت های دینی مانند بهائیان، پیگیرانه و رَوشمند، اجرا می شود. زنان ایرانی در آشکارا، خوار و تحقیر می شوند. همجنس گرایان زن و مرد، به گونه ای وحشیانه تحت پیگرد قرار می گیرند. دستگیری و شکنجۀ فعالان حقوق بشری، هموندان سندیکاها، آموزگاران و دانشجویان از مسایل روزمره در این رژیم هستند.

سیاست خارجی رژیم شیعی ایران بر یهودستیزی نابود کننده ای بنا گردیده که همۀ یهودیان جهان و اسرائیل را هدف گرفته است. این سیاست با پشتیبانی از نیروهای تعصب گرای اسلامی و تروریست و نیز با تلاش برای مجهز شدن به تسلیحات اتمی، دنبال می شود.

بر شما روشن است که در رژیم اسلامی، همۀ فیلم ها باید از دستورهای سختِ سانسور اسلامی تبعیت کنند. نیز، می دانید که تنها آن فیلم هایی مورد پشتیبانی رژیم قرار می گیرند و مجاز به حساب می آیند که با پیشداده ها و دستورهای اسلامی " وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران" هماهنگ و همخوان باشند.

سهمیۀ جشنواره ها که از سوی این وزارتخانه تأیید شده اند، مجازند اندازۀ معینی از انتفادهای اجتماعی را بازتاب دهند. اما، درست به همین خاطر، این فیلم ها برای فریبِ صحنه های فرهنگی جهان، همچون تبلغاتِ مورد نیاز حکومت اسلامی عمل می کنند؛ چرا که بسیاری از این فیلم ها، تنها برای جشنواره های فیلم ساخته و پرداخته شده اند و نمایش آنها برای مردم ایران ممنوع هستند

سال هاست که ویژگی چشمگیر جشنوارۀ فیلم برلن (برلیناله) به مدیریت آقای دیتر کُسلیک، پیوند و دلبستگی با دستگاه های رسمی حکومت در ایران است. به این وسیله، شما با پشتیبانی ازاینگونه تبادل فرهنگی، حقانیت ویژه ای به رژیم ترور می بخشید. این، کمک به مردم ایران نیست.

بلکه برعکس: زیر لوای " گفتگوی فرهنگی "، رژیمی مقبولیت می یابد که سیاست اسلامیزه کردن ایران و جهان را به گونه ای تهاجمی و خشونت آمیز دنبال می کند و در پی آن است که اقلیت های قومی ایرانی را بیشتر از بیش به حاشیه رانده و نیز همۀ جلوه های غیر اسلامی فرهنگ و تمدن ایرانی را از میان ببرد

 -از اینرو، ما خواهان آن هستیم که مدیر جشنواره، آقای دیتر کسلیک که سال هاست به عنوان مسئول اصلی، برلیناله را به صحنۀ تبلیغی رژیم ایران تبدیل کرده است، کناره گیری کند

 -ما همچنین خواستار آن هستیم که فیلم های ارسالی از ایران و نیز فیلم " نامه به رئیس جمهور" ساختۀ مشترک ایران و کانادا از برنامه حذف شوند؛ زیرا این فیلم ها نه تنها بازتاب دهندۀ دستاورده های هنری نیستند، که بیشتر اهداف تبلیغی رژیم ترور را به نمایش می گذارند

 

با درودهای دوستانه

از سوی کلوپ فیلمسازان ایرانی و اروپایی

آرمان نجم  (فیلمساز و دراماتور)

CIEF Club  iranisch

*واکنش شتاب زده جمهوری اسلامی به حرکت های اعتراضی برلین

تجمع هشت نفره دراعتراض به شرکت فيلم هاي ايراني در جشنواره برلين

برلين- هشت نفر از اعضاي منافقين و لابي هاي صهيونيستي پنجشنبه شب در اعتراض به شرکت فيلم هاي ايراني در جشنواره فيلم برلين مقابل يکي از سينماهاي محل نمايش اين فيلم ها تجمع اعتراض آميز برگزار کردند. 

به گزارش خبرنگار ايرنا، در اين تجمع که در منطقه "پوتسدام "و يکي از مراکز مهم تجاري – توريستي برلين انجام شد، تجمع کنندگان با در دست داشتن عکس ها و پلاکاردهايي خواستار قطع رابطه فرهنگي آلمان با ايران شدند.

حضور نسبتا زياد خبرنگاران رژيم صهيونيستي و رسانه هاي آلمان براي پوشش اين تجمع قابل توجه بود.

درحاشيه اين مراسم نيز برنامه اعضاي منافقين براي "گدايي" با توجه به اينکه اين مکان از محل هاي گردشگري است و تعداد زيادي توريست نيز براي ديدن فيلم هاي جشنواره برلين به اين شهر آمده بودند، داغ بود.

از ايران چهار فيلم" در باره الي"، "نامه هايي به رييس جمهور" ،" نيلوفر" و" برف "در جشنواره برلين که تا روز يکشنبه داير خواهد بود، شرکت کرده اند.

لابي هاي صهيونيستي و منافقين از چندين روز قبل براي برگزاري اين تجمع اعلاميه هاي مختلف صادر کرده و از مخالفين براي شرکت در آن دعوت مي کردند.

انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 352903

*اینها که به  تجمع هاو اعتراض های چندین هزار نفره دانشجویان، معلمان، کارگران و.. کوچکترین بهایی نمی دهند چطور تجمع 8 نفره اینقدر معذبشان کرده است؟

• ایمیل به آدرس سینمای آزاد

* اطلاعیه جمشید گلمکانی مستند ساز مقیم پاریس

لابد پیش از این با گزارش ها و مستندهایی که من در شرکت فرانسوی تولید فیلم «هوریزون» ساخته ام آشنا هستید. فیلم هایم تحقیق های دراز مدت درباره رویدادهای مهم بیست سال گذشته در ایران هستند که دیدن آن ها همیشه تازگی دارد. کارهایم همگی از تلویزیون فرانسه و کانال های اروپایی پخش شده اند. اکثر فیلم ها به فرانسوی، انگلیسی و فارسی هستند. برای معرفی و پخش بیشتر آن ها به تازگی یک سایت به فرانسه و انگلیسی، همراه با بخش هایی از فیلم را ساخته ام. در وهله اول از شما دعوت می کنم از این سایت دیدن کنید. اگر سایتی را سراغ دارید که مشخصات کارهایم می تواند برایشان جالب باشد، به آن ها پیشنهاد کنید که آن را در مجموعه لینک هایشان بگذارند.

http://horizondoc.jimdo.com

 

•سمینار وراهپیمایی امسال  کارزان زنان در سوئد

اطلاعیه شماره 2

با کمک های مالی خود از راهپیمائی و سمینار کارزار زنان حمایت کنید!

کارزار مبارزه برای لغو کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان  در تدارک سمینار و راهپیمائی در روزهای 6، 7 و 8 مارس 2009 در شهر استکهلم ( سوئد) است.

موفقیت هر چه گسترده تر این سمینار و راهپیمائی مشروط به میزان تدارکات آن است. تدارکات این تظاهرات شامل تهیه سالن سمینار، تهیه پلاکارد، تهیه پوستر تبلیغاتی، کرایه ماشین، بلندگو، تکثیر اطلاعیه ها و..... می باشد. این فعالیت ها علاوه بر فدارکاری و نیرو گذاشتن تک تک ما نیاز به درجه ای از نوانائی مالی دارد.

دوستان و یاران!

تلاش کنیم با حمایت مالی خود نگذاریم ناتوانی مالی زنجیزی چون دیگر زنجیرهای نظام مردسالار به مثابه مانعی در مسیر موفقیت مبارزه مان شود. در این زمینه نیاز به حمایت مالی همه کسانی داریم که دل در گرو تحقق جهانی عاری از ستم و استثمار دارند

کمکهای مالی خود را لطفا به شماره حساب زیر واریز نمائید       

Nordea

Iranska Kvinnors Kamp För Frihet

Plus Girot

SE32 9500 0099 6034 1985 4231

لطفا هنگام پرداخت پول اسم  کارزار 2009 را بنویسید.

   کارزار مبارزه برای لغو کلیه قوانین ضد زن و مجازاتهای اسلامی علیه زنان

                                                                                                      

  کمیته برگزاری کارزار زنان 2009  ( استکهلم   / (  فوریه 2009

 

www.karzar-zanan.com

karzar2005@yahoo.com

  

آهوی محال، با یادِ  «فروغ»                           

رضا بی شتاب

خاکسترِ ققنوس برین صفحه که پاشید؟

که از روشنیِ شوقِ حضورش

سرتاسرِ هر صفحه وُ هر سطر

پُر از نامِ «فروغ» ست

خاکسترِ ققنوس یکی سرمه ی جاوید

که در چشمِ قلم ریخت؟

که از چرخشِ رنگش

پرِ طاووسِ سخن سوخت

ای واصلِ مقصد که ز کِلکَت

هر دانه که در خاک نهادی

باغی دگر آورده وُ «نوزایی دیگر»

در مجمعِ جان رونقِ عشقی

بودی چو «اسیر»ی پسِ «دیوارِ» تأمل

آن لحظه چه دیدی که به «عصیانِ» فلک وار رسیدی!

سرانگشتِ تو از جوهرِ اندوه

که بس قصه نهان داشت

حالیست نشاندست به پیشانیِ هر شعر

شعوری که دَمَد بال؛

بر بالِ سپیده

گر خوابِ خزان حوصله سوزست مپندار

که بازاییِ آن یار نبینی

صدایِ تو که سبزست ازین پنجره آمد

درختانِ سراسیمه به سوی تو دویدند

ای ریشه ی سرشارِ تو پُر شورترین بیتِ ترانه

چون موجِ زلالی؛ ز کفِ دست چراغی

بر ساحلِ دیدار

شگفتا به چه عشقی تو نشاندی

در آینه آن شنبمِ اشکی که چکیدی

با آبِ روان همسفرِ روزِ بزرگی

آوازِ تو سازی که زمانش ابدی شد

در برگِ افق فکر وُ «فروغی»

که چون شعله ی گمگشته دمیدی

پروازی وُ در خاطرِ شبگرد به گفتار

آغوشِ تپش بودی وُ مهتابِ نسیمی

چون ابرِ بهاری؛ که رسد از دلِ دریا

آهویِ محالی تو درین دشتِ فریبا

که تا چشم به هم زد دلِ بیدار

صد فصل رسید وُ گُلِ ما نیست پدیدار

از رفتنِ تو مات ترینیم درین «موسمِ سرما»

بر ردِ تو ما مانده وُ از ناله لبالب

نامت چو بُوَد زمزمه ی زندگی و لحظه ی زیبا

نیلوفرِ نوپا به نشاط ست وُ تماشا

ای قاصدِ بالنده ی خورشید به شب های پریشانیِ رؤیا

با داغِ فِراقت خبر از باد گرفتیم

گفتا که به پرواز بجویید وُ بگیرید سراغش

پروانه ی رنگینِ پگاهی وُ سپهرت به سلامست...

2009-02-12                      

شوق خواندن/ امیر هوشنگ برزگر

سایت گذرگاه ایران

نگاهی به آمار نشر کتاب و مجلات چاپی و انواع رسانه های الکترونیک در این طرف دنیا،  در مقایسه با کشور ما، فقر جگر سوزی را نشان می دهد.

نشریات ما، همه نوعش در مقایسه تقریبن خوانند ندارند، و این ادبیات ما را دارد از نفس می اندازد.

چاپ کتاب در تعداد بسیار حقیرانه در ایران، کجا و تا یک میلیون جلد از هر کتاب در غرب کجا. و علت اساسی این است که ما خواننده نداریم، و تا نداریم وضع همین خواهد بود.

طناب سانسور:  نشر، تیراژ، تنوع مطلب، و در نتیجه شوق خواندن را یکجا حلق آویز کرده است. با توجه به نرخ بیسوادی، که هر دو رژیم با همه ادعا و بوق و کرنا، در ماندگاری آن مقصرند، وقتی می خورد دست ناهنجاری های مختلف اجتماعی و کمی در آمد سرانه، حال و حوصله و شوقی باقی نمی گذارد.

توجه به اخبار که موجی جوشنده و مملو ازانتظار و هر روزه دارد، " آن هم از مسیر توجه به منابع خارجی، به علت عدم اعتماد به رسانه های داخلی " مانده وقت معدود خواننده ای را که داریم، " بخاطر خستگی از کار اول و  دوم که  اغلب مسافر کشی  است "   نیز از ادبیاتمان گرفته است

روی جایگاه فروش نشریات در غرب، در هر زمان بیش از 100 نوع  روز نامه، مجله هفتگی، ماهانه و فصلنامه، با انواع نگاه ها، تمام رنگی و سیاه و سفید، با قیمت های مختلف دیده می شود که همه، هم خریدار دارند و هم خواننده. در حالی که در مملکت ما تقریبن نشریه با رونقی وجود ندارد، چون نمی خواهند وجود داشته باشد. چون هر نوشته ای باید از زیر ذره بین سانسور بگذرد.

در این ور دنیا، در تمام وقت های اضافی اعم از توی اتوبوس، وقطار های شهری " مترو" ، تا زمان قبل از خواب همه کتابی در دست دارند. کتاب مورد علاقه شان را، که بی سانسورو بی دستکاری است، می خوانند، واین یعنی تعداد چشمگیری خواننده که هر کتابی را می تواند حمایت کند.

ولی در کشور ما، نگهداری کتاب در خانه، می تواند عامل جرم باشد، و برای دارنده اش مصیبت به بار آورد. و حتا پایش که بی افتد اکثرن به تاراج برده شود. و این سبب دیگری برای گریز از کتاب است.

زایش وبلاگ این نوید را داد که با توسعه آن، و وفور نوشته های گوناگون، کم کم این شوق که برای ادبیاتمان اهمیت حیاتی دارد، بارور شود، ولی متاسفانه حضور نامیمون فیلترینگ، از یکسو، دستگیری و به حبس بردن و آزار دادن تعدادی از وبلاگ نویس ها از سونی دیگر، و سوء رفتار بعضی از وبلاگ دارها، که بیشتر " نفوذی " بودند، مانع ادامه این ذوق شده است.

ما در هر شماره گذرگاه، از وزارت ارشاد که در حقیقت وزارت قیم ما مردم صغیر است، و هر حرکت و تفکر و برنامه ادبی باید با نطر و دخالت او باشد گفته ایم و باز خواهیم گفت.

علت عدم توجه نویسندگان و هنرمندان ما به آن، چند  عامل دارد، که عشق به شهرت در صدر آن است، و برای رسیدن به این عشق، نویسندگان وهنر مندان

ما پذیرفته اند که بهر شرایطی تن بدهند. تا در نهایت، اجازه نشر اثر آش و لاش خود را دریافت کنند، اثری که به علت ارشاد زدگی، خواننده ای را " جز چند دوست و آشنا " جذب و جلب نمی کند و درنتیجه عشق به شهرت نیز خاک می شود. اثری بی یال و دم و اشکم دیگر اُبُهتی ندارد.

البته در این گرایش ملتمسانه ناشران نیز بخاطر منافع خود آتش بیار معرکه هستند، وبا دست و پا کردن چند نقد آبکی و ترفند پس از مدتی کوتاه درحالیکه هنوز نیم بیشتر همان 2000 جلد نیز مانده است اعلام این که کتاب به چاپ چندم! رسیده است، می خواهند باعث رونق کاذب شوند. و صد البته ترتیب جوایز دولتی که شده است قوز بالا قوز.

فقط یک راه باقی می ماند و آن اهمیت دادن به نشر الکترونیک است و پرداختن به آن. ارشاد را دور بزنید و از سایه بختک وار مشئومش دوری کنید.

خواهید دید که خوانندگان چه استقبالی می کنند. و چه شهرتی حقیقی برای شما به ارمغان خواهد آورد.

www.gozargah.com

 

چماقدران اصولگرایان دست چماقداران اصلاح طلبان را رو می کنند!

 

کلک! (گفت و شنود(

گفت: آقای ابطحی معاون رئیس جمهور سابق در سایت خود ادعا کرده است در جریان راهپیمایی 22 بهمن تعدادی چماقدار به آقای خاتمی حمله کرده اند!

گفتم: دروغ به این بزرگی؟! آخر این چه اتفاقی بوده که فقط آقای ابطحی از آن باخبر شده و هیچ جای دیگر خبری از آن نیست؟!

گفت: رسانه های خارجی به بهانه همین خبر جعلی- که فقط آقای ابطحی منبع آن است- تلاش کرده اند راهپیمایی عظیم 22 بهمن را تحت الشعاع قرار دهند.

گفتم: خب از اول بگو تا معلوم شود آقای ابطحی به سفارش چه کسانی این خبر را جعل کرده است. ولی آخر باید یک دلیلی هم سر هم کند.

گفت: به یک عکس استناد کرده و نوشته است تعدادی چماق به دست در این عکس در اطراف خاتمی دیده می شوند!

گفتم: حتما همان اطرافیان خاتمی بوده اند که بسیاری از آنها سابقه ای طولانی در چماقداری و چاقوکشی دارند، مثل ماجرای 18 تیر و...

گفت: اتفاقاً در این عکس هیچ چماق به دستی دیده نمی شود و فقط یک نفر در فاصله 10 متری یک چوب در دست دارد که چوب پرچم ها و پلاکاردهای 22 بهمن است و آرام ایستاده در ضمن چهره آقای خاتمی هم خندان است.

گفتم: شخص قالتاقی چند جای یک پالتو را با آتش سیگار سوراخ کرد و آن را نزد مرحوم آیت الله کاشانی برد و ادعا کرد در جریان 28 مرداد تیر خورده است مرحوم آیت الله گفت؛ اگر این همه تیر خورده ای پس چرا نمرده ای؟ و از این گذشته برای چی روز 28 مرداد در گرمای تابستان پالتو تنت کرده بودی؟!

 *نقل ار روزی نامه کیهان شریعتمداری فرمانده چماقداری از نوع اصولگرا.

 

حرفها ونظرهای خودشان در باره شبه جشنواره بی اعتبار فجر-زجر-

ستاد کل نیروهای مسلح  هم، وزارتخانه وزیر قاتل را هم قبول ندارد!

معاون فرهنگي ستادكل نيروهاي مسلح تاكيد كرد: برخي فيلم‌‌هاي حاضر در جشنواره فيلم فجر، مصداق روشن تهاجم فرهنگي است.

معاون فرهنگي و تبليغات دفاعي ستادكل نيروهاي مسلح كه در حاشيه مراسم اختتاميه جشنواره موسيقي نظامي با فارس سخن مي‌گفت، در خصوص نقش موسيقي، عكس و فيلم در پيشبرد اهداف و ارزش انقلاب اظهار داشت: نواهاي دوران پيروزي انقلاب و تلاش هم‌نوازان نيروهاي مسلح و ساير هنرمندان متعهد و خلق آثار گران‌سنگ در اين زمينه از ارزش زيادي برخوردار است و بايستي عرصه‌هاي فعاليت پويا براي هنرمندان دين‌مدار بيش از گذشته فراهم و مهيا بشود. هنر ديني در عصر معاصر، يك پديده جديد است و دستگاه‌هاي فرهنگي و هنرمندان مؤمن و متعهد در اين راستا، رسالت سنگيني برعهده دارند.

جزايري اظهار داشت: در جامعه ديني ايران اسلامي، چنانچه هنر در خدمت ابتذال قرار گيرد، چه دانسته و يا ندانسته، بايد با آن برخورد شود. رژيم‌هاي سكولار نيز اجازه نمي‌دهند ارزش‌هايشان به مسخره گرفته شود، معذلك اين پديده زشت هر از چندگاهي در عرصه به اصطلاح هنر ايران خودنمايي مي‌كند.

وي يادآور شد: ابتذال هنر در ايران از دو آبشخور تغذيه مي‌كند؛ يك وجه آن به خاطر سلطه‌ايست كه انديشه‌هاي ماليخوليايي و اباحه‌گري، فكر و ذهن اين دسته از توليدگران را به اشغال خود درآورده است و وجه ديگر آن محصول اتاق‌هاي فكر رژيم‌هاي استكباري و صهيونيستي است كه تلاش مي‌كنند با بهره‌گيري از هنر و هنرمندان بي‌هويت، در عرصه‌هاي ارزش و سنت‌هاي بديع جوامع اسلامي نفوذ يافته و فرهنگ آن جوامع را به همراهي با خواسته نامشروع خود متمايل سازند.

جزايري افزود: دستگاه‌هاي فرهنگي و هنري كشور نبايد اجازه دهند از طريق هنر اثرگذار فيلم و سينما، هنجارهاي خوب جامعه همچون عفاف و پاكدامني، پايداري نسبت به ارزش‌ها و اصول خانواده به خصوص در جامعه ايران اسلامي، قبح روابط نامشروع و مواردي از اين قبيل بازيچه منويات عده‌اي به ظاهر هنرمند گردد.

معاون فرهنگي و تبليغات دفاعي ستادكل نيروهاي مسلح تاكيد كرد: تا كي بايد نظاره‌گر سياه‌نمائي‌هاي برنامه‌ريزي شده عليه انقلاب و نظام و اسلام عزيز باشيم و تا كي مسئولين مربوطه بايد تحت شانتاژ چند نفر به ظاهر هنرمند و در واقع برانداز واقع شوند ؟

جزايري با اشاره به اينكه برخي فيلم‌‌هاي جشنواره فجر مصداق روشن تهاجم فرهنگي است، اظهار داشت: ما در عرصه توليدات فرهنگي و هنري مبتني بر ارزش‌هاي بي‌انتهاي انقلاب اسلامي نيازمند مدل‌هاي مديريتي هستيم كه در فرآيند آن دست ويران‌گران ارزش‌ها نبايد به آن برسد

•سایت روز اون لاین دارودسته خاتمی نوشت: فقط بيضايي ماند !

 

اسامي 25 فيلم بخش مسابقه سينماي ايران همراه با اسامي اعضاي هيات انتخاب اين جشنواره که نام آنها تا پيش از اين پنهان مانده بود،معرفي شدند. از کارگردان هاي مهم سينماي ايران فقط بهرام بيضايي در جشنواره باقي مانده،اما فيلم هاي اجتماعي و منتقد حذف شده اند. بيشتر فيلم هاي برگزيده به دفاع مقدس و فيلمفارسي اسلامي تعلق دارند.

به گفته کامبيز رحيمي ـ منتقد فيلم- اکثريت افراد اين هيات را افرادي تشکيل مي دهند که بيشتر در بخش هاي مميزي فعال بوده و رابطه اي با بدنه سينماي ايران نداشته اند.

در برابر به گفته جمشيد کمالي همه فيلم هائي که به نوعي جنبه انتقادي داشته اند حذف شده اند؛ از جمله "صدسال به اين سال ها" ساخته سامان مقدم، "آتشکار" به کارگرداني محسن امير يوسفي که بعد از 20 مورد حذف، سرانجام توقيف شد و "آن سوي پرچين" ساخته محسن محسني نسب که فيلمي در باره سه زنداني است.

نگاهي به فهرست فيلم هاي انتخاب شده براي جشنواره هم نشان مي دهد که بغير از چند فيلم محدود مانند "زادو بوم" ساخته ابوالحسن داودي و «ترديد» فيلم تازه واروژکريم مسيحي، بقيه فيلم ها به بخش فيلمفارسي و يا فيلم هاي مذهبي تعلق دارند.

 جدا شده ار مقاله پرستو سپهري برای سایت روز اون لاین

•وزارت ارشاد صفار هرندی به فیلمهای خودشان هم رحم نمی کند!

 سینمای ما - ماندانا مافیها: بعد از انتشار نام فیلم های بخش مسابقه دیدیم که امسال هم نامی از فیلم سامان مقدم، "صد سال به این سال ها"، در فهرست نیست. در حالی که پیش از این شنیده می شد که سامان مقدم فیلمش را برای شرکت در بخش مسابقه ارائه داده است. سایت سینمای ما در تماس با سامان مقدم نظرش را دراین باره جویا شد.

سامان مقدم به خبرنگار سینمای ما گفت: "این دومین سالی است که فیلم من از جشنواره کنار گذاشته می شود. و من هم امسال خیلی جدی این قضیه را پیگیری خواهم کرد. و از مسئولین وزارت ارشاد می خواهم که صریحا دلایل حذف فیلمم را به من اطلاع بدهند. این فیلم با حمایت کامل وزارت ارشاد و بنیاد فارابی ساخته شد و من از دوستان مسئول می خواهم که توضیح بدهند چرا فیلمی که با حمایت خودشان ساخته شده و پروانه نمایش هم گرفته، از جشنواره فجر کنار گذاشته می شود؟! ای

• وقتی اسم فیلمی کتاب قانون می شود دیگر نپرسید چرا رد می شود؟

ماندانا مافیها: "کتاب قانون" مازیار میری بعد از کش و قوس های فراوان در نهایت در لیست اسامی هیچ یک از بخش های جشنواره فیلم فجر نبود. سایت سینمای ما در تماسی با مازیار میری از او درباره "کتاب قانون" و دلایل حذفش پرسید.

مازیار میری درباره کنار گذاشتن فیلمش از جشنواره گفت:" ما از یک ماه پیش شروع به رایزنی با وزارت ارشاد کردیم. و با توافق آن ها قرار شد که یک سری از پلان ها را دوباره فیلمبرداری کنیم و بخش هایی را هم دوبله کنیم تا مشکل پروانه نمایش فیلم حل شود. بعد از این اقدامات دوستان با دادن پروانه نمایش موافقت کردند. اما امروز صبح متوجه شدیم که دوستان هیئت انتخاب "کتاب قانون" را از جشنواره کنار گذاشته اند بدون این که به طور رسمی و شفاف دلیلش را اعلام کنند. آ

• ببینید شبه جشنواره فجرچه تحفه ایست که ده نمکی هم قبولش ندارد !

  • سینمای ما: «با توجه به صحبت ها و مباحثی که این چند وقت از اطراف هیات انتخاب می شنیدیم، حضور نداشتن "اخراجی ها 2" در بخش مسابقه سینمای ایران برای من کاملا قابل پیش بینی بود.» مسعود ده نمکی ضمن بیان مطلب فوق در گفت و گو با خبرنگار سایت سینمای ما گفت: «بُعد رقابتی جشنواره را جدی نمی گیرم و تنها از این که زحمات عوامل فیلم که در این مدت مورد ارزیابی قرار نخواهد رفت متاسفم و از همه بازیگران و عوامل فیلم که صادقانه برای ساخت این فیلم زحمت کشیدند عذرخواهی می کنم.«

• پولی که قرار بود سر سفره مردم بیاید . رفت تو جیب نور چشمی ها!

امسال تمرکز جشنواره روی فیلمی همچون <ملک سلیمان> ساخته میلیاردی دولت است. فیلمی که قرار است بر جلوه‌های ویژه‌اش تاکید شود اما به‌دلیل همزمانی تعطیلا‌ت سال در کشور هنگ‌کنگ بدون صحنه‌های مطرح به صورت ناقص به جشنواره می‌آید. باید امیدوار بود که این فیلم در هنگام اکران همچون فیلم‌های دیگر پرخرج دولتی با شکست روبه‌رو نشود. هرچند اصل حضور چنین فیلمی با چنین بودجه عظیم و حمایتی در کنار فیلم‌های دیگر جای سوال دارد.

• وقتی پرده جشنواره هم پاره می شود!

سینمای ما - سعید هاشمی: در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر که ساعاتی پیش برگزار شد، ناگهان در میانه مراسم، پرده بزرگ سالن شروع به پایین آمدن کرد، به گونه‌ای که گوشه پرده به استندهای بزرگ روی سن گرفت و پاره شد و در میان زمین و هوا آویزان ماند. به شکلی که اجرای مراسم متوقف شد و مجری مراسم از مهمان‌ها خواست برای دقایقی تحمل کنند تا بار دیگر همه چیز از نو آغاز شود. حاضران در سالن در آن لحظه می‌پنداشتند که این اتفاق به دلیل عدم برنامه‌ریزی اتفاق افتاده. اما بعدا مشکل اصلی به گوش همه رسید. به دلیل نوسان برق، پرده خود به خود به کار افتاده و بی این که بخشی از برنامه باشد، شروع به پایین آمدن کرده است. این هم یک اتفاق پیش‌بینی نشده در مراسم افتتاحیه جشنواره فجر امسال.

•عزت الله خان یادش رفته که  بیش از صد بار ج. ا از او تجلیل کرده است!

«براي تجليل ويژه دعوت شدم، اما به من توهين شد»           

عزت‌اله انتظامي از برخورد مسوولان جشنواره فيلم فجر در مراسم اختتاحيه بخش بين‌الملل فيلم فجر گلايه‌مند است.

آقاي بازيگر سينماي ايران كه شامگاه گذشته جايزه بخش بين‌المجالس را به فيلم «زادبوم» كه خودش در آن بازي مي‌كند اهدا كرد، در گفت‌وگو با خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) بيان كرد: ظهر روز گذشته به‌عنوان اينكه قرار است از بنده تجليل ويژه‌اي شود از من براي حضور در مراسم اختتاميه دعوت كردند و به من گفتند حتما بايد بيايي و به هرحال درنهايت قبول كردم و به مراسم رفتم.

او ادامه داد: بنده را براي اهداي جايزه ابوالحسن داوودي براي فيلم «زادبوم» كه هنوز خودم آنرا نديدم به روي سن دعوت كردند. بعد از اين‌كه دوباره نشستم از امير اسفندياري علت حضورم را در مراسم و تجليل ويژه كه گفته بودند، پرسيدم كه متوجه شدم هيچ اتفاقي قرار نيست بيفتد و از سالن خارج شدم.

انتظامي اين حركت را بي‌احترامي عجيبي به بيش از 50 فيلمش دانست و گفت: توهين وحشتناكي به من 80 ساله كه اين روزها درگير بيماري همسرم هستم، شده است. از ديشب تا امروز صبح به اين موضوع فكر مي‌كردم و متوجه نشدم به چه دليل به اين مراسم دعوت شدم

خبرهای مجموع فعالان حقوق بشردر ایران (خلاصه شده)

*یكی از هموطنان مسیحی ساكن كرج توسط تعدادی از نیروهای امنیتی ( لباس شخصی) در منزل خود بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل گردید.

 به گزارش رسیده ، حسین كریمی ۲۷ ساله از مسیحیان فارسی زبان ساكن كرج صبح روز جمعه مورخه ۱۱ بهمن ماه ۱۳۸۷ ( ۳۰ ژانویه ۲۰۰۹)  توسط تعدادی از مامورین امنیتی ( لباس شخصی) كه بدون ارائه حكمی از سوی مراجع قضایی وارد منزلشان شده بودند بازداشت وبه مكان نامعلومی منتقل گردیدد.

 همچنین ماموران لباس شخصی ضمن تفتیش و بازرسی از منزل، بسیاری از لوازم شخصی شامل منجمله كتابهای مسیحی، جزوات الهیاتی و كیس كامپیوتر نامبرده را ضبط و با خود بردند.

 

بی خبری  از وضعیت نامبرده باعث ایجاد نگرانی خانواده ایشان گردیده و این در حالی است كه مادر وی  نیز بدلیل بیماری  از نظر روحی و سلامت از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشد.

 

 * مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در حمایت از مطالبات صنفی و برنامه اعتراضات سراسری معلمان ایران بیانیه ای را به شرح ذیل صادر نمود:

هموطنان گرامی،

همان طوری که بر همگان روشن است آموزش و پرورش بعنوان یکی از ارکان حقوق بشر، موتور توسعه و ترقی جوامع انسانی محسوب میشود، اما علیرغم این مهم، در کشور ما با سابقه چند هزارساله فرهنگی هنوز اثری از یک سیسم آموزشی پویا به چشم نمیخورد.

نگاه ابزاری به سیستم آموزشی، نگرش جاری مسئولین مربوطه به این مقوله است، بر این باور در طول سالیان اخیر خصوصا از دهه 70 تاکنون مسئولان مربوطه، به ندای خیرخواهانه، متمدنانه ومیهن پرستانه معلمان ایرانی جواب منطقی و درستی نداده اند. هرزمان که این قشر فرهنگی و انسان ساز، به رویه و معضلات جاری اعتراض نموده است به جای حل مشکلات معیشتی وصنفی آنان سعی گردیده با اقدامات امنیتی وغیرحقوقی و با استفاده از برچسب های نخ نمایی همچون اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی، آنان را سرکوب و وادار به سکوت نمایند...

 

*نیروهای انتظامی در رویه ای غیرقانونی اقدام به بستن محل کسب یکی از بهائیان شهر ساری از توابع استان مازندران نمودند.

آقای انور مسلمی پس از بازداشت توسط نیروهای امنیتی در تاریخ 2/9/87 و گذراندن مدت 23 روز در بازداشتگاه اطلاعات شهر ساری با قید ضمانت آزاد گردید.

ماموران اداراه اماکن ده روز پس از آزادی آقای مسلمی با حضور در مغازه محل کسب ایشان مدعی شدند پروانه کسب ایشان مشکل دارد و ده روز مهلت برای جمع آوری وسایل خود دارند زیرا پس از مهلت ده روز مغازه پلمپ خواهد گردید...

...ماموران انتظامی مذکور با روئیت سند عنوان می دارند که مشکل شما امنیتی است و چاره ای جز پلمپ محل کسب ایشان وجود ندارد و در نهایت علیرغم اعتراض این هموطن بهایی محل کسب ایشان تعطیل گردید.

 

http://hra-iran.net/index.php?option=com_content&view=article&id=512:251&catid=154:589&Ite

 

 بخش هایی ازنخستین اطلاعیه

• سومین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران

 

مجال

بی ‌رحمانه اندک بود و

واقعه

سخت

نامنتظر.

از بهار

  حظّ ِ تماشايی نچشيديم،

 

که قفس

  باغ را پژمرده می ‌کند.

 ***

از آفتاب و نفس

چنان بريده خواهم شد

که لب از بوسه‌ی ناسيراب.

برهنه

بگو برهنه به خاک‌ام کنند

سراپا برهنه

بدان‌گونه که عشق را نماز می ‌بريم، ــ

که بی ‌شايبه‌ی حجابی

با خاک

       عاشقانه

درآميختن می ‌خواهم.

 

احمد شاملو، در آميختن                                            

مجال برای بسیاری از ما اندک بود و کشتار انبوه. انبوه تر از آن که در تلخ ناکترین کابوس های بشری بگنجد. قفس، برای قلب بزرگ عاشقان دیار ما تنگ بود و چوبه های دار در انتظار خاموش ساختن تپش قلبهاشان برپا. تا نشنویم تپش قلبهاشان را و نگوییم که ما نیز امید به فردایی داریم. تا نیاندیشیم که به گونه ای دیگر می توان زیست، می توان عاشق شد و می توان جنگید! می توان آزادی و عدالت را برای همه انسان ها خواست و ای بسا تنها برای همین خواست، سال ها شکنجه و زندان را تحمل کرد.

کشتارهای سراسری جمهوری اسلامی و زندان های انبوه از زندانیان سیاسی، با این رژیم آغاز شده و تا زمانی که این رژیم بر اریکه قدرت است، ادامه خواهد یافت. ما، بازماندگان و جان بدربردگان از چنین فجایعی، تلاش خود را برای مستند سازی و توقف کشتارها و سرکوب ها ادامه خواهیم داد. ما حقیقت را بر سر چوبه های دار دیده ایم. ما حقیقت را تکه تکه شده در زیر کابل های شکنجه دیده ایم و لمس کرده ایم. بیایید تا درباره این حقایق با هم گفتگو کنیم.

 

***

به اطلاع همه علاقمندان و عزیران می رسانیم که سومین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی ایران در تابستان 2009 برگزار خواهد شد. کارهای تدارک، تعیین موضوعات کاری و سبک کار، با مشورت و تبادل نظر جمعی آغاز شده و امید است که به دستآوردهایی همه جانبه تر از دو گردهمایی پیشین دست یابیم.

محل برگزاری گردهمایی

شهر هانوفر (آلمان) امسال میزبان همه عزیران و علاقمندان به شرکت در گردهمایی سراسری خواهد بود. کمیته برگزار کننده از تک تک شما  دعوت می کند تا در برگزاری و پیشبرد کارهای سومین گردهمایی ما را یاری کرده و همراه با یکدیگر گامی دیگر در ثبت فجایع و افشاء جنایات چند دهه اخیر برداریم.

زندانیان سیاسی سابق در رژیم شاه و بازماندگان و جان بدربردگان از کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی، فعالین سیاسی، اجتماعی، طبقاتی و نیز هنرمندان و نویسندگان در طول سالهای اخیر نشان داده اند که در این راه پیشقدم بوده اند. به همین دلیل از همه یاران، دوستان، و همه آزادیخواهان مبارز دعوت می کنیم تا با شرکت و همراهی خود، ما را در برگزاری سومین گردهمائی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی یاری دهند...

 توضیح ما.نخستین جلسه پالتالکی در تاریخ یک شنبه 15 فوریه 2009 از ساعت 20 به وقت اروپای مرکزی برگذار و این جلسه بااستقبال مواجه شد.شرکت کنندگان دیدگاه های خودشان را با مسئولین سمینار در میان گذاشتند . جلسه بعد در پالتالک 6 مارس وهمین ساعت خواهد بود.

آدرس تماس tondardialog@web.de

اینترنت http://www.dialogt.org