You should install Flash Player on your PC

 زیر ذره بین / شماره 13

 آرشیو

 خانه نخست

     

* چگونه هوشنگ توزیع از شعار به شعور رسید!

 

من دوسال پیش درمقاله بوی خوش عشق یا روی خوش احمدی نژاد . سفر آقای توزیع به جمهوری اسلامی را زیر ذره بین گذاشتم  حالا داغ دل سوخته ی ایشان تازه می شود واز میکروفنی که در اختیار دارند سوء استفاده می کند و جواب مرا که باید قاعدتا به سایت هایی بدهند که مطلب را نشر داده اند به شیوه ابداعی و نوظهوردر برنامه میزگردی باشمای  VOAارائه می کند. ایا بینندگان برنامه ی VOA همان خوانندگان سایت ها در سال 2006 هستند؟ حتا وقتی مطلبی در سایتی ویا نشریه ای منعکس شد فقط همان سایت ونشریه خودش را موظف می داند جواب را هم نشر دهد.

 من برای آقای بیژن فرهودی (تهیه کننده ومجری برنامه )یادداشتی فرستادم واز این شیوه برخورد انتقاد کردم. البته آقای فرهودی بدون تاخیر به من جواب دادند وخواستند که یادداشت کوتاهی بنویسم تا در برنامه بعد خوانده شود ،چنین کردم وجواب من 3 دقیقه وقت میگرفت ،همین جواب هم به هنگام نقل کوتاهتر شد وبه حدی که ممکن بود برای عده ای چنین تداعی شود که من تحث تاثیر آه وناله های ایشان پذیرفته ام که 4 بار سفر متوالی آقای توزیع دلیل خانوادگی داشته است. توزیع در این مصاحبه همچنین میخواهد چنین القاء کند که برخلاف نظر من کیهان تهران به ایشان اتهام همکاری با موساد را زده اما خودشان در همین برنامه، مدیر کانال یک را متهم به همکاری با موساد ، جمهوری اسلامی وسیا می کند (اختلاف برسر پرچم سه رنگ شیر خورشیدنشان با مدیر این شبکه به یک جنگ تمام عیار تبدیل شده است) خوب فرق خود ایشان با کیهان شریعتمداری در کجاست؟ آقای توزیع در سالهائی که تبعیدی بود به شرکت در فیلم فرستاده( کار پرویز صیاد) در نقش تروریست اعزامی جمهوری اسلامی که برایش موقعیت ساخت خیلی بها می داد .همین آقا از همین رژیم تروریست از نوع احمدی نژادیش تقاضای عفو می دهد ،تقاضایش پذیرفته می شود و4 بار هم مسافر دارالخلافه می شود. حالادوباره به دلایلی که برایم مشخص نیست ماسک اپوزیسیون ضد رژیم به چهره می زند.برنامه اش درVOC با پخش بخشی از فرستاده آغاز می شود ،کلی هم از پرویز صیاد تعریف می کند.

در این گفتگو توزیع نقش معلم وراهبر را هم بعهده میگرفت. دایم دستور العمل صادر می کرد. یکی از دستورات مهم ایشان به ما در این جمله خلاصه شد. دست از شعار برداریم وبه شعور برسیم. اما اولین نقص کننده این فرمان! خود ایشان هستند-به شعار های پر طمطراق ؛ توام باحسابگری ای که برای پیوستگی اش به پرچم 3 رنگ شیرو خورشید نشان در همین برنامه ارائه داد توجهتان می دهم- اما شعور، شاید ایشان تصور فرموده اند اگر کسی میهمان ایرانیکا در دوبی باشد خود به خود فهم ودانش وشعور هم به او الهام! خواهد شد. ایشان در دادگاه یک طرفه خودشان من را محکوم به اتهام زنی می کند-چرا؟چون من گفته ام ایشان میخواستند با عزت الله انتظامی همکاری کند. من این خبر را عینا از خبرهای تئاتر  سایت شهر وند گرفتم. اگر این خبر نادرست بوده چرا همان موقع به تنظیم کننده خبر اعتراض نکردند؟ واصلا چرا همکاری با انتظامی اتهام است؟ 

آقای توزیع می فرمایند که برای سفربه ج. اسلامی ریسک کرده است، این ریسک را دلیل حقانیت خود مینمایاند. خب هرمسافری برای سفر به یک حکومت  مافیایی باید ریسک بکند. زهرا کاظمی، هم ریسک کرد، نتیجه اش چه شد؟ شکنجه، تجاوز ومرگ.مهرنوش سلوکی فیلمسازی بودکه هیچ مسئله سیاسی هم نداشت به ج . اسلامی سفرکرد. مدتها پاسپورتش را توقیف کردند. نازی عظیما خبرنگار رادیو فردا ، ریسک کرد. پاسپورتش توقیف شد و از خودش خواستند همکاری واواک را بپذیرد. هاله اسفندیاری، چی؟ وی هم لابی خودشان بود هم شکنجه اش دادند وهم وادارش کردند که بگوید در چه زندان زیبایی اسیر بود ،مینو ی غذای روز داشت!. به خردادیان رقصنده هم مثل ایشان سفارت اطمینان داده بود. اما دیدید چه به روزش آوردند؟ دختر مخملباف ار این هم فراتر می رود ومی گوید اصلا بیرون رفتن ار منزل در حکومتی که پا پا جان محسنش در پی ریزیش سهم داشته یک ریسک است. اما آقای توزیع بخشی از ماجرا را مخفی نگه میداردوآن بخش مربوط  است به  نحوه اجازه ورود به ایشان. همه اینها که نام بردم یا لابی بودند ویا عفو شده بودند و یا اصلا مشکلی در حد واندازه هوشنگ توزیع نداشته اند. زهرا کاظمی هم با اجازه ودعوت وزارت ارشاد خاتمی به ج اسلامی رفت وبدان سرنوشت دچار شد. آیا آقای توزیع ناگهانی تصمیم سفرگرفت ،همینطوری سرش را انداخت پائین وارد خاک آلوده به ویروس آخوندها شد ؟ هیچ کنترلی هم نشد؟ هیچ کس ندانست این آقا کیست؟ حا لا فرض کنیم که یک بار هم کسی شانس بیاورد وشناخته نشود اما 4 بار سفر کنی وهر چهار بار ماموران به هنگام ورودت  در خواب باشند، اینکه نمی شود.

ایا این  تصویر نمی تواند منطقی باشد که وضعیت وسوابق آقای توزیع کاملا برای واواک روشن بود اما بدلایلی وبا شرط وشروطی ک توزیع بازش نمی کند به ایشان روادید دادند؟ مگر همسر گرامی ایشان شهره خانم چند ماه متوالی التماس نمی کرد؟ شهره خانم حتا فرمان ارتجاعی حجاب اسلامی را هم به سنت قابل پدیرش ربط دادو دست به دامن جعفر پناهی هم شد، اما نتیجه ای نگرفت. همبازیی تئاتری آقای توزیع، بهروز وثوقی چند سال متوالی به هر شگردی متوسل شد بلکه دل آخوند را بدست بیاورد. اما سرانحام او هم نا کام شد. چرا چون مقام های امنیتی  تشخیص  دادند که نباید به آن دو اجازه ورود بدهند وندادند اما  قبل از ایشان سعید کنگرانی، رضا ژیان، آهو خردمند،محمود استاد محمد، پرویز کیمیاوی ، سعید راد و... مورد عفو آخوند قرار گرفتند. اگر آقای توزیع صادق بودند وپشیمان به جای اینکه به  بهانه نخ نما شده  بیماری بستگانش متوسل شود . برای عبرت دیگران واقعیت ها را بیان می کرد. من نمیگویم ایشان مادر بیمار نداشته اند -من ادعا دارم که پذیرش آقای توزیع آگاهانه بوده، بیماری مادر ایشان دردل چون سنگ  مامورین سفاک واواک که هزاران مادر را داغ دار کرده اند.اثری نداشته است. آخر آقای توزیع  ایا انسانهای تبعیدی دیگر که سخت ومقاوم ایستاده اند. پدر و مادر نداشته اند؟ خانواده نداشته اند، عزیزان نداشته اند؟ مادر پیر من وبرادربزرگم نصیب نصببی ( فیلمساز پیشگام که توزیع هم درفیلم تجربی چه هراسی دارد ظلمت روح ساخته وی نقشی بعهده داشت) در فاصله ده روز در وضعیتی بسیار اسف انگیز خاموش شدند. من اینجا در خود گریستم اما از سفر به سرزمین زِیر سلطه آخوندها حذر کردم چون تبعیدی هستم، چون نمی توانم بر عبا ی این قاتلان بوسه بزنم تا عفوم کنند. آنها کشته اند من باید عفو بشوم؟ بله هنوز چشمان در انتظار مادر و آخرین فریاد های برادر چون کابوسی هولناک آزارم می دهد.

زنده یاد نادر نادر پور هم گفت ونوشت:

 حتا اگر این نظام به فرض محال در راه بازگشت من فرش ابریشمین ویا قا لیچه سرخ بگسترد من به سرزمینی که زیرسلطه ی شوم اوست هرگز قدم نخواهم گذاشت زیرامیان ما دو طرف هیچ سازشی میسر نیست.

 

* واکنش به مصاحبه من با برنامه شباهنک

پخش مصاحبه آقای بهنود مکری با من دربرنامه شباهنگ. واکنش های گسترده ای به دنبال داشت. وقت بسیار محدودی در اختیار من بود فقط فرصت داشتم اشاره ای گذار به مسایل بنمایم واز میان ده ها ،سند ومدرک یکیشان را مطرح کنم.اما چرا یک برنامه 20 دقیقه ای میتواند چنین واکنش وسیعی برانگیزد ؟ برای من حتا واکنش های تند همراه با فحاشی هم قابل تامل است . سالهاست میکروفن رادیو ها وتلویزیون ها بطور یک جانبه ،در اختیار فیلمسازان جمهوری اسلامی بود، بروید به سایت رادیو فردا،بی، بی، سی، دویچه وله ،رادیو فرانسه،رادیو زمانه ،ببینید فقط خبر های مربوط به سینمای جمهوری اسلامی ومصاحبه های طولانی با سینماگران سینمای صادراتی را منعکس میکنند. به گمانم این نخستین بار بود که دوربین یک رسانه پر مخاطب برای طرح اینگونه مسایل به روی سینماگر تبعیدی گشوده شد.

در چندین ایمیل به من کسانی که خاطره هایی از سینمای آزاد، کارگاه فیلم، جلسات کلوب داشته اند این مسایل را هم مطرح کرده اند چند بیننده هم برایم اسنادی مرتبط به سینمای آزاد شهرستانها ارسال کرده اندکه ضمن سپاس به بخش اسناد سایت اضافه خواهد شد.

مبارزه با یک حکومت مافیایی/ ایدئولوژیکی کار سهل وساده ای نیست اگر مبارزه با چنین رژیم هایی با برخوردقاطع با صادرات فرهنگی/ هنری دولتی آمیخته نشود کار به سامان نخواهد رسید. اگر رسانه های فارسی زبان در برخورد با مسایل فرهنگی بی طرف هستند ، صداهای متفاوت را باز تاب دهند تا بیننده و شنونده امکان مقایسه داشته باشند. آقای مکری هم در برنامه شباهنگ در گفتکو با من چنین کرد- سئوال هارا با دقت ازمیان نظر های من بیرون کشید و بیننده را به قضاوت دعوت نمود. من به سهم خودم سپاسگذارم.

 

* امیر نادری هم از مهر دولت مهر ورز امام زمان بهره مند می شود

من نمیدانم اصلا چرا این دوم خردادی های ورشکسته میخواهند 30 سال جنایت وقتل وآدم کشی واستبداد وارتجاع وعقب ماندگی جمهوری اسلامی را به حساب احمدک بیچاره که با صراحت می گوید میخواهد اندیشه مترقی !امام امت را زنده کندواریز کنند. خوب مگر درست نمی گوید؟ حالا چطور همان دوم حردادی ها هچنان واژه های تملق آمیز را نثار امام راحل مینمایند اما نسبت به زنده کننده افکار برجسته آن بزرگوار! کم لطفی می کنندو دایم در سایت های مرتبط با دار ودسته خاتمی به خصوص پیک نت وروز اون لاین از سخت گیری های فراوان دولت احمدی نژاد به هنرمندان اندیشمند مینالند .ادعا می کنند در شرایط حاضر فقط متحجرین هم سو با احمدی نژاد امکان کار وفعالیت پیدا می کنند. ما بار ها گفته ایم  شیوه اداره سینمای جمهوری اسلامی که کپی از سینمای آلمان ناری است ربطی به دولت های قلابی وبی اختیاری که می آیند ومی روند ندارد بلکه سیستم، بسیار آگاهانه  برای پیشبرداهدافش برنامه ریزی می کند، اول خبر احتمال برگشت افتخار آمیز   نادری را در سایت سینمای ما بخوانید:

«سينماي ما- امیر نادری فیلمساز ایرانی و سازنده فیلم " دونده " که با فیلم «چاه کندن در لاس وگاس » در بازار فیلم جشنواره کن حضور دارد ، ممكن است بعد از این جشنواره به تهران باز گردد . سینماگران ایرانی قرار است با رایزنی هایی که در حاشیه این بازار با مدیران فرهنگی و سینمایی کشور انجام دهند زمینه بازگشت وی و از سرگیری فعالیت های سینمایی اش را فراهم کنند .

شایان ذکر است ، قرار بود فیلم ساز دهنی این فیلمساز در برنامه صد فیلمساز شبکه یک سیما پخش شود که به دلیل طولانی شدن زمان خرید آن از کانون پرورش فکری این فیلم هفته آینده ازاین برنامه پخش خواهد شد .

ابراهیم حاتمی کیا نیز در آخرین مصاحبه خود با شبکه خبر درباره امیر نادری گفت: واقعا جای این فیلمساز در ایران خالی است وخوب است زمینه بازگشت وی به ایران فراهم شود »

خب طرح بازگشت امیر خان در چه دوره ای نزدیک به انجام است ؟ ایا ایشان در زمان خاتمی تمایل به برگشت نداشت یا راهش نمی دادند؟ می گویند که قرار است با رایزنی با مقامات در حاشیه جشنواره کن امکان بازگشت نادری فراهم شود .یعنی به زبان خودمانی امکان عفوش را فراهم کنند. اصلا این امیرو دوست وهمراه من در سالهای گذشته که در20 سال تبعیدش یک کلام علیه ج. اسلامی حرفی نزده و صحبتی نکرده است . محتوای فیلمهایش هم که ربطی به مسایل سیاسی ندارد. دایم هم با مطبوعات سینمایی داخل گفتگو دارد. پس مذاکره وفراهم کردن شرایط برای عفو ش چه معنایی دارد؟ البته قبل از سفر بهتر است خفت وخواری که فیلمسازان جمهوری اسلامی باید تحمل را کنند از زبان بهمن قبادی یکی از فیلمسازان خودشان بخواند.نکند برایش چاهی کنده باشندو مذاکره با مقامات فارابی، عاقبت ناخوش آیندی به بار بیاورد .اینها به لابی خودشان هاله اسفندیاری هم رحم نکردند چه برسد به امیر نادری.

بهمن قبادی می نویسد:

«ذهن که مريض باشد قطعا بيماری هم مي آيد در سيستم . اگر حال سينمای ايران خراب است بعضی از بانيان آن آدم های مريض ذهنی هستند که ذهنيت احمقانه را در آن جامعه پياده مي کنند . مراکز فرهنگی که من الان پای در آن مي گذارم که مجوز بگيرم برایم عين پادگان نظامی شده، هيچ ارزشی برای يک هنرمند قائل نيستند، ما مثل سرباز هستيم، بايد برويم آنجا پا جفت کنيم، بايستيم ساعت ها تا فرمانده رد بشود تا به ما يک برگه مرخصی، يک مجوزی بدهد تا ما برويم در شهر دوساعت در پارکی قدم بزنيم يا دوربينم را ببرم در پارکی فيلم بگيرم»

 بفرمایید، امیر خان تشریف ببرید وفیلم مستقل و مردمیتان را دردوران احمدی نژاد بسازید . چشم حسود بترکد.

* جعفر پناهی به رزمندگان ادای دین میکندویا به دولت احمدی نژاد؟

روزنامه حکومتی اعتماد ملی با عنوان ادای دین جعفر پناهی به رزمندان خبر از پیوستن جعفر پناهی به سینمای پروپاکاندا ی جمهوری اسلامی می دهد .هرچند فیلمهای به ظاهر مستقل صادراتی جمهوری اسلامی هم خود آن روی سکه سینمای تبلیغاتی است. اما آقای پناهی به برکت حضور دولت مهر ورز امام زمان،با  ماسک سینمای روشنفکرانه وداع می کند. اعتماد ملی می نویسد:

« يك سال پيش پناهي در حاشيه حضورش در مقام رئيس هيات داوران جشنواره نتردام هلند در گفت‌وگو با رسانه‌هاي غربي از تمايل خود براي ساخت فيلمي با مضمون جنگ سخن گفته بود. او در اين گفت‌وگوها اظهار داشته بود: <جنگ و دفاع مقدس اتفاقي نبود كه بشود آن را ناديده گرفت. همه ما از اين اتفاق تلخ متاثر شديم. به ما در يك شرايط كاملا‌ نابرابر و ناعادلا‌نه حمله شد و تمام جهان براي شكست ما دست به كار شد»

 وقتی ایشان ادعا می کند همه جهان برای شکست ج. اسلامی در جنگ بسیج شده بودند معنای دیگرش اینست که دنیا در جنایت های جنگ خمینی / صدام به نفع صدام شرکت داشته است. مگر کشور هلند جزء دنیا نیست؟ چرا ایشان ریاست داوری جشنواره اش را می پذیرد؟ ایا آلمان جزء دنیا نبود که جایزه خرس نقره ای به ابشان اهدا کرد.چرا آقای پناهی با افتخار خرس برلین را در آغوش فشرد؟ ویا ایتالیا که شیر ونیزش را به باغ وحش مقامات جمهوری اسلامی تقدیم کرد جز ءدنیا نیست؟ همه امتیاز ها رابه ایشان مگر همان کشور هایی که به معیار های آقای پناهی در جنایت علیه ایران اسلامی دست داشته اند اهدا نکرده اند؟ هیچ گزارشی نداریم که آقای پناهی معترض این کشور ها ورفتار ها یشان باشند واز امتیاز هایی که به ایشان تقدیم می شود چشم پوشی کند. آقای پناهی همچنین میفرماید:

  «همه ما زندگي خود را مديون كساني هستيم كه شجاعانه در اين جنگ حضور يافتند و جان خود را براي تضمين آينده ما از دست دادند. اين ديني است كه من سال‌ها بر گردن خود احساس مي‌كنم و منتظر فرصتي هستم تا با ساخت فيلمي درباره جنگ ايران و عراق، آن را ادا  کنم»

 ایشان چرا حالا وبعداز گذشت سالها وساختن چندین فیلم گلخانه ای یک باره متوجه شده اند که نسبت به رزمندگان بدهکارند؟ حالاکه همان فیلم جنگی سازان کم ،کم به خارج ایران پناهنده می شوند و اذعان می کنند که ملیون ها انسان بی گناه فریب خورده برای صدور انقلاب خمینی، کشته ،معلول و بی خانمان شدند.

نه آقای پناهی شما نمی خواهید به رزمندگان ادای دین کنید شما میخواهید از دولت احمدی نژاد که با دعوت از کاسلیک وقبل از جشنواره برلین وفراهم آوردن زمینه های لازم .خرس نقره ای برای خودتان ورژیمتان جور کرد قدردانی کنید ، باز جای شکرش باقیست مثل دیگر همکاران دوم خردادیتان هم از مراحم دولت مهر ورز بهره نمی برید وهم او را مرتجع وفاشیستی/ طالبانی  نمی نامید.آفرین برحس نمک شناسی شما.

 بصیر نصیبی/ 20 مای 2008