You should install Flash Player on your PC

نیمه پنهان خانم تهمینه میلانی ودیگر فیلمسازان حکومتی

  آرشیو

  خانه نخست

 

نیمه پنهان خانم تهمینه میلانی ودیگر فیلمسازان حکومتی

 

نیمه پنهان *خانم تهمینه میلانی ودیگر فیلمسازان حکومتی
)مروری برکارنامه 27 ساله فیلمسازان سینمای جمهوری اسلامی)
خانم میلانی نفر وسط درمراسم شرفیابی به حضور رهبر جنایتکاران جهان
[روزی خواهد آمد که ساده ترین مردم میهن من از روشنفکران اخته خود باز خواست خواهند کرد، روزی که کشورمان همچون شعله ای کوچک ومهجور فرو میمرد شما روشنفکران چه میکردید؟ -کاستیلو شاعر گواتمالایی-]
ما سالهاست فریاد میزنیم که این فیلمسازانی که در رژیم جمهوری اسلامی تمام امکانات مادی وامتیاز های حکومتی را در اختیار گرفته اند ، به نوعی به حکومت وابسته اند .رژیم خود صلاح می داند تا اینان را در نقش اپوزسیون به خارج بفرستد تا هم حافظ منافع کلی حکومت باشند وهم اینطور در دنیا شایع کنند که حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت مردمی وانتقاد پذیر است؛ در سیستم ولایت فقیه هم امکان انتقاد هست( فیلمهای جلیلی ، فیلمهای دوره دوم مخملباف ، رخشان بنی اعتماد. فرمان آرا. تهمینه میلانی ) هم می شود،فقر فحشاودیگر درد های اجتماعی را روی پرده سینما جان داد( فیلمهای جعفر پناهی ومسعود ده نمکی*) هم میتوان ازسرکوب های رژیم فیلم ساخت ( نیمه پنهان -تهمینه میلانی) بی آنکه گزندی جدی به سازنده برسد.

البته سینمای شاعرانه وآرام ومهربان آقای کیارستمی درمملکتی که سراسر آن را فساد وتباهی وخشونت و استبداد وخفقان فرا گرفته است همچنان به راه خود ادامه می دهد. اما اگرکسی تصورکنددر خارج از مرزهای ایران اشغال شده ،این آزادی وجود داردکه خلاف نظر عامه نظری ابراز شود- سخت در اشتباه است- چرا که بلافاصله اپوزسیون خارج نشین مارک ضد مردمی وحسود ومغرض را برپیشانی اش حک می کند تا مبادا حرف های او ونظر های او در کسانی اثربگذارد ودلالها وکارچاق کن های فرهنگی / هنری/ حتا سیاسی که از طریق همین پروژه ها تغذیه می شونددکانشان از رونق بیفتد. اما من در این سالها بدون وحشت از جو سازی ها حرف دلم را زده ام وعوارضش را هم نوش جان کرده ام.

27 سال از حضور منحوس جمهوری اسلامی در ایران می گذرد نیاز نیست که فجایع وجنایاتی را که حکومت در این زمان مرتکب شده برشمریم، اما یک سئوال را از فیلمسازان سینمای ایران داریم- ایا جمع شما تا کنون یک اعتراض کوچک در برابر رفتار های رژیم داشته است ؟حتا این ملی/ مذهبی ها- که دنبالچه حکومتند و فرمانبر ولایت فقیه گاه نقی می زنند ودر برخی از اطلاعیه های شبه اعتراض حضور دارند. اما دریغ از یک سطر ویک کلمه انتفاد آمیز از جمع کارگردانان اندیشمند ما . اینان سالهاست که به جشنواره ها راه پیدا کرده اند خودشان می گویند 1200 جایزه گرفته اند که این جوایزرا از بیش از هزار به قول خودشان حضور بین المللی کسب کرده اند .ایا کسی شنیده است که این فیلمسازان مردمی در این جشنواره ها ( اعتراض به جنایت های رژیم پیشکششان )یک انتفاد ساده از سانسور وحشتناک فیلم در ج.
ابا آن ابعاد گسترده اش که خودشان را هم بار ها نشانه گرفته است داشته باشند؟و قتی از حامیان خارج نشین اینها می پرسیم این جمع چه فیلمسازان اجتماعی ای هستند ، که این چنین زبان بسته اند؟ جواب می دهند:  ای آقا- اینها فیلمسازند ، با زبان تصویر حرف میزنند و وارد مباحث سیاسی نمی شوند. اما اگر این چنین بود پس چرا جمعشان در انتخابات جمهوری اسلامی در خرداد 76 به نفع خاتمی شارلاتان کار سیاسی کردند؟در نامه ای که باا مضاء عزت الله انتظامی، رخشان بنی اعتماد، ابوالفضل جلیلی، نوشابه امیریٍ جعفر پناهی، فریدون جیرانی، بهروز افخمی؛ گوهر خیر اندیش، ایرج راد، عبدالله باکیده ،جهانگیر کوثری( همسر خانم بنی اعتماد)و... صادر شد ضمن تملق وچاپلوسی نسبت به رهبر فرزانه مردم را فرا خواندند- برای عبور تابناک پرچم اسلام از میان طوفان پای صندوق های رای بروند وبه خاتمی رای بدهند.

اما ننتها از این جمع فستیوالی کلمه ای در اعتراض به سانسور نشنیدیم ونخواندیم بلکه برعکس کیارستمی ومهرجویی ودر پیروی از این دو-جلیلی وسمیرا مخملباف و... سانسور در جمهوری اسلامی را سازنده ومفیدو افزاینده خلاقیت دانستند. ( ایا هفت تیر روی شقیقه شان بود تا سانسور را ستایش کنند ؟)

 دردوران خاتمی این کارگردانان با ادعای این که کار سیاسی نمی کنند در هر جمع ومحفل با حمایت از خاتمی واصلاحات قلابی وی اقدام سیاسی کردند ، رخشان بنی اعتماد نتنها فیلم بانوی اردیبهشت(1)را در تائید باند خاتمی ساخت بلکه پای را از این حد هم فراتر گذاشت ویک فیلم مستند پروپاکاندی،را از شبه انتخابات دوران خاتمی تهیه کرد*.

 بهمن فرمان آرا که به اتهام وابسته به رژیم پهلوی دایم تو سرش میزدند با ساختن فیلمی که در محتوای آن تبلیغ برای خاتمی شده بود، مانع ادامه کارش برداشته شد. وقتی جمهوری اسلامی به چراغ سبز دولت بیل کلینتون پاسخ مثبت داد خانمها - نیکی کریمی، تهمینه میلانی، فرشته طایر پور، ملک جهان خزایی، فریماه فر جامی، شیرین وحیدی را باعنوان سفیران آشتی به سوی امریکای جهانخوار روانه داشت. این خانم های مترقی بودند که رفتار های ارتجاعی رژیم را در سرزمین جهانخواران توجیه وتبلیغ می کردند (2)

آیابخشی از خانواده سینمای ما( گفتیم بخشی از خانواده سینمای ایران نه همه افراد این خانواده که خود درمصیبتی زیر عنوان جمهوری اسلامی گرفتار شده اند) مانند

 عر وسک های خیمه شب بازی نیستند که نخشان در دست آخوندهاست وهر گاه رژیم به حضور نما یشی اینان نیاز داشته باشد بدون هیچ واکنشی در خدمتند؟

زمانی میر سلیم وزیر وقت ارشاد میخواست سینماگران رابه حد نهایت تحقیر کنند آنان را به نماز جماعت اجباری کشاند بی آنکه صدای اعتراضی شنیده شود.

یکبار دیگرتصمیم گرفته شدهمین جمع مطیع را وفادار امام خمینی بنمایانند.

عباس کیا رستمی ، مسعود کیمیایی . عزت الله انتظامی ؛ داریوش مهرجویی ،جمشید مشایخی ،رضا کرم رضایی داریوش ارجمند ، پرویز پرستویی و...را به حرم مطهر امام راحل کشاندند وبرادر آهنگران نوحه میخواند واین برجستگان سینمای ایران سینه می زدند.ایا می توانید صحنه سینه زنی آقای عباس کیارستمی ومهرجویی - با ریتم نوحه خوانی ؛ مداح رژیم را مجسم کنید؟ اما بهره از فیلمسازان برای آرایش چهره رژیم به همین حد محدود نشد، بلکه در جریان شبه انتخابات رسوای اخیر جمع اینان به جمع شبه اصلاح طلبان حکومتی پیوستند ودر نامه ای ننگین مبلغ دزد سرگردنه، قاتل، وفاسدیعنی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی شدند

(نيکی کريمی، هديه تهرانی، انتظامی، هما روستا ، جمشيد گرگين، ايرج راد ، رخشان بنی اعتماد. بهمن فرمان آرا ،، مجيد مجيدی ، احمد رضا درويش، ناصر تقوايی، داود رشيدی ،ايرج قادری،قطب الدين صادقی، خسرو شكيبايي، حميد سمندريان، ،فريدون جيرانی،رصا رويگری،محمدصالح علا، مجيد مظفري، فرزانه كابلي، فرهاد آئيش، گوهر خيرانديش، محمدرضا شريفي نيا، و... نامه حمایت را امضاء کردند) البته داریوش مهر جویی ،دراقدامی جداگانه تیمسار قالی باف را شایسته این مقام شامخ دانست. کیارستمی قلبش را به قلب مهر ورز احمدی نژاد وصل کرد اما عقلش گو اهی داد که رفسنجانی شایسته این مقام است -سر انجام موقعیتش ایجاب کرد تابع قلبش شود وبا احمدی نژاد بیعت کند.
خانم منیژه حکمت که با فیلمی با نام زندان زنان محبوب محافل روشنفکری ضد رژیم شده بود- حتا به نشست های سالیانه بنیاد پژوهشهای زنان هم راه یافت در جریان شبه انتخابات اخیر اول به ستاد انتخاباتی معین رفت وقتی دید معین مالی نمی شود با دار و دسته بهروزافخمی فیلمسار حکومتی ووکیل مجلس ششم به زیر عبای کروبی لغزید وبعد مدتی سرو صدایش خوابید -انگار حالا با احمدی نژاد کنار آمده چرا که آغاز کارش در دولت مهرورزی را نوید داده است . به این جمع اضاقه کنید نام فیلمسازانی که پذیرفتند فیلمهای پروپاکاندی شبه کاندیدهای همین دوره اخیر را بچرخانند اسا می این فیلمسازان را هم نقل می کنیم.

بهروز افخمی، کمال تبريزی، داود ميرباقری، مهدی فخيم زاده، احمدرضا درويش، جواد شمقدری، محرم زينال زاده، حسين قاسمی جامی، سعيد ابراهيمی فر.

 می بینید سراسر زندگی این جمع در حکومت خمینی مملو ازحضور در فعالیت های سیاسی به نفع کلیت رژیم است. اما منکر می شوند که در فعالیت های سیاسی حضور دارند. همان روزی که خانم میلانی در تدارک برنامه شرفیابی به حضور رهبر بودند زنان تهران وهمراه مردان برای اعتراض حد اقل به بخش محدودی ازانبوه فرامین ارتجاعی رژیِم انسان ستیز در میدان 7 تیر گرد آمدند.

ایا یک نفر از خانواده سینمای ایران که این سالها از بودجه همین مردم فیلم ساخته اندو به جشنواره ها اعزام شده اند ودر تمام برنامه های نمایشی حکومتی فعال بوده اند به این جمع پیوستند؟ حتا در حد نمایشی ی خانم شیرین عبادی هم خودشان را همراه معترضین نکردند. کجا بودند خانم رخشان بنی اعتماد ،خانم نیکی کریمی ،خانم تهمینه میلانی یا آقای کیا رستمی، جلیلی ، جعفر پناهی و...  ما تا کی مبخواهیم گول این رژیم وهنرمندان مشتاطه گررا بخوریم ؟ 27 سال سرافکند گی وحقارت تحمل یک حکومت جبار، جلاد، وابسته، واپسگرا،کافی نیست؟

 اما ملاقات هفته پیش جمعی از این کارگردانان با رهبر از چند زاویه قابل بررسی است.

اول اینکه چراچنین برنامه نمایشی این روزها تنظیم می شود؟ حوب شرایط را که می دانیم بعد از اینکه رژیم ماسک از چهره برداشته است ، دیگر هر بچه دبستانی می داند که رئیس جمهور در سیستم ولایت فقیه وحالا احمدی نژاد -عروسک مسخره ای است در دست رهبر ، ورهبر بیش از هر زمان نیاز به چاپلوسانی دارد که برایش ارزش بسازند- بخش امتحان پس داده خانواده سینما، بهترین وسیله برای رسیدن بدین هدف هستند، دیگر اینکه فیلمسازان پیرامون احمدی نژاد که در دوران خاتمی کنار گذاشته شده بودند ، (جواد شمقدری، ابوالقاسم طالبی و... ) حاضر نیستند حالا که به میان گود آمده اند لقمه ای هم در دهان خواهران وبرادران سینماگر دوم خردادی بگذارند( به خصوص که این دوم خردادی هابه مردم اعلام می کردند که اگر اخمدی نژاد بیاید دولت -فاشیستی، امنیتی می شود)

  احمدی نژاد را زیر فشار گذاشته اند که دیگر سهمی به آنها ندهد -حالا نوبت چاپیدن به اصصلاح اصول گرایان است. اما احمدی نژاد میداند با فیلمسازان پیرامون خودش نمیتواند چهره سازی کند. اوهم نیاز دارد که همان فیلمسازان سینمای گلخانه ای دوران خاتمی را به خدمت بگیرد ، بهمین دلیل هم بود که فیلم (افساید) وخود جعفر پناهی از حمایت کامل احمدی نژاد برخوردار شدند. دعوت برای دیداربا رهبر طوری تنظیم شده که همه باندهای حکومتی فیض ببرند وحضرت رهبردستور فرمودند همه فیلمسازان عاشق ولایت همدل شوند( یعنی همه با هم بیت المال مسلمین را بچاپپد) بهتر است بخشی از تحلیل این دیدار را از سایت حکومتی/ امنیتی بازتاب ازمطلبی نوشته آرش اشراق نقل کنیم:

 -«بسياري از هنرمندان به شدت با همديگر مشكل دارند، به گونه‌اي كه ـ به قول معروف ـ چشم ديدن هم را ندارند؛ بنابراين، حضور دسته‌اي از هنرمندان در يك جمع، برابر است با غيبت دسته‌اي ديگر. آقای اشراق اظهار خوشحالی میکند که همه باندها به برکت دیدار با رهبر فرزانه با صلح وصفا در مراسم شرفیابی حضور دارند »

 وهمچنین نویسنده، اذعان می کند که همه سینیماگران ایران، ننگ شرفیابی به حضور ولی فقیه و بد نام ترین آخوند حکومتی را نمی پذیرند وی می افزاید:

 «در مورد جلسه با رهبري، مي‌توان به اين مشكلات عمومي يك مشكل خاص را نيز اضافه كرد و آن، پرهيز هنرمندان از برچسب «نزديكي به قدرت» و در نتيجه شركت نكردن در چنين جلساتي را ذكر كرد».

 از فحوای کلام آقای اشراق مشخص می شود که دراین دیدار نمایشی خانم میلانی وظیفه دارد که نقش اپوزسیون را بازی کند تا نشان داده شود که رهبر تا چه حد آزاده هستندوحاتمی کیا از حزب الهی هایی که مثل مخملباف از دل حکومت سر بر آورده با پیراهن آستین کوتاه شرفیاب می شود وتا مشخص شود- رهبر ارزشمند بی ریا و خاکی هستند- بهتر است عین نوشته سایت را نقل کنیم:

 «...گذشته از اين، برخوردهاي راحت و صادقانه كارگردانان نيز نشان از آن دارد كه آنان «حكومت و قدرت» را نه امري ترسناك و نفوذناپذير كه يك جايگاه قابل گفت‌وگو مي‌دانند. اظهارات صريح و نسبتا تند خانم ميلاني يا پيراهن آستين‌كوتاه آقاي حاتمي‌كيا را مقايسه كنيد با «شرفيابي» هنرمندان «فراك‌پوشيده» براي «دستبوسي»هاي آنچناني چند دهه پيش »

 در گزارش دیگری که در سایت حکومتی انتخاب در ج شده بخش هایی از دیدار نقل میشود که نشانگر چاپلوسی ، تملق و تمکین نسبت به ولی سفیه است، برای نمونه ففط ببینید که ابوالقاسم طالبی از ماموران منفور سانسور فیلم که الان مجله سینماو ویدئو را منتشر میکند در چه شرایطی برای دیدارمی شتابد؟ انتخاب می نویسد:

 «ابوالقاسم طالبي» كه به دليل كسالت در بخش سي‌سي‌يو يكي از بيمارستانهاي تهران بستري است و با كمك يك همراه و به سختي در مراسم حاضر شده بود در پايان مراسم خود را به نزديكي حضرت‌ آيت‌الله خامنه‌اي رساند و رهبري نيز براي سلامتي وي دعا كردند»( آخر مگر کسی از بخش مراقبت ویژه اجازه دارد خارج شود؟اینها را ببینید میزان چاپلوسی را تا چه حد گسترش داده اند )

 اما مشخص نیست چرا اسامی شرفیابان دقیقا مشخص نمی شود، خبرگذاری ایستنا تعداد زائرین را 16 نفر قید می کند وسایت حزب توده( پیک نت )هم همان اسامی را تکرار می کند. اما انسیه شاه حسینی، داریوش فرهنگ، جمال شرجه ، بهروز افخمی، حسن برزنده،حبیب بهمنی، وابوالقاسم طالبی(همان که از بخش سی سی یو بیمارستان بدیدار رهبر شتافته )هم افتخار حصور داشته اند که در این لیست اسمشان نیست .

 بهر حال این اسامی از میان شرفیاب شده ها در گزارش ها تکرار شده است.

 مسعود جعفری جوزانی، تهمينه ميلانی، شهريار بحرانی، محمدرضا اصلانی، جواد اردكانی، فريدون جيرانی، محمد درمنش، رسول صدر عاملی، جواد شمقدری، مجيد مجيدی، حسين فرخی، ابراهيم حاتمی كيا، محمدعلی نجفی، كيانوش عياری، محمد نوری زاد وعليرضا رئيسيان

 در باره این نامها هم می توانم بگویم برخی هایشان را خوب می شناسم- اصلا همراهشان زندگی کرده ام - کیانوش عیاری از فیلمسازان خلاق گروه ما (سینمای آزاد ایران / اهواز )بود که بعد از فروکش کردن شور انقلابی اش کمتر خودش را به آلودگی های حکومتی نزدیک می کرد، در جشنواره های خارجی هم یکی دوسال شرکت داشت وبعد یا کنار کشید یا کنارش گذاشتد- امادر میهمانی قبل از انتخابات رفسنجانی حضور یافت وحالا سر از بارگاه ولی فقیه در می آورد،با توجه به اینکه او در سطح بین المللی شهرتی ندارد به نظر می رسد دیدار او بیشتر برای مصرف داخلی است ودهن کجی به فیلمسازان جوان ومعترض.

 فزیدون جیرانی هم با تاسف عضو گروه ما بود(سینمای آزاد ایران / مشهد)اما او با عضو دیگر گروه سینمای آزاد مشهد - غلامرضا موسوی( البته این موجود در گذشته هم آدمی فرصت طلب بود) خودشان را در فساد رژیم غرق کردند. مجله هفتگی سینما را منتشر می کردند جز ء مافیای سینمای جمهوری اسلامی بودند وهستند- جیرانی که فیلمنامه پرواز اتقلاب( بازیگر داود رشیدی) را هم نوشته است ، بعد از خرداد76 مانند مخملباف ، احمد رضا درویش( یکی مسئولان رده بالای ثار الله )به باند دوم خردا چسبید واصلاح طلب شد. شرفیابی او هم تمکین از کلیت نظام را معنا می دهد اما حضور او هم مصرف داخلی دارد.

 با محمد رضا اصلانی که در گروه پژوهش تلویزیون فیلم مستند می ساخت وفیلم سینمایی اش هم ناشناس ماند ( شطرنج باباد)آشنا ودوست بودم -البته اصلانی را در حکومت خمینی امکان کار سینمایی ندادند بیشتر سریال میساخت وفیلم تبلیعاتی( آخرین آن برای بانک ملی) ایا حضور اودرمراسم شو گونه ولی فقیه نماد تمکین و تسلیم فیلمسازان نسل پیش نیست؟

 اما به نظر می رسد حضور دو کارگردان در این شرفیابی برای کسب موقعیت برون مرزی رهبر طراحی شده است (تهمینه میلانی ، مجید مجیدی )خبرگزاری انتخاب هم می گوید:

 ...«مجيد مجيدي» كارگردان مطرح سينماي ايران كه جوائز معتبري از جشنواره‌هاي داخلي و خارجي را كسب كرده اجراي مراسم را برعهده داشت و نقش مجري را ايفا كرد.

 ( خودشان هم پذیرفته اند که این یک شو است وگرنه شرفیابی که مجری نمی خواهد)

 البته کسانی که نسبت به مسایل سینمای جمهوری اسلامی کنجکاو باشند خوب می دانند که مجیدی فیلمسازی است که در ماهیتش حزب الهی ومرتجع است او یکی از کسانیست که رژیم را ملامت می کند که چرا در سالهای اخیر مسئله حجاب را جدی نگرفته وبی بندو باری در جامعه رواج یافته است، او بازیگر فیلم ضد انسانی بایکوت مخملباف نیز بود . البته رژیم بهترین موقعیت را برای نفوذ مجیدی در جشنواره ها فراهم آورده است ومخالفان !جمهوری اسلامی هم در خارج از کشور تا حد ممکن برای افزایش شهرت او مایه گذاشته اند.

 اما خانم میلانی، موقعیت مهم تری کسب فرموده بودند ، یک فیلمساز زن ، معترض ، فمینیست ، مبازر ، که چند روز هم زندان بوده. می تواند خوراک تبلیعاتی خوبی باشد. این چنین است که سایت های حکومتی حرفهای او را در دیدار با رهبربرجسته می کنند ،اما در اینجا مبلغین این خانم چرا خبر حضور ایشان را نزد رهبر منتشر نمی کنند؟ سایت های متمایل به دوم خرداد که از این خانم یک مبارز ساختند،اصلا به روی خودشان نمی آوردند، کانون هایی که برای این خانم مراسم برزگداشت می گذاشتند کجا هستند؟ چرالب نمی گشایند؟ وچرا رادیو فردا ، بی بی سی،رادیو آلمان اتفاق مهم دیدار فیلمسازان با رهبر را بازتاب نمی دهند؟ سایت روز اونلاین چرا در گزارش چند سطری اش اسامی شرفیابان را اعلام نمی کند ؟

 سایت پیک نت هم طوری خبر را تنطیم کرده که این خانم را باید از این پس- بیش از گذشته ستایش کرد -چرا ؟ چون در حضور رهبر گفته است من برای احساسم فیلم میسازم !

 این خانم بدروغ می گوید که برای احساس خودش فیلم می سازد -چرا که در گفتگو با روزنامه ملیت چاپ ترکیه اعتراف می کند که هماهنگ با قوانین ! ج. اسلامی فیلم می سازدوکارهایش بدون مانع امکان اکران می گیرند. فیلمسازی که خودش را این چنین با ضوابط ارتجاعی تطبیق می دهد چطور ادعا می کند که ازاحساسش مدد می گیرد-آنچه خانم میلانی را در کار فیلمسازی کمک می کند احساس نیست- بلکه موقع شناسی، نان خوری به نرخ روز، تمکین به قدرت برای حفظ موقعیت است. اما چه کسی این خانم را پرو بال داد؟ ما- بله خود ما- وقتی او فیلمی فریب دهنده با عنوان نیمه پنهان(3 )را ساخت دهان اپوز سیون مترقی از تعحب باز ماند- همه حیرت کردیم و به شهامت این بزرگ بانوی سینما( ما در سینما دوتا بزرگ بانو داریم- رخشان بنی اعتماد واین خانم) درود فرستادیم . اول اینکه کسی از خودش نپرسید که چطور فیلمی که مدافع جنبش های دانشحویی است ازسد اداره سانسور بی مانع می گذرد و اکران می گیرد ؟در حالیکه ما همچنان به ستایش این خانم دل خوش کرده بودیم مردم داخل با هوشیاری ای فراتر از ما با فیلم برخوردی سرد کردند وخود رژیم به امید اینکه رونقی به استقبال سرد عامه بدهند خانم را ظاهرابازداشت کرد، چندتا فضول مثل من هوشدار دادند که وقتی این خانم را به خاطر فیلمی که ساخته دستگیر می کننداگر کلکی در کارشان نیست چرا خود فیلم را از روی اکران بر نمی دارند ؟. عجب دمکراسی نابی در ج. اسلامی حکم فرماست؟. یک هفته سرگرمی ما شده بود نامه نگاری و اعتراض به این نابخردان که فیلمساز فمینیست ما را اسیر کرده اند. اما هنوز ما از سرگرمی دفاع از ایشان اشباع نشده بودیم که خانم آزاد شدند آنهم با وثیقه وزارت ارشاد اسلامی، کمی که به خود جنبیدیم معلوم شد که ای دل عافل انگار بازهم گول شگردهای آخوندها رو خوردیم چرا که همین خانم هفته بعد برای شرکت در مراسم بزرگداشتش به سوی امریکا ی جهانخوار پرواز کرد. ( البته ما باز هم به روی خودمان نیاوردیم) منتقدی با نام شهرام خرازیها در نشریه همبستگی داخل ایران فیلم نیمه پنهان(4) را نطیر بایکوت مخملباف دانست که ده سال بعد ساخته می شود، محتوای وپیام اصلی بایکوت را که می دانید -گروه های چپ زیاده روی کردند ورژیم هم به ناچار سرکوبشان کرد. نوشتار اینبارمان را با گفته های شاعر گواتمالایی آعاز کردیم وبا حرفهایی از هانا آرنت اندیشمند برجسته وضد فاشیسم آلمانی تمام می کنیم :

 

«شکل گیری حکومت های خود کامه بدون حضور روشنفکران کوته بین ونادان ممکن نیست، این روشنفکران در عمل به رژیمی خدمت می کنند که مدعی مبارزه با آنند»