You should install Flash Player on your PC

سرنگونی طلبان ، ظهوررهبر مقاومتتان مبارک!

  آرشیو

  خانه نخست

 

سرنگونی طلبان ، ظهوررهبر مقاومتتان مبارک!

 

مسعود بهنود( رژیم نگهدار)آبرو دار سردار سازندگی، دست در دست اکبرکنجی آبروبر سر دار ( رژیم برباد ده) در فرودگاه لندن.

 ...بله هرکسی که درمقابل ظلم وبی عدالتی وجنایت سکوت می کند به همان اندازه در آن ظلم شریک است ...جداشده از سخنرانی های اکبرگنجی)

 آقای اکبر گنجی به گفته خود مقامات بعد از شرکت در کنفرانس جمهوری اسلامی در برلین در زمانی که هنوز مانیفست جمهوری خواهی اش را منتشر نکرده بودو مدافع مجلس ششم بود( یعنی مجلسی که با نظارت استصوابی با التزام به وفاداری به ولایت فقیه شکل گرفته بود) بعد از برگشت به جمهوری اسلامی دستگیر شد-زندان رفت- شکنجه شد، وبا اعتصاب غذای 60 وچند روزه دنیای پزشگی را حیرت زده کرد-

نه تنها خوشبختانه به جسمش آسیبی جبران ناپذیر نرسید بلکه روح وروانش چنان صیقل داده شد که با کانت و هانا آرنت همطراز گردید، حالا دیگر خواست او، از نور تاباندن به تاریکخانه خاکستری پوشان فراتر رفته ورهبر را نشانه گرفته ومی گوید: رهبر باید برود. که البته این گفته وی اینجا چنین تعبیر شد، که رهبر باید برو د یعنی رژیم باید برود. آنگاه که گنجی می گفت رژیم فقط اصلاح شود. جریمه اش، زندان انفرادی، زجر وشکنجه بود .حالا که می گوید رژیم باید برود؛ خیلی با او مهربانتر شده اند* هم در تهران انجمن صنفی مطبوعات حکومتی به او قلم طلایی می دهدو هم اجازه خروج به او می دهند تا برود علیه نظام ولایتی تبلیغ کندوآغاز برنامه هم از مسکوست وآقای پوتین که بهترین ارتباط را با ج. اسلامی دارد وسهم چاپیدنش ازسرزمین اسیر ایران از حساب وکتاب خارج است میزبان اوست بی آنکه این رفتار مسکو کوچکترین عکس العمل منفی در رژیم برانگیزد. سایت امنیتی/ حکومتی رضایی هم سخنان گنحی در مسکورا بازتاب می دهد یعنی نظام هم تشخیص می دهد که باید سخنان کسی که قرار است سرنگونش کند را منعکس کرد. آنهم رژیمی که یک تظاهرات ساده که در آن خواست هایی بمراتب بسته تر ومحدود تر ازبیانات جناب گنجی مطرح می شود را این چنین بی رحمانه سرکوب می کند (گرد هم آیی زنان در میدان هفت تیر)اما ما به این کارها کاری نداریم ما اموراتمان بدون یک رهبرکه از دل این حکومت برخواسته باشد نمی گذرد. بعد از اینکه پروژه شیرین عبادی دیگر جاذبه ای نمی آفریند. حالا همه مان شیفته گنجی شده ایم- اگر به شیرین عبادی گرایان بگویم که خوب شما که تا چند ماه پیش به آن خانم دخیل بسته بودید وآن خانم هم که صریحا می گفت که همه ذکر وفکرش نجات حکومت است و اعتقاد داشت که باید گام به گام، قوانین مترقی اسلامی را با حکومت آخوندها تطبیق داد. اما چرا یک دفعه پشت خانم نوبلی -اصلاح طلب وصبور را خالی کردید وچسبیدید به اکبر گنجی سرنگونی طلب ؟ عجب! همان احزاب استحاله چی خارج از کشور حالا سرنگونی طلب از نوع گنجی شده اند ؟

 آقای گنجی در گفتگو های خارج از کشوری اش تمکین به فرامین ولایت فقیه را به گوسفند صفتی تشبیه می کند.البته این شباهت را آقای گنجی کشف نفرموده اند. سالهاست وهمان زمان که آقای خمینی رژِیم ولایت فقیه را بنیان گذاشت- بودند کسانی که با چشمان باز آینده رامی دیدند ودر مقالات وحرفها وصحبت هایشان هوشدار دادند که ولایت فقیه شخصیت مریدان را در حد گو سفندانی تنزل میدهدکه فقط وظیفه بع بع بعهده شان گذاشته شده است. تمکین به فرمایشات ولی فقیه که از اولین روز استقرار جمهوری اسلامی اعمال شد اصلاح طلبان کنونی به حاشیه رانده شده را هم شامل می شود. همه نمایندگان ادوار مختلف مجلس، ونمایندگان رد صلاحیت شده ، کاندیدهای مردود شده برای کسب مقام ریاست جمهوری-آقای خاتمی ریاست جمهوراسبق والبته مترقی! وهمینطور باور مندان کنونی حکومت و ملی/ مذهبی ها که هنوز هم مطیع فرمان رهبر هستند هم بدان گردن نهادند. اما خوب اپوزیسیون فقط گوش به فرمان کسانیست که در بافت این حکومت بوده اند یعنی تا کسی از دل ولایت فقیه زائیده نشده باشد در سپاه پاسداران در کمیته ها دربسیج در واواک ودیگر نهاد های این حکومت خدمت نکرده باشند اپوزیسیون خارج نشین حرفش رانمی پذیرد.این چنین است که بعد از گذشت 27 سال از عمر رژیم اسلامی برای رهایی مان از چنگال آخوندها باید اتکایمان به آغاجری باشد یا محسن سازگارا، شمس الواعظین ویا معصومه ابتکار ویا مهاجرانی ویا ...یعنی یک نفر نیست که آلوده به گنداب جمهوری اسلامی نباشد ، وحرفش ونظرش در اجتماع اثر بگذارد.وای برما.

 حالا ما که گنجی را بابت بت شکنی اش می ستاییم چراخود از او بت می سازیم وچرادهانمان از گفته هایش ازتعجب بازمیماند؟ (1) -گنجی چه میگوید که ما وشما نمی دانیم .میزان افشاگری های گنجی( اصلا کدام افشاگری؟) در موردجنایت های آخوند ها به مانند قطره ایست از دریا ( 2).البته باید خوشحال بوداگر کسی در عمق وجودش از هر حکومت سرکوبگرببرد. اما چرا باید حتما او رهبر ومراد هم بشود وما آنچه او می گوید را بدون چون چرا وتامل پذیرا شویم؟ خوب خود این آقا هم که می شود ولی فقیه ما- امروز اگر سخنی در مخالفت با رفتار گنجی داشته باشی نه رادیو فردا، نه بی .بی. سی، نه رادیو آلمان ،نه سایت های دوم خردادی ،نه صدای امریکا ونه روز اون لاین و... امکان انعکاسش را نمی دهند. یعنی اینجا هم تو را وتفکر تو را می بندند تنها راه بی دردسرشرکت در برنامه هائیست که برایت تدارک می بینند. اگر ورز ش دوست هستی باید تی شرت منقوش به پرچم شیر خورشید دار به تن کنی فریاددایی ، دایی ات استودیوم را بلرزاندواگر سینما ذوست هستی هم چندتایی از خانمها وآقایان شرفیاب به حضور رهبر را انتخاب کنی وبرای فرستادگان هنری رژیم دست بزنی وهورا بکشی واگر هم گرایش سیاسی دارید بفرمائید- رهبر جمهوری خواه وآماده مصرف -سفرهای زنجیره ای اش را آغاز کرده است.

 نه فقط گنجی بلکه بخشی از اپوزیسیون که ادعای سیاست شناسی هم دارند بدون اینکه برای گفته خویش دلیلی داشته باشند. بعد از نزول خاتمی یک شعار بی محتوا را تکرار می کنند . رژیم را با اعتراضات مدنی، مسالمت آمیز می شود وادار به تن دادن به خواست مردم کرد. البته خواست واقعی بخشی ازاینان حفظ حکومت ملا هاست امابسته بندیشان را در زرورق پرهیز از خشو نت عرضه می کنند. اما آیا در این 27 سال یک مورد را سراغ دارند که آخوندها به یک خواست کوچک که از طریق رفتار مدنی تقاضا شده تن داده باشند؟ یکی از اعتراضات مدنی ظاهرا تظا هرات است . شما می روید تقاضای مجوز می کنید، مجوز نمی دهند- یااز برگذاری برنامه تان صرفنظر می کنید که کاری نکرده اید .اگر هم علیرغم میل رژیم تظاهرات را میخواهید برگذار کنید . خوب سرکوب می کنند.بهانه شان هم اینست که بدون اجازه تظاهرات کرده اید. پس بازهم تاثیرمهم نمی گذارد( نمونه تظاهرات اخیر زنان تهران) شما میخواهید برای رسیدن به خواست صنفی خود از یکی دیگر از ابزار جامعه مدنی بهره ببرید( کارگران شرکت واحد) اعلام اعتصاب می کنید- رژیم باز هم اجازه نمی دهد. یا برمی گردید به خانه که هیچ / یا پافشاری می کنید تا گردهم آیی شکل می گیردکه (البته چون ترس به جامعه تزریق شده خوب هیچ گاه نمی توانید جمعیت واقعی معترض را گرد آورید) مامورین امنیتی و پلیس با ضرب وشتم اعتصاب کنندگان را سرکوب می کنند وزبان مسئولینشان را میبرند.سندیکایی که نیست تا لااقل مشکلات مادی دوران اعتصابشان را تامین کند. پس بیکار شده گان چه کنند؟به ناچار تعهد می دهند که دیگر نافرمانی مدنی نکنند - در دوران خاتمی هم معلمان همین راه مسا لمت آمیز را رفتند -سرکوب شدند- یک امتیاز هم نگرفتند- گرسنه وخسته وناامیدتر از گذشته به مدارس برگشت داده شدند. چند بار وچند سال دیگر باید همین شیوه بی حاصل را تجربه کرد؟ خوب حالا یک نمونه ای مربوط به سال 2006 وازکشوری اروپایی که انقلابی دگر گون کننده را هم پشت سرگذاشته نقل کنیم . دولت فرانسه -و سرمایه داری اروپا برای حفظ خودش یک سری از قواعد دمکراسی را پذیرفته است- سندیکا ها شکل گرفته، حق اعتصاب به رسمیت شناخته شده، فعالیت احزاب چپ وراست مجاز است، اداره ای برای کنترل مطبوعات و دیگر وسایل ارتباط جمعی فعال نیست، مجازات اعدام منسوخ شده. حق وحقوق دوران اعتصاب تضمین شده است. اما دولت همین کشور وقتی قانونی نادرست برای کار تصویب می کند -خوب اول به این قانون اعتراض می شود، دولت توجه نمی کند- بعد سندیکا تهدید به اعتصاب می کند/ بازهم دولت اهمیت نمی دهد- بعد اعتصابات آغاز می شود- دولت مقاومت می کند- اعتصاب گسترش می یابد. دولت زیر بار نمی رود - اعتراض ادامه می یابد- خشنونت به تدریج با اعتراض آمیخته می شود،معترضین جاده ها را می بندند- وسایل رفت وآمد پاریس مختل می شود، پرواز ها به تاخیر می افتد، وسایل نقلیه به آ تش کشیده می شود، برای مقابله با خشنونت پلیس تظاهر کنندگان به خشونت متوصل می شوند. تظاهرات خشونت آمیز به شهر ها ی دیگرسرایت می کند ،هنوز دولت تن به پذیرش خواست ها نمی دهد . اما مردم که زندگییشان مختل شده -مطبوعات، ورادیو تلویزیون ها هیچگاه معترضین را ملامت نمی کنندکه چرا برای تحقق خواستهایشان به خشونت متوصل شده اند -بلکه همگان دولت راسرزنش می کنندونتیجه چه می شود؟ دولت زیر با ر فشار افکار عمومی وترس از گسترش خشونت وتخریب به خواست معترصین تن در می دهد. ایا آنان با ملایمت ونامه نگاری وتذکر و رفتار مدنی می توانستند به خواستهایشان برسند؟ خوب وقتی در فرانسه نمی شود با مسالمت به خواست ها ی منطقی رسید. چرا تصور می کنید در جمهوری اسلامی این امکان وجود دارد؟ این رژیم زبانی جز زبان زور را نمی فهمد. نگوییدکه نشسته ام جای امن دارم بیانیه صادر می کنم – من خوشبختانه نه رهبرم نه معلم ونه ناصح همانگونه که شما حق دارید روش مسالمت آمیز را برای بدست آوردن امتیاز از این حکومت موثر بدانید من هم حق دارم این شیوه را عبث ،بی اثر وحتا مضر بدانم من نظرم را با دلیلی آمیخته ام/ مخالفان نظر من هم لطفا اگردلایلی در رد این ادعای من دارند اعلام کنند/ من فقط این را با قاطعیت می گویم با آرامش با ملایمت با برخورد مدنی نمیشود از این حکومت فاشیستی / امنیتی/ طالبانی کوچکترین امکانی گرفت . زنان در گردهم آیی خود در پلاکات هم نوشته بودند که با مسا لمت با مهربانی گرد هم جمع می شوند- تنها خواستشان تغییر برخی قوانین ضد زن ناهاهنگ با دنیای امروز است. اما نتیجه چه شد؟ پلیسهای هم جنس خودشان، وحشیانه به جمع حمله کردند. زدند -مجروح ومصدوم کردند؛ توقیف کردند.ودیگر هیچ.

 یک مورد دیگر بخشش جنایت کاران است که در سخنرانی های آقای گنجی دایم تکرار می شود . ایشان میفرمایند که یک کمیته حقیقت یاب تشکیل شودوجنایتکاران شناسایی وبعد بخشوده شوند/ایشان مدام هم مارا توجه میدهند به وضعیت افریقای جنوبی وتصمیمی که ماندلا برای بخشش جانیان گرفت. من نمیدانم دقیقا در افریقای جنوبی چه رفتاری با جانیان شد؟ اما قاعدتا باید این تصمیمات مربوط به وقتی باشد که تغیرات در دولت داده شده بود وماندلا قدرت را بدست گرفته بود. اما ایا رژیم جمهوری اسلامی ساقط شده وماندلای وطنی رئیس دولت جانشین شده است؟ دوم اینکه ایا ماندلا مانند آقای گنجی خود در بافت حکومت افریقای جنوبی بود ؟حالا اگر قرار است یک مدل خارجی را معیار قرار دهیم چرا از تصمیمی که کشورهای متحد علیه هیتلر اتخاد کردند- کپی نکنیم ؟می دانیم که در نورنبرگ آلمان دادگاهی تشکیل شد و کسانی را که در جنایت های دوران هیتلر سهیم بودند محاکمه کرد به خصوص که همکاران هنرمند هیتلر هم ارحضور در دادگاه معاف نشدند( میدانید تمکین به فرمایشات رهبر که آقای گنجی آنرا گوسفند صفتی می نامد در جامعه هنری ما به شدت رایج است همزمان با آغاز سخنرانی آفای گنجی در مسکو 120نفر از سینماگران ار آن جمله رخشان بنی اعتماد، تهمینه میلانی، مجید مجیدی ، محمد رضا اصلانی به حضور رهبری که باید برود شرفیاب شدند تا از وی برای پیشبرد کارشان رهنمود بگیرند) خلاق ترین کارگردان دوران هیتلر خانم لنی ریفنشتال هم به دادگاه فرا خوانده شد.البته این دادگاه یک نفر را هم محکوم به اعدام نکرد.اکثر هنرمندان همراه هیتلر حتا به زندان هم نرفتند. اما موقعیت اجتماعیشان چنان آسیب دید که دیگر احترامی در اجتماع نداشتند. البته این دادگاه هم با انتقاد جامعه مواجه شد چرا که خیلی از هنرمندان همراه هیتلر وبسیاری از جانیان توانستندبا بهره از ضعف دادگاه از محاکمه بگریزند.

 اما اگر نخواهیم از این کشور یا آن کشور مدل اقتباس کنیم باید یک اصل منطقی را مد نظر داشته باشیم.

 سرنوشت همکاران- معماران ورشد دهندگان رژیم ولایت فقیه را نمی توان الان تعیین وابلاغ کرد وقتی این جانیان شر شان کنده شد. در یک شورایی که نمایندگان واقعی مردم عضوش هستند می باید این مسئله مهم که در سازندگی ایران فردا نقش مهمی دارد مطرح شود.

 ممکن است خانواده ای از حق خود صرفنظر کند اما کسانیکه در قتل وجنایت وشکنجه دست داشته اند حتا اگر مورد عفو خانواده مقتولین قرار بگیرند. نمیتوانند از چنگال عدالت بگریزند.

 کسانی مثل آقای گنجی،آقای حجاریان،آقای سازگارا،آقای امیر فرشاد ابراهیمی...سروش، کدیور ویا هنرمندانی مثل،محسن مخملباف، احمد رضا در ویش. بهروز افخمی... که در بافت این حکومت بوده اند. متهم هستند- توجه کنید گفتم متهم هستند/ نه محکومند ونه تبریه /همانگونه که من حق ندارم رای به محکومیتشان بدهم کسی هم حق ندارد تبرئه شان کند- اینان باید به دادگاهی صالح- بدور از خشم ونفرت که اجازه نداشته باشد برای هیچ متهمی حکم اعدام صادرکند- با بهره از وکلای مبزر وبا رعایت قوانین بین المللی فراخوانده شوند ( برخلاف نظر آقای باقر پرهام نمی شود با مدد از واژه انشاالله کسی را تبرئه کرد3 ) مشخص است کسانیکه از درون متحول شده اند ورفتار واعمالشان در افشای چهره رژیم موثر بوده از تخفیف دادگاه بهره خواهند گرفت. وقتی آقای گنجی خود اعلام می کند حتا سکوت در برابرظلم شرکت درظلم است. پس کسانی که در بافت یک حکومت سرکوبگر - بیرحم –خونخوار وخشن ومرتجع بوده اند، ودر ساخت پایه های حکومت دخالت مستقیم داشته اند مجرمند نه حتا شریک جرم- اما ما نه وکیلیم نه دادستان ونه تا کنون از دادگا هی مستقل رایی صادر شده است.اما تصور نمی کنم یک مجرم تا رفع اتهام بتواند در فعالیت های سیاسی فعال باشد .می بینیم که بعد از اظهارات آقای گنجی در مورد عفو جانیان در جمهوری اسلامی. زندانیان سیاسی در تبعید ، نسبت به این اظهارات واکنش فوری نشان می دهند. خانم منیر برادران در مقاله ای مستدل ومنطقی این پیشنهاد را مردود می داندوایرج مصداقی که ده سال در زندان های جمهوری اسلامی به سر برده و معنای شکنجه در زندان های ج. اسلامی را در عمق وجودش درک می کند نیز در نوشتاری محکم وموثر با این طرح خام واحساساتی آقای گنجی برخورد می کند. وسایه سیرجانی دخترسعیدی سیرجانی که خود حقوق دان است واگر مثل آقای گنجی نماد سازی بکنیم نماد خانواده قربانیان رژیم ج اسلامی است با گنجی وطرح وبرنامه هایش به تندی برخورد می کند. اما ایا این طرح وپیشنهاد آقای گنجی فقط بی اثر و خنثی است؟ نه این نوع طرح وبرنامه ها درنهایت برای مانتیجه منفی و خطرناک دارد / چرا که دست رژیم را باز میگذارد که با شقاوت بیشترآدم بکشد وعوامل و وابستگان کنونی رژیم وقتی بدانند نتنها عقوبتی نمی بینند بلکه وقتی صلاح دانستند از حکومت جد ا شوندبا چند ناسزا به رژیم وافشای جنایات افشا شده حکومت می توانند محبوبیت هم پیداکنند وشاید هم افتخاررهبری مقاومت آینده را هم برایشان رزور کرده باشند- پس چرا سرکوب نکنند، چرا از موقعیت امروزشان بهره نبرند؟چرا از عاقبت فردایشان بترسند؟

 لازم نیست خیلی وقت برای آگاهی نسبت به پروژه گنجی هدر دهیم. عکس تمام قد آقای بهنود دست در دست گنجی در فرودگاه لندن به حد کفایت گویاست. اما اگر نیاز به تامل بیشتر دارید همین چند سطر گفته اکبر قهرمان با صدای امریکا را هم بخوانید .

 غرب بجای بلند کردن صدای بن لادن های ایرانی و ملاعمرهای ایرانی باید صدای مسلمان دموکرات ایرانی را بشنود. صدای آیت الله منتظری، صدای عبدالکریم سروش ها، محسن کدیورها.من سعی می کنم پیام آور صدای صلح از ایران به جهان باشم .

 ایشان فقط صدای مسلمانان دمکرات هستند . پس عملاصدا های دیگر رااز همین حالا خفه فرموده اند. ولی هنوز مشخص نمی کنند چرا بن لادن ها وملاعمر های ایرانی اجازه خروج به ایشان داده اند ، بن لادن ،ملا عمر که از کنگره نویسندگان مسکو نمی ترسند؟

  

بصیر نصیبی8 یولی 2006. زاربروکن / آلمان

 
یک یاد آوری. آقای گنجی گفته اندکه انتقادهای مربوط به نظرهایشان را پذیرا می شوند. اما چون سایت ها ورادیو هایی که سخنان ایشان را منعکس می کنند. نظر های مرا بازتاب نمی دهند. اطرافیان! ایشان هم فقط نوشتار های موافق را به سمع می رسانند. کسانی که امکان تماس با ایشان را دارند این نظر را هم برایشان بفرستند. شاید جوابی داشته باشند.

 

زیر نویس

 ..............

 *بصیری: (می خندد) می شود گفت شما رهبر "مقاومت" هستید و در حقیقت "رهبر" هستید در یکی کردن مردم ایران. چون فکر نمی کنم غیر از شما فعلا کسی در این وضعیت باشد که مخالفان رادیکال و مخالفان غیررادیکال را بتواند در یکجا جمع کند.
(
گفتگوی نسرین بصیری با اکبرگنجی سایت اخبار روز)

 * من با نظر آقای گنجی موافق نیستم که رژیم از ترس کنگره نویسندگان مسکو به ایشان اجازه خروج داده است. من فکرمی کنم برخلاف تصور ایشان برای رژیم مسایلی که در اینجا مطرح می کنند باید مهم باشد وگرنه دستگیری مجدد ایشان بعداز برگشت جز درد سر هیچ بهره ای برای ملاها ندارد. به گمان من قصد رژیم از موافقت با خروج ایشان این بوده که بتواند بمانند دهها مورددیگر از این حضورهم به نفع خودش بهره بگیرد ، دخالت بخش فارسی رادیو آلمان . برنامه ریزی کانون سخن لندن، وحمایت جمهوری خواهان از نوع فرخ نگهدار ازسفرهای زنجیره ای آقای گنجی، راهی به سوی امید واری نمی گشاید.

 1/ شهره بدیعی همسر نوری دهکری که در رستوران میکونوس به دست عوامل رژیم ترور شده، در نشستی که در خانهء دموکراسی برگزار شد از میان جمعیت برخواست و به گنجی گفت حرف هایی که زدید زیاد جدید نبود، لطفا بگوئید چکار می شود کرد. وگرنه ما سالهاست داریم می گوئیم آزادی می خواهیم و چه و چه می خواهیم، اما همچنان درجا می زنیم. چکار باید بکنیم. این را بگوئید!

2/البته توجه داشته باشید که آقای گنجی در گفتکوهایش هر جا که صرف نکند طفره می رود وجواب سربالا می دهد مثلا وقتی نسرین بصیری از وی در باره بهائیت می پرسد ببینید چگونه جواب می دهد؟

 نسرین بصیری: سوال دیگری در محل ویسن شافتز کالج برلین از ایشان کردم... در مورد بهائیت چگونه فکر می کنید؟ گنجی تاکید کرد روشنفکران دین دار آنقدر خودشان مشگل و مساله دارند که به این موضوع نمی پردازند.
(
هرسه سند ازگفتگوی نسرین بصیری با اکبرگنجی سایت اخبار روز)

 3/من، به گنجی پیش از زندان اوین کاری ندارم. یعنی فرض را بر این می‌گذارم که اکبر گنجی – بر خلاف بسیاری از کارگزاران نظام اسلامی – حسابی به جامعه‌ی ما ندارد که پس بدهد: انشاءالله که دست‌اش به خون و تجاوزی آلوده نیست، ... تا پایان خط اعتقادی خویش پیش رفته، ... «قانون اساسی ِ رهبر فرموده‌اش» در قالب «اسلامی» «نه یک کلمه کمتر، نه یک کلمه بیشتر»‌اش رأی داده، و شروع کرده است به کار کردن در دستگاه نظامی و اداری، زیر رهبری همان رهبر و جانشین او؛ به جنبش «اصلاحات» رئیس جمهور مورد قبول همان نظام رهبری ایمان آورده و حرف‌هایش را جدی تلقی کرده ...

 

( باقر پرهام سایت ایران امروز )