You should install Flash Player on your PC

دانه ریز ها ودانه درشت ها

  آرشیو

  خانه نخست

 

دانه ریز ها ودانه درشت ها

 

بر قراری ارتباط بین کار ورزان و کاربران اقدام مهمی است که اکثر سایت ها بدان تن در نمی دهند چرا که حوصله وتحمل بسیار می طلبد اما سایت دیدگاه این ارتباط را با همه درد سر هایش حفظ کرده است و تا این لحظه که من این یاد داشت را می نویسم 7552نظر در این ستون ضبط شده است.من با دقت نظرهایی که در باره نوشتار هایم ثبت می شود رامیخوانم و این امید را هم دارم که در میان اظهار نظر ها ،حرف ونظری بیابم که بکارم بیاید. در ارتباط با نوشته آخر من (مراسم تعزیه، سینه زنی ونوحه خوانی زیر عنوان جشنواره سینمایی فجر )همراه گر امی ای که نیما روشن امضاء کرده است در باره رفتار های پرویز نوری (سینمابنویس) که من نمیدانستم نویسنده سینمایی نشریه ای به نام ایرانیان در واشنگتن د .سی شده است. نظر داده است- بهتر است بخشی از حرفهایش را تکرار کنیم:

 «اين شخص فرصت طلب(پرویز نوری) در آخرين سفرش به ايران برای شرکت در جشنوار سينمائی زجر که يکماه پيش بود خبر سفرش را بدين گونه در آن صفحه سينمایی نشريه اعلام کرد: دلم نمی ايد حتی برای مدتی کوتاه با سينما دوستان خواننده اين صفحه خدا حافظی کنم اما باز نا گزيرم که دوسه ماهی از شما دور باشم.: سپس او ادامه ميدهد: و اما اگر به جشن اسکار۲۰۰۷نرسم دست کم می کوشم گزارش جشنواره امسال فجر را آماده کنم. دوستان به من خبر دادند که وضعيت سينمای ايران خودمان هم دست کمی از سينمای دنيا ندارد. برای جشنواره فجر به ندرت توانسته اند فيلم مهم و قابل اهميتی جور کنند.:!»نیما روشن ستون کاربران.

 دلال ها وکار چاق کن ها ورابط های جمهوری اسلامی طیف گسترده ای هستند وما که رفتار و اعمال آنها را بدون پرده پوشی زیر ذره بین میگذاریم محدود هستم ودست تنها - از خودم بگویم -به خاطر اینکه از امکانم بیشترین بهره را بگیرم تصمیم گرفته ام دانه درشت ها را جدا کنم واین را هم می پذیرم که دانه ریز ها هم اگر محیط را مناسب ببینند واگرپرو بالشان بدهند رشد می کنند واین بعهده یاران ماست که در شهر ودیار خود رفتار های اینان را خنثی کنند-بهر حال با معیار های من پرویز نوری جزء دانه ریز ها محسوب می شود.

 

من نشریه ایرانیان را هم ندیده ام اما نشریه ای که برای گزارش شبه جشنواره دهه فجر به جمهوری اسلامی گزارشگر می فرستد. تکلیفش معلوم است وخطش مشخص.

 

این آقا در نشریه ایرانیان فرموده اند:

 

« دوستان به من خبر دادند که وضعيت سينمای ايران خودمان هم دست کمی از سينمای دنيا ندارد. برای جشنواره فجر به ندرت توانسته اند فيلم مهم و قابل اهميتی جور کنند.:!»

 

یعنی این شبه جشنواره تبلیغاتی که نوحه خوانی وسینه زنی را جانشین جشنواره کرده است ، هم ارزش دیگرجشواره های دنیاست واگر امسال بساطشان رمقی ندارد به این دلیل است که در دنیا فیلم خوب ساخته نشده است.( ببینید وقاحت اینها تا چه حد است؟)

 

البته من پرویز نوری را می شناسم وخوب هم می شناسم-هر چند خوشبختانه هیچگاه با او دوست نبوده ام-پرویز نوری جز همان دار ودسته مجله ستاره سینما بود اما درآن جمع هم چندان بهایی به او نمی دادند. نوری با دانستن زبان انگلسی در حد دوره اول دبیرستان- مجلات سینمایی اروپایی را ترجمه ناقص میکرد وبه نام نقد فیلمی که خود نوشته به خورد خواننده می داد- یک سالی هم در اداره سانسور فیلم وزارت فرهنگ وهنر کار می کردو زمانی هم فیلمساز شد وانگاردوره ای هم سریال برای تلویزیون می ساخت- خلاصه هر جا که می شد نانکی در آورد پرویز نوری در صف اول خواستاران می ایستاد. یادم آمد که خیلی سال پیش و در رژیم گذشته - همان موقع که نوری فیلمساز شده بود یادداشت کوتاهی در باره وی وکارش نوشتم که شاید بی مناسبت نباشد بعد از گذشت سالها آن نوشته رادوباره منتشر کنم.

 

سینما بنویسی که فیلمساز شد- عنوان آن یادداشت سینمایی بود با هم بخوانیمش:

 

«آقای رشید ساز ( پرویز نوری،سازنده فیلمی به اسم رشید)چهره ی آشنا ی هنر هفتم ببعد،بعد ازسالها رنج وزحمت وارشاد وهدایت نسل جوان وارد گودمی شوند تاثابت کنند قدرت و توانایی خواهند داشت آنچه در باره سینما می نوشته اند رابه زبان تصویر برگردانند که البته تاثیرش صد چندان تواند بود.اولین ساخته آقای سینما بنویس به نام سه تا جاهل به روی اکران آمداما مردم هنر نشناس قدرش ندانستند وآقای رشید ساز در نامه سوزناکی که برای ماهانه ستاره سینما نوشت چنین استدلال کرد که چون بدهکار قصابی وبقالی محل بوده وشهریه بچه ها هم عقب افتاده بود ایشان به ناچار سه تا جاهل را سر هم کرده اندتا دخل وخرج خانواده جور شود. بهر حال انقدر اشک تمساح ریختند تاپذیرفتیم که ایشان مجاز بوده اندبرای شهریه بچه هاو طلب قصابی وبقالی ونفتی نگران باشند و ایشان هم به شیفتگانشان! وعده دادند که بعد ازپرداخت بدهی ها ،یک اثر کاملا شخصی خواهند آفرید که نشان می دهد اگرسینماگران جوان وذهن های پوینده وخلاق بدهکار نباشند چه شاهکار هایی خلق می کنند.به هر تقدیر فیلم رشیددومین اثر ایشان که اولین کار شخصیشان است هم به روی پرده آمد اینبار هم نه مردم به دیدارش رفتند ونه حتا در جشنواره داخلی سپاس کوچکتری اعتنایی را برانگیخت. وبعد از این اتفاق بود که آقای رشید ساز تهدیمان کرد که اگر در سینما شکست بخورند بار دیگر به نقد نویسی روی خواهند آورد- ما وتمام خوانندگان از صمیم قلب آرزو می کنیم که تمام آثار ایشان با موفقیت های تجاری، هنری ،داخلی و جهانی برخورد کنند تا دیگر ایشان به دنیای نقد ونقد نویسی برنگردند. همه با هم چنین آرزویی را فریاد بزنیم»

 

بصیر نصيبی 1o فوریه2007 زاربروکن/ آلمان