You should install Flash Player on your PC

چرا نبوغ سینماگران ج.ا در فستیوال برلین می خشکد؟

  آرشیو

  خانه نخست

 

چرا نبوغ سینماگران ج.ا در فستیوال برلین می خشکد؟

 

سایت رادیو فردا در گزارش جشنوار برلین می نویسد: از ايران، فيلمی در جشنواره امسال برلين شرکت نکرده بود... از این گزارش چنین استنباط می شود که جمهوری اسلامی اصلا فیلمی برای برلیناله 2007 ارسال نکرده است .اما سایت دیگرخودشان روز اون لاین دست همراه وفا دارش رادیوفردا را رو می کند ومی نویسد: جشنواره جهاني فيلم برلين هم هيچ فيلمي از ايران را براي اين دوره خود نپذيرفت.البته باید قدر دان !پرزیدنت احمدی نژاد هم باشیم- چرا که اگر در دوران خاتمی کبیر این اتفاق می افتاد نتنها ماست مالیش می کر دند، بلکه اروپائیان همدست صیهونیستها را شایسته چند فحش آبدار هم می دانستند چرا که ارزش والای سینمای جمهوری اسلامی را درک نکرده اند. گزارشگر می افزاید: به نظر مي رسد اقبال سينماي ايران براي جوايز جشنواره ها- و حتي حضور در آنها- به طرز محسوسي از بين رفته و زنگ خطر به صدا درآمده است. جشنواره سال گذشته کن هم کاملاً به سينماي ايران بي اعتنايي کرد و حالا جشنواره برلين از هيچ فيلم ايراني براي حضور حتي در بخش هاي فرعي دعوت نکرده است. حالا ما می پرسیم چرا چنین شده است؟ مگر همین سینمای جمهوری اسلامی نبود که متولیانش تا مدتی پیش ادعا می کردند در دنیا حرف اول را میزند. چطور می شود سینمای کشوری ده سال متوالی در هر جشنواره ریز ودرشت یک ویا دو فیلم در مسابقه وچندین فیلم در بخش های دیگر داشته باشد ، اما عرض چند ماه چنان بادش بخوابد که حتا یک کار او را در جشنواره برلین برای حضور در یکی از بخش های جنبی هم شایسته پذیرش ندانند/ مگر خاتمی نگفت که شعر وشعور موجود در فرهنک اسلامی بود که سینما ی جمهوری اسلامی را به قله رفیع رسانید - پس چه شد که شاعران سینمای جمهوری اسلامی یک شبه طبع شعر سینمایی شان خشکید وشعور اسلامیشان زایل شد؟ نه جانم موفقیت سینمای جمهوری اسلامی تنها به برکت زد وبند رژیم با جشنواره ها در دنیا حرف اول را میزد وحالا که رابطه تیره شده به همان فیلم ها از همان فیلمسازان با همان حد ارزش که قبلا روی سرشان می گذاشتند وحلوا حلوایش می کردند ،محل سگ هم نمی گذارند- همان سینما که تا 2سال پیش حرف اول را میزد حالا حرف آخر را هم قادر نیست به زبان الکنش جاری کند.

 ژاله صفا که به ادعای روز اون لاین منتقد سرشناس هم هست نپذيرفتن فيلم هاي ج.ا در جشنواره هاي مهم جهاني را ناشي از دلايل سياسي مي داند و بعد به"روز میگوید: "سينماي ايران با صرف سرمايه کلاني توانست به صحنه جهاني راه بيابد و خلاقيت سينماگران ايران هم به اين امر کمک شاياني کرد.

 ماهم نظر ژاله خانم را می پذیریم که دلایل سیاسی باعث رفوزه شدن سینمای جمهوری اسلامی در جشنواره کن وبعد برلین بوده است به این شرط که ایشان هم قبول کنند که برای پذیرش وکسب جایزه های بیشمار برای همان فیلمها در زمانی که رابطه ج.ا ودنیای غرب حسنه بوداز پشتوانه سیاسی بهره گرفته شده است . باز هم ژاله خانم درست میگویند که با صرف هزینه گزاف برای این فیلمها امتیاز کسب می کنند ومن این سخن درست ژاله خانم را بازتر میکنیم ومی افزایم این هزینه های گزاف ازکیسه مردم در بند ماخرج تهیه فیلمهایی می شدکه فقط قصد بزک چهره حکومت را داشته اند واکثرا در ایران هم به روی اکران نمی آید. دلالها وکارچاق کن ها ومدیران بند وبسط چی جشنواره ها هم سهمی از این خوان گسترده به جیب میزدند وگرنه شرکت در جشنواره ها که نتتها نیاز به صرف هزینه کلان ندارد بلکه در برخی از جشنواره ها جایزه نقدی هم به فیلمهای برتر می دهند -ایشان اضافه می کنند: خلاقيت سينماگران ايران هم به اين امر کمک شاياني کرد.

 در این باره هم باید بگویم هیچ کس منکر نیست که در سینمای ایران هم سینماگران با استعداد هستند اما چرا خانم منتقد اشاره نمی کند که اگر این فیلمسازان رفتارشان را با خواست حکومت تطبیق ندهنداز ارایه کارشان به جشنواره ها خوداری می شود چون در سینمای جمهوری اسلامی بنیاد فارابی تصمیم می گیرد چه فیلمی به جشنواره ها برود وچه فیلم ویا فیلمسازی حذف شود/ ممکن است دربرخی از فیلمهای سینمای گلخانه ای هم صحنه هایی که نشانگر توانایی فیلمساز باشد بتوان سراغ گرفت. این گونه امتیاز ها رادر بسیاری از فیلمهایی که در دنیا ساخته می شود می توان یافت، بی آنکه به این گونه فیلمها نخل طلای کن ویا خرس نقره برلین وشیر طلا یی ونیز تقدیم شود- سازندگان خود هم چنین توقعی نداشته وندارند.اما فیلم ها ی صادراتی جمهوری اسلامی در هر حد ارزش که باشند- امتیاز های که بدست آورده اند نه بدلیل خلاقیت سازنده واستثنایی بودن اثر بلکه به خاطر باج دول اروپایی به جمهوری اسلامی بوده است وبس. وچرا امسال حتا یک فیلم هم ازهمه کارگردانان سینمای فستیوالی به هیچ کدام از بخش های برلیناله راه نیافت؟ رخشان بنی اعتماد، بهمن فرمان آرا،ابوالفضل جلیلی، بهمن قبادی ، تهمینه میلانی، داریوش مهرجویی ، جعفر پناهی ، عباس کیارستمی ، همه خانواده نابعه! مخملباف (محسن ، سمیرا ، میثم وهمسر مکرمه آقا محسن ) مجید مجیدی و.. امیر شهاب رضویان ( آرایشگر نو رسیده) بطور همان زمان ،در یک روز، یک ساعت و با هم آهنگی با هم وبطور ناگهانی نبوغشان خشکید!؟

 اگر بخواهیم حضور پادوی خامنه ای را در صحنه سیاسی تنها دلیل بی اعتنایی فستیوال ها به سینمای ج.اسلامی بدانیم . از واقعیت مسئله دور افتاده ایم- چرا که سال گذشته هم برلیناله در دوران احمدک برگذار شد ، حتا خانم مرکل -احمدی نژاد را قبل از برگزاری برلیناله با هیتلر مقایسه کرده بود. در همان حال وهوا آقای کاسلیک مدیرجدید برلیناله به فجر رفت و از اهمال مدیر گذشته نسبت به سینمای جمهوری اسلامی پوزش خواست و وعده داد- سال بعد ( امسال) جوایز وامتیاز های بیشتری هم تقدیم کند و قول داد که یک خرس برلین هم به عنوان ابراز حس نیت در نخستین سال ریاست آقای کاسلیک به موزه جوایز سینمای جمهوری اسلامی تقدیم شود - یک هواپیما هم پراز تماشاگر! ، منتقدفیلم، گزارشگر ، وعکاس هم راهی برلین شذند،6 فیلم از همین سینمایی که بنا به گفته محمد عبدی نامی ( او هم منتقد فیلم معرفی می شود) از سینمایی که در این دو سه سا ل افول کرده است وارد برنامه ها شدند ودو فیلم راهم در بخش مسابقه چپاندند( یک فیلم پرت ازرفیع پیتز و افساید جعفر پناهی وبا هر دوزو کلکی که بود خرس نقره ای بیچاره را اسیر وبه قفس موزه سینمای جمهوری اسلامی منتقل کردند ، هرچند زورشان به خرس طلایی نرسید) پس چطور شد که آقای کاسلیک امسال نه تنها به سهم سینمای جمهوری اسلامی نیفزود بلکه همان میزان سال قبل را هم از ج. ا دریغ داشت؟

 اما در برلیناله 2006 اتفاق های دیگری هم افتاد که موقعیت کاسلیک را برای دست ودل بازی برای سینمای جمهوری اسلامی متزلزل تر کرد .درسال گذشته کلوب سینمایی cief.برلین مقابله جدی را با سینمای جمهوری اسلامی بر نامه ریزی کرد -این جمع با اکسیون های متوالی با نگاشتن نامه های اعتراض آمیز به اکثر فستیوال های جهانی با پخش اطلاعیه های روشنگرانه- مدیر فستیوال و عوامل وفرستادگان حمهوری اسلامی را با مانعی جدی مواجه کردند. علاوه بر این اقدام/ سینمای آزاد هم با تنظیم وارسال نامه سرگشاده به مدیر برلیناله وقبل ازآغاز جشنواره دلیل خوش رقصی کاسلیک را شفاف کرد. بی جهت نبود که جفر پناهی در کنفرانس مطبوعاتی داخل ایران به اعتراض ها در برلین اشاره کرد و به صراحت گفت:

 «... بصیر نصیبی یکی از مخالفانی بود که طی نامه ای به مدیر جشنواره خواستار عدم نمایش فیلم شد همه این مخالفان، روز نشست مطبوعاتی به این نشست آمدند که نا امید اواسط جلسه، جلسه را ترک کردند، مدیر جشنواره هم طی نامه ای تند! با این افراد برخورد کرد « ( من در زمان فستیوال در برلین نبودم/ کاسلیک هم نامه مرا جواب نداد بلکه آنرا در اختیار مقامات ج. اسلامی وجعفر پناهی گذاشت)

 واین اتفاقات نشان دادکه کوس رسوایی سینمای جمهوری اسلامی طنین گسترده ای یافته اما این موقعیت موقتی است واگر هوشیار نباشیم به محض اینکه اختلاف دار الخلافه را با اروپا وامریکا. حل وفصل کنند به همان سرعت که نبوغ فیلمسازان افول کرده بود بار دیگر طلوع خواهد کرد- اما در این شرایط ایا باز هم هوشدار کسانی که سالها فریاد میزنند که اهداء 400 جایزه در سال به سینمای شاعرانه! وانسانی! رژیم ولایت فقیه نمی تواند از آلودگی زد وبند های سیاسی مبرا باشد - همچنان به عناد وکینه وحسادت تعبیر خواهد شد؟

 

24 فوریه2007 زاربروکن/ آلمان