You should install Flash Player on your PC

حجاب زن سند نجابت اوست!

  آرشیو

  خانه نخست

 

حجاب زن سند نجابت اوست!

 

...وچهره نمایشی برای جشنواره های سینمایی

 

سال گذشته در پنجاه ونهمین دوره جشنواره فیلم کن، ج. اسلامی بر اساس روال همیشگی وقرار ومدار نا نوشته، یک بسته حاوی اکثر فیلمهای بزکی (40فیلم) را به جشنواره کن فرستاد، تا آقای ژیل ژاکوب یکی دو فیلم را بگذارد در بخش مسابقه وچند فیلم را هم بچپاند در بخش های دیگرمثل دوربین طلایی، دو هفته کارگردانان و... ودر نهایت با دریافت نخل و دیپلم و تشویق وبا به راه انداختن هیاهوی بسیار برای هیچ ،فیلمسازان حکومتی شاد وشنگول به دامن ج. اسلامی برگردند وهمچنان ادعا کنند که در پناه حکومت ولایت فقیه وبر اساس نظریه عباس کیارستمی به برکت اعمال سانسور ،فشار ،تهدیدو تحقیرسینمای جمهوری اسلامی به قله رفیع افتخار راه یافته است. اینها گویا خودشان هم به این توهم دچار شده بودند که این امتیاز ها واقعا برای فیلم های آنهاست وآقای ژیل ژاکوب که سالی حدود2000 فیلم راکه ازسراسر دنیا برای کن می رسد بازبینی می کند، فیلمها ی ارسالی ج.ا رابرتر از همه فیلمهای دنیا میداندوشیفته فیلهمای صادراتی است یا عاشق چشم وآبروی فیلمسازان حکومتی.

 در باره نحوه شرکت فیلمهای جمهوری اسلامی در کن بهتر است بخشی از مقاله ی آقای هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامه مشهورسینمایی فیلم( چاپ ایران) را نقل کنیم .وی در روزنامه شرق نوشت:

 «همه چيز از وقتى شروع شد كه به نظر رسيد حضور حداقل يك فيلم و گاهى چند فيلم ايرانى جزء روال كن و سهميه ما شده؛ ...»

 ( توجه می کنید که گلمکانی خیلی صریح اعلام می کند که جمهوری اسلامی در کن سهمیه داشته است این همان واقعیتی است که ما سالها فریاد می زدیم اما متهم به سیاه بینی می شدیم) .

 در حاشیه بگویم این فقط کن نیست که برای ج. اسلامی سهمیه در نظر می گیرد، بلکه اکثر جشنواره ها آلوده به مقاصد سیاسی بوده اند وهستند. خوب معلوم است رژیم هم به جریان ها وافرادنسبت به بهره ای که می برد،باج می دهد. کن با سیاست دولت فرانسه خودش را بیشتر همگام می کند و جواب خوش رقصی اش را هم خواهد گرفت. همچنین رژیم ادعا می کند که به مایکل مورهم بابت همدلی اش هدیه (باج) داده است اما فقط یک قطعه فرش زیبا(!) سهم او بوده است. خبر مربوط به این ادعا روی سایت حکومتی انتخاب جلب نظر می کرد وبدنیست برایتان بازگویش کنم. انتخاب از قول مایکل مور در شماره 9 فروردین 86 خود چنین نقل می کند:

 ... «با این که خیلی دوست دارم ایران را ببینم، اما تا به حال نتوانستم به ایران بیایم.گرچه به خاطر فیلم «بولینگ برای کلمباین» یک قطعه فرش زیبا از سوی «فستیوال فجر» برایم ارسال شده که در مقابل درب داخلی منزلم انداخته ام. هر کسی هم به خانه ام می آید از زیبایی این فرش تعریف و تمجید می کند و البته به او می گویم، این فرش حاصل دسترنج مردمانی است که به گفته ی یک احمق روانی، این روزها جزء کشورهای «محور شرارت است»

 البته بعید است مایکل مور تا این حد نسبت به سیاست های جهان سرمایه داری بی اطلاع باشدوساده لوحانه مسایل سیاسی را ارزیابی کند و با پذیرش باجی در حد یک قطعه فرش به مبلغ سیاسی فاشیست های اسلامی بدل شود. ( بهر حال باید درستی ویا نادرستی این خبر تحقیق شود*) اما آنچه که واقعیت است شیوه های متفاوت باج دهی رژیم برای یار گیری وکسب وجهه جهانی است.

 بر گردیم به نقل حرفهای گلمکانی! وی در جای دیگر همان مقاله می نویسد:

 ...بعضى از آنها كه مى گويند «دارم يك فيلم مى سازم - يا ساخته ام - براى كن.» گويى كن نام يك سينما يا كانال تلويزيونى يا يك پخش كننده است( یعنی میزان حاتم بخشی کن به حدی گسترش یافته بود که هر کس کلید دوربین را می زد، برای کن فیلم می ساخت!)

 وقتی سینماگران سینمای گلخانه ای در کن 2006 نخستین ضربه ی کاری را نوش جان کردند، هنوز باورشان نمی شد وشروع کردند به اعتراض که به چه حقی به سینمای انسانی ج.ا این نا انسانها بی اعتنایی کرده اند؟واسطه هایی مثل محمد حقیقت به یادشان آوردند که اعتراض های شما اگر گسترش بیابد خود این معنا را رشد می دهد که زد وبندی در کار بوده است وگرنه هیچ کشوری به نپذیرفتن فیلمهایش در جشنواره ها اعتراض نمی کند .بله این دلال ها وکارچاق کن های سینمایی بودند که سینماگران را وادار کردند که ساکت بنشینند ودم بر نیاورند، فقط دعا کنند که ارتباط بین غرب فاسد و ج.اسلامی پاک وسالم ،حسنه شود تا آنها بار دیگر بشوند فیلمساز مترقی(!) ،سهمشان را بگیرند،و باز هم ادعا کنند که در دنیا حرف اول را می زنند. این چنین بود که فیلمسازان گلخانه ای به امید رفع کدورت روزگار می گذراندند، اما یک نقطه امید دیگر داشتند، یادتان هست که سال قبل آقای کاسلیک مدیرجشنواره برلین را وزیر ارشادآقای احمدی نژاد به جشنواره فجر فراخوانده بود وآقای کاسلیک هم خیلی صریح وروش وبی رودربایستی اعلام داشت که موزه سینمایی شما یک خرس خوشگل وتو دل برو کم دارد وبعد هم برگشت به برلین و به قولش وفا کرد .علاوه بر اینکه خرس بیچاره را به اسارت جمهوری اسلامی فرستاد ،6 فیلم دیگر را هم چباند توی فستیوال ویک هواپیمای در بست هم احمدک فرستاد برای پوشش خبری این موفقیت از پیش تضمین شده. فیلمسازان خیالشان راحت بود که درجشنواره برلین 2007تا حدودی شکست کن جبران خواهد شد. اما دومین ضربه را همان آقای کاسلیک بی چشم ورو* به اینها وارد آورد. این جشنواره هم به مانند جشنواره کن تمام فیلمهای جمهوری اسلامی را بدون حتا یک استثنا برگشت داد.

 رژیم دیگر صدایش در نیامد، فقط خانم نیکی کریمی را کشف حجاب کردند وبا شکل وشمایلی غرب پسند به فستیوال برلین صادر(! )کردندودر مطبو عاتشان هم در خبرهایی که یکنواخت تنظیم شده بود، خانم کریمی را سهم سینمای ج. اسلامی در جشنواره برلین دانستند،به تعبیری یک خانم بازیگر را به فیلم مبدل کردند(!) البته آقای کاسلیک خواسته بود با نشاندن ایشان کنار داوران دریکی از بخش های فرعی ،راه باریکه ای را گشوده نگه دارند تا وقی مشکلات اتمی حل وفصل شد، بتوانند باردیگر سینمای جمهوری اسلامی را افتخار آمیز بنمایانند بی آنکه تغییر موضعشان زیاد تو چشم بخورد.

 ...خیمه شب بازی اتمی کش داده شد ویک سال دیگر هم گذشت وکن شصتمین سال تولدش را در مای 2007 برگذار می کند. آخ! چه حیف شد(!) اگر رابطه،حسنه بود، جشنواره کن چه افتخاری می کرد که سینمای جمهوری اسلامی شصتمین دوره کن را اعتبار می دهد. اما نه، امسال هم همه فیلمهای انسانی/شاعرانه در بست وبدون رویت باز گردانده می شود. تا کنون مطبوعات ج. اسلامی واکنشی نشان نداده اند، اما خبر رادیو فردا در مورد برنامه های امسال کن طوری تنظیم شده بود که در وهله اول خواننده تصور می کند امسال هم سینمای ج. اسلامی درمسابقه حضور دارد. اما اصل قضیه از این قرار است که امسال یک فیلم از مرجان ساتراپی با عنوان پرسپولیس که یک انیمیشن / کمیک استریپ است، برای مسابقه پذیرفته شده که هیچ ربطی به محصولات صادراتی جمهوری اسلامی ندارد ( این فیلم محصول فرانسه است، مرجان ساترابی بطور مشترک با ونسان پارانو ساخنه است.) جمهوری اسلامی هم تا حالا در باره این فیلم سکوت کرده است اما با توجه به مصاحبه خانم ساتراپی که ایران تحت تسلط ج.ا را مشابه رژیم شیلی بعد از کودتای پینوشه می داند ،به نظر نمی رسد که رژیم از این فیلم دل خوشی داشته باشد. البته قضاوت نهایی در باره فیلم پرسپولیس میماند برای زمانی که فیلم در جشنواره نمایش داده شود.

 اگر برلیناله به گونه کن، فیلمهای جمهوری اسلامی را پس زد،کن هم به مانند برلیناله سهم جمهوری اسلامی را به پذیرش نیکی کریمی برای داوری یکی از بخش های فرعی محدود کرده است. انگار دنیا بد جوری با کمبود(!) سینما شناس برجسته (!)مواجه شده، چرا که ژیل ژاکوب هم ناچار(! )است نیکی خانم را به کرسی قضاوت فیلم بنشاند.

 اما نیکی خانم با توجه به رفتار وحشیانه ای که این روزها رژیم با زنان بد حجاب(! ) در پیش گرفته است، با چه پوششی در کن حاضر می شود؟ با مقنعه، باچادر، یا با شکل و شمایلی ضد فرهنگ ارزشی(! ؟)یعنی همانگونه که در جشنواره برلین روی صحنه رفت.؟؟؟

 مگر بد حجابی در جمهوری اسلامی، بی بند وباری و فساد معنا نمی دهد؟ به نامه نمایندگان مسجد اسلامی ،به مینی هیتلر در حمایت از ضرب وشتم وزندان وآزار واذیت زنان به جرم بی اعتنایی یشان به فرامین پوسیده وارتجاعی توجهتان می دهم.

 (.... همانطور كه مستحضر مي‌باشيد مفاسد اجتماعي و ناامني‌هاي اخلاقي و مظاهر فساد و تباهي در تعارض بنيادين بانظام مردم سالاري ديني و فرهنگ ارزشي و جامعه پراقتدار اسلامي است كه از دير زمان توسط ام‌الفساد غرب امريكا و صهيونيسم بين‌الملل با بهره‌گيري از توان فني، مالي و هنري در هجمه همه جانبه و بي امان عليه نسل جامعه در جريان است. واضافه می شود. پديده استعماري بي‌حجابي و مظاهر فساد و تباهي و مواد اهريمني افيوني سلامت جامعه را به خطر انداخته كه بر همه خاصه مسولان نظام است كه در صيانت از ارزشها مساعي لازم را معمول دارند.. جدا شده از نامه نمایندگان به احمدی نژاد)

 مگر خانم نیکی کریمی با اجازه وهمکاری وخواست مقامات سینمایی شبه دولت احمدی نژاد زیر عنوان نماینده سینمای ج. اسلامی درجشنواره برلین شرکت نکردند وقرار نیست به کن هم بروند؟ چطور اگر زنان ودختران جوان ایران کمی موی سرشان دیده شود،مظهر فساد وتباهی توسط ام الفساد غرب وامریکا وصیهونیسم معرفی می شوند،اما این خانم بدون حجاب با آرایش کامل وگوشوارهای چشم نواز، نماینده رسمی جمهوری اسلامی در جشنواره های فیلم است ؟ وقتی از دیدگاه رژیم، حجاب سند نجابت است ،پس با معیار های ابلهانه خود آخوندها ، مسئولین وزارت ارشادپادوی رهبر( احمدی نژاد) زنان نا نجیب را زیر عنوان خواننده، مدافع حقوق بشر و محقق وسینماگر به فستیوال ها ومجامع غرب فاسدارسال می کنند.

 مگر نمایندگان محترم مسجد اسلامی(!) نمی خواهند دولت با بهره گیری از توان هنری- جلو زنان فاسد را بگیرد؟ پس چرا سفیران هنری حکومت مجاز هستند ارزش های اسلامی را پایمال کنند؟ در محافل فاسدهنری نظیر فستیوال های فیلم شرکت کنند ودر میهمانیهای فستیوالی که انواع امکانات لهو ولعب واشربه الکلی فراهم است، حضور یابند وبدون هیچ عارضه ای به ام القرابرگردند؟ اگر زنان گرفتار شده ،عکسی از پوشش همین خانم در جشنواره هارا همرا ه داشته باشند واز ماموران بپرسند که چطور می شود در محافل خارج از کشور به نمایندگی ج. اسلامی با این شکل وشمایل ظاهر شد اما در داخل ایران با پوششی به مراتب بسته تر از این خانم می گو ئید مظاهر فساد وتباهی؟فکر می کنید چه جوابی دریافت خواهند داشت؟ شلاق وارسال پرونده به مراجع قضایی...

 این رژیم خود از درون فاسد وآلوده است ویک مشت دزد وقاتل وتروریست وشارلاتان زیر عنوان جمهوری اسلامی جامعه را به فسادو آلودگی واعتیاد کشانده اند وحالا ادعا دارند این زنان بوده اند که تباهی را درجامعه گسترش داده اند. اما دلیل اصلی خشم رژیم از زنان ایران اینست که بعداز 27 سال هنوز قادر نبوده فرامین ارتجائیش را به شیوه همزادش طالبان به آنان تحمیل کنند و بدین جهت کینه عمیقی به دل دارد وهر چندگاه یکباربه بهانه ای آزارشان می دهد. رژیم قبل از شروع برنامه های حمله اخیربه زنان بار ها از طریق صدا وسیمایش آنان را تهدید کرده بود که دست به مقابله با زنان خاطی خواهد زد. بازداشت هزاران نفر ( 150هزار نفر)در این چند روز نشان می دهد که زنان از تهدید های حکومت نهراسیده اند . باید حتم داشت اینبار هم به گونه 27 سال گذشته ملاها دربرابر اراده زنان شکست مفتضحانه ای خواهند خورد. باشد که مقابله شجاعانه زنان به حرکت های مهم معلمان ، دانشجویان، کارگران، ودیگرمردم درد کشیده سراسر ایران گره بخورد . تنها راه نجات مردم ما سقوط حکومت خونخوار وقرون وسطی ای جمهوری اسلامی است وبس

  *شایسته است کانون سینماگران در تبعید که میخواهد فعالیش را بار دیگر آغاز کند در نامه ای به مایکل مور این ادعای روزی نامه انتخاب را با وی در میان بگذارد.

 *در فاصله برگذاری جشنواره فجر که کاسلیک مدیر جشنواره برلین و رز عیسی دلال ایرانی/ انگلیسی ،چند مدیر دیگر جشنواره ها میهمانش بودند وبرگذاری جشنواره فیلم برلین این خبر در مطبوعات حکومتی درج شد:

 ...در جشنواره فجر امسال (دوسال پیش)از رقم هنگفتی که به این جشنواره اختصاص داده شده بود مبلغ 18 میلیارد تومان(حدودا 10 میلیون پوند) گم شده است. همچنین شنیده شده دو اطاق در وزارت ارشاد تا روشن شدن ابعاد این قضیه پلمپ شده و دو تن از کارکنان وزارت ارشاد که ساکنان این اتاقها و از مظنونین هستند در بازداشت به سر می‌برند. این در حالی است که وزارت ارشاد تا روشن شدن قضیه و پیدا شدن افراد خاطی از دادن هر گونه اخباری در این زمینه به خبرنگاران خودداری می‌کند..(البته بعد از گذشت دوسال هنوزفرد خاطی! پیدا نشده و دو اطاق هم پلمب! مانده اماکارمندان بیچاره چه بلایی بسرشان آمد؟ راستی پول های گمشده توی جیب کی رفته است؟چرا به پوند محاسبه شده بود؟مگر همه مزد بگیران ج. اسلامی در جشنواره فجر از انگلستان آمده بودند؟)

 

 بصیر نصيبی 28 آوریل2007 زاربروکن/ آلمان