نمایش کپی کامل فیلم برای یک لحظه آزادی کار آرش ریاحی همراه با بخش های از نقد ونظر بصیر نصیبی در باره آرش ریاحی وکارش


 بخش هایی از نقد ونظر بصیر نصیبی 
برای یک لحظه آزادی

سینما هنری است که باید آموختش، دوره آموزش لزوماو فقط در مدرسه سینمایی طی نمی شود. بسیار بودند سینماگرانی که پای در مدارس سینمایی نگذاشتند اما فیلمسازانی بزرگ شدند. دستیاری فیلمسازان دیگر ویا حضور در«ورک شاپ» ها وانجمن های سینمایی خود میتواند امکانی باشند برای ورود به دنیای جادویی سینما.حتا فیلم دیدن خود به مانندمدرسه ای است که کمک می کند به یادگیری سینما.
اما درهر کاری که هنر محسوب می شود آموزش فنی وتکنیکی به تنهایی کفایت نمی کند. اگر جوینده خلاق نباشد تاثیر کارش محدود وبسته خواهد بود، خلاقیت را می شود پرورش داد اما نمی توان آموخت باید در ذات هنرمند باشد. وقتی استعداد با مسئولیت اجتماعی/سیاسی آمیخته می شود،اثر ی خلق می شودکه هم ارزش انسانی دارد وهم هنری.
آرش ۹ ساله در وین در خانواده ای که بدون لحظه ای تردید با رژیم ج. اسلامی مبارزه شان را ادامه می دهند رشد می کند . در سنین خیلی جوانی عشق به سینما در او به وجود می آید . اما او میداند که عشق به هنر لازمه موفقیت است اما کافی نیست ،او سالها کار وتجربه را طی می کند . مدتها برای کانال تلویزیونی ORF کارهای کوتاه گزارشی می سازد این کارهای او هم زمینه ای اجتماعی دارد زندگی بی خانمانهای وین را تصویر می کند. نخستین فیلم کوتاه آرش DerjungeDIseltsame    wirklichtkeit 1992  ساخته ونمایش داده می شود-من این فیلم را در جشنواره سینمای تبعید گوتنبرگ دیدم /در همین فیلم کوتاه می شد حدس زد یک استعداد در سینما متولدشده است او با پشتکار کارش را ادامه میدهد. چند فیلم کوتاه و قصه ا ی وچند کار آوانگارد وتجربی هم در کارنامه او ثبت شده است وبعد از این تجربه ها ۲ فیلم مستند طولانی می سازد-آقایx- نخستین مستند طولانی آرش است دردومین مستند طولانی اش خانواده خودش را در تبعید به تصویر می کشدوکاری متفاوت خلق میکند(کارهای آرش در جشنواره سینمای در تبعید گوتنبرگ وجشنواره سینمای ایران در تبعید پاریس هم نمایش داده شده است) حالا او دیگر آماده است که تجربه دیگری را به واقعیت تبدیل کند -یک فیلم داستانی – نحوه کار در سینمای مستند،با سینما ی داستانی متفاوت است. مستند سازانی هستند که کارهای مستندشان خوب بوده اما در سینمای داستانی نا موفق شده اند. اما من به این عقیده هستم آرش ریاحی قادر است در این دو زمینه سینما راهش را ادامه دهد.
. این فیلم یک کار سیاسی است که با رژیم های سرکوبگر ودر راس همه آنها ج. اسلامی مستقیم برخورد می کند. در یک سکانس فیلم لاله وحسن (مبارز فراری) به صراحت سقوط رژیم را آرزو می کنند.
«اینجا صدای ایران است.
رژیم جمهوری اسلامی ساقط شده ومردم ایران از دست رژیم ولایت فقیه خلاص شدند»*
این چنین فیلمی با این محتوای موثر وتکان دهنده سیاسی در هر رویداد سینمایی موفقیت کسب می کند در مونترال جایزه بزرگ را تصاحب می کند در ویناله بهترین فیلم سال ۲۰۰۷ سینمای اطریش می شود، جایزه مهم جشنواره زوریخ به این فیلم تعلق میگیرد وبهترین فیلم جشنواره های برزیل وآرژانتین فیلم« یک لحظه برای آزادی است» ….وجدید ترین موفقیت فیلم آرش در جشنواره ماکس اوفولس زاربروکن -ژانویه ۲۰۰۹ -است .این جشنواره از اعتبار هنری بالایی برخوردار است. بسیار ی از فیلمسازان امروز کشورهای آلمانی زبان در این جشنواره پایه های موفقیت های بعدیشان پی ریزی شد. فیلم آرش ۴ نمایش متوالی داشت وهمه سانس ها مملو از جمعیت بود، چندین مصاحبه مطبوعاتی ورادیو تلویزیونی با آرش ترتیب داده شد.
*بازیگران فیلم آرش
به گمان من در این فیلم نمی شود به شیوه کلاسیک کار بازیگران را ارزیابی کرد، که در چه سکانسی کدام بازیگر بهتر بازی می کند ویا کدام بازیگر کارش بهتر است؟آنچه در این فیلم مهم است تیمی فراهم شوندکه محتوای فیلم را خوب درک کنند وبتوانند اندیشه های سازنده را به تماشاگر منتقل کنند. پیام مجلسی –حسن- که مقیم پاریس است در روزهای نمایش این فیلم در شهر ما بود. در فرصت های کوتاهی که بود با هم صحبت می کردیم.
از او پرسیدم :
چطور آرش را پیدا کردی ؟
ج.بهتر است به پرسی من وآرش چطور همدیگر را پیدا کردیم.
علی( نوید اخوان) و مهرداد(پوریا ماهیاری) که هردو جوان هستند به اقتضای سنشان به دیسکو میروند، عاشق می شوند حتا رقیب عشقی هم می شوند. این رفتار ها هم جزئی از زندگی است. بازی ایندو ویاسمین دختر ترک راحت وصمیمی است. همچنین باید بیاد داشت بازی جوان کرد-مانو-وبچه ها که کار با آنها آسان نبوده است. چرا که این بچه ها باید از مسیر عادی زندگیشان جدا شوندو به ماجرایی مرتبط شوند که از خواست ها ودرک کودکانه آنها فاصله دارد.
*سبک وروش کار آرش
آرش برای کار خودش سبک وروشی را بکار میگیرد که کار او را از بسیاری از فیلمهای اجتماعی/ سیاسی متمایز می کند. فیلم مستند دوسال پیش آرش -خانواده در تبعید- به همین شیوه کار شده بود( این فیلم هم برنده دوجایزه از فستیوال زاربروکن شد) آرش نه میخواهد با ایجاد فضای غمگین بر احساسات تماشاگر تاثیر بگذارد و نه با خلق فضای شاد امکانی برای سرگرمی بیننده فراهم کند. زندگی حتا در سخت ترین شرایطش غم وشادی را با هم دارد .هر سکانس فیلم آرش چون ضربه ایست که نه، میگذارد بیننده در غم فرو برود ونه شادی های زود گذر از عمق فاجعه جدایش کند. ریتم فیلم سریع است این چنین ریتمی هماهنک است با محتوای ماجرایی که تعریف می شود. فضای فیلم براساس واقعیت شکل گرفته، آرش قبل از آغاز فیلمبردای چند سال روی طرح این فیلم کار کرده است به ترکیه وشهر وان سفر کرده با پناهجویان ، حتا با قاچاقچیان هم گفتگو داشته به نحوه سیر پرونده های پناهندگی کاملا آشنا شده حتا تجربه های زندگی شخصی وخانوادگی هم در این فیلم وارد شده است – دو کودکی که به اطریش به پدر ومادرشان می پیوندند. باز سازی حوادثی است که خواهر وبرادر آرش طی کرده اند- «برای یک لحظه آزادی» فقط یک فیلم سینمایی نیست یک سند تکان دهنده وگویا است، که نقاب از چهره نا انسانهایی که دم از انسانیت می زنند برمی دارد. چه مامورین سازمان ملل باشند چه دولت ترکیه ویاگماشتگان رژیم ج. اسلامی. هر جا ودر هر جلسه ای که از آرش سئوال می شود چرا تاریخ حوادث فیلم مشخص نیست؟
می گوید:
«بسیاری ازمردم غرب بر این تصورند که ج. اسلامی حالا خوب شده واین مسایل به گذشته های این رژیم مربوط است. من برای حوادث این فیلم تاریخ مشخص نکردم چون ج. اسلامی همین حالا هم همان است که درگذشته بوده ( نقل به معنا )»و من اضافه میکنم که رژیم های سرکوبگر نه اصلاح می شوند ونه عاقل.
درنخستین سکانس فیلم وچند لحظه بعداز آغاز عنوان بندی صحنه تکان دهنده ای تصویر می شود صحنه تیرباران ۳ مبارز با فریاد- زنده با دآزادی- مبارزان در راه تحقق آرمانهای انسانیشان به استقبال مرگ میروند، با این ضربه نخستین شناسامه فیلم روی متن سیاه ادامه می یابد. تماشاگر در همین چند لحظه وطی سکانس آغاز فیلم در می یابد که بیننده فیلمی با محتوای سیاسی خوا هدبود . وقتی تیتراژ فیلم تمام می شود به صحنه هایی بر میگردیم که مادر وپدر بزرگ آزی وآرمان با آن دو وداع می کنند تا این دوکودک همراه با یکی از بستگانشان ودوستش -علی ومهرداد- از مزر های تحت کنترل عبور داده شوند وبه پدر مادرشان در اطریش بپیوندند که مجبور بوده اند ایران رامدتی قبل ترک کنند وسرپرستی این دو را به مادر وپدر بزرگ بسپارند. وقتی دلال پول را با ولع می شمارد میگوید:
«ببخشید میشمرما، بابای خدا بیامرزم می گفت پولو اگه تو خیابون هم پیدا کردی بشمر کم وزیاد نباشه
این دو بچه وسرپرستان سفرشان(علی ومهرداد) بدین شکل وارد ماجرا می شوند. از طرف دیگر یک خانواده ،( زن وشوهر وبچه کوچکشان) هم همین راه پر مخاطره را طی می کنند.
فراریان باید بااسب راه های صعب العبور را طی کنند .گاه حتا استفاده از این وسیله هم نا ممکن است باید پای پیاده کوه ودره هارا طی کرد تا به جای امن تری رسید.. اینها در هتل هایی اقامت می کنند که مسافرانش متواریان از جور وستم ملایان هستند. اینگونه هتل ها بیشتر به قفس هایی میمانند که جز عذاب واضطراب برای مسافران ارمغانی ندارند. عباس معلم انگلیسی که در آرزوی سفر به آلمان است با دوست کرد دیگر خود-مانو -که تنها آگاهیش از ایران در این جمله خلاصه شده که دخترای خوشگل دارد در همین هتل اقامت دارند… همه اینها از جهنم جمهوری اسلامی گریخته اند اما به جهنم دیگری که دولت ترکیه برایشان تدارک دیده منتقل شده اند اینجاهم ،خبر چینی، رفتار های فاشیستی،شکنجه وزندان ،دلال بازی. رایج است پناه جویان باید روزها وحتا شب ها در صف های سازمان ملل بمانند تا شاید اجازه خروج بگیرند وکشوری دیگر آنها را بپذیرد. زندگی در جهنم دوم گاه سالها طول می کشد با فقرو تنگدستی بدون امید به آینده ودر شرایطی که خطر دیپورت فراریان را تهدید میکند. شرایط گاه چنان دردناک می شود که وسوسه برگشت به جهنم آخوند ها در دل برانگیخته می شود.
زن :
نمیدوم چرا ما مثل ملیون ها ایرونی دیگه اوجا نموندیم تاشرایطو عوض کنیم؟
مرد:
مگه اونا که اونجا موندن تونستن چیزی رو عوض کنن ؟
سرنوشت وحشتناکی در انتظار این خانواده است. تلاش شوهر( حسن) برای یافتن ورقه خروج سازمان ملل به ناکامی میرسد. برای شوهر همه راه ها به بن بست می کشد و
نامه ای از او برای همسر تنها خاطره ایست که از این سفردردناک برای لاله می ماند
« عزیزم لاله جونم،منو ببخش،فکر کردم اینجوری برای شماها بهتره…لاله جونم اگه منو دوست داری یک بار دیگه لبخند بزن…میدونی چقدر لبخداتو دوست دارم تا ابد عاشقتونم، می بوسمتون .حسن شما»
آرش در سکانس پایان برمیگرددبه سکانس اعدام آغاز فیلم.
خبردار ،جوخه حاضر. آتش
و تیتراژ پایان فیلم با صدای فرهاد وشعر احمد شاملو
یه شب مهتاب
ماه میاد بخواب
منو میبره،کوچه به کوچه
باغ انگوری،باغ آلوچه
دره به دره ،صحرا به صحرا
شناسنامه فیلم برای یک لحظه آزادی
نویسنده وکارگردان:آرش ریاحی
مدیر فیلمبرداری.MICHI RIEBEL. مونتاژ: کارینا.صدا: محسن ناصری.موزیک:کارونا. ترانه پایان با صدای فرهادوشعر احمد شاملو.
مدت ۱۱۰ دقیقه. ۳۵ میلیمتری. سال ۲۰۰۸/ اطریش. فرانسه. زبان: فارسی. ترکی انگلیسی با زیر نویس.
بازیگران:
سعید اویسی، پیام مجلسی، بهی جنتی عطایی، نوید اخوان، پوریا مهیاری، کامران راد، الییا بزرگی، سینا صبا،FARES fares ، یاسمین ازگی و
 
آرش ریاحی
 
Print Friendly, PDF & Email
Balatarin

دیدگاه های خوانندگان: